محمدتقی فیاضی کارشناس اقتصادی تحلیل کرد: دو سناریوی خوشبینانه و بدبینانه اقتصاد ایران
محمدتقی فیاضی، کارشناس اقتصادی در گفتوگو با «هممیهن» به دو سناریوی خوشبینانه و بدبینانه پیش روی اقتصاد ایران پرداخته و گفته سناریوی بد ادامه وضع فعلی است که با توجه به خسارتهای جنگ، دولت با کسری بودجه مواجه خواهد شد و ادامه بیثباتی در اقتصاد کشور باعث منفیتر شدن رشد اقتصاد میشود.

محمدتقی فیاضی، کارشناس اقتصادی در گفتوگو با «هممیهن» به دو سناریوی خوشبینانه و بدبینانه پیش روی اقتصاد ایران پرداخته و گفته سناریوی بد ادامه وضع فعلی است که با توجه به خسارتهای جنگ، دولت با کسری بودجه مواجه خواهد شد و ادامه بیثباتی در اقتصاد کشور باعث منفیتر شدن رشد اقتصاد میشود.
او همچنین درباره سناریوی خوب گفته که اگر ایران و آمریکا توافق کنند، انتظارات تورمی کاهش پیدا خواهد کرد و با افزایش صادرات نفت و گاز رشد اقتصادی تا یک درصد بالا میرود و ممکن است تورم تا ۳۵ درصد کاهش یابد. فیاضی درباره گزارش صندوق بینالمللی پول و آمار و ارقامی که ارائه شده، گفته که با توجه به شرایط جدید پیش آمده برای ایران احتمالاً در این گزارش تجدیدنظر شود و با ارقام جدید منتشر شود.
تحلیل شما از گزارش صندوق بینالمللی پول چیست؟
در ابتدا این نکته را یادآور شوم که صندوق بینالمللی پول معمولاً در گزارشهای خود تجدیدنظر میکند و دوباره آن را منتشر میکند. در مورد نرخ تورمی که در این گزارش آمده به نظر میرسد مهمترین عاملی که میتواند تغییر کند انتظارات تورمی است که میتواند نرخ تورم را افزایش دهد و حتی از وضعیت فعلی که پیشبینی شده بدتر شود. ممکن است در این میان صادرات نفت و گاز ایران نیز کاهش پیدا کند؛ هرچند رئیسجمهور آمریکا پالسهای مثبتی داده است که البته معمولاً پالسهایی که ترامپ میدهد خیلی متناقض است ولی در مجموع با توجه به مسائل دیپلماتیک و تحریمهایی که آمریکا اعمال میکند، احتمال کاهش صادرات نفت و گاز ایران نیز وجود دارد.
دو عامل بر روی ارزش پول ملی تاثیر زیادی دارد؛ احتمال کاهش صادرات نفت و گاز و دیگری انتظارات تورمی. اثر دیگری که کاهش صادرات خواهد داشت بر روی رشد اقتصادی است که باعث کاهش آن میشود همچنین میتواند باعث افزایش کسری بودجه شود ضمن اینکه بودجه دولت هماکنون نیز با توجه به خسارتهایی که در جنگ به کشور وارد شد و انتظاراتی که در بخش نظامی کشور ایجاد شده تا توان مقابله را بالا ببرند، با کسری بودجه مواجه است. مسئله بعدی این است که فضای کلی اقتصاد ایران دچار نوعی بیثباتی شده است و تجدید آن باعث خروج سرمایه خواهد شد که بر روی ارزش ریال و همچنین بر روی سرمایهگذاری و رشد اقتصاد تاثیر زیادی دارد بنابراین در مجموع به نظر میرسد که رشد اقتصادی 0/3 درصدی که پیشبینی کرده حتی به سمت منفی برود و به منفی یک درصد نیز برسد و همانطور که گفتم در ویرایشهای بعدی آن را اصلاح کند.
در این گزارش از تورم ۴۳ درصد و رشد 0/3 درصدی گفته شده است، با توجه به اینکه احتمال بحثهای دیپلماسی و مذاکره نیز همچنان وجود دارد و حتی احتمال برداشته شدن تحریمها هم وجود دارد، این روند چقدر میتواند بر روی اقتصاد ایران تاثیر بگذارد؟
دو سناریو را میتوان در نظر گرفت؛ اولی ادامه وضعیت فعلی که در سوال قبل راجع به آن توضیح دادم و شرایط روزبهروز بدتر خواهد شد. اگر ایران و آمریکا در مذاکرات توافق کنند با توجه به وعده و وعیدهایی که ترامپ داده است و حتی اعلام کرد که تحریمهای نفتی را برداشته و البته دوباره حرفش را عوض کرد، میتوان گفت که وضعیت مقداری بهتر خواهد شد؛ بهویژه اگر پالس مثبتی صادر شود قطعاً انتظارات تورمی کاهش پیدا خواهد کرد و صادرات نفت و گاز نیز میتواند افزایش پیدا کند، بنابراین اگر سناریوی بدبینانه را کنار بگذاریم و خوشبینانه به موضوع نگاه کنیم میتوان گفت رشد اقتصادی تا یک درصد نیز میتواند افزایش پیدا کند و اگر توافق خوبی حاصل شود ممکن است نرخ تورم تا ۳۵ درصد نیز کاهش پیدا کند، ولی با توجه به اینکه بخش زیادی از سال گذشته و رشد اقتصادی نیز در کوتاهمدت انعطاف لازم را ندارد در نهایت میتواند تا یک درصد افزایش و نرخ بیکاری نیز میتواند زیر یک درصد کاهش پیدا کند.
مهمترین عاملی که در کوتاهمدت میتواند تغییر فاحشی داشته باشد نرخ تورم است که دلیل آن انتظارات تورمی است. در این وضعیت صادرات میتواند افزایش پیدا کند و در مقابل کسری بودجه کاهشی شود که اثرات آن در سالهای بعد خود را نشان خواهد داد ولی مهمترین عاملی که امسال و در ماههای باقیمانده خود را نشان میدهد نرخ تورم است که میتواند کاهشی شود. البته باید تاکید کنم که این سناریو خیلی خوشبینانه است.
در این شرایط که وزیر اقتصاد تازه بر سر کار آمده، چه کارهایی را میتواند انجام دهد و چه کارهایی را پیش ببرد؟
این را باید گفت که وزیر اقتصاد سکاندار اقتصاد ایران نیست و حتی دست او برای تغییر رئیس بانک مرکزی و سازمان مالیاتی کشور نیز بسته باشد ولی با ابزارهایی که در اختیار دارد این راهکار را میتوان ارائه داد که باید انضباط مالی را رعایت کند و در مقابل فشارها مقاومت کند. همچنین در تخصیص ارز باید با دقت عمل شود.
درست است که کسری بودجه متغیر مهمی است اما با توجه به شرایطی که وجود دارد باید بخش تولید را در نظر گرفت. برای واردات اگر بتوانند تعرفهها را کاهش دهند، هرچند بر روی درآمدهای دولت تاثیر میگذارد اما به نظر من اگر تعرفهها کاهش پیدا کند تاثیر خوبی بر اقتصاد خواهد گذاشت. به هرحال بودجه دولت نیز بسیار مهم است و اگر انضباط مالی رعایت شود و مخارج اضافی حذف و از افزایش کسری بودجه جلوگیری شود، میتوان اقتصاد کشور را تا حد زیادی کنترل کرد.