در انتظار آینده
نگاهی به فضای سیاسی استانها در سال انتخابات مجلس (۱): استان خوزستان
نگاهی به فضای سیاسی استانها در سال انتخابات مجلس (1): استان خوزستان
منصوره محمدی
خبرنگار
با نزدیک شدن به فصل انتخابات مجلس، انتظار میرود که تحرکات احزاب و جناحهای مختلف برای شرکت در آن پررنگتر شود. هرچند وضعیت اقتصادی، تورم افسارگسیخته و نارضایتیهای عمومی جامعه بهویژه اعتراضات پس از مرگ مهسا امینی پیشبینیها برای مشارکت مردم در انتخابات را سخت کرده است، اما انتظار عامه بر گرمتر شدن فضای انتخاباتی در ماههای پیشرو است. بررسیهای عمومی از شکلگیری پایگاههای انتخاباتی در استانهای مختلف حاکی از آن است که این انتظار عمومی، فعلا بعید به نظر میرسد. خوزستان، نقطه حساس مرزی کشور که در زمان جنگ، در خط مقدم دفاع از کشور قرار داشته و در تاریخ حیات خود با وجود منابع سرشار نفت و گاز و آب، تامینکننده بخش قابلتوجهی از درآمد و انرژی کشور بوده و ۸۰ درصد نفت و گاز کشور و ۳۰ درصد منابع آبی کشور را تامین میکرده، اما در توسعه خود ناتوان بوده است. ریزگردها و آلودگی هوا، کمآبی و انتقال آب، فاضلاب و ساختمانهای ناایمن بهصورت خاص و مشکلات اقتصادی و معیشتی در ابعاد کلان کشوری، همه و همه دست به دست هم دادهاند تا مشکلات معیشتی و محیط زیستی بر مشارکت سیاسی مردم استان بر سرنوشت سیاسیشان اثر قابلتوجهی
گذاشته باشد. بررسیهای هممیهن از برخی چهرههای سیاسی و حزبی در این استان حاکی از ریزش مشارکت احزاب و بهویژه اقوام که رکن اساسی مشارکت در انتخابات این استان را بهدست داشتند، است.
فعالان سیاسی از احزاب و گروههای مختلف با نقطهنظرات متفاوت اما خاستگاه مشترکی را در توضیح چرایی ضعف مشارکت مردم و گروههای سیاسی و قومی در انتخابات مجلس دوازدهم بیان میکنند، هرچند که نظر برخی بر این است که فصل انتخابات در خوزستان هنوز آغاز نشده است.
بررسی حضور چهرههای سیاسی در خوزستان نشان میدهد که اصولگراها همچون انتخابات یازدهم مجلس حضور و شانس بالاتری دارند، اصلاحطلبها که از تایید صلاحیت در این دوره نیز ناامید هستند، حرکت چندان جدی برای حضور در انتخابات را آغاز نکردهاند و اقوام مختلف بهویژه عربها نیز چندان تمایلی برای حضور در انتخابات ندارند. به گفته یکی از فعالان سیاسی خوزستانی به هممیهن، در بین جریان اصولگرا، پدرخواندهها و افراد مهمتر که پشت پردهنشین هستند و فعالان جناحهای سیاسی راست که مهمترین آنها حوزه علمیه است، همچنین نیروهای حاضر در مجلس و شورای شهر در حال بستن لیستهای انتخاباتیاند، اما حضور اصلاحطلبها در انتخابات چندان جدی نیست. برآیند گفتوگوها در سطح این استان نشان میدهد اشخاص از جناحهای مختلف نسبت به احزاب بیشتر فعال هستند و بیاعتمادی به اصلاح امور و تغییر در وضعیت زندگی مردم بهویژه معیشت و محیط زیست، آنقدر بالا است که حتی مردمی که پای ثابت حضور در انتخابات بودند نیز تمایل زیادی برای شرکت در انتخابات مجلس در خوزستان ندارند.
سیاسیون استان خوزستان دلیل این پیشبینیهای حداقلی چه در زمینه حضور جریانهای سیاسی در انتخابات و چه در زمینه حضور مردم در انتخابات را چه میدانند؟
دیگر به وعدهها اعتمادی نیست
شکرالله کلاهکج، فعال سیاسی اصلاحطلب در استان خوزستان است. او فعالیت سیاسی در استان خوزستان را متأثر از وضعیت سیاسی کشور میداند و معتقد است هر وقت شرایط کشور سیاسی بوده، در خوزستان نیز فضای سیاسی حاکم بوده است: «برای مثال در انتخابات سال ۹۴ بهرغم وجود فضای قومیتی در اهواز، لیست امید اول شد. زمانی که فضای سیاسی افول میکند، جریانهای قومی و عشیرهای پررنگتر میشوند و افراد هم پررنگتر ظاهر میشوند. خوزستان گرچه متاثر از فضای سیاسی کشور است، اما دو آیتم فضای آن را از دیگر نقاط متفاوت میکند. یکی جریانهای قومی بهویژه قوم عرب است که نیمی از جمعیت استان را شامل میشوند. از سوی دیگر مشکلات زیستمحیطی انباشته شده در استان باعث شده است که مسائل زیستمحیطی نیز در کنار مسائل معیشتی و سیاسی اثرگذار باشد. این دو وجه معادلات خوزستان را تا حدی متفاوت میکند.»
او یکدست شدن فضای سیاسی کشور را یکی از دلایل کمرنگ شدن فعالان سیاسی در استان خوزستان میداند و میگوید: «از آنجایی که فضای سیاسی کشور یکدست شده است، طبیعتا احزاب در سطح خوزستان نیز در وضعیت مطلوبی بهسر نمیبرند. به جرأت میتوان گفت الان حتی بهصورت فصلی هم جلسات احزاب برگزار نمیشود. در فضای سیاسی اصلاحطلبان، حزبهای استخواندار که به چهار پنج حزب در خوزستان نمیرسند هم تقریبا در افول هستند و خیلی فعالیت سیاسی ندارند. در بین اصولگراها نیز تقریبا همین شرایط با اندک تفاوتی حاکم است، چراکه فضای حزبی اصولگراها که بهرغم تفکر خودشان که فکر میکنند یکدست شدن به نفع آنها شده است، اما هر وقت جریان اصلاحطلبی فعال شده آنها نیز رونق گرفتهاند و چون الان افول دارد، آنها نیز تقریبا دچار رخوت شدهاند و تحت عنوان جمعیتها کار میکنند.»
کلاهکج حضور چهرههای سیاسی در انتخابات پیش رو را اینگونه تحلیل میکند: «آنهایی که وابسته به دولت رئیسی هستند تقریبا یک گروه هستند و برخی جریانهای نزدیک به مجلس هستند، جبهه پایداری نسبتا فعال هستند و این فعالیتها پراکنده است و به صورت حزبی نیست. بیشتر گروه و گعده است که دور هم مینشینند و به همین دلیل میتوان گفت فضای سیاسی در خوزستان دچار افول است. در فضای قومی هم مردم چندبار آمدند و دست به انتخاب زدند، اما دچار سرخوردگی شدند و الان حساسیت خاصی نسبت به انتخابات نشان نمیدهند. حتی جریانهای قومی هم فعلا نتوانستهاند اقدامی داشته باشند. البته منظور ار جریانهای قومی هم افراد هستند. در خوزستان گرچه برخلاف پیشبینیها پس از اعتراضات اخیر پس از مرگ مهسا امینی خیلی شلوغ نشد، اما متأثر از فضای کشور، فضای بومی هم نتوانسته اقدامی کند و نارضایتی مردم بیشتر شده است. از سوی دیگر مشکلات محیطزیستی در خوزستان بسیار شده است و در این فضای غیرمتشکل بعید میدانم افراد یا گعدههای قومی در انتخابات مجلس حضور چشمگیری داشته باشند. شاید افراد بتوانند نزدیکان و اقوام خود را مجاب کنند که در انتخابات شرکت کنند اما بعید میدانم
تفاوت چندانی نسبت به انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ ولو با حضور جریانهای قومی داشته باشیم.»
هرچند او حضور در انتخابات در شهرهای مختلف خوزستان را متفاوت میداند و میگوید: «در مناطق بختیارینشین احتمال تحریک فضای قومی کمتر است. در شهرهایی که تضاد قومیتی داریم، موضوع متفاوت است. برای مثال در بهبهان و دزفول ممکن است به دلیل رقابت بین قومیتی در این شهرها مشارکت بیشتر باشد اما در شهر ایذه با وجود اتفاقات اخیری که بهویژه در این شهر رخ داده، شاید چنین فضایی را نبینیم.»
کلاهکج دلایل عدم مشارکت در انتخابات را وعدههای تحققنیافته میداند و میگوید: «مشکلات زیستمحیطی استان خوزستان؛ ریزگردها و فاضلاب و آب کارون و فرسایش و بیابانزایی که در خوزستان رخ میدهد، همیشه مورد استفاده جریانها قرار میگرفته، اما این موضوعات حل نشده است و انباشت اینها باعث میشود مردم دیگر تحت تاثیر کسانی که بخواهند با شعار حل این معضلات وارد انتخابات شوند، تحریک نشوند. خیلی از کاندیداها آرایش استانی نسبت به فضای ملی میگرفتند اما در این دوره کمرنگ میشود چراکه مردم چندین بار با این شعارها مشارکت کردند و هیچ اتفاقی نیفتاد. اگرچه در بُعد ملی مسائل معیشتی بر میزان مشارکت تاثیرگذار بوده، اما در مسائل زیست محیطی در خوزستان نسبت به مسائل معیشتی که همه مردم تحت تاثیر آن هستند بیشتر است و عامل مهمتری نسبت به موضوع محیط زیست در کشور است.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب معتقد است فضا همیشه اینگونه بوده که فضای سیاسی بر فضای ملی اثر میگذاشت، اما الان ناامیدی ملی نیز بر مشارکت اثر گذاشته است و فضای قومی مانند سابق احتمالا نمیتواند محرکی برای انتخابات پیش رو باشد.
انشعاب انقلابیها و نارضایتی اصولگراها
کیوان ساعدی، کارشناس و فعال سیاسی مستقل در گفتوگو با روزنامه هممیهن درباره وضعیت سیاسی استان خوزستان، با توجه به انتخابات پیش روی مجلس توضیح میدهد: «هنوز آرایش انتخاباتی شکل نگرفته، اما نمایندگان فعلی طبیعتا مثل موارد پیشین گذشته، اکثرا در انتخابات آتی حضور پیدا میکنند. براساس اخبار غیررسمی اصولگرایان در حال برنامهریزی هستند و فعالیت چندانی از طیفهای دیگر دیده نمیشود. اما یک نارضایتی کلی راجع به بسیاری از کسانی که موسوم به نیروهای انقلابی هستند وجود دارد. زایشهایی در اعتراض به کسانی که عنوان انقلابیگری را تصاحب کردند و عملکرد آنها هیچ تناسبی با ادعاهایشان نداشته و موجب نارضایتی مردم شدهاند، ایجاد شده است. جریانهای جدیدی از درون برخی از جریانهای انقلابی شکل میگیرد و امیدوارم اینها مورد حمایت بسیاری از فعالان سیاسی قرار بگیرند.»
او درباره حضور اقوام بهویژه عربها، بختیاریها و لُرها در انتخابات پیش رو میگوید: «فعالیت سیاسی و انتخاباتی اقوام در خوزستان بهطور کلی تابعی از وضعیت کلی سیاسی کشور و موارد استانی است. نمیتوان عواملی که در انتخابات و مشارکت مردم تاثیر میگذارد، بهویژه وضعیت اقتصادی را نادیده گرفت. برای مثال در شهر اهواز با توجه به تجاربی که در برخی انتخاباتهای اخیر داشتیم، نگاه با تأملی نسبت به انتخابات، بهویژه متأثر از انتخابات شورای شهر ۱۴۰۰ وجود دارد که عدهای گمنام در کمال حیرت همگان با یک لیست مندرآوردی راهی شورا شدند و عملکردهایی که مردم شاهد بودند باعث سرخوردگی بسیاری از فعالان اجتماعی شده و این موضوع بر حضور حداکثری در انتخابات تاثیرگذار است. مگر اینکه تغییراتی در خروجی و عملکردها شاهد باشیم که انگیزه حضور مردم در انتخابات را تقویت کند.»
ساعدی ادامه میدهد: «در دورههای قبلی عموما مشارکت مردم و قومیتها خوب بود و عربها و بختیاریها و دیگر اقوام معمولا مشارکت بالایی داشتهاند و این توقع در مردم وجود دارد که در قبال این مشارکت، تاثیراتی را در زندگی خود شاهد باشند اما این اهداف محقق نشده و بسیاری از مردم گلایه دارند. در اهواز وضعیت بدیهیات اولیهی زیستن در یک شهر، به حدی نزولی بوده و پسرفت در این دوره مدیریت شهری مشهود است که صدای اقشار مختلف مردم را در آورده است.»
وی فعالیتهای کنونی انتخاباتی را بیشتر شخصی میبیند تا حزبی و ادامه میدهد: «در حال حاضر فعالیتهای انتخاباتی شخصی است و جریانی نیست. متاسفانه در بین فعالان سیاسی برخی از جناحها، بعضیها حیات و ممات خود را در حضور حداقلی مردم در انتخابات تعریف میکنند که برخلاف بیانات مکرر و شفاف رهبری است. کسانی که ادعای ولایتمداری دارند، نباید از حضور حداقلی مردم استقبال کنند.»
پرچمداری احزاب تکنفره
سیدعبدالهادی آرامی، دبیر مجمع خط امام استان خوزستان است. او حضور چهرههای سیاسی در انتخابات مجلس دوازدهم در خوزستان را با احزاب تکنفره توضیح میدهد و معتقد است، بسیاری از احزاب در خوزستان کاغذی هستند که چه در بین اصلاحطلبان و چه در بین اصولگراها تفاوتی ندارد. او در گفتوگو با روزنامه هممیهن میگوید: «احزاب تکنفره تنها موقع انتخابات فعال میشوند تا لیست ببندند و نقش خود را در انتخابات نشان دهند. برای مثال وقتی که گعده اصلاحطلبها، یا شورای هماهنگی و سیاستگذاری میخواهد شکل بگیرد، حزب یک نفر را برای اعضای حقیقی معرفی میکند و در آنجا نقش این حزبهای تکنفره مشخص میشود. در احزاب اصولگرا نیز به همین شکل است و در انتخابات مجلس و شورای شهر احزاب تکنفره فعال میشوند. بسیاری از احزاب تکنفره در خوزستان از کمیسیون ماده ۱۰ مجوز فعالیت مستمر ندارند و اکثر احزاب نیز حتی دفتر ندارند. البته این موضوع در تمام کشور حاکم است و در مجموع به کار حزبی دید مثبتی چه از سوی دولت و چه از سوی مردم وجود ندارد.»
آرامی درباره حضور اعراب در انتخابات مجلس خوزستان اینگونه توضیح میدهد: «شاید درست نباشد که بگویم نقش عربها در گعدهها تعیینکننده است. برای مثال وقتی لیستی برای نمایندگی مجلس میبندند تا فردی عرب در لیست نباشد، آن لیست بسته نمیشود. در غیر اینصورت در بین اصلاحطلبها به جز مرحوم ابراهیم عامری و چند چهره شاخص عرب، بقیه در جریان سیاسی اصلاحطلب خیلی قوی نیستند. اما در بخش اصولگرا شرایط فرق میکند. ما دو نماینده عرب داریم و گعده عربها در احزاب اصولگرا فعالتر هستند. اصولا بچههای عرب اصولگرا هستند تا اصلاحطلب.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب با بیان اینکه انتصابها در خوزستان قومی و قبیلهای هستند و چیزی به نام انتصابهای سیاسی به آن صورت نداریم، ادامه میدهد: «در استان خوزستان بدین صورت است که وقتی سمتهای مدیریتی به قومیتها چه عرب، چه بختیاری، چه لُر و... داده میشود، دیگر نمیشود آن پست به دست گروه دیگر برسد و تا سالهای سال در دست همان گعده میماند، مگر اینکه اتفاق سنگینی رخ دهد که پست از دست این قومیت خارج شود. واقعیت این است که تاکنون نتوانستهایم انتصاب سیاسی را در استان خوزستان پایهگذاری کنیم. تعداد کمی انتصاب در زمان اصلاحطلبها بوده، اما در زمان حضور اصولگراها اصلا چنین چیزی رخ نداده است.»
او نیز همچون دیگر شرکتکنندگان در این گزارش، حضور مردم در انتخابات پیشرو را کمرنگ میداند و توضیح میدهد: «در خوزستان نگاه قومی و قبیلهای به شدت حاکم است، اما واقعیت این است که انتخابات سال جاری شاید حتی از انتخابات سال ۹۸ که بسیار کمرنگ بود هم کمرنگتر باشد. تاکنون هیچگونه برنامه انتخاباتی انجام نشده است و این نشان میدهد که واقعا فضا سرد است. دلیل اصلی این شرایط، وضعیت معیشتی مردم است. اما امکان دارد ۵ تا ۱۰ درصد نسبت به انتخابات ریاستجمهوری در انتخابات مجلس افزایش حضور داشته باشیم که آن هم به دلیل موجهای قومیتی است و بعید میدانم حضور در انتخابات مجلس به ۵۰ درصد برسد.»
تاییدصلاحیتهراسی سیاسیون و ناامیدی مردم
فرجالله خبیر، معاون سیاسی اسبق استانداری خوزستان است. او در گفتوگو با روزنامه هممیهن از چشماندازهای مشارکتی در دو طیف مردم و کاندیداها در انتخابات مجلس دوازدهم سخن میگوید. چشمانداز خبیر از مشارکت گسترده احزاب و جمعیتها در انتخابات منفی و تاریک است و معتقد است تنها با گشایش در ماههای پیش رو و تغییر جهتگیری برخی از نهادهایی که تایید صلاحیت برعهده آنهاست، ممکن است شرایط عوض شود و احزاب اطمینان پیدا کنند و وارد کارزار انتخاباتی شوند. او درباره حضور اقوام و احزاب اصلاحطلب و اصولگرا در انتخابات پیش روی خوزستان اینگونه توضیح میدهد: «وقتی برخی از آدمهای ریشهدار اصولگرا مانند آقای لاریجانی، بحث خالصسازی را مطرح میکنند، یعنی آن بخش از جامعه اصولگرا که دنبال اصلاحات در شیوه حکومتداری هستند هم خیلی امیدوار نیستند. جامعه ریشهدار اصولگرا که دلشان به حال حکومت میسوزد، چندان تمایلی به حضور گسترده در انتخابات ندارند چراکه اگر تمایل داشتند ترکیب نمایندگان مجلس میتوانست خیلی بهتر از این باشد. در انتخابات قبل هم آدمهای ریشهدار و شاخص وارد این کارزار نشدند، طبیعی است در این دوره هم منتظر هستند ببینند چه
اتفاقی خواهد افتاد و میخواهند ارزیابی درستی از وضعیت داشته باشند.»
او حضور اقوام در انتخابات را به حضور احزاب و جمعیتها گره میزند و معتقد است، در شرایطی که احزاب و جمعیتها اجازه فعالیت گسترده ندارند، قومیتها پررنگتر در انتخابات حضور خواهند داشت چراکه وقتی احزاب نتوانند فعال باشند به جنبههای قومیگرایی روی میآورند و این مسئله فضا را برای کسانی که تمایل قومی شدیدی دارند و یا وابسته به ثروت و قدرت هستند، خالی میکند.
در استان خوزستان همواره اقوام نقش تعیینکنندهای در انتخابات ادوار مختلف داشتهاند؛ نقشی که آن را میتوان در شهرستانهای این استان به وضوح مشاهده و ارزیابی کرد. خبیر نیز این موضوع را به ترکیب جمعیتی در شهرستانهای استان خوزستان گره میزند و معتقد است، فعالیت انتخاباتی در مناطق عربنشین و لرنشین مانند همیشه است و فرقی هم نمیکند فضای سیاسی باز یا بسته باشد، کسی که انتخاب میشود از قومیتها است. اما در شهرهایی مانند اهواز، آبادان، خرمشهر و ماهشهر که جمعیت ترکیبی دارند، اگر شرایط از نظر سیاسی فراهم باشد، احزاب میتوانند وارد عمل شوند. معاون اسبق سیاسی استاندار خوزستان در مورد حضور مردم در انتخابات نیز چشمانداز مثبتی متصور نیست و معتقد است، فضا هرچقدر بستهتر باشد، امکان حضور افراد شاخص کم و سطح مشارکت کمتر است.
اما او در مورد اینکه عدم حضور چهرههای شاخص سیاسی احتمالا تنها عامل مشارکت پایین در انتخابات باشد یا وضعیت معیشتی و محیط زیستی استان خوزستان نیز در این موضوع دخیل باشد، بر این موضوع نیز خط تایید میگذارد و میگوید: موضوع معیشت دخیل است، اتفاقاتی که در سال ۱۴۰۱ در کشور رخ داد نیز دخیل است و میتواند در سطح مشارکت مردم تاثیرگذار باشد. اگر شرایط به همین صورت پیش برود و گشایشی برای مردم از نظر اقتصادی حاصل نشود، مشارکتی هم نخواهیم داشت.
امکان جهتدهی برای رأی مردم وجود ندارد
عبدالقادر سواری، تحلیلگر اجتماعی، سیاسی درباره حضور عربها در انتخابات خوزستان توضیحات مفصلتری میدهد. او معتقد است که عربها هنوز رغبت چندانی برای حضور در انتخابات ندارند و معتقد است تجربه انتخابات دورههای گذشته نشان داده، سیاست رسمی برگزارکنندههای انتخابات و فضای فرهنگی، سیاسی و معیشتی به سمت مشارکت حداقلی است چراکه از نظر کسانی که میخواهند رای بدهند، نتایج تضمین شده است. سواری میگوید: «مطالعه حوزههای قومیتی رایدهنده نشان میدهد حتی در آن حوزهها مشارکت حداقلیتر است. در اهواز مشارکت در دور اول انتخابات مجلس ۲۷ درصد بود و وقتی به دور دوم کشیده شد به ۶ درصد رسید که مشارکتی تقریبا بحرانی به حساب میآید. معتقدم این قهر نیروهای سیاسی، قومیتی نیست، بلکه قهر قومیتهای کف خیابان است (اعراب) و مردم عرب با صندوق رای قهر کردند.»
وی درباره حضور احزاب در انتخابات خوزستان توضیح میدهد: «اصولگراها شاکله انتخاباتی شکل دادند و اختلافنظرهای زیادی دارند اما آنها قابلیت بسیج کردن رای مردم را ندارند. برای مجاب کردن مشارکت سیاسی کف خیابان، نیروهای اصولگرا، چه عرب و چه غیرعرب، امکان جهتدهی مردم برای حضور را ندارند و باید موج دیگری مردم را به حرکت اندازد که این موج هنوز شکل نگرفته است. تا آخر تابستان باید منتظر باشیم چراکه حرکتهای انتخاباتی از اواخر تابستان و اوایل پائیز میتوانند شکل بگیرند؛ در انتخاباتهای قبلی هم اینگونه بود، تنها در دوره آقای خاتمی که فضای باز سیاسی داشتیم از مدتها قبل جریانهای سیاسی فعالیت خود را شروع میکردند. در نتیجه هنوز برای پیشبینی زود است و باید زمان بگذرد. اکنون فعالان سیاسی اصلاحطلب و اصولگرا و قومیتیها هنوز به موضوع بدبین هستند و حرکتی نکردهاند.»
پیشبینی او مشارکت کمتر از ۱۰درصدی خوزستانیها در انتخابات مجلس است: «الان نیروهای سنتی که معمولا با تلویزیون بسیج میشوند و سبد رای ثابت بودند هم تمایل زیادی برای حضور در انتخابات ندارند. در بین قومیتگراها نیز کسانی که اولویت سیاسی دارند خیلی وقت است از اصلاح فضا ناامید شدهاند؛ ناامیدیای که در زمان ریاستجمهوری روحانی هم جریان داشت. آنها معتقدند مشارکت به نفع کنشگران قومیتی نیست و صرفا تاییدی بر پایگاه اجتماعی نظام است بدون اینکه دستاوردی داشته باشد.»
او درباره چهرههای سیاسی حاضر در انتخابات در خوزستان میگوید: «چهرههای سیاسی اصلی الان از طیف اصولگرا هستند و نهادهای خودخوانده اصولگرا در حال فعالیت هستند چراکه امکانات و پول دارند. از طرفی چون انتخابات مجلس خبرگان را نیز در پیش داریم، افراد و شخصیتهای مذهبی هم وارد گود میشوند. آقای موسوی، امامجمعه برای مجلس و نمایندگان خبرگان لیست ارائه میدهند، نیروهای نزدیک به آقای رئیسی دارند نیروهای خود را بسیج میکنند، آیتالله کعبی که کاندیدای مجلس خبرگان خواهد بود هم محتمل است که با لیستی واحد حضور یابد. اصولگراهای نزدیک به جبهه پایداری هم مشغول فعالیت هستند. در جبهه اصلاحطلبها، نیروهای بنفش (روحانی) و قومیتها هنوز کار خاصی برای انتخابات انجام ندادهاند.»
اصولگراها براساس پیشبینیها، چهرههای شاخص حاضر در انتخابات دوازدهم مجلس در خوزستان خواهند بود، هرچند انشعاب اصولگراها نیز شکل گرفته است و فعالان سیاسی معتقدند برخی نیروهای مدعی انقلابیگری از معیارهای اصولگرایی عبور کردهاند.