نقطهعطف نغمهها
حمید ناصحی منتقد موسیقی «عبدی یمینی» بیشک یکی از معدود نقاطعطف موسیقی پاپ مدرن ایران در خلق و هارمونی است. موزیسینهای زیادی در حدود پنجدهه گذشته در این م
حمید ناصحی
منتقد موسیقی
«عبدی یمینی» بیشک یکی از معدود نقاطعطف موسیقی پاپ مدرن ایران در خلق و هارمونی است. موزیسینهای زیادی در حدود پنجدهه گذشته در این میدان حاضر شدهاند اما آنها که تأثیرشان بنیادین بوده است، انگشتشمارند. دلیلش هم ایناست که برای رسیدن به چنین جایگاهی شرط اول، احاطه توأمان علمی و تجربی بر همه شئون موسیقی است. از اواخر دهه40 خورشیدی که واروژان آغازگر فصل تازهای در موسیقی پاپ ایران شد و اولین نقطهعطف جریان نوین پاپ ایرانی را رقم زد، با فاصلهای اندک، بزرگانی مانند آندرانیک، منوچهر چشمآذر، محمد اوشال و ناصر چشمآذر مسیر صعود به قلههای هنر موسیقی را در فضای پاپ ایرانی هموار کردند و بانی آثار برجسته بسیاری شدند اما پس از بهمنماه 57، شرایط بهگونهای پیش میرفت که همراهی با پیشرفتهای روزافزون موسیقی در جهان بسیار مشکل جلوه میکرد. ظهور عبدی یمینی در آن شرایط یکی از مهمترین نشانههای ادامهحیات آنبخش از موسیقی ایرانی بود. عبدی یمینی که در اواخر دهه50 بهعنوان نوازنده در ارکسترهای پاپ حاضر بود، در اوایل دهه60 با تحصیل در بهترین دانشگاههای انگلستان و اتریش توانست مدارج علمی بهروز خود را با همراهی تجربه، ذوق و هوش وافرش در خلق آثاری بهکار گیرد که موسیقی پاپ ایرانی بتواند طعم روزآمدی را در دوران سخت دهه60 خورشیدی بچشد. موسیقی پاپ ایرانی در بزنگاه دهه60 خورشیدی بسیار به این روزآمدی نیاز داشت. فضای موسیقی در جهان تغییراتی اساسی کرده بود. صداهای الکترونیک به سطحی از کیفیت رسیده بودند که در تولید آثار مطرح پاپ جهانی در تلفیق با ادوات آکوستیک به هارمونیهای تازهای میرسیدند و استفاده از این ابزارها نیازمند هنرمندانی آگاه، دانشآموخته و باتجربه در این حیطه بود. هرچند بزرگانی مانند منوچهر چشمآذر و آندرانیک با نبوغ بالای خود توانستند وارد این عرصه هم بشوند و حتی زندهیاد ناصر چشمآذر پس از گذراندن دورههایی در آمریکا، آثار مهمی در این حوزه آفرید؛ اما عبدی یمینی با اتکا به دانش و جسارت مشهودش، برجستهترین چهره این جریان شد. استاد احمد پژمان چندسالپیش در گفتوگویی با من به این نکته اشاره کرد که: «آنچه واروژان در اواخر دهه40 انجام داد را برخی از ما همدورهایهایش میتوانستیم یکدهه پیش از آن انجام دهیم اما تفاوت ما و واروژان در جسارت او بود». این همان تفاوت عبدی یمینی با دیگران در آن مقطع مهم تاریخ موسیقی پاپ ایران است. یمینی پس از فارغالتحصیلی، بلافاصله با همراهی آرمیک و جمعی از نوازندگان برجسته، گروهی تشکیل داد تا به خلق و اجرای موسیقی روز برای خوانندگان ایرانی بپردازد. تأثیر گسترده کیفیت این گروه و آشنایی چهرههای مطرح موسیقی با فضاهای تازه بود که به آفرینش دهها اثر برجسته و اجراهای باکیفیت در کنسرتهای ایرانی انجامید؛ تا آنجا که برخی از ترانههای قدیمی خوانندگان توسط او تنظیممجدد شد و بسیاری از این تنظیمهایمجدد جای اجراهای قدیمی را گرفتند. اوج هنر عبدی یمینی اما در آلبوم «امان از ...»، هویداست. آلبومی در تلفیق با ترانههای جسورانه شهیار قنبری و صدای داریوشِ در اوج که ملودیها و تنظیمهای آن فصل جدیدی در موسیقی مدرن ایران شد. پسازآن هم با تنظیمهای آلبوم «سفرنامه» با ترانهها و صدای شهیار و خلق چندین ترانه دیگر، به این مسیر درخشان ادامه داد. عبدی اما در اوایل دهه80 که موسیقی پاپ رسمی در ایران اوج گرفته بود، برای حضور در کنار خانواده و دوری از فضای ناخوشایندی که مارکت لسآنجلسی برایش ساخته بود، برای همیشه به ایران بازگشت. حضور او در بازار موسیقی داخلی، غنیمتی گرانسنگ بود که میتوانست نقطهعطف دیگری در این مسیر باشد. اینبار اما نام او در هیاهوی مارکت آشفته داخلی که بهتدریج در سیطره باندبازی و تهیهکنندگان رانتی قرار میگرفت، گم شد و حاصل حضور این گوهر نایاب، چند ترانه کمرمق برای خوانندگانی شد که هیچگاه نتوانستند صدای هنر عبدی یمینی باشند. این رکود غمانگیز در انتها به آن فقدان ناباورانه انجامید و موسیقی ما یکی از نوابغ دوران را از دست داد. افسوس که پس از درگذشت او نیز هنوز اندکی از جایگاه هنرش به مخاطبان آثارش معرفی نشده و حتی تنها کتابی که برای معرفی او و آفریدههایش تدوین شده، سالهاست در مسیر مجوز ارشاد مانده. حال اینکه فضای موسیقی و نشر مملکت پر است از هیاهوی گوشخراش بیهنران و نابلدانی که نمیدانند آنچه میماند نه هیچ آنها که همین تمامهای ناتمام هنرمندانیاست از جنس عبدی یمینی.