شکست عملیات فوقسری/افشاگری نیویورک تایمز از تلاش نیروی ویژه دریایی آمریکا برای استقرار دستگاه شنود در کره شمالی
در اوایل سال ۲۰۱۹، در یک شب زمستانی گروهی از یگان ویژه نیروی دریایی ایالات متحده در تاریکی آبهای اقیانوس دزدکی وارد یک ساحلی سنگی در کره شمالی شدند. آنها در حال اجرای عملیات فوقسری بهشدت پیچیده و پرمخاطرهای بودند که همهچیز باید دقیقاً طبق برنامه پیش میرفت.

در اوایل سال 2019، در یک شب زمستانی گروهی از یگان ویژه نیروی دریایی ایالات متحده در تاریکی آبهای اقیانوس دزدکی وارد یک ساحلی سنگی در کره شمالی شدند. آنها در حال اجرای عملیات فوقسری بهشدت پیچیده و پرمخاطرهای بودند که همهچیز باید دقیقاً طبق برنامه پیش میرفت.
هدف از این عملیات قرار دادن یک دستگاه الکترونیکی بود که به ایالات متحده اجازه میداد در میانه مذاکرات سطح بالای هستهای، مکالمات کیم جونگاون، رهبر منزوی کره شمالی را شنود کند.
این عملیات میتوانست اطلاعات باارزشی را در اختیار آمریکا قرار دهد اما برای این منظور کماندوهای آمریکایی باید وارد خاک کره شمالی میشدند؛ اقدامی که اگر لو میرفت، نهتنها مذاکرات را متوقف میکرد بلکه میتوانست منجر به یک بحران گروگانگیری یا تشدید درگیری با دشمنی شود که سلاح هستهای دارد. میزان خطر این عملیات تاحدی بود که رئیسجمهور باید بهطور مستقیم آن را تایید میکرد.
برای این عملیات، ارتش آمریکا اسکادران قرمز تیم 6 را انتخاب کرد؛ همان یگانی که اسامه بنلادن را کشت. این تفنگداران ماهها تمرین کردند. آنها میدانستند که هر قدمی که برمیدارند باید بینقص باشد. اما در آن شب، زمانی که فکر میکردند به یک ساحل متروک رسیدند، درحالیکه لباسهای ضدآب مشکی بر تن داشتند و عینکهای دید در شب بر چشم، این عملیات بهسرعت لو رفت.
یک قایق کره شمالی از تاریکی ظاهر شد. نورافکنها از سینه قایق روی آب انداخته شدند. تفنگداران آمریکایی از ترس اینکه شناسایی شوند، تیراندازی کردند. در عرض چند ثانیه، تمام افرادی که در قایق کره شمالی بودند، کشته شدند. تفنگداران دریایی به آب بازگشتند بدون اینکه هیچ دستگاه شنودی کار گذاشته باشند.
ایالات متحده یا کره شمالی هیچوقت بهطور علنی صحبتی یا حتی اشارهای به عملیات سال 2019 نکردند. جزئیات این عملیات همچنان محرمانه باقی مانده و اولین بار دو روز پیش نیویورکتایمز آن را منتشر کرد. دولت ترامپ اعضای کلیدی کنگره را که بر عملیات اطلاعاتی نظارت دارند، قبل یا بعد از این عملیات، مطلع نکرده بود؛ اقدامی که میتواند نقض قانون باشد. کاخ سفید از پاسخ به سوالها درباره این عملیات امتناع کرده است. این گزارش نیویورکتایمز بر اساس گفتوگو با بیستوچندی نفر، از جمله کارمندان غیرنظامی دولت، اعضای دولت اول ترامپ و نیروهای نظامی کنونی و پیشین که از این عملیات آگاه بودند، نوشته شده است. تمامی آنها به دلیل وضعیت محرمانه این عملیات، به شرط ناشناخته ماندن گفتوگو کردهاند.
چندین نفر از آنها بهدلیل نگرانی از اینکه دولت اغلب شکست در عملیات ویژه را مخفی نگه میدارد درباره جزئیات این عملیات صحبت کردند. اگر مردم و قانونگذاران فقط از موفقیتهای خبرساز آگاه شوند، مثل حملهای که منجر به کشتن بنلادن در پاکستان شد، ممکن است خطرات شدیدی را که نیروهای آمریکایی متقبل میشوند، دستکم بگیرند. عملیات نظامی در خاک کره شمالی، نزدیک به پایگاههای نظامی آمریکایی در کره جنوبی و منطقه پاسیفیک همچنین احتمال خطر درگیری گستردهتر با دشمن خصومتورز، دارای سلاح هستهای با قدرت نظامی بالا را به همراه دارد.
نیویورکتایمز در گزارشهای خود درباره عملیات نظامی طبقهبندیشده با احتیاط عمل میکند. اما عملیات تفنگداران آمریکایی یکی از این دست عملیاتها در طی دههها تلاش دولت آمریکا برای تعامل با کره شمالی و محدود کردن برنامه تسلیحات هستهای آن انجام شده است. آمریکا تقریباً هر کاری کرده چه وعده روابط نزدیک باشد چه فشار تحریمها، نتیجهای نگرفته است.
در سال 2019، ترامپ در تلاشی برای دستیابی به موفقیتی که رؤسای جمهور پیشین از آن اجتناب کردند شخصاً به کیم پیشنهاد دیدار داد. اما این گفتوگوها شکست خوردند و برنامه هستهای کره شمالی سرعت بیشتری به خود گرفت. دولت آمریکا تخمین میزند که کره شمالی هماکنون حدود 50 سلاح هستهای و موشکهایی دارد که به ساحل غربی آمریکا میرسند. کیم وعده داده که برای بازدارندگی آنچه تحریکات آمریکا میخواند، به توسعه برنامه هستهای خود ادامه دهد.
تاریخچه تیم 6 یگان ویژه نیروهای دریایی آمریکا
تیم 6 یگان ویژه نیروهای دریایی در سال 1980 از سوی ریچارد «دیک» مارسینکو، فرماندهی که به نوآوری و خلاقیت شناخته میشد، تاسیس شد. این یگان در واکنش به شکست فاجعهبار «عملیات پنجه عقاب» ایجاد شد؛ عملیاتی برای نجات گروگانهای آمریکایی در ایران. آمریکا به این نتیجه رسید که برای عملیاتی از این دست نیاز به نیروهای ویژه آموزشدیدهای دارد تا عملیاتی را که یگانهای نظامی سنتی تجهیزات کافی برای انجام آنها را نداشتند، انجام دهد. مارسینکو کنترل کامل برای تشکیل این تیم را در اختیار داشت.
در آن زمان نیروی دریایی آمریکا دو تیم داشت اما مارسینکو تیم جدید را تیم 6 نامید تا تعداد واقعی یگانهای دریایی را از سازمان اطلاعاتی شوروی مخفی نگه دارد. تیم 6 خیلی سریع به آموزشهای فشرده، منابع منحصربهفرد و عملیاتهای بهشدت محرمانه شناخته شد. تیم 6 در سال 1987 رسماً منحل شد. نیروی دریایی آمریکا واحد جدیدی بهنام گروه توسعه جنگ ویژه دریایی یا DEVGRU تشکیل داد تا جانشین تیم 6 شود. اما با این حال خیلیها این گروه را با نام تیم 6 میشناسند. به گزارش نشنالاینترست آنچه تیم 6 نیروهای ویژه دریایی را بسیار مرگبار میکند، شیوه ترکیب تواناییهای انسانی با تسلیحات و فناوری پیشرفته روی کره زمین است. سربازان این تیم فراتر از سربازان آموزشدیده هستند؛ آنها بخشی از یک ماشین دقیق هستند که برای ضربه سخت و سریع، در هر کجای دنیا طراحی شدهاند.
نقاط کور
عملیات نیروی ویژه دریایی آمریکا برای حل یک نقطه کور استراتژیک بود. سالها بود که آژانسهای اطلاعاتی ایالات متحده استخدام منابع انسانی و شنود مکالمات در کشور منزوی اقتدارگرای کره شمالی را تقریباً غیرممکن میدیدند.
زمانی که ترامپ برای اولین بار روی کار آمد، یکی از اولویتهایش رسیدن به درکی از تفکر کیم بود. رهبر کره شمالی به طور فزایندهای غیرقابل پیشبینی و خطرناک بهنظر میرسید و رابطهاش با ترامپ گهگاهی بین ارسال نامههای دوستانه و تهدیدهای علنی جنگ هستهای در نوسان بود. در سال 2018، روابط در ظاهر به سمت صلح پیش میرفت. کره شمالی آزمایشهای هستهای و موشکی خود را تعلیق کرد و دو کشور مذاکرات خود را آغاز کردند اما ایالات متحده هنوز درک کمی از قصد و نیت کیم داشت.
آژانسهای اطلاعاتی آمریکا با عدم قطعیت به کاخ سفید گفتند که آنها چارهای برای حل مشکل اطلاعاتی پیدا کردهاند: کار گذاشتن دستگاه الکترونیکی جدید پیشرفته که میتواند مکالمات کیم را شنود کند. نکته مهم این بود که یک نفر باید پنهانی وارد میشد و آن را کار میگذاشت؛ عملیاتی که به تیم 6 نیروهای ویژه دریایی آمریکا سپرده شد.
این عملیات حتی برای تیم 6 هم بهشدت دشوار بود. تفنگداران دریایی که عادت به حملات سریع در کشورهایی مثل افغانستان و عراق داشتند باید ساعتها در دریای منجمد دوام میآوردند، از سد نیروهای امنیتی روی زمین عبور میکردند، نصب فنی دقیق دستگاه را اجرا میکردند و سپس بدون اینکه شناسایی شوند محل را ترک میکردند. خروج بدون شناسایی خیلی مهم بود. در دور اول ریاستجمهوری ترامپ، رهبران ارشد پنتاگون معتقد بودند که حتی یک اقدام نظامی کوچک علیه کره شمالی میتواند تلافی فاجعهباری را از سوی دشمنی داشته باشد که حدوداً 8هزار تجهیزات توپخانه و راکتانداز دارد و میتواند 28هزار سرباز آمریکایی حاضر در کره جنوبی را هدف قرار دهد و موشکهای دارای کلاهک هستهایاش نیز به خاک ایالات متحده برسد.
اما نیروهای ویژه دریایی آمریکایی معتقد بودند که میتوانند این عملیات را بهسرانجام برسانند چون قبلاً هم چنین عملیاتی را انجام داده بودند. به گفته مقامات آشنا با این عملیات، در سال 2005، تفنگنداران آمریکایی از زیردریایی کوچک استفاده کردند تا به سمت ساحلی در کره شمالی بروند و بدون اینکه توجهی جلب کنند محل را ترک کنند. از عملیات سال 2005، که در دوران ریاستجمهوری جورج دبلیو بوش انجام شد هیچوقت هیچ گزارش علنی منتشر نشده است. به گفته مقامات نظامی، نیروهای ویژه دریایی آمریکایی پیشنهاد تکرار دوباره عملیات را مطرح کردند. در پاییز 2018، مذاکرات سطح بالا با کره شمالی در حال برگزاری بود که فرماندهی مشترک عملیات ویژه که بر تیم 6 نظارت دارد، تاییدیه ترامپ برای آمادهسازی تیم را دریافت کرد.
مشخص نیست که آیا نیت ترامپ صرفاً دستیابی به مزیتی فوری در دوران مذاکرات بود یا اینکه هدف بزرگتری داشت. فرماندهی مشترک عملیات ویژه از اظهارنظر در این باره امتناع کرده است. در این نقشه، نیروی دریایی باید یک زیردریایی با سوخت هستهای که نزدیک به طول دو زمین فوتبال آمریکایی بود را وارد آبهای کره شمالی میکرد و سپس، تیم کوچکی از نیروهای ویژه دریایی وارد دو زیردریایی کوچک میشدند، که هر کدام به بزرگی یک نهنگ قاتل است تا بیسروصدا به ساحل کره شمالی برسند. این زیردریایی کوچک، زیردریایی مرطوب نام دارند؛ زیردریاییهایی که برای سرنشینان آن محیط خشکی را فراهم نمیکند.
در واقع وسیله نقلیه زیرآبی است که سرنشینان در طول عملیات در معرض آبهای اقیانوس قرار دارند. نیروهای ویژه دریایی آمریکایی باید با استفاده از لوازم غواصی و لباسهای حرارتی برای نجات خود، در دمای منفی 40درجه سانتیگراد اقیانوس به مدت 2 ساعت به سمت ساحل حرکت میکردند. طبق برنامه در نزدیکی ساحل، گروهی حدوداً هشت نفره از نیروهای ویژه دریایی آمریکایی باید از زیردریاییهای کوچک جدا میشدند و به طرف هدف شنا میکردند، دستگاه را نصب میکردند و دوباره به دریا بازمیگشتند. اما این تیم با محدودیتی بسیار جدی روبهرو شد: آنها در تاریکی اقیانوس هیچ دیدی نداشتند.
معمولاً در طول عملیاتهای نیروهای ویژه، پهپادی بالای سر آنها حرکت میکند، ویدئوهایی با کیفیت از هدف میگیرد که تفنگداران آمریکایی روی زمین و رهبران ارشد در مراکز فرماندهی دور بتوانند برای هدایت حمله در زمان واقعی کمک کنند. آنها اغلب میتوانند به مکالمات دشمن نیز گوش دهند. اما در کره شمالی، تمام پهپادها شناسایی میشوند.
بنابراین آمریکاییها برای هدایت این عملیات به ماهوارههای حاضر در مدار زمین و هواپیماهای جاسوسی در ارتفاع بالا در حریم هوایی بینالمللی کیلومترها دورتر اعتماد میکردند تا بتوانند تصاویری نسبتاً پایدار با کیفیت پایین دریافت کنند. این تصاویر نه در زمان واقعی بلکه در بهترین حالت با تاخیر چند دقیقهای میرسند. حتی در آن زمان، آنها نمیتوانند به زیردریاییهای کوچک اعتماد کنند چون یک پیام انتقالی رمزگذاری شده میتواند کل عملیات را لو بدهد. همهچیز باید در خاموشی کامل ارتباطی انجام میشد. اگر خطری در ساحل در انتظار تفنگداران آمریکایی بود، زمانی متوجه میشدند که دیگر خیلی دیر شده بود.
عملیات لو میرود
اعضای تیم 6 نیروهای ویژه دریایی ماهها در آبهای آمریکا تمرین کردند و تا هفته اول سال 2019 به آمادهسازی خود ادامه دادند. در فوریه همان سال، ترامپ اعلام کرد که در پایان ماه برای یک نشست هستهای در ویتنام با کیم دیدار خواهد کرد.
برای این عملیات، تیم 6 نیروهای ویژه دریایی با تیم برتر زیرآبی نیروی دریایی یعنی تیم اول پیشران غواصی، که سالهاست با زیردریاییهای کوچک عملیات جاسوسی انجام میدهد، همکاری کردند. نیروهای ویژه دریایی سوار بر زیردریایی هستهای شده و به سمت کره شمالی حرکت کردند. زمانی که زیردریایی به آبهای آزاد رسید و نزدیک منطقه قطع کامل ارتباطات شد، ترامپ آخرین چراغ سبز را نشان داد. مشخص نیست که ترامپ هنگام تایید عملیات نیروهای ویژه چه فاکتورهایی را در نظر گرفته است. دو نفر از مقامات وقت امنیت ملی، جان بولتون، مشاور امنیت ملی ترامپ و پاتریک ام. شاناهان، سرپرست وزیر دفاع از اظهارنظر خودداری کردند. زیردریایی به ساحل کره شمالی نزدیک شد و دو زیر دریایی کوچک در عمق کمتر به سمت ساحل حرکت کردند.
طراحان این عملیات که هیچ تصویر ویدئویی زنده از این عملیات را نداشتند ماهها رفت و آمد مردم به این منطقه را تحتنظر گرفتند. آنها زمانبندی ماهیگیران را بررسی کردند و زمانی را برای این عملیات انتخاب کردند که تردد قایقها کم باشد. اطلاعات جمعآوری شده نشان میدهد که اگر نیروهای ویژه دریایی در تاریکی شب زمستان بیسروصدا به مکان درست میرسیدند، بعید است که به کسی برخورد کنند. شب خاموش بود و دریا آرام. حسگرهای زیردریاییهای کوچک هنگام حرکت به سمت هدف، نشان میدادند که اطلاعات درست بوده است. در ساحل هیچکس نبود. زیردریاییهای کوچک به مکان مورد نظر برای پارک روی کف دریا رسیدند. از آنجا، اعضای تیم اولین حرکت اشتباه از سه اشتباه کوچک را مرتکب شدند که در آن زمان بیاهمیت بهنظر میرسید اما احتمالاً دلیل شکست عملیات بوده است.
به گفته مقامات، در ظلمات، اولین زیر دریایی کوچک طبق برنامه بر کف دریا مستقر شد اما دومین زیردریایی از مسیر تعیینشده خارج شد و مجبور شد جلوتر دور بزند. طبق برنامه، هر دو زیردریایی کوچک باید رو به یک جهت پارک میکردند اما بعد از آنکه زیردریایی دوم به عقب بازگشت، مخالف جهت زیردریایی اول پارک کرد. زمان محدود بود پس گروه تصمیم گرفت تا تیم ساحل را اعزام کند و بعداً مشکل پارک زیردریاییها را حل کند.
درهای کشویی زیردریاییها باز شدند و نیروهای ویژه دریایی که همگی به سلاحهای غیرقابل ردیابی و پر از مهمات مجهز بودند، بیسروصدا بههمراه دستگاه شنود به سمت ساحل زیر آب شنا کردند. هر چند متری که جلو میرفتند، به بالای سر خود نگاه میکردند تا محیط اطراف خود را بررسی کنند. همهچیز مرتب به نظر میرسید. این را شاید بتوان دومین اشتباه خواند. قایق کوچکی در تاریکی شناور بود. در این قایق خدمهای از کره شمالی بودند که بهراحتی قابل شناسایی نبودند چون حسگرهای عینکهای دید در شب نیروهای ویژه دریایی طوری طراحی شدهاند که گرما را تشخیص میدهند اما لباسهای غواصی که کرهایها پوشیده بودند بر اثر سرما، سرد شده بود.
نیروهای ویژه به ساحل رسیدند و فکر میکردند کسی جز آنها نیست پس لوازم غواصی را از تن درآوردند. هدف فقط چندصد متر آنطرفتر بود. در این میان هدایتکنندگان زیردریاییهای کوچک، جهت پارک یکی از زیردریاییها را تغییر دادند؛ هنگامی که درهای کشویی کابین جلو که برای دید و برقراری ارتباط باز بودند، یکی از هدایتکنندگان موتور الکتریکی را روشن کرد و جهت زیردریایی را تغییر داد، این را شاید بتوان سومین اشتباه دانست. برخی از نیروهای ویژه دریایی بعداً در جلسات توجیهی حدس میزدند که صدای موتور احتمالاً توجه قایق کرهای را به خود جلب کرده است. اگر خدمه قایق صدای شلپ شلپ آب را شنیده باشند که نظرشان را جلب کرده باشد، احتمالاً نوری که از اتاق باز هدایتکننده زیردریایی تابیده را در آبهای تاریک دیده باشند.
قایق به سمت زیردریاییهای کوچک تغییر جهت میدهد. خدمه کره شمالی نورافکن میاندازند و انگار که متوجه چیزی شده باشند با یکدیگر صحبت میکنند. برخی از هدایتکنندگان زیردریاییهای کوچک در جلسات توجیهی به مقامات گفتهاند که از نقطه دید آنها، با نگاه به آب زلال، بهنظر میرسید قایق در فاصله امنی قرار داشت و شک داشتند که زیردریاییهای کوچک دیده شده باشند. اما نیروهایی که در ساحل بودند صحنه متفاوتی میدیدند. در دریای برهوت و تاریک از نظر آنها قایق عملاً بالای زیردریاییهای کوچک قرار گرفته بود. با وجود قطع ارتباط، هیچ راهی برای تیم ساحل نبود که با زیردریاییهای کوچک مشورت کنند. نورهای قایق روی آب میتابید. نیروهای ویژه تشخیص نمیدادند که این قایق گشت امنیتی است که به دنبال آنها میگردند یا فقط ماهیگیرانی هستند که از عملیات پرخطری که در اطرافشان در حال وقوع بود، بیخبرند.
یکی از مردانی که در قایق کره شمالی بود در آب شیرجه زد. اگر تیم ساحل به دردسر میافتاد، زیردریایی هستهای گروهی از نیروهای کمکی را با قایقهای تندرو بادی اعزام میکرد. در فاصلهای دورتر از ساحل، هواپیمای رادارگریز در ناوهای دریایی آمریکا با نیروهای عملیات ویژه بیشتری مستقر بودند که در صورت نیاز وارد عمل شوند. نیروهای ویژه دریایی با یک تصمیم حیاتی روبهرو شدند اما هیچ راهی برای گفتوگو درباره حرکت بعدی خود نداشتند. فرمانده این عملیات کیلومترها دورتر در زیردریایی بزرگ حضور داشت. بدون هیچ پهپاد و وسیله ارتباطی بسیاری از مزیتهای فناوری که نیروهای ویژه معمولاً به آنها متکی بودند، از بین رفته بود و تعدادی از نیروهای آمریکایی در لباسهای غواصی از جنس نئوپرین نمیدانستند که چه کار باید بکنند. در حالی که تیم ساحلی قایق کره شمالی را تماشا میکردند، سرباز ارشد این تیم دست به اقدام زد. او بدون هیچ حرفی تفنگ خود را مستقر و شلیک کرد. دیگر نیروها نیز خود به خود همین کار را کردند.
مصالحه و فرار
اگر نیروهای ویژه دریایی قبل از شلیک مطمئن نبودند که عملیات لو رفته، پس از شلیک دیگر هیچ شکی نداشتند. طبق برنامه، نیروهای ویژه دریایی موظف بودند در صورت مواجهه با کسی عملیات را متوقف کنند. ممکن بود نیروهای امنیتی کره شمالی در راه باشند. زمان کافی برای استقرار دستگاه شنود وجود نداشت.
تیم ساحل به سمت قایق شنا کردند تا مطمئن شوند که تمام سرنشینان کره شمالی کشته شدهاند. آنها در این قایق هیچ سلاح یا یونیفرم نظامی پیدا نکردند. به گفته مقامات آگاه به این عملیات شواهد نشان میداد که تعداد خدمه این قایق دو یا سه نفر بودند؛ غیرنظامیانی که برای گرفتن صدف غواصی میکردند. تمام آنها کشته شدند؛ حتی مردی که در آب شیرجه زد. به گفته مقامات آگاه از این عملیات، نیروهای ویژه دریایی جسدها را به داخل آب انداختند تا آنها را از چشم مقامات کره شمالی پنهان کنند. یکی از این مقامات میگوید که نیروهای ویژه دریایی ریههای خدمه قایق را با چاقو بریدند تا مطمئن شوند که اجسادشان غرق میشود.
نیروهای ویژه دریایی به سمت زیردریاییهای کوچک شنا کردند و سیگنالهای اضطراری فرستادند. زیردریایی بزرگ هستهای با این فرض که نیروهای ویژه در خطر قریبالوقوع دستگیری قرار دارند، برای سوار کردن آنها ریسک بزرگی کرد و به سمت آبهای کمعمق نزدیک ساحل حرکت کرد. پس از آن هم وارد آبهای آزاد شد. تمام نیروهای نظامی آمریکایی بدون هیچ آسیبی مکان را ترک کردند.
مقامات آمریکایی میگویند که ماهوارههای جاسوسی آمریکا بلافاصله افزایش تحرکات نظامی نیروهای کره شمالی در منطقه را شناسایی کردند. کره شمالی هیج بیانیه عمومی درباره مرگ سرنشینان این قایق اعلام نکرد و مقامات آمریکایی میگویند مشخص نیست که مقامات کره فهمیده باشند چه اتفاقی افتاده و چه کسی مسئول آن بوده است. نشست هستهای در ویتنام طبق برنامه در فوریه 2019 برگزار شد اما مذاکرات بدون هیچ توافقی به پایان رسید. در ماه مه، کره شمالی آزمایشهای موشکی خود را دوباره آغاز کرد.
ترامپ و کیم در ژوئن همان سال در منطقه غیرنظامی بین کره شمالی و جنوبی با یکدیگر دیدار کردند که به نمایشی تلویزیونی تبدیل شد و ترامپ پا در خاک کره شمالی گذاشت. اما این دیدار کوتاه چیزی بیش از یک دست دادن نبود. در ماههای بعد، کره شمالی نسبت به سالهای گذشته، موشکهای بیشتری را پرتاب کرد که برخی از آنها قابلیت رسیدن به آمریکا را نیز داشتند. از آن زمان آمریکا تخمین میزند که کره شمالی 50 کلاهک هستهای و مواد لازم برای تولید 40 کلاهک دیگر را در اختیار دارد. ماموریت شکستخورده نیروهای ویژه منجر به بررسیهای نظامی در دور اول ریاستجمهوری ترامپ شد.
در این تحقیقات مشخص شد که کشتار غیرنظامیان تحت قوانین درگیری توجیه میشوند و این عملیات به دلیل مواجه شدن با اتفاقهای ناگوار و غیرقابلپیشبینی یا غیرقابل اجتناب، لغو شده است. یافتههای این تحقیقات در طبقهبندی اسناد محرمانه قرار داشتند. دولت ترامپ هیچوقت رهبران ارشد کمیتههای کلیدی در کنگره که بر فعالیتهای نظامی و اطلاعاتی نظارت دارند را از این عملیات یا یافتههای آن باخبر نکرد.
متیو وکسمن، استاد حقوق در دانشگاه کلمبیا که در سمتهای امنیت ملی در دولت جورج دبلیو بوش نیز فعالیت کرده، میگوید، دولت ترامپ با این اقدام ممکن است قوانین فدرال را نقض کرده باشد. وکسمن میگوید که حفرههای قانونی منجر به اعطای آزادی عمل به رؤسایجمهور میدهد تا برخی از اطلاعات را در اختیار کنگره قرار ندهند. اما برای ماموریتهای مهم و خطرناک وظیفه آنها بیشتر به سمت اطلاعرسانی است. وکسمن میگوید: «نکته اینجاست که وقتی عملیات مهمی در حال اجراست، کنگره بیخبر نباشد. این دقیقاً همان چیزی است که معمولاً به کمیتهها گزارش داده میشود و چیزی است که کمیتهها انتظار دارند در مورد آن مطلع شوند.» بسیاری از افرادی که در این عملیات شرکت داشتند ترفیع مقام گرفتند.
اما این ماجرا بسیاری از مقامات نظامی باتجربهای را که از این عملیات آگاه بودند، نگران کرده چون سابقه عملیاتی نیروهای ویژه دریایی عمدتاً به دلیل پنهانکاری نامشخص است. یگانهای عملیات ویژه برتر معمولاً دشوارترین و خطرناکترین وظایف را برعهده دارند. در طول سالها، نیروهای ویژه دریایی موفقیتهای بزرگی کسب کردهاند که شامل هدف قرار دادن رهبران گروههای تروریستی، نجات گروگانهای سرشناس و کشتن بنلادن است.
همین امر باعث شده که چهره عمومی ابرانسانی داشته باشند. اما در میان نیروهای نظامی که با این تیمها کار کردهاند، نیروهای ویژه دریایی به طراحی ماموریتهای بیش از حد جسورانه و پیچیدهای که نتیجه خوبی ندارند، شهرت دارند. اولین ماموریت تیم 6 بخشی از برنامه حمله آمریکا به گرانادا در سال 1983 بود که نمونهای از این مورد است. نقشه این بود که نیروها با چتر نجات وارد دریا شوند، با قایقهای تندرو به ساحل بروند و منورهایی را برای هدایت نیروهای حملهکننده به فرودگاه جزیره مستقر کنند.
اما هواپیمای نیروهای ویژه دریایی دیر پرواز کرد، نیروها در شب وارد آب شدند و در هوای طوفانی فرود آمدند. تجهیزات سنگین آنها را به قعر دریا میکشید. 4 نیروی ویژه دریایی غرق شدند و بقیه قایقهای تندروشان را غرق کردند. از آن زمان، نیروهای ویژه دریایی ماموریتهای پیچیده و جسورانه دیگری را در پاناما، افغانستان، یمن و سومالی انجام دادند. در جریان یک ماموریت نجات در سال 2010 در افغانستان، نیروهای ویژه دریایی تیم 6 هنگام تلاش برای نجات یک گروگان بهطور تصادفی او را با یک نارنجک کشتند و در مورد نحوه مرگ او به مافوقهایشان دروغ گفتند.
به همین ترتیب باراک اوباما، رئیسجمهور سابق آمریکا در دور دوم ریاستجمهوری خود ماموریت عملیاتهای ویژه را تاحدی محدود کرد و نظارت را افزایش داد و حملات پیچیده کماندویی را برای موقعیتهای فوقالعاده مانند نجات گروگانها نگه داشت.
دولت اول ترامپ بسیاری از این محدودیتها را برداشت و میزان مشورتهای سطحبالا برای ماموریتهای حساس را کاهش داد. در سال 2017 ترامپ چند روز پس از روی کار آمدن بخشی از فرآیند مشورتی تعیینشده را نادیده گرفت تا به حمله تیم 6 به روستایی در یمن چراغ سبز نشان دهد. این عملیات منجر به کشته شدن 30 روستایی و یکی از نیروهای ویژه و انهدام هواپیمای 75 میلیون دلاری شد.