| کد مطلب: ۱۶۲۷۴
نادیده گرفتن آسیب‌های اجتماعی یعنی عفونی کردن زخم‌ها

یادداشت مطبوعات / سازندگی؛

نادیده گرفتن آسیب‌های اجتماعی یعنی عفونی کردن زخم‌ها

به گزارش هم‌میهن آنلاین، عمادالدین باقی، جامعه‌شناس و پژوهشگر حقوق بشر در سازندگی نوشت:

یکی از بزرگ‌ترین پاشنه‌آشیل‌های حکومت، بی‌اعتنایی به مرجعیت علم و مطالعات و نظرات تخصصی در حوزه‌های مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است که خود موجب تکرار پیوسته تنش‌ها و مزمن شدن بحران‌ها و فرسایشی شدن امور شده است. نادیده گرفتن آسیب‌های اجتماعی یعنی عفونی کردن زخم‌ها. در طول سال‌های گذشته بارها بسیاری از صاحب‌نظران، نگران تشدید شکاف‌های اجتماعی بودند. یکی از این گفتارها در این زمینه در سال۱۳۹۶ چنین بود:

«شکاف‌ها و کانون‌های بحران: مجموعه‌ای از شکاف‌ها در ایران همواره وجود داشته، یا در سال‌های اخیر شکل گرفته‌اند که تا وقتی فعال نشوند، متغیری در رویدادهای آینده به ‌شمار نمی‌آیند.

در کنار بحران هویت، بحران ازدواج، پدیده حاشیه‌نشینی، فساد اقتصادی، رشد آمار خشونت‌های خانگی، طلاق، کودکان خیابانی و کار، رشد تصاعدی وندالیسم (خرابکاری)، پدیده‌ای چون کلیه‌فروشی، افزایش خودکشی، تن‌فروشی و قاچاق انسان، شکاف‌های زیر وجود دارند: شکاف‌های جنسی و جنسیتی، شکاف فقیر و غنی و حذف قشر متوسط، شکاف هنجاری، شکاف اعتماد و ریزش شدید سرمایه اجتماعی، شکاف قومیتی، شکاف دموکراسی‌خواهی و تمامیت‌خواهی، شکاف شهروندی و رعیت‌مداری، شکاف سکولار و مومن که به سبب فضای مجازی و اینترنت بسیار دامن زده می‌شود، شکاف‌های نسلی ناشی از تغییر ساختار جمعیتی و سنی، شکاف‌های مذهبی؛ اعم از اقلیت‌های مذهبی و فرقه‌ها به ‌نحوی که مقامات امنیتی دولت سابق از پیدایش بیش از ۶۰۰ فرقه خبر داده‌اند. بازداشت‌های افراد منسوب به دراویش و مسیحیان و بهاییان و گروه‌های موسوم به فرقه کیهانی و عرفان‌های مختلف در همین رابطه‌اند و باید به فهرست مزبور افزود و پس از شرح این موارد در نهایت فهرستی از چگونگی رفع آنها در این‌ گفتار آمده بود (جامعه و حقوق بشر ۹۶، بحران‌ها و درمان‌ها. هفته‌نامه صدا، شماره ۱۰۸ ویژه نوروز ۱۳۹۶ ص ۳۹-۳۶).

در چند سال اخیر با برجسته کردن موضوع حجاب اجباری به ‌ویژه بعد از اعتراضات مهسا، شکاف دینداری و دین‌ستیزی بسیار عمیق شده است. از آنجا که نمی‌توان مشاهدات جزیی را (جز به روش نمونه‌گیری علمی) تعمیم داد، اشاره می‌کنم که تمام پیمایش‌های دولتی و دانشگاهی انجام شده در ۱۰ سال اخیر روند فروریختن و منحنی نزولی ارزش‌ها را نشان می‌دهد. یکی از تازه‌ترین آنها چهارمین پیمایش ملی «ارزش‌ها ‌و ‌نگرش‌های ایرانیان» است که اواخر ۱۴۰۲ منتشر شد. این پیمایش کشوری از سوی دفتر طرح‌های ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و با همکاری مرکز رصد اجتماعی وزارت کشور تهیه شده‌ است. با وجود عمومی بودن انتشار یافته‌های آن در ادوار گذشته اما این بار بخش مربوط به تمایلات دینداری و حجاب را محرمانه کرده‌اند با این حال یافته‌های آن انتشار عمومی پیدا کرده است. پیش‌تر در کتاب جامعه‌شناسی دین توضیح داده‌ام که این وضعیت بیش از آنکه جنبه معرفتی داشته باشد، جنبه هیستریک و واکنشی دارد. در دو سال اخیر این روند شتاب شدیدی گرفته و بازنمود آن را در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی به وضوح مشاهده می‌کنیم. کامنت‌ها و نظرات رادیکال و واکنش به هر گزاره‌ای که اندکی صبغه دینی ولو عقلانی و حقوق بشری هم داشته و از زبان افراد مستقل و منتقد باشد، افزایش یافته‌اند. اگر معاذیری برای نقل نمونه‌هایی از آنها و تحلیل محتوای‌شان وجود نداشت نقل می‌کردم که به خوبی نشان‌دهنده نگرشی است که شتاب گرفته است.

البته با آگاهی از اینکه کنشگری ترول‌های مجازی و کامنت‌های سازماندهی شده و تشکیلاتی ارزش و اهمیتی ندارند و به روش‌های مختلف هم قابل شناسایی‌اند، آنچه که بیشتر مورد توجه نگارنده است، فرسته‌هایی است که از دور یا نزدیک یا از طریق بیو و پیشینه آنها در فضای مجازی به راحتی می‌توان تشخیص داد افرادی مستقل هستند که صرفاً بر اثر نوع رفتارهای تحمیلی و خشن، ریزش کرده و مواضع رادیکال یافته‌اند. تجربه تاریخی در مورد ستیزه‌هایی که جنبه عاطفی و اعتقادی به خود می‌گیرند، نشان می‌دهد که فعال شدن چنین گسلی، بالقوه این ظرفیت را دارد که جامعه را وارد چرخه‌ای از خشونت‌های درازدامن کرده و جامعه را از مدار توسعه که هیچ حتی از مدار جامعه جهانی به بیرون پرتاب کند. ادامه این روند یعنی جامعه و انسجام آن و اصل دین را قربانی یکی از فروع فروعات مذهبی کردن و این برخلاف فلسفه حکومت‌داری است چه رسد به حکمرانی خوب و این روش حتی در حکومت پیامبر و امام علی(ع) هم سابقه و مویدی ندارد.

دیدگاه

ویژه سیاست
سرمقاله
پربازدیدترین
آخرین اخبار