سوخت نیروگاهی و ضرورت مدیریت بهینه بر آن
فصل سرمای امسال با سال قبل تفاوتی آشکار دارد. آنطور که معاون وزیر نفت در امور پالایش اعلام کرده است سطح ذخایر نفت گاز نیروگاهی نسبت به پارسال ۱۲۸درصد افزایش داشته و به رکورد تاریخی ۳/۲ میلیارد لیتر ذخیره رسیده است.

روزهای گرم سال به پایان رسید و دولت در بخش برق با همکاری قاطبه مردم و الزامات تحمیلی به صنایع توانست ناترازی تولید/مصرف را در این حوزه به هر شکل ممکن مدیریت کرده و اکنون وزارت نیرو در خط مقدم ماجرا خود را مهیای فصل عملیاتی دیگر میکند. فصل سرمای امسال با سال قبل تفاوتی آشکار دارد. آنطور که معاون وزیر نفت در امور پالایش اعلام کرده است سطح ذخایر نفت گاز نیروگاهی نسبت به پارسال 128درصد افزایش داشته و به رکورد تاریخی 3/2 میلیارد لیتر ذخیره رسیده است.
شواهد، گزارشها و اظهارنظرات مسئولین همگی مؤید آن است که در سال جاری بهشرط مدیریت مناسب سبد سوخت نیروگاهها، موضوع قطع برق بهدلیل کمبود سوخت منتفی خواهد بود. اما تامین سوخت مایع مورد نیاز نیروگاههای برق کشور مانع از آن نخواهد شد که محدودیتها و بعضاً ناکارایی این صنعت در کشورمان به فراموشی سپرده شود. آنطور که گزارشهای رسمی وزارت نیرو نشان میدهد حدود 85 درصد سوخت مصرفی نیروگاههای کشور گاز طبیعی، نزدیک به 8 درصد آن نفت گاز و 7 درصد نیز به نفت کوره اختصاص دارد.
وابستگی بسیار بالای نیروگاههای داخلی، ایران را به یکی از معدود کشورهایی تبدیل کرده که تولید برق در آن تقریباً کامل متکی به گاز است و همین مسئله در صورت عدم مدیریت صحیح سبد سوخت نیروگاهها میتواند در ایام سرد سال چالشبرانگیز شود. میانگین جهانی استفاده از گاز طبیعی در تولید برق 22 درصد است که این میانگین در کشورهای صنعتی بین 30 تا 32 درصد متغیر است.
با این اعداد و ارقام جهانی، وابستگی 85درصدی صنعت برق کشور به گاز به تنهایی مورد ایراد بوده اما عوامل دیگری نیز ایرادات این حوزه را تشدید و منابع گازی کشور را که میبایست صرف سایر صنایع و بخش خانگی شود تحدید مینماید. بررسی کارشناسی نشان میدهد بخش مهمی از چالش ناترازی گازی در کشور، نه به کمبود تولید؛ بلکه به ساختار مصرف در بخش نیروگاهی و پایین بودن راندمان تبدیل انرژی در این صنعت بازمیگردد. اختلاف این راندمان نسبت به میانگین جهانی آنقدر بالا است که اقدام عاجل در این خصوص از الزامات اصلی کشور در حوزه انرژی محسوب میگردد.
میانگین راندمان نیروگاههای حرارتی ایران بین 37 تا 39 درصد است. در حالیکه در نیروگاههای سیکل ترکیبی مدرن جهان، این رقم معمولاً به 55 تا 60 درصد میرسد. پایین بودن بازده حرارتی نیروگاهها به معنای اتلاف بخش بزرگی از گاز مصرفی است که در صورت افزایش راندمان تولید برق؛ بالقوه میتواند بخش بزرگتری از مشترکان گاز کشور را تغذیه و تامین نماید. تاثیر غیرقابلانکار راندمان پایین بهعلاوه فرسودگی شبکه توزیع برق را میتوان در قطعی برق شش ماهه ابتدای سال در حالی مشاهده کرد که میزان تحویل گاز به نیروگاههای کشور طی مدت مذکور 2 میلیارد مترمکعب بیشتر از زمان مشابه سال قبل بوده و به بیش از 52 میلیارد مترمکعب بالغ گردیده است.
البته بررسی وضع کشور در حوزه انرژی و اظهارنظر درخصوص ناترازی بدون در نظر گرفتن جمیع مؤلفههای موثر در این بخش هم نتیجهای انحرافی ارائه میکند و هم استفادهکنندگان از گزارش را به جمعبندی مطلوب نمیرساند. در خصوص فاکتور 21 میلیارد دلاری اخیر خسارت به صنایع، نیروگاههای حرارتی، میادین نفتی و صادرات بدون تفکیک صنایع کوچک و بزرگ و لحاظ سوخت جایگزین آنها، مصرف غیرمتعارف گاز خانگی و سایر مؤلفهها همگی بهعنوان کمبود گاز به حساب وزارت نفت نوشته شده که نمونهای روشن از ضعف فنی/اطلاعاتی و نوعی از تلاش جهت انحراف افکار از ضعفهای ساختاری حوزه تولید و توزیع برق تلقی میشود. با همه این اوصاف جامعه معطل این قبیل گزارشها نمیماند و بهموقع مطالباتش را در قالبهای مختلف مطرح میکند. لذا آنچه بیش از همه اهمیت دارد راهکارها بهمنظور رفع مشکلات مردم یا تلاش برای به حداقل رساندن آن است.
راهکارهایی که در نمونه برجسته آن در قالب افزایش 128درصدی ذخیرهسازی نفت گاز نیروگاهی کشور توسط مجموعه نفت تحقق یافته است. اما این تمام ماجرا نیست، مطالبه عمومی جامعه میبایست به سمتی هدایت شود که ارگانهای ذیمدخل بهصورت یکپارچه تحقق چند هدف خرد و کلان را تا حصول نتیجه راهبردی کنند. اول اینکه ارتقای بازده نیروگاههای حرارتی و تبدیل واحدهای گازی به سیکل ترکیبی با تامین منابع در اولویت قرار گیرد. اقدامات مدیریتی در مصرف گاز خانگی به طرق مختلف نظیر نصب کنتورهای هوشمند پیگیری شود و سرمایهگذاری داخلی و خارجی در افزایش ظرفیت تولید و نگهداشت میادین گازی مورد اقدام قرار گیرد. البته اینها تمام الزامات برونرفت از وضع موجود نیست.
بهنظر میرسد قبل از هر اقدامی میبایست هماهنگی بین وزارتخانههای نفت و نیرو به حداکثر خود رسیده و سبد سوخت مصرفی نیروگاهها با توجه به میزان مناسب ذخیرهسازی سوخت مایع در سال جاری به نحوی مدیریت گردد که تنظیمگری نوع سوخت نیروگاههای با راندمان پایین کشور در حالت بهینه مصرف شود تا کمترین اختلال در نظام تامین و توزیع انواع انرژی طی زمستان سال جاری حادث گردد.