| کد مطلب: ۳۲۱۳۲

نویسنده بایدبخشی از ناداستان باشد/گفت‌‏وگو با ستاره عارف‌کشفی درباره کتاب «ناداستان خلاق»، نوشته تیلار ماتسئو

درواقع داستان رئالیستی دارای فضای رئالیستی است و عناصر را از جهان واقع گرفته است. برای مثال اگر جنگی رخ داده است، نویسنده می‌‏تواند براساس خیال، داستانی را در خلال آن جنگ روایت کند.

نویسنده بایدبخشی از ناداستان باشد/گفت‌‏وگو با ستاره عارف‌کشفی درباره کتاب «ناداستان خلاق»، نوشته تیلار ماتسئو

در دنیای ادبیات، مرز میان واقعیت و تخیل همواره در حال کم‌رنگ‌تر شدن است، گویی این دو نه رقیب، بلکه به‌سان هم‌نشینانی با زیست‌مندی شبیه به یکدیگر، با هم و در کنار هم معنایی تازه می‌آفرینند؛ تیلار جِی ماتسئو، مورخ فرهنگی آمریکایی-کانادایی و یکی از نویسندگانی که در آثار غیرداستانی روایی خود که سعی می‌کند این زیست‌مندی مشترک را به کلام بیاورد. کتاب «ناداستان خلاق» او اوج هم‌نشینی است. کتابی که با ترجمه ستاره عارف‌کشفی، نویسنده و مترجم چند وقتی است به بازار آمده است.

کتاب ناداستان خلاق مجموعه‌ای از ۲۴ سخنرانی است که مراحل مختلف نوشتن ناداستان خلاقانه را از ایده‌پردازی تا انتشار در بر می‌گیرد. ماتسئو در کتاب خود نشان می‌دهد که واقعیت، اگر با تکنیک‌های داستان‌گویی آمیخته شود، به اندازه‌ جذاب‌ترین داستان‌های تخیلی، خواننده را مسحور می‌کند. به روایت ماتسئو، ناداستان، ثبت سرد و بی‌روح وقایع نیست، بلکه هنری است که نیاز به نفس‌های گرم داستان دارد: درام، شخصیت‌پردازی، قوس‌های روایی و حتی آن لحظه‌های نابی که خواننده را به وجد می‌آورند.

ستاره عارف کشفی

کتاب ناداستان خلاق سفری است به قلب نوشتن، جایی که صداقت و خلاقیت دست در دست هم پیش می‌روند و نویسنده‌اش نیز سعی می‌کند اثبات کند واقعیت به اندازه‌ تخیل جذابیت دارد. او به خوانندگان یادآوری می‌کند که حتی در روایت حقایق نیز می‌توان از جادوی داستان‌گویی بهره برد و اثری خلق کرد که واقعیت را بازگو، قلب‌ها را تسخیر می‌کند، ذهن‌ها را به چالش می‌کشند و سر آخر به تجربه‌ احساسی ماندگاری تبدیل می‌شود.

رویکرد و درون‌مایه کتاب ناداستان خلاق، عمیق، خلاقانه، آموزش‌‌محور و کاربردی است. این کتاب را می‌توان راهنمایی کاربردی برای نویسندگان تازه‌کار و علاقه‌مندان به ژانر ادبی ناداستان دانست. ارائه تمرین‌های عملی و مثال‌های ملموس، زبانی شیوا که همگی هم در ترجمه فارسی‌اش نمود یافته، کتاب ناداستان خلاق را به ابزاری ضروری برای هر کسی تبدیل می‌کند که می‌خواهد ناداستان بنویسد. درباره کتاب ناداستان خلاق، درونمایه و جهان این ژانر ادبی، با مترجم کتاب گفت‌و‌گو کرده‌ایم.

 تیلار جِی. ماتسئو، نویسنده کتاب ناداستان خلاق از چهره‌های معروف جهان ژانر ناداستان است که یک کتاب دیگرش به‌نام «ادا موسولینی؛ مقاومت زنان» نیز امسال به فارسی ترجمه شده است. بااین‌حال ممکن است خوانندگان فارسی‌زبان چندان با او آشنا نباشند. او را برایمان معرفی می‌کنید؟

ماتسئو، که استادیار زبان انگلیسی در کالج کلبی و صاحب کرسی زبان و ادبیات در دانشگاه مونترال است، سال‌هاست که به‌عنوان یکی از چهره‌های پیشرو در حوزه ناداستان خلاقانه شناخته می‌شود. او با تسلطی کم‌نظیر بر ادبیات و تاریخ، آثاری خلق کرده که نه‌تنها به‌عنوان منابع دانشگاهی مورد استفاده قرار می‌گیرند، بلکه در فهرست پرفروش‌ترین‌های نشریاتی مانند «نیویورکر» نیز جای گرفته‌اند. 

 ماتسئو در کتابش بازتعریفی از ناداستان دارد و تاکید می‌کند که این گونه ادبی، نه ژانری خشک و علمی، بلکه هنری زنده و پویاست. شما به‌عنوان مترجم کتاب چطور رویکرد او را توضیح می‌دهید؟

Untitled-1

شاید پاسخ را بتوان در آثار خود او جست‌وجو کرد. کتاب‌هایی مانند «بیوه کلیکو»، که تاریخ شراب را با روایتی جذاب و پرکشش به تصویر می‌کشد، یا «راز شنل شماره پنج»، که زندگی کوکو شنل و مسیر تبدیل شدنش به یک نماد جهانی را بررسی می‌کند، نشان می‌دهند که ماتسئو به‌دنبال آن است تا واقعیت‌های تاریخی و فرهنگی را با تکنیک‌های داستان‌گویی درهم‌آمیزد و اثری خلق کند که هم آموزنده باشد، هم مسحورکننده. او با این رویکرد، نه‌تنها به ناداستان جان تازه‌ای بخشیده، بلکه به نویسندگان نشان داده است که چگونه می‌توان از دل واقعیت‌های ساده، داستان‌هایی خلق کرد که خواننده را به عمق تاریخ و فرهنگ بکشاند. ماتسئو با این کار ثابت کرده است که ناداستان می‌تواند به اندازه داستان‌های تخیلی جذاب و تأثیرگذار باشد و این همان رسالتی است که او در کتاب‌ها و درس‌هایش به آن پرداخته است.

 کتاب ناداستان خلاق مشخصاً ابزاری کاربردی برای نوشتن ناداستان است، اما درباره تاریخچه و شروع دوره ناداستان‌گرایی مباحثی مهم را مطرح می‌کند. ریشه‌های ناداستان در ادبیات جهان را کجا می‌توان پیدا کرد؟

اگر ناداستان را به‌عنوان روایتی مبتنی بر واقعیت تعریف کنیم که با بهره‌گیری از تکنیک‌های داستان‌نویسی، جذابیت و عمق ادبی می‌یابد، ردپای این سبک نوشتاری را می‌توان در لابه‌لای صفحات تاریخ ادبیات جهان یافت. 

از کتاب‌های تاریخی که با نثری پرشور و توصیف‌های زنده، رویدادها را به تصویر می‌کشیدند تا سفرنامه‌هایی که واقعیت‌ها را با چاشنی تخیل و زیبایی‌های زبانی درهم‌می‌آمیختند، همگی نمونه‌های نخستین ناداستان به‌شمار می‌روند. در گذشته، به این نوع نوشته‌ها «گزارش‌نویسی ادبی» می‌گفتند، سبکی که در آن واقعیت‌ها نه به‌شکل خشک و رسمی، بلکه با ظرافت‌های ادبی و نگاهی هنرمندانه روایت می‌شدند.

با آغاز قرن بیستم، نویسندگان بزرگی مانند ارنست همینگوی و گابریل گارسیا مارکز، این سبک را به اوج جدیدی رساندند. آن‌ها با خلق گزارش‌ها و مقالاتی که نه‌تنها اطلاعات را منتقل می‌کردند، بلکه با بهره‌گیری از تکنیک‌های داستان‌نویسی خواننده را به دنیای خود می‌کشاندند، نشان دادند که حتی یک گزارش روزنامه‌ای نیز می‌تواند به اثری ادبی و ماندگار تبدیل شود. همینگوی با نثری موجز و قدرتمند و مارکز با توصیف‌های شاعرانه‌اش، مرزهای گزارش‌نویسی ادبی را گسترش دادند و راه را برای شکل‌گیری ناداستان به‌معنای امروزی آن هموار کردند.

اما اصطلاح «ناداستان» به‌شکل رسمی‌تر از میانه‌های قرن بیستم رواج یافت و از دهه ۱۹۷۰ میلادی، به‌عنوان یک رشته دانشگاهی شناخته شد. از آن زمان، ناداستان نه‌تنها به‌عنوان یک ژانر ادبی، بلکه به‌عنوان حوزه‌ای آکادمیک مورد توجه قرار گرفت و شرح درسی‌ها، کارگاه‌ها و دوره‌های آموزشی متعددی برای آن طراحی شد. این تحول، ناداستان را از قالب یک سبک نوشتاری ساده خارج کرد و آن را به هنری پیچیده و چندوجهی تبدیل نمود که در آن از درهم‌آمیزی واقعیت و ادبیات روایت‌هایی آموزنده‌ تأثیرگذار آفریده می‌شود.

 با این حساب، اگر اصلی‌ترین تفاوت داستان و ناداستان را در پرداختن به واقعیت در ناداستان و خیال در داستان بدانیم، چگونه می‌توان از عناصر ادبی، که ذاتاً سرشار از خیال‌پردازی هستند، در ناداستان بدون مخدوش‌شدن مرزها استفاده کرد؟

فکر می‌کنم پاسخ این سوال، در ماهیت هنرمندانه و مسئولانه‌ ناداستان نهفته است. در ناداستان، خیال به‌کلی حذف نمی‌شود، زیرا ادبیات ذاتاً با تخیل و خلاقیت گره خورده است. اما نکته‌ کلیدی این است که مرز بین واقعیت و خیال باید برای خواننده شفاف و مشخص باشد. اینجا همان جایی است که نقش نویسنده به‌عنوان راویِ مسئول و آگاه پررنگ می‌شود.

برای مثال، زمانی که نویسنده‌ ناداستان با بخش‌هایی از اطلاعات ناقص یا ناشناخته مواجه می‌شود، می‌تواند از حدس و گمان خود استفاده کند، اما شرط اخلاقی و هنری این است که مخاطب را از این حدسیات آگاه سازد. اگر نویسنده در شروع روایت خود به مخاطبان عیناً بیان کند که بخشی از آنچه می‌خوانند براساس حدس و گمان است، می‌تواند حتی صفحاتی را به توصیف این تصورات اختصاص دهد، بدون این‌که به اعتبار اثر خدشه‌ای وارد شود. این شفافیت، اعتماد خواننده را جلب می‌کند و به او اجازه می‌دهد تا در کنار لذت بردن از زیبایی‌های ادبی، مرز بین واقعیت و تخیل را نیز تشخیص دهد.

نکته‌ مهم دیگر این است که نویسنده‌ ناداستان باید همواره مراقب باشد تا تفسیرها و برداشت‌های شخصی خود را به‌عنوان واقعیت مطلق به خواننده تحمیل نکند. او می‌تواند متن را غنی و جذاب کند، اما هرجا که ادعای واقعیت وجود دارد، باید دقیقاً مطابق با مدارک و شواهد باشد. 

درنهایت هنر ناداستان در این است که نویسنده بتواند میان واقعیت و خیال، تعادلی ظریف ایجاد کند. این تعادل جز اینکه به اثر عمق و جذابیت می‌بخشد، اعتبار آن را نیز حفظ می‌کند.

 واقعیتی که تهی از خیال نیست، چگونه نمود می‌یابد؟

دشواری ناداستان همین است. بسیار مهم است که نویسنده عنصری را که می‌توان در آن خلاقیت به خرج داد، پیدا کند.  به همین جهت در ناداستان همیشه نویسنده خود به‌عنوان یک شخصیت در نظر گرفته می‌شود و اینجا جایگاهی است که فضای زیادی برای خلاقیت دارد.

درواقع نویسنده ناگزیر باید بخشی از ناداستان باشد، چون رویکرد شخصی نویسنده موثر است. حتی اگر درباره یک داستان تاریخی از چندین‌سال پیش هم می‌نویسد، باز تفسیر نویسنده اهمیت دارد.

 تفاوت اصلی داستان رئالیستی و ناداستان چیست؟ از یک زاویه هر دو به حقیقت می‌پردازند، اما در ناداستان، نویسنده به‌وضوح دیدگاه و تفسیر خود را وارد می‌کند، درحالی‌که در داستان رئالیستی، قضاوت و داوری بیشتر برعهده‌ خواننده است.

درواقع داستان رئالیستی دارای فضای رئالیستی است و عناصر را از جهان واقع گرفته است. برای مثال اگر جنگی رخ داده است، نویسنده می‌تواند براساس خیال، داستانی را در خلال آن جنگ روایت کند. یعنی شخصیت‌ها عیناً وجود خارجی ندارند، فقط بستر شکل‌گیری داستان در فضا یا رخدادی واقعی است. اما وقتی درباره ناداستان صحبت می‌کنیم، نه‌تنها شخصیت‌ها، بلکه تمام عناصر سازنده داستان نیز وجود خارجی دارند. 

اما هم در داستان رئالیستی و هم در ناداستان، قضاوت وجود دارد. برای مثال گزارشی که در روزنامه چاپ می‌شود، در بیشتر اوقات عین واقعیت است، اما در ناداستان نویسنده رویکردی مشخص نسبت به اتفاق دارد که رویکرد خود را در نوشتار، دخالت می‌دهد. درواقع می‌توان گفت، ناداستان محلی است که تفاسیر اجتماعی یک واقعه و خود واقعه، پیوند می‌خورند. ترکیبی از تفسیرها و خود واقعیت عینی، ناداستان را می‌سازد. 

ناداستان خلاق

نویسنده: تیلار ماتسئو

مترجم: ستاره عارف‌کشفی

انتشارات: نیلوفر

قیمت: 345 هزار تومان

دیدگاه

ویژه فرهنگ
آخرین اخبار