تحلیلگران اجتماعی و سیاسی وعده توزیع گوشت زاکانی را در گفتوگو با هممیهن واکاوی کردند
وعده به گرسنگان؟
این روزها اظهارنظرها و وعدههای درست و غلط انتخاباتی نقل محافل است و بازاری داغ دارد. مانند «تحویل گوشت درب خانه مردم به اندازه مورد نیاز آنها»، وعده انتخاباتی علیرضا زاکانی برای شهروندان. سوال این است که آیا دادن وعدههایی که نشاندهنده نگاه تحقیرآمیز به مطالبات ملت است را هم میتوان از مصادیق توهین به حیثیت ملت بهعنوان شخص حقوقی و قابل پیگرد یا حداقل تذکر دانست؟
این روزها اظهارنظرها و وعدههای درست و غلط انتخاباتی نقل محافل است و بازاری داغ دارد. مانند «تحویل گوشت درب خانه مردم به اندازه مورد نیاز آنها»، وعده انتخاباتی علیرضا زاکانی برای شهروندان. او گفته: «روزی ۱۲۰ تن گوشت توزیع میکنیم و آن را افزایش میدهیم. با نرمافزارهای موبایلی به اندازه نیاز مردم درب منزل به آنها تحویل خواهیم داد. از ۷ تا ۸ ماه پیش با دولت این موضوع را مطرح کردیم و زیرساختهای آن از سال گذشته آماده بود. بنا بود این ماه رئیسجمهور شهید طرحهای مدیریت شهری برای تامین و توزیع نیازهای مردم را افتتاح کنند.»
این اظهارات زاکانی البته بیش از آنکه دلگرمکننده بوده و نوید رفع مشکلات معیشتی مردم را دهد، شائبه نگاه تحقیرآمیز به ملت را در جامعه ایجاد میکند؛ چنانکه گویا شهروندان نه صاحبان اصلی ملک و کشور که جیرهخواران دولتمردانی هستند که اجازه دارند میزان نیاز آنها به مواد غذایی را تخمین و به همان میزان هم درب خانه مردم توزیع کنند. اگرچه این سخن زاکانی نوعی اعتراف غیرمستقیم به زجر معیشتی ملت و نشاندهنده تورم افسارگسیخته بهویژه در بخش خوراکیها و آشامیدنیهاست اما اگر در اطراف زاکانی مشاوران اقتصادی متبحری حضور داشتند حتماً به او گوشزد میکردند که دادن مُسکن به مردم بهجای درمان ریشه درد و عفونت، راهکار رفع ناکارآمدی اقتصادی که کشور در گرفتار آن شده، نیست.
قطعاً او اگر از مشاوران حقوقی مسلط بر قانون اساسی کشور بهره میگرفت حتماً متوجه میشد که زندگی مرفه و رفع فقر از موارد مصرح در قانون اساسی کشور است که در بند ۱۲ اصل سوم قانون اساسی مورد تاکید قرار گرفته:«پیریزی اقتصادی صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینههای تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه.»
با نگاهی به همین بند از نقشه راه ساختار حکمروایی کشور متوجه خواهیم شد که نگاه اصطلاحاً کمیته امدادی که قرار بود تنها بخشی از جامعه را تا رسیدن به توانمندی اقتصادی و معیشتی همراهی کند، قابل سرایت به اقتصاد کلان و معیشت ملت نیست و برخلاف این قوانین است. در بهار ۸۸ و در آستانه دهمین انتخابات ریاست جمهوری احمدینژاد اقدام به توزیع رایگان سیبزمین در شهرستانها کرد. موضوعی که منتقدان او، آن را اقدامی پوپولیستی برای جمعآوری رای توصیف کردند.
این نوع اظهارات البته نشان میدهد که برخی از فعالان میدان سیاست دچار کجفهمی نسبت به عمق مشکلات و مطالبات ملت بوده و تصویر سادهانگارانه از مسیر مدیریت کشور دارند. فعالیتها و وعدههای انتخاباتی بیچارچوب نیستند و قواعدی بر آنها حاکم است:«هرگونه تخریب، تهدید، هتک حرمت و حیثیت اشخاص حقیقی و حقوقی، نوشتن یا اظهار مطالب خلاف واقع، دیوارنویسی، تخریب یا پاره کردن عکس و دیگر آثار تبلیغی نامزدها، استفاده از آثار تبلیغاتی متضمن موارد مغایر با عفت عمومی، اخلال و بر هم زدن اجتماعات و سخنرانیهای قانونی و تعرض به ستادهای انتخاباتی نامزدهای دیگر، تخلف انتخاباتی محسوب میشوند.»
سوال این است که آیا دادن وعدههایی که نشاندهنده نگاه تحقیرآمیز به مطالبات ملت است را هم میتوان از مصادیق توهین به حیثیت ملت بهعنوان شخص حقوقی و قابل پیگرد یا حداقل تذکر دانست.
پوسته خالی دموکراسی
«وعده به یک کشور گرسنه» استنباط صادق پیوسته، جامعهشناس سیاسی و استاد دانشگاه از وعده زاکانی است: «اینگونه صحبتها در شأن شهروندان نیست اما زاکانی و همفکران او شرایطی را ایجاد کردهاند که سطح وعدههای انتخاباتی تا این حد پایین آمده است.»
او درباره رواج نگاه کمیته امدادی به نیازهای ملت به هممیهن میگوید:«کمیته امداد همانطور که از نام آن پیداست کمیتهای برای حل یک مشکل و بعد به پایان رسیدن ماموریتش ایجاد شده است. اما این کمیته و نهادهایی مانند آن تبدیل به سازمانهایی دائمی شدند زیرا فلسفه وجودی آنها وجود محرومان در کشور است. گویی که با اتخاذ برخی سیاستها باید در جامعه محروم، تولید شود تا برخی افراد خود را نماینده آنها نشان دهند. دو حالت برای یک کشور متصور است؛ نخست، گسترش عدالت اقتصادی و رفاه در جامعه و به تبع آن پیشرفت جامعه و دوم، جامعهای که همواره در آن محروم تولید میشود و عدهای هم خود را نماینده آنها نشان میدهند.»
او نوع نگاه این افراد را محرومساز توصیف میکند:«این افراد شکلی از روابط با جهان را تعریف میکنند که در آن به صورت دائم افراد گرسنه و محروم و ضعیف نگاه داشته شده و تولید میشود. متاسفانه سالهاست که سکان امور به دست چنین افرادی است. امروز هم این افراد سعی میکنند خود را نماینده محرومان معرفی کرده و وعده توزیع گوشت دهند. برخی راه ثروتمند کردن کشور را نمیدانند تنها راهی که برای مخفی کردن این موضوع بلد هستند تولید محرومان بیشتر و معرفی خود بهعنوان نماینده آنهاست.»
پیوسته درباره نقش مردم در ایجاد چنین نگاهی در میان دولتمردان، از تله فقر میگوید:«اگر مردم در فقر و محرومیت بیفتند مسلماً فکرشان به بیش از این وعدهها نمیرسد. فرد دوشغلهای که مجبور است در روز 10 تا 15 ساعت کار کند، نمیتواند به نیازمندیهای ابتدایی زندگی خود برسد و این نیازها را تامین کند، طبیعیاست غالب این جمعیت بهشکلتودهوار به سمت افرادی سوق پیدا میکنند که در کوتاهمدت بیشترین وعده را میدهند. این شیوه از دوره احمدینژاد آغاز شد و هنوز هم پیگیری میشود.»
این جامعهشناس سیاسی همچنین اظهار میکند:«باید آنطرف ماجرا را هم دید. مگر به جز این است که بیشترین فسادها، اختلاسها و... پیرامون افرادیست که چنین شرایطی را رقم زدهاند. مثلاً برخی در دوران کاندیداتوری، خود را طرفدار دهکهای کمدرآمدی که بیشترین جمعیت را در بر میگیرند، نشان دادند اما بعدها چهرههای اصلیشان مشخص شد. جالب اینکه افشاکنندگان شرایط این افراد راهی زندان میشدند.»
پیوسته نهادمندی قوی در یک کشور را از ضروریات توسعه سیاسی میداند:«اگر یک کشور، نهادمندی قویای داشته و در آن احزابی قوی فعالیت کنند که میتوانند مردم را جذب کرده و رای بیاورند، و از طرف دیگر مردم هم با عضویت در انجمنها و احزاب به صورت نهادینه و در چارچوبی قانونمند بتوانند بر افراد برای عمل به وعدههایشان فشار بیاورند، آن زمان کاندیداها متوجه میشوند که در صورت دادن وعدههای اشتباه، کنار گذاشته خواهند شد. اما در شرایط فعلی هر کس میتواند هر سخنی بگوید، مردم هم بعد از دادن رای، نمیتوانند رای خود را پس بگیرند و از فرد سوال کنند. در نبود نهادمندی، آرا شکلی بوده و محتوایی دموکراتیک ندارد.»
وعده ندهید
«ناصر ایمانی، تحلیلگر سیاسی اصولگرا اما معتقد است از اظهارات زاکانی برداشتی اشتباه شده است. او به هممیهن میگوید:«ظاهراً زاکانی اینگونه گفته که باید بتوانیم با استفاده از فضای مجازی شرایطی را ایجاد کنیم که مایحتاج اقشار ضعیف را درب منزل به آنها تحویل دهند و یارانهای هم به آنها پرداخت شود که بتوانند با قیمت مناسب نیازهایشان را خریداری کنند. بعید است او گفته باشد که اگر به من رای دهید من گوشت درب خانههایتان تحویل میدهم.»
او ادامه میدهد:«بیتردید امروز مشکل اقتصادی کشور بردن گوشت به درِ خانههای مردم نیست. از این وعدهها در سالهای گذشته هم در انتخابات ریاستجمهوری داشتهایم و اگر به این شکل بیان شود، تنها کارکردشان تبلیغات خاص انتخابات است. همچنین در گذشته افرادی بودند که میگفتند اگر به من رای دهید، روابط با خارج برقرار و وضعیت اقتصادی کشور دگرگون میشود. این وعدهها در انتخابات خوب نیستند.»
این تحلیلگر سیاسی تاکید میکند که کاندیداها باید از دادن وعده خودداری کنند و بیشتر باید برنامههای خود را توضیح دهند. آنها اول باید مشکلات را به خوبی بیان کنند و بعد هم راهکارهای حل مشکلات را توضیح دهند. دادن هر گونه وعده به نظر من در شأن رئیسجمهور کشور نیست. این نگاه در میان دولتمردان کشور وجود دارد که دولت باید به مردم یارانه بدهد یا سهمیه نیازهای آنها را مشخص کند، این نوع نگاه از کجا ناشی میشود؟ سوالی که ایمانی در پاسخ به آن میگوید: «نوعی نگاه سوسیالیستی نسبت به اقتصاد وجود دارد که در سالهای ابتدایی انقلاب هم این نگاه غلبه داشت. براساس این نگاه امور کشور باید کاملاً در اختیار دولت بوده و این نهاد واردکننده، تولیدکننده و توزیعکننده همه کالاها باشد. ریشه این نگاه سوسیالیستی در میان برخی از سیاستمداران فعلی به پیش از انقلاب باز میگردد.»
به گفته او در دهه اول انقلاب عدهای سعی کردند این نگاه را اجرا کنند که با مخالفتهای جدی هم مواجه شد. اما ریشه این نگاه در دولتهای بعدی هم وجود داشت:«این همان خطی است که رهبری دو سال است در پیام ابتدای سال خود بر آن تاکید میکنند یعنی «واگذاری اقتصادی به مردم» موضوعی که درست برعکس سیاستهای سوسیالیستی آنهایی است که گمان میکنند دولت باید تامینکننده و توزیعکننده کالا برای اقتصاد جامعه باشد. توجه کنید که این سیاست بسیار غلط است.»
او تاکید میکند:«اگر عدهای گمان میکنند که مشکل مردم در توزیع کالاست سخت در اشتباه هستند، مشکل گرانی کالا در توزیع کالا نیست بلکه بخش عمدهای از آن در تولید و بخشی هم به دلیل ناکارآمدیهایی است که در دولتها وجود دارد. این ناکارآمدیها باعث کاهش توزیع کالا در کشور و آسیبدیدگی تولیدکنندگان میشود و این موارد هم باعث گرانی کالاها خواهد شد.»