جنگ علیه عدم اشاعه هستهای
جنگ ۱۲ روزه اسرائیل علیه ایران به جای اینکه جلوی اشاعه تسلیحات هستهای را بگیرد، کاری کرد که پیمان عدم اشاعه (NPT) تضعیف شود.

جنگ ۱۲ روزه اسرائیل علیه ایران به جای اینکه جلوی اشاعه تسلیحات هستهای را بگیرد، کاری کرد که پیمان عدم اشاعه (NPT) تضعیف شود. ایران ۲ ژوئیه اعلام کرد که در واکنش به این حملات همکاریاش را با آژانس بینالمللی انرژی اتمی تعلیق میکند. در عین حال این حملات غیرقانونی که آمریکا هم به آن پیوست، زمینهای را برای جنگهای بیپایانی ایجاد کرد که رئیسجمهور آمریکا مدعی بود میخواهد از آنها اجتناب کند.
هرچند دورنمای دیپلماسی میان ایران و آمریکا در زمینه هستهای چندان روشن به نظر نمیرسد، اما همچنان مسیری در چارچوب همکاریهای عدم اشاعه منطقهای برای حل و فصل این مسئله وجود دارد. تعلیق همکاریهای ایران و آژانس در واقع پایانی بر شفافیتی بود که بازرسیهای آژانس از سال ۱۹۷۴ تاکنون ایجاد کردهبود. به دلیل همین شفافیت بود که همگان از میزان و محل نگهداری مواد شکافپذیر ایران خبر داشتند. این مواد بدون اطلاع آژانس نمیتوانست برای کاربردهای نظامی مورد استفاده قرار گیرد. اما به دلیل حملات آمریکا و اسرائیل این آگاهی دیگر از دست رفتهاست.
به نظر میرسد اسرائیل که هدفش نهفقط برنامه هستهای، بلکه تضعیف یا سرنگونی حکومت ایران بود، خواستار اقدامهای نظامی بیشتر است. اینکه توانمندیهای هستهای ایران برخلاف ادعای آمریکا نابود نشدهاست، باعث میشود که جلوگیری از اقدامات بیشتر اسرائیل، حتی در صورت تلاش آمریکا، مشکلتر شود. این مسئله دقیقاً همان چیزی است که کارشناسان قبلاً در مورد آن هشدار دادهبودند: تجاوزهای نظامی پایانناپذیری که از حمله به تاسیسات هستهای ایران ناشی میشود. تصمیم ایران برای تعلیق همکاریها با آژانس، سوا از این تصور در ایران که آژانس بینالمللی انرژی اتمی سوگیری به نفع اسرائیل و کشورهای غربی دارد، نتیجه این بود که ایران استمرار شفافیت در حوزه هستهای را خلاف منافع خود ارزیابی میکرد.
ایران با اعلام مکان مواد هستهای نجاتیافته از حملات به آژانس، ممکن است اطلاعاتی ارائه دهد که حملات مجدد آمریکا و اسرائیل را به ایران تسهیل کند. یکی از شواهدی که به خوبی میتواند راهبرد «جلوگیری از اشاعه از طریق تهاجم» را زیر سوال ببرد، دقیقاً این خواهد بود که ایران تصمیم بگیرد از پیمان NPT خارج شود و تصمیم به ایجاد بازدارندگی هستهای بگیرد. در هر صورت حمله به تمامیت ارضی ایران دقیقاً شرایطی است که «رخداد فوقالعادهای منافع عالی کشور را به خطر بیاندازد» و این شرط قانونی در ماده ۱۰ پیمان NPT به عنوان دلیل خروج از این پیمان ذکر شدهاست.
اما ایران هنوز نه از NPT خارج شدهاست و نه درها را به روی دیپلماسی بستهاست. ایران در حال حاضر همچنان روی پیشنهاد آمریکا برای از سرگیری مذاکرات فکر میکند. سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران گفتهاست که «ایران به تضمینهایی نیاز دارد که مجدداً در صورت ناموفق ماندن مذاکرات مورد حمله قرار نگیرد.» جنگ باعث شد که اعتماد لازم برای دیپلماسی دوجانبه از بین برود. به گفته عراقچی، این حمله «خیانت به دیپلماسی» بود. یک توافق هستهای در عین حال نیازمند مصالحه در خصوص مسئله کلیدی غنیسازی اورانیوم است.
چنین مصالحهای سال ۲۰۱۵ در برجام به دست آمد و ایران پذیرفت که به ازای مرتفع شدن تحریمها به صورت قابل راستیآزمایی فعالیتهای غنیسازی خود را محدود کند. مشکل، محدودیتی است که ترامپ برای خودش ایجاد کردهاست که حاضر نیست هیچ چیزی که تشابهی با برجام داشتهباشد بپذیرد. او سال ۲۰۱۸ از برجام خارج شد و بحران هستهای با ایران را مجدداً احیا کرد.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا اصرار دارد که ایران نباید اجازه داشتهباشد بههیچوجه غنیسازی اورانیوم داشتهباشد و اینگونه فرض کردهبود که میتواند با استفاده از زور و فشار حداکثری ایران را وادار به کنار گذاشتن غنیسازی کند اما ایران به صورت پیوسته این خواسته را رد کردهاست. حالا فرض آمریکا این است که ایران در نتیجه جنگ این خواسته را کنار خواهد گذاشت.
جنگ ۱۲ روزه نتیجه انباشت سیاستهای فاجعهبار فشار حداکثری آمریکا از سال ۲۰۱۸ بود. آمریکا نظام بینالمللی عدم اشاعه را به خاطر برخی از موفقیتها در سیاست داخلی و تقویت روابط دوجانبه با اسرائیل قربانی کرد. استمرار این مسیر ممکن است به جنگهای بیپایان در منطقه منجر شود.