| کد مطلب: ۲۳۴۰۵
اجزای یک کل منسجم؟

ارزیابی عملکرد محور مقاومت در هماهنگی با ایران پس از طوفان‏‌الاقصی

اجزای یک کل منسجم؟

مجموعه‌ای که آن را با نام «محور مقاومت» می‌شناسیم و ساختاری شامل ایران، سوریه، حزب‌الله لبنان، گروه‌های شبه‌نظامی شیعه عراقی، حماس و جهاد اسلامی فلسطین و انصارالله یمن می‌شود، هیچگاه مانند یک‌سال گذشته در معرض آزمون قرار نگرفته بودند.

مجموعه‌ای که آن را با نام «محور مقاومت» می‌شناسیم و ساختاری شامل ایران، سوریه، حزب‌الله لبنان، گروه‌های شبه‌نظامی شیعه عراقی، حماس و جهاد اسلامی فلسطین و انصارالله یمن می‌شود، هیچگاه مانند یک‌سال گذشته در معرض آزمون قرار نگرفته بودند.

از ۴۰ سال قبل که استراتژی انقلابیون در ایران متوجه گروه‌های آزادیخواه و مبارزین با اسرائیل شد، حمایت و تاسیس آنچه بعدها محور مقاومت یا نیابتی‌های ایران نامیده شدند، در دستور کار قرار گرفت. همچنین در این میان، سوریه‌ای که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و عادی‌سازی روابط مصر با اسرائیل در چارچوب توافق کمپ دیوید، حامی و هم‌پیمان خود را از دست داده بود و در اراده برای دشمنی با اسرائیل، با ایران اشتراک‌نظر داشت، در کنار تهران قرار گرفت تا در جریان جنگ ۲۰۰۶ لبنان و اسرائیل، به‌صورت رسمی به بخشی از محور مقاومت تبدیل شود.   

در طول سال‌های گذشته و در برهه‌های زمانی مختلف، هر کدام از این ارکان جبهه واحد، به‌صورت انفرادی یا با همراهی یک یا دو رکن دیگر، عملکردهای مختلف و قابل‌قبولی را از خود به جای گذاشته‌اند؛ جنگ ۲۰۰۶ حزب‌الله‌لبنان و اسرائیل، مبارزه با معارضین دولت سوریه از سوی ایران و حزب‌الله، شکل‌گیری حشدالشعبی متشکل از گروه‌های عراقی و همراهی آن‌ها با ایران و حزب‌الله در مبارزه با داعش و همچنین مبارزه انصارالله یمن با ائتلاف عربستان با همراهی آمریکا، هر کدام به وزن این جبهه به رهبری ایران در معادلات منطقه افزوده است.  

آنچه در ۷ اکتبر سال گذشته رخ داد اما، خیلی زود پای تمامی این ارکان را بسته به توان و اراده میزان مداخله‌شان، به میدان نبرد کشاند. حزب‌الله لبنان در ۸ اکتبر و پس از آن انصارالله و سپس گروه‌های عراقی به صحنه نبرد پیوستند. سوریه نیز با توجه به حضور نیروهای مستشاری نیروی قدس سپاه پاسداران عملاً بخشی از میدان بوده و بارها هدف حمله جنگنده‌های اسرائیلی به مناطقی از دمشق و فرودگاه آن قرار گرفته است.  

با مرور تحولات این یک سال اما شاید حالا فرصت مناسبی باشد که به عملکرد این محور هم‌پیمان به‌صورت هسته‌های مقاومت و به‌عنوان یک کلِ منسجم بنگریم و آن را ارزیابی کنیم. به‌‌رغم تبلیغات غربی‌ها در هفته‌های نخست پس از عملیات حماس و همچنین گزارشی که به‌تازگی در دو رسانه آمریکایی واشنگتن‌پست و نیویورک‌تایمز منتشر شده، واقعیت روی زمین نشان می‌دهد که نخستین ضربه به انسجام این محور زمانی زده شد که کتائب عزالدین قسام به‌عنوان شاخه نظامی جنبش حماس تصمیم گرفت تا بدون آنکه حتی اعضای دفتر سیاسی خود را از آنچه طوفان‌الاقصی لقب گرفت مطلع کند، عملیات خود را اجرایی کند.

به همین ترتیب، دیگر هسته‌های مقاومت و به طریق اولی، رکنی که در سال‌های گذشته کمک‌های مالی و لجستیکی فراوانی را در اختیار این گروه قرار داده است نیز از تصمیمات رهبرانی همچون فلسطینی حاضر در نوار غزه از جمله یحیی‌السنوار و محمد ضیف، فرمانده گردان‌های عزالدین قسام بی‌اطلاع بودند. این بی‌اطلاعی رهبران ایران در ابتدا حتی برای متحدین تهران نیز قابل باور نبود و به تبع آن غرب نیز انگشت اتهام خود را به سمت جمهوری اسلامی ایران گرفت. با گذشت چند هفته از جنگ در غزه اما، حتی نهادهای اطلاعاتی آمریکایی نیز به این واقعیت اذعان کردند که «رهبران کلیدی ایران از حمله ۷ اکتبر حماس غافلگیر شدند».  

 حزب‌الله لبنان  

در نخستین قدم، حزب‌الله لبنان در هفته‌‌های نخست، با حملاتی محدود، بخشی از خاک اشغالی خود شامل مزارع شبعا و تپه‌های کفرشربا را هدف موشک‌های خود قرار داد. با این حال، حتی در خصوص این اقدام رکن مقاومت مستقر در لبنان که گروهی از ابتدا ساخته و پرداخته جمهوری اسلامی بوده، قوی‌ترین گروه حاضر در لیست محور مقاومت قرار می‌گیرد و به نگین تاج پادشاهی ایران معروف است نیز مشخص نیست که آیا با هماهنگی و کسب موافقت از سوی ایران صورت گرفته است یا خیر؛ چراکه آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر انقلاب در ۱۸مهرماه یعنی سه روز پس از عملیات طوفان‌الاقصی در یک سخنرانی مهم، صراحتاً و به‌صورت شفاف، این عملیات را عملیاتی کاملاً فلسطینی دانستند و گفتند: «حامیان رژیم و بعضی از افراد خود رژیم غاصب یا‌وه‌گویی‌هایی در این دو سه روز کردند و ادامه دارد؛ از جمله اینکه ایران اسلامی را پشت این حرکت معرفی می‌کنند، اشتباه می‌کنند، ما البته از فلسطین و مبارزات دفاع می‌کنیم. ما پیشانی و بازوی طراحان مدبر و هوشمند و جوانان فلسطینی را می‎بوسیم، اما آن‌ها که می‌گویند حماسه اخیر کار غیرفلسطینی‌ها است دچار محاسبه غلط شده‌اند. آن‌ها ملت فلسطین را نشناخته‌اند و دست‌کم گرفته‌اند».  

سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان اما در نخستین سخنرانی خود پس از عملیات طوفان‌الاقصی، هرچند بر سخنان رهبر ایران مبنی بر عدم اطلاع از عملیات حماس صحه گذاشت اما همزمان گفت: «مقاومت اسلامی لبنان از ۸ اکتبر وارد نبرد واقعی شده که فقط اشخاصی که در مرزها هستند می‌توانند آن را احساس کنند».

با این حال دیری نپایید که نه‌تنها اشخاصی که در مرزها هستند که کل مردم لبنان تا شمالی‌ترین شهرها یعنی بعلبک، جنگ را با شکستن دیوار صوتی و بمباران توسط جنگنده‌های اسرائیلی احساس کردند. امروز و پس از گذشت یک‌سال از تصمیم حزب‌الله برای گشودن جبهه‌ای در شمال فلسطین اشغالی، تبعات تصمیمی که ۸ اکتبر، پای اصلی‌ترین رکن محور مقاومت را به جنگ باز کرد، بیش از پیش مشخص شده و این در حالی است که جنگ همچنان ادامه دارد.  

حزب‌الله که توانسته بود برای ۱۸ سال و پس از پایان جنگ ۲۰۰۶، با ایجاد موازنه وحشت، برای لبنان و حتی ایران ایجاد بازدارندگی کند تا جایی که توانایی و سلاح‌های گردان رضوان (واحد نیروهای عملیات ویژه) این جنبش، بارها به موضوع تحلیل‌های رسانه‌های غربی تبدیل شده بود، حالا در حالی سال دوم جنگ را آغاز کرده است که حلقه فرماندهی این گردان شهید و ضاحیه‌جنوبی بیروت و سایر شهرهای شیعه‌نشین لبنان هر روز هدف حمله جنگنده‌های اسرائیلی قرار می‌گیرند.  همچنین شهادت سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله نیز تا حد قابل توجهی هیمنه این رکن مهم محور مقاومت را زیر سوال برد چراکه تا پیش از این، شاید کمتر کسی گمان می‌کرد که روزی اسرائیل به محل حضور این رهبر قدرتمند خاورمیانه پی ببرد.   

انصارالله یمن

حوثی‌های یمن یا همان انصارالله که ایران آن را بخشی از محور مقاومت می‌داند، خیلی زود و پس از حزب‌الله وارد صحنه نبرد شدند. این گروه با حملات خود علیه کشتی‌های مرتبط با رژیم صهیونیستی، موجب شد تا ائتلافی از کشورهایی همچون آمریکا و انگلیس ناوهای خود را برای تامین آنچه امنیت دریانوردی می‌نامیدند وارد آب‌های منطقه کنند. انصارالله هرچند بخشی از محور مقاومت نامیده می‌شود و از حمایت مادی و معنوی ایران نیز برخوردار است اما به اذعان بسیاری از تحلیلگران، یکی از گروه‌هایی است که کمترین میزان هماهنگی را با تهران دارد.

این مسئله در مذاکرات میان ایران و عربستان برای ازسرگیری روابط دیپلماتیک، بیش از گذشته شفاف شد چراکه ریاض خواهان مداخله ایران برای توقف حملات انصارالله بود اما ایران با علم بر خصوصیات و منش این گروه، حاضر به پذیرش شرط سعودی نبود و همین موضوع نیز موجب افزایش دورهای مذاکرات شد تا در نهایت این چین باشد که به‌عنوان میانجی میان دو کشور خاورمیانه وارد عمل شود. این در حالی است که موضوع میزان نفوذ ایران در انصارالله در جریان جنگ این گروه با عربستان، محل بحث و گفت‌وگوست.  

در جریان حملات انصارالله به کشتی‌های باربری اروپایی و کشتی‌هایی که به مقصد بنادر اراضی اشغالی در حرکت بودند نیز خبرهایی مبنی بر درخواست ایالات متحده از ایران برای توقف این حملات وجود داشت.  

شورای خاورمیانه در امور جهانی در مقاله‌ای با عنوان «نقش ایران در جنگ یمن: نفوذ واقعی و دستاوردهای منطقه‌ای» می‌نویسد:«بحث پیرامون رابطه ایران و حوثی‌ها موضوعی تکراری است. برخی این گروه را نماینده ایران می‌دانند، درحالی‌که برخی دیگر ادعا می‌کنند که این گروه یک بازیگر مستقل است. رابطه تهران و انصارالله پیچیده است؛ دیدگاه‌ها و علایق آنها براساس عوامل مختلف مذهبی، سیاسی و تاریخی متفاوت است. به جای یک نماینده ایرانی، یک نیروی سازمان‌یافته است که اهداف خود را از طریق سیاست‌های عملگرایانه دنبال می‌کند. در عین حال، ایران از قدرت گرفتن حوثی‌ها برای نفوذ در یمن استفاده کرده است. خاستگاه جنبش حوثی با دیگر شبه‌نظامیان همسو با تهران متفاوت است و این گروه مانند حزب‌الله و برخی گروه‌های شبه‌نظامی عراقی توسط ایران تاسیس نشده است».   

حشدالشعبی (گروه‌های شیعه عراقی) 

گروه کتائب حزب‌الله به‌عنوان یکی از گروه‌های شاخص در محور مقاومت در عراق از ۷ اکتبر و درحالی‌که حزب‌الله لبنان و انصارالله یمن حملات خود را متوجه اسرائیل کرده بودند، در مسیری متفاوت، حملات خود را علیه پایگاه‌های آمریکایی در منطقه آغاز کرد و در این مسیر تا جایی پیش رفت که در جریان حمله به یک پایگاه ایالات متحده در مرز سوریه و اردن موسوم به برج ۲۲، سه سرباز آمریکایی کشته شدند. این حمله که خشم کاخ سفید را در پی داشت موجب شد تا این نگرانی به وجود بیاید که شاید ایالات متحده بخواهد در پاسخ، مواضعی از جمهوری اسلامی ایران را هدف قرار دهد که در نتیجه آن شرایط منطقه به شدت غیرقابل پیش‌بینی می‌شد اما واشنگتن ترجیح داد همچنان همین گروه عراقی را هدف انتقام خود بداند. 

این همه داستان نبود و در اقدامی غیرمنتظره، گروه کتائب حزب‌الله عراق در بیانیه‌ای از تعلیق عملیات نظامی علیه نیروهای آمریکایی تا اطلاع ثانوی خبر داد. دبیرکل کتائب حزب‌الله در این بیانیه‌ گفت: «با اعلام تعلیق عملیات نظامی و امنیتی علیه نیروهای اشغالگر – به‌منظور جلوگیری از شرمساری دولت عراق - به دفاع از مردم خود در غزه به روش‌های دیگر ادامه می‌دهیم». در بخش مهم این بیانیه از جمهوری اسلامی ایران نام برده شده و آمده است: «برادران ما در محور مقاومت به‌ویژه در ایران نمی‌دانند ما چگونه جهاد می‌کنیم و بارها به تشدید تنش‌های ما اعتراض کرده‌اند». 

این بیانیه کتائب حزب‌الله موجب شد تا فصل جدیدی با یک ابهام مهم در خصوص میزان نفوذ ایران در گروه‌های عراقی که پس از حزب‌الله لبنان، بیشترین قرابت ایدئولوژیکی را با جمهوری اسلامی ایران دارند و بخش قابل توجهی از آن‌ها در جریان جنگ ایران و عراق و توسط سپاه پاسداران ایران سازماندهی شدند، گشوده شود. 

تحلیل رفتار کتائب حزب‌الله عراق پس از ۷ اکتبر حاکی از این واقعیت است که این گروه‌های شبه‌نظامی تلاش کرده‌اند تا با استفاده از تحولات پس از عملیات حماس، فشار حملات خود را علیه نیروهای آمریکایی حاضر در عراق افزایش داده و موجب خروج این نیروها از خاک کشورشان شوند و در عین حال وزن سیاسی خود را در میان سایر گروه‌های مقاومت افزایش دهد.

موضوع رقابت میان گروه‌هایی که تا پیش از این تحت نام حشدالشعبی و تحت رهبری سردار قاسم سلیمانی و ابومهدی‌المهندس عمل می‌کردند، پس از شهادت این دو فرمانده مهم، بیش از گذشته مشخص و موجب شد تا در بزنگاهی مانند آنچه در بیانیه کتائب حزب‌الله آمده، نمود بیرونی پیدا کند. همین اختلافات نیز موجب شد تا در سفر مهم رئیس‌جمهور کشورمان به عراق، دیداری میان پزشکیان و تمامی گروه‌های چارچوب هماهنگی احزاب شیعه عراق به میزبانی سیدعمار حکیم برگزار شود. رئیس‌جمهور در این دیدار خطاب به اعضای الاطارالتنسیقی گفت: «تمام تلاش دشمنان این است که در جوامع اسلامی کانون‌های متعدد ایجاد کنند تا در آنها هر کسی ساز خود را بزند و در اجتماع سرگردانی درست شود، درحالی‌که چاره مشکل ما وحدت و انسجام است».  

سوریه   

عضویت جمهوری عربی سوریه در محور مقاومت یا اصل هم‌پیمانی با جمهوری اسلامی ایران، موضوعی است که بارها به موضوع بحث میان تحلیلگران و افکار عمومی داخل کشور تبدیل و این امر پس از حضور نظامی ایران در این کشور برای حمایت از حکومت بشار اشد و پس از آن مبارزه با داعش، بیش از گذشته چالش‌برانگیز شده است. در نتیجه، هر بار عملکرد دمشق و مواضع رئیس‌جمهور این کشور با مواضع و منافع ایران همراستا نباشد، موضوع هزینه مادی و انسانی ایران در سوریه به موضوع بحث میان نخبگان و عامه جامعه تبدیل می‌شود.

جدیدترین مورد چنین واکنشی از سوی افکار عمومی را می‌توان در حمایت سوریه از بیانیه اتحادیه عرب در خصوص جزایر سه‌گانه مورد ادعای امارات متحده عربی مشاهده کرد. سوریه که پس از ۱۲ سال و پس از آنکه در جریان جنگ داخلی از سوی اتحادیه عرب طرد شده بود، توانست سال گذشته بار دیگر به جایی که به آن تعلق داشت بازگردد، جزو کشورهایی بود که نامش در بیانیه پایانی این نشست نیز ذکر شد که به صورت سنتی، همواره یکی از بندهای آن مربوط به ادعای امارات علیه ایران است. 

دمشق نیز مانند تمامی ارکان محور مقاومت و هم‌پیمانان منطقه‌ای ایران، در کنار همراهی با مواضع تهران، همواره ملاحظات خاص خود را نیز در کنش‌ها و مواضعش اعمال کرده است و یکی از این ملاحظات، تعلق این کشور به جامعه عرب منطقه است و سابقه حضور این کشور در کنار سایر کشورهای اتحادیه عرب در حمایت از ادعای ارضی امارات سابقه‌ای بسیار بیش از حضور در دو جلسه اخیر اتحادیه عرب دارد. سوریه همچنین در زمان ریاست‌جمهوری حافظ اسد تلاش کرده بود تا میانجی برگزاری مذاکراتی میان ایران و امارات برای تعیین تکلیف این ادعا شود.

از آغاز جنگ و در طول یک‌سال گذشته نیز بارها عملکرد سوریه و این بهام که آیا دمشق در تحولات اخیر نیز در کنار ایران ایستاده، به موضوع مباحث آکادمیک و رسانه‌ای تبدیل شده است چراکه به‌رغم مواضع اعلامی دمشق مبنی بر حمایت از اقدام مقاومت فلسطین و همچنین بیانیه‌هایی که علیه اسرائیل و حتی در حمایت از اقدام نظامی واکنشی ایران در دو مرحله علیه اسرائیل صورت گرفت، سوریه اقدامی عملی و یا حمایتی لجستیکی را در حمایت از فلسطین و پس از آن لبنان صورت نداده و این موضوع یک ابهام دیگر را به ابهامات در خصوص کل منسجم محور مقاومت افزوده است.    

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
آخرین اخبار