حافظ موسیقی ایران
حیات و ممات کنونی موسیقی ایران، حتی همین پیکره نیمهجان، مدیون حضور اساتید و بزرگانی است که بدون اندک چشمداشتی، موسیقی را از ورطه هلاک نجات داده و به ساحل امن رساندند. بیمقدمه باید از استاد داریوش صفوت بهعنوان پرچمدار خادمان به هنر موسیقی نام برد که خدمات فراوان او به هنر، بر هیچ اهل هنری پوشیده نیست.
داریوش صفوت، موسیقیدان، نوازنده سازهای سنتور و سهتار و از شاگردان حبیب سماعی و ابوالحسن صبا بود، گستره فعالیتهای ارزشمند صفوت در موسیقی ایرانی تا اندازهای بود که نامش را در پهنه موسیقی ایران یگانه کرد. قبل از آنکه از صفوت انتظار شنیدن آلبوم خاصی را داشته باشیم، باید خدمات جامع وی در حوزه موسیقی را بررسی کنیم. از تربیت هنرجویانی که هرکدام به اساتیدی بزرگ و تاثیرگذار در موسیقی بدل شدند، تا نگارش کتب متعدد و تأسیس مرکز حفظ و اشاعه موسیقی. پژوهش در حوزههای مختلف هنر موسیقی باعث شد تا رسالات و کتب متعددی از این استاد بزرگ موسیقی به یادگار بماند، رساله «عرفان و موسیقی ایرانی»، کتاب «موسیقی ایران» به زبان فرانسه، کتاب«هشت گفتار درباره فلسفه موسیقی» و کتاب و سیدی «کتاب ۱۲۴ قطعه برگزیده از موسیقی کلاسیک ایران»، آثار برجایمانده از ایشان هستند.
صفوت اما به تربیت شاگردان مطرح بسیاری نیز همت گمارد. او که خود بههمراه جمع پرتعداد دیگر، تربیتیافته مکتب اساتیدی چون صبا بود، شاگردانی را تربیت کرد که هر یک، در تثبیت و ماندگاری هنر کنونی تاثیر بسزایی داشتند. علیزاده، کیانی، مشکاتیان، پریسا، رضوی سروستانی بهطور مستقیم از آموزههای صفوت بهره بردند. شخصیت والای هنری صفوت باعث شد تا تعداد بسیاری از هنرجویان آن زمان جذب وی شده و ادامه راه هنری خویش را تحت نظر آموزههای ایشان طی کنند، علیالخصوص پس از آنکه اقدام به تاسیس مرکز حفظ و اشاعه موسیقی کرد و با اضافه شدن بزرگانی همچون عبدالله دوامی، سعید هرمزی، نورعلی برومند و مهدی کمالیان بهعنوان اساتید این مرکز، هنرمندان دیگری نیز از آموزههای این بزرگان بهرهمند شدند تا در نهایت بزرگانی همچون شجریان، کیانینژاد، شکارچی، پیرنیاکان، گنجهای، طلایی، اعیان، ذوالفنون و بسیاری دیگر از ستارههای آسمان موسیقی کلاسیک ایران در دهههای 60 تا 90 متولد شوند.
این مرکز که مدیریت آن تا سال 1359 نیز برعهده شخص صفوت بود، به منظور گسترش و شناسایی موسیقی ایرانی بنا نهاده شد و در آنجا دستگاهها، گوشهها، ریزهکاریها و رموز موسیقی سنتی، به علاقهمندان به موسیقی آموزش داده میشد. ایشان در مصاحبهای درباره بهکارگیری از ظرفیت دانش اساتید در این مرکز معتقد بود: «همه کسانی که در موسیقی قدیم ایران اثر و نشانی دارند در حد همان اثر و نشان با ما همکاری میکنند، مثلاً یکی در قدیم ساز میزده، اما پیر شده و دستش میلرزد و نمیتواند بزند، لیکن یک چهار مضراب از فلان استاد را میداند. ما خواهش میکنیم که بیایند و آن چها رمضراب را به ما بدهند»
در میانه سالهای 1340 تا 1350 که اقتصاد ایران رشد کرد و افزایش قیمت نفت، ثروت عمومی را افزایش داد، ذائقه فرهنگی طبقه متوسط جامعه نیز همسو با قشر مرفه تغییر کرد و همزمان با گسترش شبکههای ارتباطی رادیو و تلویزیون، فرهنگ اصیل ایران نیز تا مرحله انحطاط پیش رفت، انحطاطی که بیشک رادیو و تلویزیون آن زمان از مقصرین اصلی آن بود. –چونان که مقصر اصلی بلبشوی فرهنگی امروز نیز، همین رسانه ناسودمند است- اما «تلاش روشنفکران مترّقی آنزمان» برای جلوگیری از رشد بیاندازه ابتذال، باعث شد تا فرهنگ ملی اندکی رشد کرده و صیانت از آن، بهشکل جدّیتری در دستور کار قرار گیرد.
همین مهم نیز سبب شد تا موسیقی ایرانی بیش از گذشته در مدار توجه قرار گرفته و درنهایت مرکز حفظ و اشاعه موسیقی با پیشنهاد دکتر صفوت به رئیس وقت رادیو تلویزیون، کار خود را در اوایل سال 1348 بهطور رسمی آغاز کند. بیگمان سهم داریوش صفوت در حفظ شاکله کنونی موسیقی ایرانی نهتنها غیرقابل انکار است که باید، حضور این پیکر نیمهجان را مدیون تلاشهای او در راستای حفظ موسیقی دانست.
او که معتقد بود؛ «در دنیای پرتلاطم امروز ملتی میتواند به موجودیت خود بهعنوان یک ملت زنده و مستقل ادامه دهد که میراث فرهنگی و هنری خود را حفظ کند و به سنن و آداب خود پایبند باشد. بیاعتقادی به سنن فرهنگی و ملی باعث تزلزل ریشههای حیاتی یک ملت میشود. موسیقی ملی ما چنین میراث پر ارج و گرانبهایی است و باید با جان و دل در حفظ آن بکوشیم»، تمام تلاش خود را برای پاسبانی از این هنر بهکار بست تا آن را بهعنوان میراثی گرانقدر از گذشتگان، به جوانان نسل آینده انتقال دهد. بیستوهفتم فروردینماه سالروز درگذشت ایشان است. یاد و نامشان تا ابد مانا.