| کد مطلب: ۵۷۴۱۹

سرگردانی سیاست در ایران

هر اقدامی که خشم عمومی را سرریز کند و جامعه را دوباره دوقطبی سازد، در نهایت نه به ضرر دولت، که به ضرر کلیت ساختار سیاسی تمام خواهد شد. سیاستمداران باید بدانند که در میانه‌ی این تلاطم‌ها، مردم نظاره‌گر تناقضات هستند و صبر اجتماعی ظرفیتی دارد. اصرار بر روش‌های شکست‌خورده در زمانی که کشور نیازمند آرامش است، مصداق بارز همان سرگردانی است که اگر چاره نشود، هزینه‌های گزافی خواهد تراشید.

سرگردانی سیاست در ایران

سیاست امروز ایران، بیش از هر زمان دیگری به کلافی سردرگم می‌ماند. گویی قطب‌نمای حکمرانی در میانه‌ی طوفان‌های داخلی و خارجی، عقربه‌اش را گم کرده و هر دم به سمتی می‌چرخد. وضعیت کنونی فراتر از تعدد و یا حتی تشتت آرا است؛ ردپای ما در عرصه‌ی سیاست، سرگردانی و تلوتلو خوردن یک شخصِ دارای آلزایمر را به نمایش می‌گذارد تا فردی مصمم با گام‌هایی استوار.

هنوز طنین شعارهای وفاق و همبستگی ملی پس از جنگ ۱۲روزه، از صدا نیفتاده که تناقضات آشکار، صحنه سیاست داخلی را مخدوش می‌کند. در روزهایی که کشور بیش از هر چیز به انسجام نیاز دارد، شاهد رفتارهای دم‌دمی‌مزاجانه‌ای هستیم که حیرت همگان را برمی‌انگیزد.

از یک‌سو، برای تحریک حس میهن‌دوستی و همگرایی، دست به دامان تاریخ باستان می‌شوند؛ پای شاپور ساسانی را به میدان انقلاب باز می‌کنند و نمادهای ملی را ارج می‌نهند تا شاید چتری برای همبستگی باشد اما از سوی دیگر، در یک مسابقه تلویزیونی به همان نمادهای هویتی سنگ‌پرانی می‌شود! این نوسان میان «ملی‌گرایی ابزاری» و «ایدئولوژی‌گرایی انحصاری»، نخستین نشانه‌ی این سرگردانی است.

این سردرگمی تنها در حوزه‌ی نمادها نیست؛ در زمین سفت واقعیت و قانون‌گذاری، شکاف عمیق‌تر است. چهارشنبه گذشته ۱۵۵نماینده مجلس طی نامه‌ای به رئیس قوه‌قضائیه، خواستار اجرای سفت و سخت قانون حجاب شدند؛ اقدامی که پیش از این با ترمز شورای‌عالی امنیت‌ملی مواجه و اجرای آن متوقف شده بود. این یعنی عالی‌ترین نهاد امنیتی کشور، خطر التهاب را درک کرده، اما نیمی از پارلمان همچنان بر طبل دیگری می‌کوبند.

رئیس قوه‌قضائیه در شورای اداری یزد، در پاسخ به این درخواست با ادبیاتی همدلانه ظاهر می‌شود. سخنان او که بر برخورد با رستوران‌ها، کافی‌شاپ‌ها و شناسایی جریانات سازمان‌یافته تاکید دارد و صراحتاً می‌گوید «وضع موجود نباید ادامه یابد»، نشان‌دهنده یک رویکرد قهری است که زاویه‌ی آشکاری با رویکرد گفت‌وگومحور دولت دارد. تهدید به پلمب‌های طولانی‌مدت و برخورد با دست‌اندرکاران مراسم‌ها، سیگنالی است که با سیگنال ارسالی از پاستور همخوانی ندارد.

چراکه رئیس‌جمهور پزشکیان، در سفر استانی هفته گذشته خود، گویا در پاسخ به مواضع مجلس و قوه‌ قضا، با ادبیاتی نرم و برخاسته از ایده وفاق می‌گوید: «من کسی نیستم که در برابر مردم بایستم، بار‌ها گفته‌ام اگر قرار باشد کسی مقابل مردم قرار بگیرد من در آن صف نخواهم بود، اما باید با مردم نشست، حرف زد و برای آینده تصمیم‌های درست گرفت.»

به نظر می‌رسد جناح مقابل دولت که در کارنامه‌ی خود نشان داده‌ برای زمین‌گیر کردن رقیب از هیچ اقدامی فروگذار نمی‌کند، این بار زمین ِ بازی را به حوزه‌ی حساس اجتماعی کشانده است. گویی بدون توجه به زمزمه‌های دوباره‌ی جنگ و خطرات خارجی، قصد دارند با اسم رمز «حجاب»، دولت را ضربه‌فنی کنند.

در شرایطی که اقتصاد کشور با نابسامانی دست‌وپنجه نرم می‌کند و روابط بین‌الملل در لبه‌ی پرتگاه ناپایداری قرار دارد، بازگشت به سیاست‌هایی که آزمون خود را در سال ۱۴۰۱ پس داده‌اند، چیزی جز بازی با آتش نیست.

هر اقدامی که خشم عمومی را سرریز کند و جامعه را دوباره دوقطبی سازد، در نهایت نه به ضرر دولت، که به ضرر کلیت ساختار سیاسی تمام خواهد شد. سیاستمداران باید بدانند که در میانه‌ی این تلاطم‌ها، مردم نظاره‌گر تناقضات هستند و صبر اجتماعی ظرفیتی دارد.

اصرار بر روش‌های شکست‌خورده در زمانی که کشور نیازمند آرامش است، مصداق بارز همان سرگردانی است که اگر چاره نشود، هزینه‌های گزافی خواهد تراشید.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه تیتر یک
سرمقاله
آخرین اخبار