| کد مطلب: ۴۴۸۴۵

آمدن، چرخی زدن و رفتن /نگاهی به رمان «رقص آدمک‏‌های کاغذی»

داستان به‌دنبال نشان‌دادن دشمنی و ستیز دو شخصیت، جمشید و شهباز با یکدیگر است و محور اصلی داستان براساس همین تقابل رقم می‌خورد.

آمدن، چرخی زدن و رفتن /نگاهی به رمان «رقص آدمک‏‌های کاغذی»

سعید توکلی؛ متولد 1364 و فارغ‌التحصیل دکترای زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه زنجان است. او از سال 1380 فعالیت ادبی را شروع کرده و نقد و نظریه ادبی، زیبایی‌شناسی و ادبیات معاصر از علایق اوست. توکلی، نویسنده و شاعر است، نقد شعر هم می‌نویسد و اولین مجموعه شعرش با عنوان «اگر پرنده‌ام» در سال 1387 چاپ شده است. شاعرانگی در نثر و توصیف، در داستان او نیز جاری است. سعید توکلی در دومین اثر به‌چاپ رسیده‌اش، رمان «رقص آدمک‌های کاغذی»، به‌خوبی نبوغ نثر داستانی خود را نشان می‌دهد.

داستان به‌دنبال نشان‌دادن دشمنی و ستیز دو شخصیت، جمشید و شهباز با یکدیگر است و محور اصلی داستان براساس همین تقابل رقم می‌خورد. داستان البته بیشتر شخصیت‌محور است تا روایت‌محور، اما به هر روی نقش اتفاقات داستانی را نمی‌توان در آن نادیده گرفت؛ اتفاقاتی که مدام در حال وقوع هستند و اگر شخصیت‌ها پردازش بهتری داشتند، شاید تاثیر عمیق‌تری نیز می‌توانستند بر خواننده بگذارند.

 دشمنی و کشمکش دو شخصیت کم‌کم ابهام بیشتری پیدا می‌کند، به‌طوری‌که تا پایان داستان نیز مشخص نمی‌شود بر سر چیست؟ آیا از قبل دشمنانی خونین با یکدیگر بوده‌اند؟ چرا این کشمکش بین این دو شخص به‌وجود آمده است؟ و مهم‌تر از همه، کتاب‌هایی که برای شخصیت اصلی بسیار مهم‌اند و می‌توان آن کتاب‌ها را یکی از علل این اختلاف به‌شمار آورد، چیستند و چرا نباید به دست شهباز می‌افتادند؟ همه‌ی این سوال‌ها بی‌جواب می‌مانند و کتاب، خواننده را با این حجم از ابهامات رها می‌کند.  

«رقص آدمک‌های کاغذی» همانند نام‌اش است؛ شخصیت‌هایی که فقط آمده‌اند داستانی را بیان کنند، کمی با خواننده وقت بگذرانند و سپس بروند. گویی اصلاً نبوده‌اند.

 در همان صفحات نخست جمله‌ای در پایان یک بخش نوشته شده:«گورستان دسته‌جمعی خاطرات پیرمرد است این طاقچه.» و شاید همین یک جمله است که تمام داستان را آشکار می‌کند. پیوند گذشته و حال، پیوند اتفاق‌هایی که افتاده‌اند و اتفاق‌هایی که می‌افتند. داستان لغزان است بین زمان‌ها، شخصیت‌ها و آن‌چیزی که ما در آخر می‌گوییم؛ چه شد؟ چه چیزی را در آخر می‌خواست بیان کند؟

 شاید جواب این پرسش‌ها در صفحه‌ 48 کتاب باشد: «باخت برای کسیه که فکر می‌کنه زندگی مسابقه‌س. زندگی بالا و پایین داره. نمی‌ریم که به مقصد برسیم، می‌ریم که نوبت‌مون تموم بشه.» ستون‌های داستان نیز بر همین اساس است؛ آمدن، چرخی زدن یا رقصیدن، و رفتن!

داستان از همان ابتدا آغاز می‌شود. البته زیرکی نویسنده است که تا همان سطر‌های آخر نیز ما در حال شناختن شخصیت هستیم اما این امر باعث می‌شود با شخصیت اصلی ابراز همدردی و همدلی نکنیم و بالا و پایین‌های زندگی‌اش تاثیری شگرف بر خواننده نگذارد. برای مثال مرگ پدر که دل ما را به درد نمی‌آورد و تنها یک اتفاق، آن را قلمداد می‌کنیم یا زمانی که از رویاها و آرزوهای بزرگ‌اش می‌گوید، جرقه‌هایی برای لمس «چیزی که شخصیت اصلی می‌خواهد» زده می‌شود، اما چنین جرقه‌هایی خیلی زود رنگ می‌بازند و به ناامیدی تبدیل می‌شوند: «روزی را تصور می‌کرد که عالم بزرگی شده و محل رجوع دانشمندان دینی است. حجره‌هایی را می‌دید که در آن‌ها، وقتی با عصا از مقابل‌شان رد می‌شود، همه‌ی طلبه‌ها به احترام‌اش می‌ایستند و دست به سینه می‌گذارند...»

سعید توکلی، مخاطب را وارد جهانی می‌کند که در آن مرز میان واقعیت، خیال و توهم کمرنگ شده است. او با ساختن شخصیت‌هایی غریب، تصویری پر از شک و بی‌قراری از انسان امروز ارائه می‌دهد. 

جمشید مردی میانسال است که در مواجهه با گذشته، فقدان و تکرار‌های بی‌انتها، دست به روایتگری خاصی می‌زند. روایت‌هایی که گاه خطی‌اند، گاه شکسته و تکه‌تکه؛ درست مثل ذهن آشفته‌ی یک آدمک کاغذی که باد، خاطرات آن را به هر سو می‌برد.

توصیف‌های داستانی در بسیاری قسمت‌ها، خوب و دلنشین از آب درآمده‌اند؛ این توصیف‌ها در حکم نجات‌بخش داستان عمل می‌کنند و حتی اگر گذرا و کوتاه نوشته شده‌اند، مخاطب را به خواندن ادامه کتاب، ترغیب می‌کند: «قاشق را توی لیوان چرخاند تا تخم‌شربتی‌های چاق‌و‌چله تلنبارشده ته آن لیوان شیشه‌ای برخیزند به رقص، دوباره با چرخش قاشق بالا بیایند و دوباره بتپند توی هم و بلولند در آن اجتماع لغزان و گریزنده.»

رمان «رقص آدمک‌های کاغذی» از تعلیق و نثر خوبی هم برخوردار است. تعلیق آن به‌سبب آشکار نکردن علل حوادث و خواننده را به‌دنبال چیستی ابهامات کشاندن است، نه آن تعلیق داستانی که نسبت به سرنوشت شخصیت‌ها نگران هستیم و ارتباط همدلانه‌ای با آن‌ها ایجاد می‌کنیم. نثر داستان روان و زنده است و می‌توان آن را یکی از نقاط قوت داستان برشمرد، اما آیا کافی است؟ التذاذ ادبی نکته‌ی مهمی است اما سوالی که مطرح می‌شود این است که در جامعه کنونی، آیا فقط لذت می‌تواند ما را به خواندن کتابی سوق دهد؟

 به‌نظر می‌رسد که دیگر این‌طور نیست؛ ادبیاتی که آگاهی می‌دهد، به نقد برمی‌خیزد و تجربه‌های حذف‌شده را بازگو می‌کند، می‌تواند در کنار التذاذ ادبی مطرح شود. خواننده می‌خواهد از کتاب لذت ببرد اما اغلب می‌خواهد دلیل عمیق‌تری نیز برای صرف وقت‌اش داشته باشد.  

 رقص آدمک‌های کاغذی

نویسنده:سعید توکلی

انتشارات: نی

قیمت:160 هزار تومان

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه فرهنگ
پربازدیدترین
آخرین اخبار