دیزنیلند اسلامی؟
عبدالجواد موسوی شاعر و روزنامهنگار دیزنیلند اسلامی. چیزی شبیه همان ژاپن اسلامی که جناب حداد عادل وعدهاش را میداد یا شاید شبیه چیزی که آن ساندویچی رند اوای
عبدالجواد موسوی
شاعر و روزنامهنگار
دیزنیلند اسلامی. چیزی شبیه همان ژاپن اسلامی که جناب حداد عادل وعدهاش را میداد یا شاید شبیه چیزی که آن ساندویچی رند اوایل انقلاب روی شیشه مغازهاش نوشته بود؛ کالباس اسلامی. برای آنها که نمیدانند، میگویم: انقلاب که شد و جامعه رنگوبوی دینیاش تشدید شد، شایع شد که کالباس از گوشت خوک تهیه میشود، بنابراین حرام است. یک پروتئینی در تهران که خودش را در معرض ورشکستگی میدید، روی مقوایی نوشت: کالباس اسلامی رسید و با اینترفند از ضرروزیان جلوگیری کرد. البته از این اسلامیها کم نداشتهایم؛ سینمای اسلامی، تئاتر اسلامی و حتی فوتبال اسلامی. مدتی حتی جشنوارهای برگزار میشد و به هنرپیشههایی که در فیلمی نماز میخواندند، جایزه میدادند. تصورشان این بود که آن هنرپیشه در عالم واقع، همانی است که در فیلم میبینیم و با اینکار میخواستند ترویج نمازخوانی کنند. منتهی همه آنها دولتشان، دولت مستعجل بود. به بهانهاش کنگرهای، همایشی، چیزی برگزار میشد و بودجهای خرج و بعد هم نه از اسلام خبری میشد، نه از فرجام آن بریزوبپاشها.
حالا هم رئیس جدید کانون پرورش فکری، وعده دیزنیلند اسلامی را داده و علاوه بر اینوعده وقتی دیده شهر بیکلانتر است، پیازداغش را هم اضافه کرده که: بله، دوساله میسازیمش. ادعاهایی که خیلی زود بروبچههای خبرنگار، واهیبودنش را برملا کردند. اول اینکه گفتند با کدام محتوا میخواهی چنان فیلی هوا کنی؟ با مدرسه موشها، کلاه قرمزی و زیزیگولو؟ و دیگر اینکه بهترین دیزنیلندهای جهان با کارآمدترین نیروها و بودجههای هنگفت، دستکم 8-7سالی طول کشیده تا ساخته شدهاند آنوقت حضرتعالی چگونه میخواهی چنین ساختوساز عظیمی را دوساله بهسرانجام برسانی؟
اینکه چنین طرحی کجا و چگونه تصویب شده، بماند. اینکه هشتماه از شروعبهکار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای ساختوساز اینبنا شروع شده و کسی خبردار نشده، بماند. این اتفاقات در اینمرز پرگهر چیز عجیبی نیست اما حالا که راز از پرده برون افتاده، جدیجدی کسی نمیخواهد کاری کند؟ کسی نمیخواهد تهوتوی ماجرا را دربیاورد؟ اینپروژه اگر واقعا بخواهد دیزنیلند اسلامی ایرانی باشد، پیشاپیش معلوم است چه فاجعهای خواهد بود و جز آنکه رونق مسلمانی ببرد و مایه سرافکندگی ایرانیها باشد، حاصل دیگری نخواهد داشت. پس چرا کسی اقدامی نمیکند؟
مشکل من این نیست که چرا رئیس جوان کانون پرورش فکری چنین طرح غریبی را مطرح کرده. مشکل این است که اینحرفها هنوز هم خریدار دارد و شما هنوز هم مثل آن کالباسفروش میتوانید با افزودن پسوند اسلامی، هرچیزی را بهخورد خلقالله بدهید. مشکل از کسانی است که از چنین طرحی استقبال میکنند و با شنیدن همان یک کلمه اسلام، مشعوف میشوند و مدیر جوان را تشویق میکنند که بازهم چنین شاهکارهایی بیافریند.
امیدوارم این دیزنیلند موردنظر رئیس کانون پرورش فکری، هیچ ربطی به اسلام و مسلمین نداشته باشد. یعنی فقطوفقط یک پروژه بزرگ سرگرمی باشد برای بچههای این مملکت که هرچه برای تفریح و سرگرمی آنان ساخته شود، بازهم کم است. امیدوارم کانونیها این پسوند ایرانی اسلامی را صرفا برای پیشبرد کارشان به زبان آورده باشند. ببینید کار به کجا رسیده که حاضریم طرف از اسم اسلام برای راه انداختن کارش استفاده کند، اما حقیقتا کاری به کار اسلام نداشته باشد.
خدا رحمت کند سیدمرتضی آوینی را که در کتاب «آینه جادو»، پنبه چیزی بهنام سینمای اسلامی را زد و باعث شد بساط اینماجرا جمع شود، وگرنه ما حالاحالاها گرفتار چیزی بهنام سینمای اسلامی بودیم. بهقول محمدکاظم کاظمی عزیز:
هر که را شغلی است در عالم
شغل بعضیها مسلمانی است
بعضی از دوستان بیهنر ما سالهاست که ناتوانی یا سوداهای مادی خود را در پس عنوان اسلامی پنهان میکنند و درحقیقت مسلمانی همانطور که شاعر گفته، برای آنها شغل است و اینطور که بهنظر میرسد، شغل پردرآمدی هم هست. ایرادی به رئیس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نیست. ایراد اصلی به کسانی وارد است که هنوز از این حرفها استقبال میکنند. ایراد از کسانی است که ظاهربینی و ظاهرسازی برای آنها اصل است و بهراحتی با سلاموعلیک از تهحلق، دکمه بسته تا زیر گلو و ریش توپی، میتوان آنها را فریفت. مادام که چنین است، باید هرروز منتظر یک پدیده جدید اسلامی باشیم.