هنر و تجربه گاه اندیشه است
اجازه دهیم که سینماگران مستقل در داخل کشور دیده شوند و اندیشه خود را در میان مردم و برای مردم، جاری و ساری کنند. بیشک بیتوجهی به ضرورت یادشده روند لجنزار شدن، سینمای اکران را تشدید و سینماگران مستقل را که دغدغهمند هستند، ناامید کرده و مردم را از دیدهشدن آثار قابلتأمل محروم میکند.
جای دغدغهمندی است. گاه و پناه آثاری است که جایی برای دیدهشدن ندارند و میتوان آنها را با وجود محدودیتها در ایران نشان داد. از وقتی که هنر و تجربه بهشکل استقلال نسبیاش از دست رفته است، جوانها و سینماگران دغدغهمند، زیرزمینی شدهاند و سوژههایشان ساختار و بافتار رواییشان، ناخودآگاه هل داده شدهاند بهطرف اصغرشدن و جایزهبگیری.
نمیگویم هنر و تجربه در وضعیت 10 سال پیشاش که راهاندازی شد، متعالی بود و بینقص. کم ایراد نداشت آن شومن بازار مطبوعات و تا توانست بار خود را بست و هیئتامنایش هم کمسلیقهای عمل نکرد، اما ریلگذاری قابلتأملی صورت گرفت که فرصت ابراز وجود به سینماگران دغدغهمند داد. مخاطب خاص در کنار علفزار سینمای ایران میتوانست بهدنبال فیلمهای موردپسندش بگردد و کوشش شد بهواسطه راهاندازی هنر و تجربه ذائقهسازی شود؛ حتی برای مخاطب عام، برخی از فیلمهای اکرانشده در گروه هنر و تجربه از سینمای اکران آنزمان مخاطب بیشتری جذب کرد و مردم عادی را هم داشت به سوی دیدن میکشانید.
آقای رئیس سینما؛ جناب فریدزاده از آنجا که از شرایط روز سینما در دنیا آگاهید و میدانید که در کشورهای توسعهیافته، وجود گروههای خاص برای اکران عام با حمایت دولت میتواند حافظ تاریخ فرهنگ و هنر سرزمین باشد و به نیکی دیدهاید که مثلاً در کدام کشورها هنر و تجربه در شیوه اجراییاش چه سروشکلی دارد و چگونه مردم را به سوی خود میکشاند و برای آنها ذائقهسازی میکند، پس حتماً میدانید که شکل فعل هنر و تجربه که جای فیلمهای کاملاً رسمیشده، شیوه مطلوبی نیست و هزاران علاقهمند به سینما و مخاطب را از خود ناامید کرده است.
چراکه محتوا و فرماش از ژن ذاتی خود در دنیا بهدور افتاده است. پس میتوان با سروشکلی مناسب و شیوهای مدارامآبانه حالا که شعار دولت وفاق ملی، میلی عملکردن را از عرصه فرهنگ دور کرد، همچنین با ریل عوضکردن هنر و تجربه فعلی، جوانههای سبز سینما را از سینمای زیرزمینی دور ساخت، آغوشی مناسب برای اکران و دیدهشدن برای آنها باز کرد. همچنین با آسیبشناسی آنچه گذشته است، شرایط را برای سینماگران اندیشهورز دغدغهمند و مردم مهیا کرد.
اگر این هم روی ندهد، علفزار سینما به لبخندزار تبدیل میشود و عدالت مرده در سینما به اندیشمندان سینماگر، راههای دیگری نشان میدهد که نه ملی است، نه در آن وفاق دیده میشود. این شعار اگر در عمل بدان فکر شود، بیشتر و بیشتر رویکرد فرهنگی و ژرف دارد؛ پس میتوان با بازسازی گروه هنر و تجربه و رفع موانع آسیبزا، برای سینمای مستقل با رویکردی مدارامسلک راهی باز کرد و فضایی برای آنها که نه برای جشنوارهها فیلم میسازند، نه برای آنکه شعور مخاطب را دستکم بگیرند و دغدغه جامعه تاریخ و فرهنگ ایران را دارند؛ مفروظی مناسب و بستری با رویکرد ملی پدید آورد.
همچنین اجازه دهیم که سینماگران مستقل در داخل کشور دیده شوند و اندیشه خود را در میان مردم و برای مردم، جاری و ساری کنند. بیشک بیتوجهی به ضرورت یادشده روند لجنزار شدن، سینمای اکران را تشدید و سینماگران مستقل را که دغدغهمند هستند، ناامید کرده و مردم را از دیدهشدن آثار قابلتأمل محروم میکند.
سینمای پیشرو (آوانگارد) در همه دنیا محملی برای سینمای اکران یاد گرفتن و تاثیر ژرف است و در آن سادهسازی موضوعات، شکلهای روایتی و مفاهیم پیچیده برای مردم همواره موجب ارتقای فرهنگ یک سرزمین میشود، سینمای مفتبران با مفتخوری و ابتذال محض آن را در غیرفرهنگیترین ساحت ممکنه، تعدیل کردهاند. همچنین موجب تحمیق میشود و با بازسازی و احیای استقلال گروه هنر و تجربه سامان مییابد و عرصه را بر ابتذال تنگ و باریک میکند.