پایور شکوه موسیقی است
عالِم بزرگ شیعی، فیض کاشانی در نظرات قابل اعتنایش در مورد موسیقی معتقد است که غنا ذاتاً حرام نیست و اگر موسیقی از آلودگیها دور نگه داشته شود، مطلوب است. نگاه داشتن شأن و منزلت هر عرصهای از بنا کردن آن حساستر است. برداشت زشتکارانه از هنر موسیقی در رفتارهای غیرمعقول و غیراخلاقی در اوایل اسلام در حجاز و شام، سبب پیدایش مواضعی در جهت ایجاد محدودیتهای مختلف موسیقی شده است که هنوز هم در بخشهایی با آن مواجه هستیم. رفتارهایی که در موسیقی ایران دیده نشده است. موسیقی ایرانی در ذات خود متعالی است که نمود عینی آن را در نگاه عرفا و شعرای بزرگی مانند مولانا و حافظ، مشاهده میکنیم.
نگه داشتن منزلت هنر تنها در بعد اخلاقی خلاصه نمیشود و همراستای آن ابعاد فنی و هنری است که اگر مورد کوتاهی قرار گیرد یا در دستان متوسطقامتان قرار گیرد، شأن و ارج آن لکهدار میشود. در تاریخ موسیقی ایران که به قدمت جدیت تاریخ، استواری مستند دارد، هنرمندان معتبری بودهاند که قدر این هنر والا را دانسته و در زمینههای فنی و اخلاقی مروجان راستین آن بودهاند.
فرامرز پایور دستپروردۀ مکتب علینقی وزیری و ابوالحسن صباست. مکتبی که تاثیر شگرف خود را با اقدامات علینقی وزیری شروع و با شاگرد ارشدش، ابوالحسن صبا ادامه میدهد و اکنون نیز در تمام رگهها و دیدگاههای موسیقایی این سرزمین جاری است. مکتبی که علاوه بر وارستگی هنری و پیشروی در اندیشه نوآورانه مبتنی بر سنت، در کوشش جدیت کامل داشته و جوهرۀ معرفتشناسی را در اندیشه خود پرورانده و ترویج کرده است. آنان موسیقی را اصل اول روزگار خود نهادند و با غلبه بر حواشی مضر هنر و هنرمندی توانستند نسل قابل اعتنا و اتکایی را در موسیقی پرورش دهند.
فرامرز پایور که در محضر ابوالحسن صبا علاوه بر درس هنر بر جنبههای مختلف رفتار و منش یک هنرمند شرقی مسلط گشته، آنها را درونی کرده، سپس در ترویج آن کوشا بوده است. البته رشد و تکامل در یک خانواده فرهیخته و فرهنگی نیز زمینههای آنرا محقق کرده است. انضباط کاری او در کلاس یا گروه، زبانزد همکاران و هنرجویان اوست. پایور در عین جدیت و نداشتن تعارف در قواعد خود، مانند پدری مهربان تمام جنبههای فنی و اخلاق هنرجویان و همکاران خود را موردتوجه قرار داده و در صورت لزوم دخالت جدی کرده است؛ چراکه در آموزههای اساتیدش رفتار سالم اجتماعیِ هنرمند، شأنی همانند قواعد فنی-هنری داشته است.
پایور، پاسداشتن منزلت بزرگان را در آموزههای اصلی خود داشت. از او روایت بسیار شده که همواره تاکید بر این داشت که «بزرگان را به بزرگی یاد کنید». او در عمل نیز این مهم را در دیدگاه همگان قرار داد و با تشکیل گروه اساتید و با دعوت از بزرگان موسیقیِ روزگار به اجراهای موسیقی پرداخت. اجراهایی که خود در عین ورزیدگی، رعایت اساتید را داشته و در نوازندگی کنار آنان مراعاتحال کرده است.
پایور مانند معماری خستگیناپذیر، مبدع و موجب پیدایش بخش قابلتوجه و معتبری از کارگان موسیقی جدی ایران است. شخصیت چندبعدی هنری او در زمینههای نوازندگی، آهنگسازی، پژوهش، تألیف و تدریس آنجا موردتوجه قرار میگیرد که در تمام این عرصهها منشأ اثر بوده و در تاریخ موسیقی، جایگاه رفیعی را کسب کرده است. ادبیات سنتور با نام پایور عجین شده است. او بنای سنتورنوازی معاصر را بر مبنای سنتهای گذشته نوازندگی پیریزی کرده و با تدوین شیوه منظم و انتشار کتب متعدد آموزشی، برای همیشه سنتور را در بطن کارگان موسیقی ایرانی تضمین کرد.
پایور، گروهنوازی را در اندازههای بسیار جدی گسترش داد و بخش قابلتوجهی از گروهنوازی ایرانی مدیون اجراهای اوست. سونوریته و صدادهی خاص موسیقایی در کنار بهکارگیری سازهای متفاوت الگوی بسیار مهمی در گروهنوازی ایران است که هنوز هم برای بسیاری تقلید صدادهی گروههای پایور شعفانگیز است.
توجه پایور به دستگیری جوانان و میداندهی به آنان، از نکات برجستۀ این شخصیت هنری است. استفاده از جوانان نوازنده در گروههای خود و حتی بهکارگیری خوانندگان جوان در آثارش، بسیار آموزنده است. در دوران حاضر که شاهد آشفتگی در زمینههای مختلف هنر موسیقی هستیم، توجه و الگوبرداری از بزرگانی مانند پایور که تعدادشان اندک است، بسیار حائز اهمیت است. پایور در اوج شهرت و توجه، اخلاقی زیست و رفتار هنرمندی در تراز هنرمند معتبر شرقی را داشت. او درعیناینکه انسانی مدرن و در بعد هنری نوگرا بود، اما هیچ نمود کاذبی در رفتار و آثارش نداشت و حقیقت رفتاری بود که در ذهنش شکل گرفته بود. البته دستیافتن به این درجه تنها در گرو محیط اطراف نیست و قطعاً هوش و ذکاوت خاص خود را میطلبد که پایور از آن لبریز بود. درعینحال دارای اعتمادبهنفس قوی و نگاهدار شأن هنر و شخصیت خود بود. موضوعی که متاسفانه در فرهنگ ما بهغلط، افتادگی و تواضع شدید ترجمان شده است که همواره ازیک طرف بام آویزان میشویم، اما پایور بهقاعده تناسب، رفتار و کردار را رعایت کرده است. بسیار در بزرگی هنری و رفتاری پایور قلم نهادهاند اما بهنظر دقیقترین تعبیر از پایور را باید از استادش ابوالحسن صبا شنید که در مورد دستپروردهاش مینویسد: «وجود او در این مملکت مغتنم و در آتیه از اشخاصی است که مانع زوال و ازبینرفتن موسیقی ماست». (دست خط، 14/2/1336)