| کد مطلب: ۲۸۴۱۰

تحولاتی که منجر به تشکیل افواج المقاومت اللبنانیه (جنبش امل) شد

مقاومت به روش سیدموسی صدر

سیر وقایعی که در نهایت منجر به تصمیم امام موسی صدر برای تشکیل سازمانی نظامی برای دفاع از جنوب و ساکنان آن شد، از سال ۱۹۶۸و آغاز تجاوزات اسرائیل به لبنان کلید خورده بود. در ۲۸ دسامبر ۱۹۶۸ نیروهای اسرائیلی به بهانه حمله مبارزان فلسطینی به یک هواپیمای اسرائیلی در فرودگاه آتن، به فرودگاه بین‌‏المللی بیروت حمله کردند که در اثر آن ۱۳ هواپیمای مسافربری لبنان روی باند فرودگاه منهدم شد.

مقاومت به روش سیدموسی صدر

امام موسی صدر در کنفرانسی مطبوعاتی مورخ هفتم ژوئیه ۱۹۷۵، درحالی‌که برگه‌ای را در دست داشت که روی آن با رد خون نوشته شده بود «کونوا مومنین»، موجودیت سازمان نظامی شیعیان لبنان را اعلام کرد.

امام صدر در معرفی جنبش تازه‌تاسیس امل می‌گوید: «...پایگاه جوانمردان، فداکاران و جانبازانی که می‌خواهند به فریاد مظلومانه وطن مجروح و خون‌آلود خود که هماره و به‌طور مستمر، از هر سو و به هر وسیله مورد تعدّی قساوت‌بار اسرائیل قرار دارد، پاسخ مثبت و مناسب دهند....».

بیانیه مطبوعاتی اعلام موجودیت جنبش امل پس از آن منتشر شد که درپی انفجار پنجم ژوئیه در عین‌البنیه بعلبک که حین آموزش نظامی، ناگهان یک مین ضدتانک در دست یکی از مربیان منفجر شد؛ در پی این حادثه ۲۷ نفر به شهادت رسیدند و بیش از پنجاه نفر نیز زخمی شدند. پیش‌تر روزنامه الیوم در ۲۵ آگوست ۱۹۷۴ با نقل خبری اعلام کرده بود که شیعیان با تشکیل گروهی شبه‌نظامی در مناطق بعلبک-هرمل در شمال و نیز مناطقی در جنوب لبنان، فنون نظامی و کاربرد سلاح‌های مختلف را آموزش می‌دهند.

تا پیش از حادثه انفجار، امام موسی صدر در نظر داشت اعلام موجودیت این سازمان نظامی را به تاخیر بیاندازد اما انتشار خبر انفجار، سیر تحولات را به سمت دیگری برد. او در حین رایزنی با برخی معاونان و یاران خود درباره اعلام خبر تشکیل «امل» یا سکوت درباره آن، به این نکات پرداخته بود که «نمی‌خواهم کسی مرا به شرکت در جنگ داخلی وادار کند؛ در عین حال، نمی‌توانم خون شهدای این حادثه را نادیده بگیرم و به حکم وفاداری به خون آنان، خود را ملزم می‌بینم که برای پاسداشت آن اقدام کنم تا به هدر نرود».

امام صدر در بیانیه تشکیل جنبش امل که یک روز پس از انفجار بعلبک منتشر شد، در این خصوص می‌گوید: «اینک، وقت آن فرا رسیده است که ولادت این جنبش ملی و شرافتمند را اعلام کنیم. حرکتی که اعضای آن آمادگی دارند تا همه‌چیز خود را در راه پاسداری از کرامت میهن و جلوگیری از تجاوزات بی‌محابای دشمن تقدیم کنند. آنان مایل بودند اعلام تشکیل این جنبش به تأخیر افتد تا با رسیدن به رشد و بالندگی، توان خود را درعمل آشکار کنند، ولی حادثه دردناکی که به وقوع پیوست و اضطراب و نگرانی‌هایی که در پی آن در افکار عمومی پدید آمد، آنان را بر آن داشت که از من بخواهند تا واقعیات را به‌طور کامل برای شهروندان بازگو کنم». 

امام صدر برای نزدیک به ۷ سال از آغاز حملات اسرائیل به جنوب لبنان، خواستار حمایت دولت از مردم این منطقه برای مقابله با تجاوزات اشغالگران آن‌سوی مرز شده بود اما هیچکدام، به آن هدف مدنظر زعیم شیعیان منتهی نشد تا در سخنانی بگوید: «سلاح زینت مردان است و میهن امانتی است که به شما سپرده شده، پس سلاح برگیرید تا میهن را پاس بدارید» و گفت: «حال که لازم است هر فرقه خود برای دفاع از خویش اقدام کند، ما نیز بدون شک این شبه‌نظامیان را بیش از هرچیز به عاملی برای دفاع از خاک میهن تبدیل خواهیم کرد». 

«مومن باشید»، آموزه امام صدر

نجیب سیدعلی خلف، یکی از رزمندگان جنبش امل که در انفجار عین‌البنیه حضور داشت و نامش نیز زیر همان برگه در دستان سیدموسی نوشته شده بود، حادثه انفجار را اینگونه روایت می‌کند که «در روز سوم دوره آموزشی بود که یک مین ضد تانک منفجر گردید. در‌‌‌ همان لحظه اول ۱۵ نفر به شهادت رسیدند. عده زیادی مجروح شدند که من هم یکی از آنان بودم. از ناحیه دو چشم، دست و پا به شدت مجروح شده بودم. در لحظات و دقایق اولیه انفجار، هیچ امیدی به زنده ماندن نداشتم. چراکه اولاً خونریزی‌ام شدید بود. ثانیاً از اردوگاه تا اولین بیمارستان، یک راه طولانی و پرپیچ و خم کوهستانی در پیش بود. اگر می‌دانستیم که سریعاً به بیمارستان خواهیم رسید، باز می‌توانستیم قدری امید داشته باشیم، اما شرایط آن روز و نوع جراحات به گونه‌ای بودند که امیدی باقی نمانده بود. به همین جهت یقین داشتم که به شهادت خواهم رسید. در‌‌‌ همان لحظات ناامیدی و به اصطلاح احتضار، متوجه تکه‌مقوایی شدم که در کنارم افتاده بود. به طور خلق‌الساعه به ذهنم خطور کرد که جمله‌ای برای بازماندگان بنویسم.

پیش خود گفتم، می‌نویسم و‌‌‌ رها می‌کنم، بالاخره برادرانی که از اینجا عبور می‌کنند آن را خواهند یافت. کسانی که با من رابطه عاطفی دارند، از قبیل خانواده، دوستان و نزدیکان ممکن است تحت تاثیر قرار گیرند و بیشتر از گذشته به حق و حقیقت روی آورند. با‌‌‌ همان دست خونین و شکسته، بدون اینکه حسی داشته باشم بر روی مقوا چنین نوشتم:کونوا مومنین. نکته مهمی که مایلم به آن تاکید کنم این است، عبارتی که نوشتم اگرچه کوچک است، اما حقیقت مهمی در آن وجود دارد. نوشتم مومن باشید. ننوشتم «املی» باشید. ننوشتم «صدری» باشید. تنها نوشتم «مومن» باشید. یعنی ایمان به خدا بر همه چیز تقدم دارد و این نتیجه تربیت امام موسی صدر بود. امام صدر جوانان شیعه را این‌گونه تربیت کرده بود. انسانی که توسط امام موسی صدر تربیت می‌شد، «املی» و «صدری» نبود. مومن به خدا بود و این خیلی مهم است». 

یک بهانه برای اسرائیل پیدا شد

سیر وقایعی که در نهایت منجر به تصمیم امام موسی صدر برای تشکیل سازمانی نظامی برای دفاع از جنوب و ساکنان آن شد، از سال ۱۹۶۸و آغاز تجاوزات اسرائیل به لبنان کلید خورده بود. در ۲۸ دسامبر ۱۹۶۸ نیروهای اسرائیلی به بهانه حمله مبارزان فلسطینی به یک هواپیمای اسرائیلی در فرودگاه آتن، به فرودگاه بین‌المللی بیروت حمله کردند که در اثر آن ۱۳ هواپیمای مسافربری لبنان روی باند فرودگاه منهدم شد. این نخستین حمله اسرائیل به عمق خاک لبنان بود که به بهانه حضور مبارزین فلسطینی در این کشور صورت گرفت.

امام موسی صدر در سخنانی در خصوص حضور این مبارزین در خاک لبنان می‌گوید:«بعد از سال ۶۷ یک عامل تازه‌ای به نام عامل فدایین در خاورمیانه به‌وجود آمد. فدایین که همان فلسطینی‌های گذشته هستند از سال ۱۹۴۸ در خاک خودشان بودند اما وقتی اسرائیل فشار آورد و ارتش‌های عربی نیز عقب‌نشینی کردند، به اینها گفته شد شما نیز خارج شوید، برای اینکه ما می‌خواهیم به اسرائیل حمله کنیم. یک قسمتی خودشان فرارکردند، یک قسمتی نیز به اصرار ارتش‌های عربی از خاک فلسطین بیرون آمدند.... قضیه فدایین که به وجود آمد یک بهانه‌ای برای اسرائیل پیدا شد، چراکه این فدایین از کجا باید به کشورشان حمله می‌کردند؟ چون خودشان که در خاک فلسطین نیستند، بیرون‌شان کردند.

زمینی هم برایشان نمانده به نام زمین فلسطین که آنجا جمع بشوند و به اسرائیل حمله کنند. بنابراین راهی ندارند جز اینکه از چهار کشور لبنان، سوریه، مصر و اردن که دور فلسطین است به صورت قاچاق وارد اسرائیل شوند و خراب‌کاری کنند. اگر توانستند، بمانند همان‌جا و اگر نتوانستند برگردند که تا حالا درست نتوانستند بمانند. الا بعضی از مناطق که توانستند یک پایگاه‌هایی به وجود بیاورند، از جمله این مناطقی که این‌ها چاره‌ای ندارند جز اینکه از این راه بروند، جنوب لبنان است».

او می‌افزاید: «این مسئله بهانه‌ای به دست اسرائیل داد و در دنیا اعلام کرد که لبنان در حال تعدی و تجاوز به ماست. یکی دو مرتبه هم که حمله‌های زمینی کردند و وارد خاک لبنان شدند، بعضی از قریه‌ها را کوبیدند. یک دفعه هم وارد منطقه عرغوب که یک منطقه سوق‌الجیشی بسیار مهمی است، شدند و ۲۴ ساعت وسط لبنان بودند و فدایی‌ها را مقداری زدند و پایگاه‌هایشان را آتش زدند و با ارتش لبنان هم تصادم پیدا کردند و بعد هم برگشتند».

«با خطر صهیونیسم مقابله کنیم»   

به دنبال حملات نیروهای اسرائیلی به مرزهای جنوبی لبنان، امام در دیدار با شارل حلو، رئیس‌جمهور لبنان در می‌‌۱۹۶۸، بر ضرورت آماده‌سازی جوانان برای دفاع از خاک میهن تاکید کرد. همچنین در مراسمی که به مناسبت تاسیس انجمن خیریه هونین با حضور کامل اسعد، رئیس پارلمان و فعالان سیاسی و مذهبی در برج حمود برگزار شد، امام در سخنانی با اشاره به وضعیت جنوب و دشمن خاطرنشان کرد: «همه ما سربازان جان برکف هستیم. اگر حکومت نیز به ما توجه نکند، آماده‌ایم که پیکر خود را همچون سدی مستحکم در برابر تانک‌های دشمن فدای میهن کنیم».  

امام صدر در بیشتر سخنان و دیدارهای خود سخن گفتن از مقاومت و پایداری در مقابل دشمن صهیونیستی را آغاز کرد؛ مهمترین هشدار امام در سال ۱۹۶۸، در مراسمی به مناسبت سالروز معراج پیامبر در ۱۹ اکتبر بیان شد که گفت: «اکنون این خطر بزرگتر و جدی‌تر شده است. وظیفه ما چیست؟ بر ما واجب است که با خطر صهیونیسم مقابله کنیم و آماده باشیم و خواستار اجباری شدن خدمت سربازی شویم تا از مرزهای خود دفاع کنیم و میهن ازدست‌رفته را بازگردانیم». 

امام صدر در تشریح اهداف دفاعی خود برای لبنان می‌گوید: «ما به لبنان از مدت‌ها پیش می‌گفتیم که شما هم می‌توانید موشک‌های ضدهواپیما، از آن موشک‌هایی که به اصطلاح خودشان آهنربایی است و فرانسه هم دارد داشته باشید. البته چیز تازه‌ و مخفی‌ای نیست، ضد‌تانک و ضد‌هواپیما بخرید، قیمتش هم ۶۰ میلیون دلار بوده و ارتش‌تان را هم مسلح کنید، از شما تقاضای هجوم نمی‌شود ولی از شما مطالبه دفاع می‌شود. دولت لبنان گفتند پول نداریم، برایشان حوزه‌هایی فراهم کردیم که پول فراهم کنیم، مطالبه کردیم که خدمت نظام وظیفه را اجرا کنند، گفتند این ۸۰ میلیون خرج دارد برای ما. ما متخصصینی داشتیم که با ۱۲ میلیون حاضر بودند این کار را انجام بدهند. اجازه خواستیم که ما مردم را مسلح کنیم از دولت خواستیم که کمک کند. هرچه کردیم مدت یک سال پشت گوش افتاد».    

در ۱۰ژوئن ۱۹۶۹، امام به مناسبت آغاز ریاست مجلس اعلای شیعیان بیانیه‌ای صادر و تاکید می‌کنند که «امروز بحران جنوب، بحران همه لبنان است». در ۱۲ آگوست ۱۹۶۹، امام صدر از مناطق مرزی مورد هجوم اسرائیل بازدید و بر ضرورت آموزش نظامی اهالی و ایجاد پناهگاه در این مناطق تاکید کردند. در ۱۶ اکتبر ۱۹۶۹، امام از عیترون که عملیات نفوذ کماندوهای اسرائیلی به انفجار بمب و تخریب چندین خانه و مجروح شدن ۴ تن از اهالی منجر شده بود، بازدید کردند و درباره توطئه‌های دشمن که با هدف بیرون راندن اهالی از خانه و کاشانه و تحقیر و تحریک اهالی جنوب برای رویارویی با مقاومت فلسطین سخن گفته و هشدار دادند: «اسرائیل حضور مبارزان فلسطینی در جنوب را بهانه‌ای برای حمله و هجوم به این منطقه قرار داده است».

امام همچنین در سخنانی، پرتاب موشک از داخل خاک لبنان به سوی اسرائیل را محکوم کردند، زیرا این کار موجب می‌شد که اسرائیل محل‌های پرتاب موشک را هدف قرار دهد. در همان سال امام صدر در پیامی که از تلویزیون لبنان پخش شد، تمامی لبنانی‌ها را در هر جایگاه و منصبی خطاب قرار داد و از صاحبان وجدان‌های بیدار خواست پیش از آنکه فرصت از دست برود، برخیزند و مسئولیت خویش را در قبال میهن ادا کنند.

«جنوب در خطر است»  

امام صدر در واکنش به بی‌توجهی و سهل‌انگاری مقامات رسمی و دولتی در رویارویی با وقایع و در پی کشتار خونینی که به کوچ اجباری اهالی جنوب منجر شد، رهبران مذهبی فرقه‌ها را برای بررسی خطرها و یافتن راه‌حل مناسب در جنوب گرد هم آورد و «هیئت یاری جنوب» به ریاست ایشان تشکیل شد. در تاریخ ۲۰ می‌۱۹۷۰ این هیئت بیانیه‌ای را به تصویب رساند که امام صدر آن را قرائت کرد. در متن بیانیه آمده بود: «جنوب در خطر است... مبادا کسی این خیال خام را در سر بپروراند که پس از سقوط جنوب دیواری سحرآمیز یا هاله‌ای از غیب و یا دست قدرتی ناپیدا، دیگر مناطق لبنان را از خطر مصون خواهد داشت».

صدر همچنین نمایندگان جنوب در پارلمان را به برگزاری جلسه‌ای فراخواند که ابتدا تنها سه تن از نمایندگان دعوت را پذیرفتند. برای بار دوم نیز همه وزراء و نمایندگان برای توافق بر سر خواسته‌های معینی فراخوانده شدند تا پس از آن، نمایندگان در جلسه پارلمان که با حضور امام صدر و دیگر علما و روحانیون سرشناس برگزار می‌شد، از این خواسته‌ها حمایت کنند. امام صدر این موضع مستحکم را با صدور بیانیه‌ای تقویت کرد که همگان را به اعتصاب در روز ۲۶ می‌۱۹۷۰ فرامی‌خواند.

سیدموسی در روایت اعتصاب می‌گوید: «بنده اینجا دیدم که دیگه کاسه صبرمان لبریز شد. چرا کاسه صبر ما لبریز شد؟ برای اینکه این واقعیتی که ما در آن گرفتار شدیم بنده از اول پیش‌بینی کرده بودم و گفتم و اعلام کردم آن کسی که خیال می‌کند اسرائیل به جنوب لبنان طمع ندارد، مرد احمقی است و از داستان و طمع اسرائیل خبر ندارد».  

وی می‌افزاید: «گفتیم حالا که دولت به حرف ما گوش نمی‌دهد اعتصاب عمومی؛ اعتصاب عمومی انجام شد البته، اعتصاب عمومی برخلاف انتظار ما در تمام خاک لبنان صورت گرفت؛ یعنی یک دکان از ده و دهکده و شهر باقی نماند؛ مگر اینکه بسته شد. در تاریخ لبنان سابقه ندارد که هیچ، بلکه در تاریخ جنوبی‌ها و شیعه‌ها هم به‌هیچ‌عنوان سابقه ندارد». 

امام صدر در تشریح خواست اعتصاب‌کنندگان نیز می‌گوید: «صحبت ما از این قرار بود که آقایان ما یک سال است که از دولت لبنان می‌خواهیم که مشکلات جنوب را حل کنیم؛ مشکلات‌مان چیز زیادی نیست. به مردم اسلحه بدهند، برایشان پناهگاه بسازند و منطقه را آماده دفاع بکنند و ارتش لبنان را مجهز بکنند و این مسئله حداقل وظیفه یک دولت است که بکند و نکرده است. یک سال ما این را خواستیم، بنابراین حساب کردم که چند تا سخنرانی کردم در همه مناطق، چند تا مطالعه و پروژه تدوین کردم، چند تا ملاقات کردم، چند تا ملاقات تلویزیونی کردم، تمام این‌ها را گفتم. گفتم بنابراین حساب بکنید که ما آدم‌های فتنه‌جو و آشوب‌طلبی نیستیم و مجبور شدیم. من حس می‌کنم که وطن ما در خطر است. بنابراین بنده تصمیم گرفتم که با زبان دیگری با دولت صحبت بکنم، زبان شدت و خشونت، و آقایانی که مسئول کار هستید بدانید که این سه‌شنبه ما اعتصاب کردیم و اگر دولت در ظرف این هفته مطالبه ما را انجام نداد، هفته آینده روز سه‌شنبه ما تظاهرات می‌کنیم و خود بنده هم در جلوی تظاهرات خواهم بود و هر طور هم می‌خواهد بشود. پیش خدا و پیش خلق مسئول نیستیم و اگر سه‌شنبه دیگر باز یک هفته گذشت و به اصطلاح نتیجه‌ای نگرفتیم، آن وقت است که ما مجبوریم به کارهای خشن‌تری دست بزنیم».

در جریان این اعتصاب سراسری، امام صدر در سخنانی در دانشگاه آمریکایی بیروت گفت: «اگر دستکم نخستین گام‌ها را برای تنظیم برنامه‌های دفاعی بلندمدت به موقع برنداریم، بی‌شک فاجعه در انتظار ما خواهد بود».  

امام موسی صدر در سال ۱۹۷۱ در مصاحبه‌ای با تشریح وضعیت شهروندان جنوب بر این حقیقت تاکید کرد که «اشغال جنوب به‌هیچ‌یک از انواع دیگر اشغالگری شباهت ندارد. تفنگدار اسرائیلی می‌تواند فاصله ۱۵ کیلومتری میان خود و ساکنان جنوب را به سادگی پشت سر بگذارد و به اهالی جنوب شبیخون بزند و ماموریت خود را انجام دهد». امام در ادامه تصریح کرد: «معامله بر سر جنوب ننگ‌آور است و سکوت در قبال این فاجعه نیز موجب خواری و ذلت است. آمادگی برای نبرد و مبارزه و حفظ میهن از تکالیف مهم ملی ماست».  

در روزهای ۱۶ و ۱۷ سپتامبر ۱۹۷۲، نیروهای زرهی اسرائیل با نفوذ به مناطق مرزی، در صدد ورود به مناطق میانی و غربی جنوب لبنان برآمدند. تجاوزهای مکرر اسرائیل و مهاجرت ساکنان به بیروت سبب رکود اقتصادی و افزایش آمار بیکاری در لبنان شد. این وضع موجب شد که کارگران در اعتراض به وضعیت نامطلوب اقتصادی دست به اعتصاب بزنند. در آستانه انتخابات مجلس، امام موسی صدر در مصاحبه‌ای در مقر مجلس اعلای شیعیان گفت: «بسیاری از لبنانی‌ها در این تردید دارند که نظام حکومتی موجود بهترین نظام ممکن برای لبنان و رونق و سلامت آن باشد».

امام همچنین با ارسال تلگراف‌هایی به رهبران مذهبی و دینی جهان، آنان را به واکنش در برابر تجاوزات اسرائیل فراخواند. در پیام ایشان آمده است: «سکوت همه جهانیان در برابر تجاوزات وحشیانه اسرائیل به لبنان و حمله به بی‌گناهان در روستاها و مناطق غیرنظامی نشانه مرگ وجدان جهانی است و در اینکه مردمان سراسر جهان، ایمان و باورهای زنده و پویا در دل داشته باشند، تردید ایجاد می‌کند». برخی رهبران دینی جهان به تلگراف امام پاسخ دادند و تلگراف‌هایی از پاپ و کاردینال بیمن، اسقف اعظم روسیه و نیز شورای کلیساهای جهان به امام واصل شد. 

در ۲۱ فوریه ۱۹۷۳تفنگداران اسرائیلی از راه دریا به دو اردوگاه پناهندگان به نام‌های بداوری و البارد در نزدیکی طرابلس شورش بردند. در آن حمله شمار بسیاری قربانی شدند. فلسطینیان معتقد بودند ارتش لبنان هیچ اقدامی نکرده است. در آوریل همان سال، در تجاوزی دیگر، کماندوهای اسرائیلی در مناطق وردان و اوزاعی و صبرا و دوره در قلب بیروت عملیاتی انجام دادند که در جریان آن سه تن از رهبران مبارزان فلسطینی به همراه یک تن از گروه ۱۶ نیروهای امنیتی لبنان و دو غیرنظامی لبنانی به شهادت رسیدند.

پانزده تن از اعضای جبهه دموکراتیک خلق نیز کشته و مجروح شدند. در جریان درگیری میان ارتش لبنان و مقاومت فلسطین، امام در تاریخ ۸ می‌۱۹۷۳ پیامی به طرفین درگیر صادر کرد و گفت: «در وضعیت دشوار و ناگواری به سر می‌بریم که نه ملت ما و نه هیچ ملت دیگری وضعیتی چنین تلخ و دشوار را به خاطر ندارد. دشمن در روشنایی روز، عید خود را جشن می‌گیرد و سرمستانه در خیابان‌های قدس شریف جولان می‌دهد. اشغالگران شبانگاه در خانه‌های خود ایمن هستند و در تفریح‌گاه‌ها خوشگذرانی می‌کنند و ما که صاحبان آن سرزمین و آن آرمان هستیم، خون و خانه‌های خراب خود را به او عیدانه می‌دهیم، شب‌هایش را با عصاره دل خویش روشن می‌کنیم، بند بندِ پیکر وطن را از هم می‌دریم و آخرین امیدهای بازمانده را نابود می‌کنیم». 

«به وضعیت اندوهگین شیعیان پایان می‌دهیم»

از آغاز سال ۱۹۷۴، امام صدر سخنرانی‌های خود را به منظور بسیج مردم افزایش داد و از هر فرصتی برای اعلام ولادت جنبش محرومان استفاده می‌کرد. سخنرانی‌های امام در مناسبت‌های مختلف این سال اغلب دو موضوع داخلی و خارجی تجاوزات مکرر اسرائیل به جنوب و حقوق محرومان لبنان را در برداشت. در یکی از این سخنرانی‌ها، امام با اشاره به حدیث «کسی که از گفتن حق خاموش ماند، شیطان گنگ است»، خطاب به حاضران گفت: «از ما می‌خواهند که مالیات بدهیم، اطاعت کنیم و پناهگاه بسازیم، آن هم با این نرخ‌های بالا و دولت به ما کمکی نمی‌کند و ثروت به جیب محتکران و یاران آنان سرازیر می‌شود. باشد، ما به وظیفه خود در پرداخت‌ها عمل می‌کنیم ولی آیا امنیت داریم؟ آیا از صداقت و اخلاص خبری هست؟ اجازه بدهند سلاح برگیریم و از خود دفاع کنیم».

امام در مراسم دیگری با تاکید بر اینکه «به زودی به وضعیت اندوهگین شیعیان پایان می‌دهیم»، گفت: «نماز و روزه و عمل به واجبات به تنهایی کافی نیست؛ اگر انسان به وظایف اجتماعی خود در قبال اطرافیان و میهن خویش عمل نکند». امام موسی صدر در عاشورای همان سال خطاب به مسئولین لبنانی گفت: «من دلم برای لبنان می‌سوزد. دلم برای شهروندانی می‌سوزد که سخت‌ترین دشمن جهان همسایه آنان شده است و این دشمن غدار همان رفتاری را که با فلسطینیان کرد، با ما هم خواهد داشت». 

وقایع و رویدادهای پیاپی و قدرت‌نمایی مردمی که دولتمردان را با زبانی جدید خطاب قرار داده بودند وضعیت جدیدی را به وجود آورده بود که کمترین پیامد آن عصیان و شورش و اقدام مسلحانه بود. درحالی‌که اوضاع هر روز وخیم‌تر می‌شد، امام صدر اهالی بعلبک را برای پرپایی تجمعی در ۱۷ مارس فراخواندند. بدین ترتیب در سالروز اربعین حسینی، تجمع بزرگ مسلحانه و مردمی در میدان رأس‌العین شهر بعلبک برپا شد که بیش از ۷۵ هزار نفر با در دست داشتن ده‌ها هزار قبضه سلاح در آن حضور یافتند.

حاضران در تجمع به همراه امام سوگند یاد کردند که مبارزه را تا تحقق اهداف یا شهادت ادامه دهند. حاضران پس از امام صدر تکرار کردند که «به خداوند بزرگ و پیامبر اکرم(ص) و به شرف انسانی سوگند یاد می‌کنیم که مطالبه حقوق شیعیان را بدون هراس و بدون عقب‌نشینی و مسامحه ادامه دهیم و در کنار همه مظلومان و ناتوانان بایستیم و در این راه کوتاهی و سستی نکنیم که این کار عهد و پیمان و شرافت و دین و آبروی ماست و آینده فرزندان و صیانت از میهن‌مان در گرو آن است...».

امام موسی صدر، در سخنرانی خود در مراسم افتتاح نخستین گردهمایی مقدماتی تاسیس جنبش محرومان، در خصوص قرائت سوگندنامه فی‌البداهه در تجمع بعلبک چنین توضیح داد: «خدا گواه است که تا آن روز و تا قبل از سخنرانی، من حتی فکر این کار را هم نکرده بودم و برای سوگندنامه برنامه‌ریزی نداشتیم.... اما چنین شد و این بیانگر آن است که خداوند متعال بار دیگر ما را در مسیر جهاد و پیکاری دشوار و سامان یافته قرار داده است و از ما فقط یک سخنرانی مردمی نمی‌خواهد. اینگونه بود که مراسم سوگند صورت گرفت و چنان که می‌دانید سوگند الزام‌آور است».

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
آخرین اخبار