اگر نتوانید آزادی رسانهها را تامین کنید در تنگناهای شدید قرار میگیرید/ مانع مهر محرمانه روی هر محتوایی بشوید
افشین امیرشاهی، روزنامهنگار در گردهمایی اهالی فرهنگ، هنر و رسانه با مسعود پزشکیان: در غیاب نهادهای مدنی و تضعیف شده، فضا برای جولان تفکری که دائم بهدنبال محدودیت و مانع ایجاد کردن است باز خواهد شد. دست رسانه را باز بگذارید، لازمه مبارزه با فساد گردش آزاد اطلاعات و آزادی رسانه است.
عرض سلام و احترام خدمت همه شما حضار گرامی، اهالی محترم فرهنگ و هنر و رسانه.
همچنین سلام عرض میکنم خدمت جناب آقای دکتر پزشکیان ..
من افشین امیرشاهی هستم، یک روزنامهنگار، به بهانه این نشست چند کلمه درباره وضعیت رسانه و اهالی رسانه خدمت شما عرض میکنم.
با این توضیح که در میانه ناامیدی که همه ما را احاطه کرده است، حضور آقای پزشکیان را امیدی میدانم که برای بهبود نسبی وضعیت ایران.
با اجازه جمع، چند دقیقهای درباره ما اهالی مطبوعات بگویم.
جناب آقای پزشکیان این روزها براساس گفتههای جنابعالی، یقین پیدا کردم که شفافیت جزو اعتقادات شماست همچنین میدانیم و مطمئن هستیم که شما میخواهید با فساد مبارزه کنید
پس از همین منظر شفافیت وارد موضوع رسانه میشوم. در همین ابتدا از شما میخواهم وقتی رئیس جمهور شدید، دست رسانه را باز بگذارید.
وارد ساختار قدرت که شدید، اجازه ندهید رسانه ها را محدود کنند. میدانیم هیچ فردی بهتنهایی نمیتواند با فساد مبارزه کند. در عین حال که مبارزه با فساد ضروری است اما لازمهاش گردش آزاد اطلاعات و آزادی رسانه است.
هر کسی که روی صندلی ریاست جمهوری قرار بگیرد، باید آماده فشارها باشد. این فشارها برای کسی که میخواهد مانع فساد شود، بیشتر خواهد بود.
برای کسی که سلامت نیست قطعا بهترین راه بستن رسانه است. در مقابل معیار اهالی رسانه این است که شما برای مبارزه با فساد باید از آزادی رسانه دفاع کنید.
از شما میخواهم مثل دیگرانی نباشید که کارشان بستن و محدود کردن و مانع ایجاد کردن است.
شما در این روزها حرفهایی زده اید و شعارهایی طرح کرده اید که حرف مردم بود. خواستید صدای مردم بیصدا باشید.حرف مردم را زدن سخت است و خواستههای مردم را دنبال کردن سختتر. اگر نتوانید آزادی رسانهها را تامین کنید باور کنید که از همان فردا در تنگناهای شدید قرار میگیرید.
آزادی رسانه را فراهم کنید و بگذارید نام نیک از شما باقی بماند. ما کسانی که در همه این سالها رسانهها را محدود کردهاند، فراموش نکردهایم.
یکی از کارهای رسانه اطلاع رسانی درست و دقیق درباره عملکرد دولتها و نهادهای قدرت است. اما این چه کار عجیبی است که روی بسیار از نامه ها و اطلاعات مربوط به جامعه و مردم مهر محرمانه می زنند و جلوی گردش آزاد اطلاعات را میگیرند؟ اطلاعات محرمانه فقط به مسائلی مربوط میشود که به امنیت ملی کشور ربط داشته باشد. چرا و به چهدلیل درباره تصمیمات هزینه زا و نادرستشان وقتی نامهای رد و بدل می شود مهر محرمانه میزنند که کسی نتواند درباره آن بگوید و بنویسد. این مسئله به حقوق مردم ربط دارد و تا حقوق مردم رعایت نشود این مملکت درست نخواهد شد.
مانع مهر محرمانه روی هر محتوایی بشوید. همچنین مانع انواع جوابیهها، بیانیهها و شکایتهایی که ممنوعیت و ترس و دلهره ایجاد میکنند و باعث میشود رسانه نتواند کار خودشان را به درستی انجام بدهد.
آقای پزشکیان، ما از دولت هیچ کمکی نمیخواهیم، رسانه که آزاد باشد میتواند روی پای خودش بایستد و به کمک مالی و منابع حکومتی نیاز ندارد. ما شفافیت را برای مبارزه با فساد و بهبود شرایط میخواهیم. به ما کمک کنید تا بتوانیم کار خودمان را درست انجام بدهیم.
صد البته که دولت باید به نهادهای مدنی کمک کند، اگر نهادهای مدنی تقویت نشوند مطمئن باشید امثال آقایانی که می گویند «نمی گذاریم شما رئیس جمهوری بشوید» آنقدر در این مملکت هست که هر لحظه برای شما یک بحران و یک داستان جدید درست می کنند. در غیاب نهادهای مدنی و تضعیف شده، فضا برای جولان تفکری که دائم به دنبال محدودیت و مانع ایجاد کردن هستند باز خواهد بود.
درعین حال به خوبی میدانید که رسانه در ایران به عنوان یک حرفه در بدترین وضعیت خودش قرار گرفته است. رسانه در وضعیت قرمز است، در معرض افول و زوال است.
دلایل مختلفی وجود دارد که باعث شده چنین وضعیت شکل بگیرد. یکی از آنها به فشارهایی برمی گردد که همواره بر رسانه وارد شده و محدویتهایی است که به طور دائم بررسانه و اهالی رسانه اعمال می شود. به خصوص که بیشتر این فشارها و محدودیتها از سمت دولت و نهادهای قدرت بوده است و نتیجه این که باعث شده رسانه ضعیف و ضعیفتر شود.
وقتی فضای رسانه به لحاظ شغلی به فضایی نا امن تبدیل شود، افراد کمتر در این حرفه باقی میمانند. چون هم به لحاظ اقتصادی دیگر مقرون به صرفه نیست و هم به خاطر این فشارها عطای کار مطبوعاتی را به لقای آن می بخشند.
وقتی کار کردن در یک حرفه پر ریسک شود، طبیعی است که افراد در آن حرفه نمیمانند و درنیتجه کیفیت دائم کاهش پیدا میکند. در عین حال کسی در این حرفه سرمایهگذاری نمیکند، چون از فردای خودش مطمئن نیست.
در چنین شرایطی فقط این رسانه و اهالی رسانه نیستد که زیان میبینند که این زیان به دولت و مجموعه حاکمیت نیز وارد می شود.
رسانه برای کار کردن به فضای آزاد نیاز دارد. حذف فیلترینگ یکی از تصمیم های مهمی است که در ایجاد فضای مناسب و آزاد برای کار رسانه ای تاثیر بسیار دارد. در اولین قدم فکری برای فیلترینگ بکنید.
موضوع مهم دیگر مسئله بازداشت و زندانی شدن روزنامهنگاران است. در همین روزهای اخیر شاهد بازداشت چند نفر از روزنامهنگاران فعال کشورمان هستیم که شائبه هایی نیز به همراه داشته است. در عین حال بازداشت و شکایت از روزنامه نگاران و احضار و تهدید آنها به یک رویه تبدیل شده است. تا انتقادی مطرح میکنند سریع با احضار و تذکر مواجه میشوند. مصداقها فراوان است. اصلا شما بحث بازداشت روزنامهنگاران را با جرائم دیگری مثل اختلاس و ارتشا مقایسه کنید ببیند چه نسبتی با هم دارند. از شما میخواهم به تعرضهای غیرقانونی به مطبوعات رسیدگی کنید.
وقتی بحث رسانه میشود نمیتوان از وضعیت صدا و سیما نگفت، به نظرم فارغ از این که بتوانید یا نه لازم است درباره وضعیت ناگوار صدا و سیما مذاکره کنید. چرا تلویزیون با چنین تولیداتی نازل باید بودجههای سنگین بگیرد اما تعداد بیشماری از رسانههای کشور باید در شرایط نامناسب بگذرانند؟ همین میشود که چند نفر در لندن با یک استودیو کاری میکنند و چنان تاثیری میگذارند که کل صدا و سیمای ما نمیتواند. البته چنین وضعیتی به خاطر این نیست که آنها بلد نیستند و نمیتوانند، چون راه جلوی آنها باز نیست که بتوانند آزادانه کار کنند. چون کار دست تفکری است که کارشان ممنوعیت و محدودیت ایجاد کردن است. وگرنه با این پول بیحساب و کتاب صدا و سیما اگر فضا برای کار باز باشد میتوان بهترین کارها را ارائه داد و از افراد خوش فکر و علاقهمند به ایران برای تولیدات مناسب و فاخر بهره گرفت.
در پایان لازم است حقوق روزنامهنگاری به رسمیت شناخته شود. حق انتشار آزاد اطلاعات، حق استمرار انتشار، حق کسب خبر، حق انتشار خبر، حق امنیت شغلی و حرفهای، حق دادرسی خاص که تمام این حق و حقوق به شدت کمرنگ شده است. به خصوص که روزنامهنگاران به لحاظ اقتصادی و امنیتی تحت فشارند. همه آن چه گفته شد باعث شده که رسانههای ایران توسعه پیدا نکنند و معیشت روزنامهنگاران دائم در حال تزلزل باشد.
با چنین شرایطی روزنامهنگاری ایران نحیف و ضعیف میماند و به تدریج مرجعیت خودش را از دست میدهد. البته که خود آقایان با تضعیف روزنامه نگاری کشور افکار عمومی را دو دستی در دامن رسانههای خارجی گذاشتهاند.