زل زدن به واقعیت
نوشته انتقادی مصطفی مهرآیین درباره تبریکهای نوروزی، نوشته مهمی است. ممکن است آن را نپسندیم و نپذیریم؛ اما در مقام یک تلنگر، یک گفتار انتقادی و یک نگاه متفاوت واجد اهمیت است. به همین جهت هم بود که از میان بهاریههای تکراری و ایدهآلیستی موجود، این متن مهرآیین بود که در کانالم بازنشر دادم.
مهرآیین در نوشته خود میخواهد بگوید جامعه ایران در وضعیتی فاجعهبار و روبهانحطاط به سر میبرد و نباید این وضعیت را به هیچ دلیل و بهانهای فراموش کرد. از جمله بهانه امید، بهانه شادی و حتی بهانه تبریک سال نو.
اما آیا این هشدار، بهمعنی کنار گذاشتن یا به ستیزه برخاستن با امید، شادی یا نوروز است؟ شخصا از متن اولیه او چنین برداشتی نداشتم. گرچه او در متن دومی کوشید سخناش را تدقیق کند؛ اما به نظرم در دام نوعی پوپولیسم افتاد و به جعل پیام تبریکی دست زد که نوعی ابتذال ایده را در پی داشت. همان سخن نخست کافی بود.
نمیتوان و نباید به هیچ بهانهای وضعیت موجود را از موقعیت واقعی آن خارج کرد. اگر هم سخن از روزنهگشایی میرود و در باب آن ایدهپردازی میشود، در جهت کاستن سرعت این افول و انحطاط و در بهترین حالت، توقف موقت آن است.
اما نمیتوان و نباید به بهانه گشودن روزنه، واقعیت را قلب کرد؛ همچنان که نباید به بهانه نوروز، تلخیهای روزگار را حتی برای لحظهای نفی کرد. چنان که شخصا سالهاست تبریک نمیگویم و صرفا آرزوهایی در باب شادی و تندرستی و آزادی را بیان میکنم. حتی ابا دارم بگویم "امیدوارم" سالی خوش و پربرکت و شاد داشته باشید...