| کد مطلب: ۳۲۶۳۵

پناه هم باشیم

میان برخی‌مان این توهم شایع شده که هرچه وضع خراب‌تر شود، بهتر. نه عزیزان، دلار گران‌تر یعنی جوان‌های پَرپَر روی دست‌مان، یعنی مهاجرانی که با بغض، حسرت و اندوه می‌روند، یعنی خانواده‌هایی که فرو می‌پاشند. همدیگر را دریابیم ولو در حد کمک به پیرزنی که وسط سربالایی کوچه‌ای دستش را دراز کرده تا او را ۱۰۰متر آن‌طرف‌تر برسانیم. پناه هم باشیم.

پناه هم باشیم

قتل مظلومانه امیرمحمد خالقی دل بسیارانی را به درد آورده و می‌خواهم بگویم خدا را شکر که اگر این جوان نازنین از میان‌مان رفت، لااقل دل ما نیز خون شد، چون مدت‌هاست دچار بی‌تفاوتی محض در برابر درد و رنج دیگران شده‌ایم و فراموش کرده‌ایم که فراتر از خود و خانواده‌مان، چیزی به‌نام جامعه و جهان نیز وجود دارد که در آن انسان‌هایی شبیه ما در آن به‌سختی می‌زیند، اما نزد ما بودونبودشان اهمیتی پیدا نمی‌کند.

نمی‌خواهم البته زیاده‌روی کنم و کاسه کوزه مشکلات را سر آدم‌های بی‌تفاوت بشکنم یا باری فراتر از معمول بر دوش آدمیانی که خود ده‌ها مسئله و مصیبت دارند، بار کنم. امروز اما دیدم کسی نوشته بود؛ «آن لحظه که ماشین‌ها بی‌تفاوت از کنار جسم زخمی امیرمحمد رد می‌شدند این پرسش در ذهنم گذشت که اگر من بودم، توقف می‌کردم یا نه؟» این شاید نقطه عزیمت مناسبی برای همه باشد که از خود بپرسیم، ما اگر بودیم چه می‌کردیم؟ می‌ایستادیم و به استمداد انسانی دیگر پاسخ می‌دادیم یا بی‌تفاوت رد می‌شدیم یا نه اصلاً بدبینانه این را نیز حقه دیگری قلمداد می‌کردیم که معلوم نیست چگونه می‌خواهد مردم را سرکیسه کند؟

اینها را که می‌نویسم، به‌یاد فیلم «شب‌های زاینده‌رود» محسن مخملباف می‌افتم که در سال 1369 ساخته شد اما دچار سانسور و بعد توقیف شد، بنابراین هیچ‌گاه در ایران فرصت اکران عمومی نیافت. ازقضا داستان این فیلم نیز به همین قضیه بی‌تفاوتی مردم نسبت به مرگ آدمیان می‌پردازد؛ چیزی‌که گویا از تجربه زیسته خود مخملباف هم برآمده و نظرش را جلب کرده که چطور در برخی ادوار تاریخی، نوع‌دوستی و کمک به دیگران در میان مردم رواج پیدا می‌کند و در ادواری دیگر مردم به بی‌تفاوتی می‌رسند.

خودش گفته که شبی هنگام بازگشت از سر صحنه فیلم «عروسی خوبان»، جوانی را دیده که تصادف کرده و در حال جان‌باختن است، اما مردم بی‌تفاوت از کنار او می‌گذرند. این ماجرا او را به صرافت ساختن همین فیلم «شب‌های زاینده‌رود» می‌اندازد که در آن یک استاد مردم‌شناسی به‌خاطر بی‌تفاوتی مردم، همسرش را از دست می‌دهد اما بعد در دوره انقلاب 57 از پشت پنجره خانه می‌بیند که چگونه مردم به جوانی که گلوله خورده است، کمک می‌کنند، ولو به‌قیمت به‌خطر انداختن جان خود.

سخن مخملباف که از زبان همین مردم‌شناس بیان می‌شود، این است که نباید مشکلات و مصائب را صرفاً سیاسی دید و گمان برد که با تعویض رهبران و تغییر حکومت‌ها همه‌چیز عوض می‌شود. مردم‌شناس فیلم به دانشجویانش می‌گوید، باید با فرهنگ بی‌تفاوتی مبارزه کرد و تا زمانی که مردمان خود را درگیر مناسبات اجتماعی نکنند و به تولید خیر عمومی یاری نرسانند، از دست هیچ انسانی برنمی‌آید که جامعه را گل و بلبل کند.

بلی سیاست مهم است و تصمیم‌های سیاستمداران حتماً می‌تواند راه بگشاید یا بن‌بست بزاید، اما فراموش نکنیم که سیاستمداران هم از آسمان به زمین فرود نیامده‌اند، بلکه محصول مناسبات همین جامعه و تربیت غالبی هستند که به بچه‌هایش یاد می‌دهد کلاه خودت را دودستی بچسب. نتیجه همین فرهنگ و تربیت هم می‌شود انسان‌هایی که وقتی خزانه مملکت دست‌شان می‌افتد، فرقی میان آن و جیب مبارک‌شان نمی‌بینند.

کوتاه کنم. بخشی از مشکلات ما بدون تردید ریشه در ساختارهای سیاسی دارد. حتی در زمینه همین کاهش سرمایه اجتماعی و افزایش بی‌اعتمادی عمومی نیز نباید از خطاهای دولتمردان گذشت. آمار بانک مرکزی نشان می‌دهد که میان تورم و فقر و سرقت در جامعه ایران همبستگی مثبت وجود دارد؛ کمااینکه برای نمونه در دوره‌ای که در نیمه دهه 1390 تورم یک‌رقمی شد، سرقت‌ها کاهش پیدا کرد اما با بازگشت تحریم‌ها به دست ترامپ و افزایش تورم، دوباره سرقت اوج گرفته است.

اینها سرجای خود و نباید انکار کرد بی‌تدبیری‌ها را. در کنار این اما بهتر است به این فکر کنیم که در این روزهای وانفسا که قطار سیاست‌مان به‌قول سهراب سپهری «خالی» می‌رود، بر جامعه است بیش‌ازپیش به داد خود برسد. میان برخی‌مان این توهم شایع شده که هرچه وضع خراب‌تر شود، بهتر. نه عزیزان، دلار گران‌تر یعنی جوان‌های پَرپَر روی دست‌مان، یعنی مهاجرانی که با بغض، حسرت و اندوه می‌روند، یعنی خانواده‌هایی که فرو می‌پاشند. همدیگر را دریابیم ولو در حد کمک به پیرزنی که وسط سربالایی کوچه‌ای دستش را دراز کرده تا او را 100متر آن‌طرف‌تر برسانیم. پناه هم باشیم.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه بیست‌و‌چهار ساعت
آخرین اخبار