لازمالاجـرا؟ / بررسی بخشنامه اخیر رئیس قوه قضائیه در دفاع از مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی
چند روزی است که شورای عالی انقلاب فرهنگی، چهلمین سال فعالیت خود را آغاز کرده است؛ نهادی که با انقلاب فرهنگی پس از استقرار جمهوری اسلامی متولد شد و تا به امروز که بحث پیرامون فرهنگ و سیاست در کشور، بیش از گذشته شده به فعالیت خود ادامه داده است.
چند روزی است که شورای عالی انقلاب فرهنگی، چهلمین سال فعالیت خود را آغاز کرده است؛ نهادی که با انقلاب فرهنگی پس از استقرار جمهوری اسلامی متولد شد و تا به امروز که بحث پیرامون فرهنگ و سیاست در کشور، بیش از گذشته شده به فعالیت خود ادامه داده است؛ نهادی که در قانون اساسی اشارهای به آن نشده اما با تکیه بر اینکه سیاستگذار است، نقشه راه را در مسیر فرهنگی تبیین میکند و اخیراً هم مواردی پیرامون آن مطرح شده است.
یکی از این موارد خبری بود مبنی بر اینکه رئیس دستگاه قضا نامهای به مراجع قضایی کشور ارسال کرده که براساس آن «مصوبات شورایعالی انقلاب فرهنگی که با امضای رئیسجمهور و رئیس شورایعالی انقلاب فرهنگی ابلاغ میشوند، لازمالاجراست و هیچ مرجع قضایی از جمله دیوان عدالت اداری و دادگاهها، حق ورود به دعاوی مربوط به ابطال یا نقض مصوبات و تصمیمات آن شورا در هر مرحلهای از رسیدگی را ندارد.»
اما علاوه بر این، موضوع مهم دیگری که پیرامون این شورا مطرح شد، بحث «لایحه عفاف و حجاب» بود، جایی که عبدالحسین خسروپناه، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی گفته بود: «در لایحه عفاف و حجاب شورای عالی انقلاب فرهنگی هیچ نقشی نداشته است. حتی با ما مشورت هم نکردند... اینکه مسافری سوار خودرو شود و حجاب را رعایت نکند به راننده چه ربطی دارد که جریمه شود؟ به نظرم اشکالاتی اینچنینی وارد است که باید اصلاح شود.» این در حالی است که مقام رهبری در سال 1378 به صراحت خطاب به افرادی که درباره فرهنگ تصمیم میگیرند توصیه کرده که «اینطور نباشد که هر وقت دلشان خواست، بر طبق آن رفتـار کننـد و هـر وقت دلشان نمیخواهد، رفتار نکنند.»
شورا در تاریخ
پیشزمینه - هرچند خرداد 1359 به عنوان مبدأ رسمی تشکیل این شورا مطرح است، اما برای بررسی دقیق موضوع باید به ابتدای همان سال اشاره کرد؛ جایی که امام خمینی در پیام نوروزی خود آورده بود: «باید انقلابی اساسی در تمام دانشگاههای سراسر ایران بهوجود آید تا اساتیدی که در ارتباط با شرق و یا غربند تصفیه گردند و دانشگاه محیط سالمی شود برای تدریس علوم عالی اسلامی... تمام عقبماندگیهای ما به خاطر عدم شناخت صحیح اکثر روشنفکران دانشگاهی از جامعه اسلامی ایران بود، و متأسفانه هماکنون هم هست.»
پس از صدور این پیام، برخی دانشگاهها صحنه اعتراض دانشجویان شده و آنها خواهان اسلامی شدن دانشگاهها میشوند؛ جریانهایی که مهمترین آنها را میتوان در دانشگاههای تبریز و تهران مشاهده کرد؛ بهگونهای که برای مثال در 26 فروردین در تبریز، دانشجویان در تبریز ساختمان مرکزی دانشگاه را اشغال کرده و اعلام میکنند تا زمانی که دانشگاه تصفیه نشود، ساختمان دانشگاه را ترک نمیکنند.
سه روز پس از این ماجرا، شورای انقلاب در 29 فروردین بیانیهای صادر میکند و در آن ضمن اشاره به اینکه دانشگاه باید از حالت ستاد عملیاتی گروههای مختلف خارج شود، 3روز مهلت میدهد تا دفاتر و تشکیلات این گروهها در دانشگاهها برچیده شده، امتحانات تا 14 خرداد تمام شود و از 15 خرداد دانشگاهها تعطیل شوند تا نظام آموزشی براساس موازین انقلابی و اسلامی طراحی شود.
3 روز بعد، دانشجویان عضو انجمن اسلامی دانشگاهها و سازمانهای دانشجویی مسلمان سراسر کشور با امام خمینی دیدار میکنند و ایشان یکبار دیگر بر موضع قبلی خود تاکید میکنند و میگویند: «دانشگاههای ما اشخاصی را که تربیت میکنند، تعلیم میکنند، اشخاصی هستند که غربزده هستند. معلمین، بسیاریشان غربزده هستند و جوانهای ما را غربزده بار میآورند... ما میگوییم که دانشگاه ما مبدل شده است به یک میدان جنگ تبلیغاتی. ما میگوییم که جوانهای ما اگر علم هم پیدا کردند تربیت ندارند.
مربّی به تربیت اسلامی نیستند... عزیزان من، ما از حصر اقتصادی نمیترسیم. ما از دخالت نظامی نمیترسیم. آن چیزی که ما را میترساند وابستگی فرهنگی است. ما از دانشگاه استعماری میترسیم. ما از دانشگاهی میترسیم که جوانهای ما را آنطور تربیت کنند که خدمت غرب بکنند. ما از دانشگاهی میترسیم که آنطور جوانهای ما را تربیت کنند که خدمت به کمونیسم کنند.»
فرمان تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی - پس از این سخنرانی، فضای دانشگاهها با اعتراضاتی همراه میشود اما جریان پیش میرود تا اینکه موعدی که شورای انقلاب قرار داده بود فرا میرسد. 23 خرداد فرمانی از سوی ایشان صادر میشود که این فرمان را باید مبدأ رسمی تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی دانست؛ جایی که امام در حکم خود مینویسد: «مدتی است ضرورت انقلاب فرهنگی که امری اسلامی است و خواست ملت مسلمان میباشد، اعلام شده است و تاکنون اقدام مؤثر اساسی انجام نشده است و ملت اسلامی و بهخصوص دانشجویان با ایمان متعهد، نگران آن هستند و نیز نگران اخلال توطئهگران که هماکنون گهگاه آثارش نمایان میشود و ملت مسلمان و پایبند به اسلام خوف آن دارند که خدای نخواسته فرصت از دست برود و کار مثبتی انجام نگیرد.» و در این حکم، «محمدجواد باهنر، مهدی ربانیاملشی، حسن حبیبی، عبدالکریم سروش، شمس آلاحمد، جلالالدین فارسی و علی شریعتمداری» ماموریت پیدا میکنند تا ستاد را با حضور افراد اصلح تشکیل داده و فعالیت را آغاز کنند، روندی که نزدیک به دو سال طول کشید تا انقلاب فرهنگی به نقطهای برسد که حداقلی از مطلوب بودن را برای طراحان آن داشته باشد.
لایحه تشکیل شورای عالی انقلاب فرهنگی - گام بعدی در این مسیر در دوره اول ریاستجمهوری آیتالله سیدعلی خامنهای برداشته شد. بهدنبال تداخلها و ناهماهنگیهایی که بین ستاد انقلاب فرهنگی و وزارت فرهنگ و آموزش عالی پیش آمد، محمدعلی نجفی، طرحی را آماده کرده و به هیئت وزیران میبرد. در مـرداد ١٣٦١ این هیئت «لایحـه تشکیل شورای عالی انقلاب فرهنگی» را تصویب کرده و با قید یک فوریت به مجلس اول میدهد اما مجلس درباره آن تصمیمی نمیگیرد تا بدین ترتیب اولین گام برای قانونی کردن فعالیت این ستاد با شکست روبهرو شود و بدین ترتیب ســتاد انقــلاب فرهنگــی در همــان وضــع بــه فعالیتهایش ادامه دهد.
سوال رئیسجمهور، پاسخ امام – پس از اعلام ترکیب جدید، 29 بهمن همان سال، آیتالله سیدعلی خامنهای؛ رئیسجمهور وقت نامهای را خطاب به امام خمینی مینویسند و پرسشی را مطرح میکنند. در متن این پرسش آمده است: «شورای عالی انقلاب فرهنگی برای تامین اهداف و دستوارتی که در حکم حضرتعالی بدان تصریح شده، ناچار است ضوابط و قواعدی وضوع کند. همکاری و دخالت قوه قضائیه درموارد لزوم، منوط به آن است که مصوبات این شورا دارای اعتباری در حد قانون باشد. مستدعی است نظر شریف در این باره را ابلاغ فرمایند.» ششم اسفند، امام جواب نامه رئیسجمهوری را میدهد و مینویسد:«ضوابط و قواعدی که شورای عالی انقلاب فرهنگی وضع مینماید باید ترتیب آثـار داده شـود.»
اعلام رسمی اهداف شورا – پس از دریافت این پاسخ از سوی امام در سال 1361، رئیسجمهوری نامهای را خطاب به حسن حبیبی (وزیر دادگستری) مینویسد و در آن اهداف شورای عالی انقلاب فرهنگی را برای انتشار در نشریه رسمی طی 5بند اعلام میکند. این اهداف عبارتند از: «1 - گسترش و نفوذ فرهنگ اسلامی در شئون جامعه و تقویت انقلاب فرهنگی و اعتلای فرهنگ عمومی. 2 - تزکیه محیطهای علمی و فرهنگی از افکار مادی و نفی مظاهر و آثار غربزدگی از فضای فرهنگی جامعه. 3- تحول دانشگاهها و مدارس و مراکز فرهنگی و هنری براساس فرهنگ صحیح اسلامی و گسترش و تقویت هرچه بیشتر آنها برای تربیت متخصصان متعهد و اسلامشناسان و مغزهای متفکر وطنخواه و نیروهای فعال ماهر و استادان و مربیان معتقد به اسلام و استقلال کشور. 4- حفظ و احیا و معرفی آثار مؤثر اسلامی و ملی. 5 - نشر افکار و آثار فرهنگی انقلاب اسلامی و ایجاد و تحکیم روابط فرهنگی با کشورهای دیگر بهویژه با ملل اسلامی.»
اضافه شدن اهداف – آذر ماه 1376، در دورهای که ریاست شورا با سیدمحمد خاتمی بود، یک بند دیگر به اهداف شورای عالی انقلاب فرهنگی اضافه شد و تعداد هدفهای تعیین شده در سال 61 به عدد 6 رسید. در ابتدای متن تصویب شده آمده بود: «شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان مرجع عالی سیاستگذاری، تعیین خط مشی، تصمیمگیری و هماهنگی و هدایت امور فرهنگی، آموزشی و پژوهشی کشور در چارچوب سیاستهای کلی نظام محسوب میشود و تصمیمات و مصوبات آن لازمالاجرا و در حکم قانون است.» بند اضافهشده هم عبارت است از: «تعمیم سواد و تقویت و بسط روح تفکر و علمآموزی و تحقق و استفاده از دستاوردها و تجارب مفید دانش بشری برای نیل به استقلال علمی و فرهنگی.»
تاکید بر شورا – 23آذر 1378، اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی دیداری را با مقام رهبری انجام میدهند و در این دیدار، رهبری تاکید مجددی بر همکاری دیگر نهادها با شورا میکند و میگوید: «خواهشم این است آقایانی که مجریان کارهای فرهنگـی هسـتند، مصـوبات اینجـا را مصـوبات قانونی الزامی بدانند. اینطور نباشد که هر وقت دلشان خواست، بر طبق آن رفتـار کننـد و هـر وقت دلشان نمیخواهد، رفتار نکنند.»
تدوین آییننامه داخلی – در سالهای پایانی دهه 80 و در دورهای که محمود احمدینژاد روی صندلی ریاست دولت نشسته بود، هیئت دولت آئیننامه داخلی شورای عالی انقلاب فرهنگی را در 31ماده تصویب کرد که در مهمترین مادهها میتوان به 3مورد اشاره کرد. در ماده 9 آییننامه آمده است: «مصوبات شورای عالی که طبق نظر امام (ره) و مقام معظم رهبری لازمالاجرا است، توسط رئیس شورای عالی به قوای سهگانه و دستگاههای ذیربط ابلاغ میشود.» و یا در ماده 29 آمده است: «تفسیر مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی بر عهده خود این شورا میباشد.»
تغییرات در ترکیبها
نگاهی بر سیر تغییر و تحولات در بین اعضای شورا، میتواند گویای نکات جالب توجهی باشد. روندی که از دهه 60 آغاز شده و آخرین مورد آن در سال 1400 صورت گرفته است و شورا از افرادی مانند سیدمحمد خاتمی و میرحسین موسوی به چهرههایی مانند امیرحسین بانکیپور و رحیم پورازغدی رسیده است.
ترکیب جدید برای ستاد – پس از اینکه پروسه انقلاب فرهنگی با موفقیتی نسبی به پایان رسید و دانشگاهها بهصورت کامل با موازین جدید آغاز به کار کردند، امام خمینی در 19 آذرماه 1363 پیامی صادر کرده و در بخشی از آن میآورد: «خروج از فرهنگ بدآموز غربی و نفوذ و جایگزین شدن فرهنگ آموزنده اسلامی - ملی و انقلاب فرهنگی در تمام زمینهها در سطح کشور آنچنان محتاج تلاش و کوشش است که برای تحقق آن سالیان دراز باید زحمت کشید و با نفوذ عمیقِ ریشهدار غرب مبارزه کرد... اینک با تشکر از زحمات ستاد انقلاب فرهنگی برای هرچه بارورتر شدن انقلاب در سطح کشور تقویت این نهاد را لازم دیدم.
بدین جهت علاوه بر کلیه افراد ستاد فرهنگی و رؤسای محترم قوّه سهگانه، حججالاسلام: آقایخامنهای، آقای اردبیلی و آقای رفسنجانی و همچنین جناب حجتالاسلام آقای مهدویکنی و آقایان: سیدکاظم اکرمی، وزیر آموزش و پرورش، و سیدرضا داوری و نصرالله پورجوادی و محمدرضا هاشمی را به آنان اضافه نمودم.»
ترکیب جدید در دهه 70 – شورا با همان ترکیب و سیستمی که در دهه 60 بنا نهاده شده بود، به فعالیت خود ادامه داد و این روند در سالهای ابتدایی رهبری آیتالله خامنهای ادامه داشت تا اینکه در آذرماه 1375، مقام رهبری طی حکمی اعضای جدید شورا را منصوب میکنند و افرادی مانند «احمد جنتی، محمدتقی مصباحیزدی، سیدمحمد خاتمی، میرحسین موسوی و غلامعلی حدادعادل» را به ترکیب شورا اضافه میکنند.
البته در این نامه اعلام میشود که رؤسای 3قوه همراه با وزرای فرهنگ و ارشاد اسلامی، فرهنگ و آموزش عالی، بهداشت و درمان و آموزش پزشکی، آموزش و پرورش، رؤسای سازمان صداوسیما، سازمان تبلیغات اسلامی، نهاد نمایندگی ولیفقیه در دانشگاهها، جهاد دانشگاهی، شورای فرهنگی اجتماعی زنان و دانشگاه آزاد اسلامی و رؤسای کمیسیونهای آموزش و پرورش، امور بهداری، فرهنگ و آموزش عالی، هنر و ارشاد اسلامی در مجلس شورای اسلامی، اعضای ثابت و همیشگیاند.
رهبری در بخشی از حکم خود اینگونه آورده بود: «اکنون با پیشرفت کشور در کار سازندگی و گسترش دامنهی نیاز به دانش و تخصص و لزوم فراگیری علوم و فنون و پرورش محققان و نوآوران و استادان و متخصصان کارآمد، اهمیت این بخش از مسائل فرهنگی تأکید مضاعف یافته است... در بخش دیگر و گستردهتر مسائل فرهنگی یعنی فرهنگ عمومی، وظایف مسئولان کشور سنگینتر و حساستر است. امروز حتی دیرباورترین اشخاص نیز خط و نشان دشمنان سوگندخوردهی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی را در صحنهی پرماجرای تهاجم فرهنگی، بهوضوح مشاهده میکنند.»
انتصاب اعضای جدید – در ابتدای دهه 90، یکبار دیگر ترکیب شورا با حکم صادرشده توسط رهبری تغییر میکند که مهمترین اتفاق را میتوان مربوط به حذف نام میرحسین موسوی و سیدمحمد خاتمی از این لیست دانست و البته در مقابل چهرههایی مانند علیرضا اعرافی، محمّدرضا عارف، علی لاریجانی و محمدرضا مخبر به ترکیب شورا اضافه شدند. در بین اعضای ثابت نیز، دو عضو دیگر کابینه مجوز حضور در شورا را پیدا میکنند. وزیر ورزش و جوانان همراه با معاون علمی و فناوری رئیسجمهور، دو عضو ثابت دیگری بودند که به شورا اضافه شدند. البته اینبار در حکمی که از سوی رهبری صادر شد، مانند حکم سال 75 خبری از توصیههای جدید نبود.
تغییر جدید در ترکیب – سال 1393 پس از پایان دوره سهساله شورا، اینبار برخلاف دوره گذشته رهبری متنی بلند را در حکم خود برای معرفی اعضای جدید میآورد که در بخشی از آن آمده است: «با توجه به جبههبندی جدی میان هواداران فرهنگ انقلابی و اسلامی و معارضان عنود با انگیزهی آن، شورای عالی انقلاب فرهنگی باید با برخورد فعال و مبتکرانه با این جبههبندی آشکار فرهنگی، دلبستگان فرهنگ دینی و انقلابی را در داخل و خارج کشور دلگرم و امیدوار و مطمئن و معارضان را نگران و ناامید کند.» و البته در این حکم، معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهور و معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده و رئیس دفتر تبلیغات اسلامی را به لیست اعضا اضافه میکند.
آخرین حکم – اما آخرین حکمی که درباره شورای عالی انقلاب فرهنگی صادر شده، مربوط به سال 1400 است که رهبری در ابتدای حکم خود آورده است: «ورود در دومین چهلوارهی انقلاب اسلامی که با آغاز سدهی جدید هجری شمسی همزمان شده است، نگاهی نو، آسیبشناسانه و روزآمدساز، به مجموعهای از زیرساختهای تمدنی را ضروری میسازد. در رأس این مجموعه، مقولهی فرهنگ است. فرهنگ، جهتدهندهی همهی اقدامهای اساسی و زیربنائی جوامع بشری و شتابدهنده یا کُندکنندهی آن است.» و در پایان برخی چهرهها مانند محمدرضا عارف کنار گذاشته شده و افرادی مانند امیرحسین بانکیپورفرد و حسن رحیمپورازغدی را اضافه میکند تا این ترکیب آخرین ترکیب شورا باشد.