| کد مطلب: ۷۹۶۶
قرینگی دروغ و خشکسالی

قرینگی دروغ و خشکسالی

نیوشا طبیبی پادکستر و روزنامه‌نگار سخن داریوش بزرگ که به دعا از خداوند خواسته بود که دروغ و خشکسالی را از سرزمین ایران به دور دارد، ریشه در سنت دیرین حکمفرمای

00 Niusha

نیوشا طبیبی

پادکستر و روزنامه‌نگار

سخن داریوش بزرگ که به دعا از خداوند خواسته بود که دروغ و خشکسالی را از سرزمین ایران به دور دارد، ریشه در سنت دیرین حکمفرمایی ایرانی دارد. حکم‌راندن بر این سرزمین مانند سرزمین‌های دیگر نیست. به‌همین‌دلیل است که هیچ اشغالگری نتوانسته بدون مددخواستن از عقلا و دانشمندان و کمک گرفتن از سیاست‌ورزان ایرانی بر این ملک حکم براند! از اسکندر، امویان و عباسیان گرفته تا مغولان و تیموریان. سنت حکمرانی ایرانی، رمز و شیوه اداره این سرزمین است. مدارا کردن با طبیعت خشن این سرزمین و مدد گرفتن از آن برای «آبادان» کردن‌اش، ازجمله این روش‌هاست. تا پیش‌از آمدن واژه «توسعه»، امپراطوری عظیم ایران چگونه بسط و گسترش پیدا کرده بود؟ چطور شبکه عظیم دولتی تقسیم و مدیریت آب در زمان ساسانیان شکل گرفته بود؟ شبکه راه‌هایی که شرق و غرب امپراطوری را به‌هم پیوند می‌دادند و ابزار اعمال‌قدرت و لازمه اداره کشور بودند، بنا نشده بودند چون ما هنوز با «توسعه» آشنا نشده بودیم؟ پاسخ را همه می‌دانیم. توسعه الگوبرداری‌شده، بی‌توجه به اقلیم و تاریخ و جغرافیا، می‌شود همین وضعیتی که به آن دچار آمده‌ایم. سنت ما بر پایه «آباد»کردن بود. در زبان فارسی آبادکردن، واجد معنی خاصی است و ایرانی از این واژه تعبیری خاص را متوجه می‌شود. آبادکردن، خرابی‌ها و کژی‌ها را راست‌کردن است. بی‌آنکه تخریبی دوباره لازم شود، بی‌آنکه ساحت طبیعت لگدمال زیاده‌خواهی آدمی شود.
ما تا همین امروز، حتی در دوران دولتی که خود را به‌شدت انقلابی و ضدآمریکایی نشان می‌دهد، شیفته‌وار دست راستی‌ترین الگوهای توسعه‌ای آمریکایی را پیاده می‌کنیم. حفر چاه‌های عمیق و نیمه‌عمیق، احداث سدهای متعدد، تهاجم به تالاب‌ها، دریاچه‌ها و سواحل برای برداشت نفت و گاز و احداث خطوط لوله. احداث کارخانه‌های پتروشیمی، پالایشگاه و اتوبان در میان مناطق آسیب‌پذیر طبیعی. مدیران اجرایی کشور، همیشه در حال نشان‌دادن تصاویر گل و بلبل از وضعیت اسفناک دریاچه‌ها، تالاب‌ها و منابع‌آبی ایران هستند. آلودن محیط‌زیست تجاوز به حریم کوه‌ها، زیستگاه‌ها و جنگل‌ها را کتمان می‌کنند یا آنها را به اموری جزئی و پیش‌پاافتاده تقلیل می‌دهند. یا به‌کل منکر ضایعه، زخم و درد می‌شوند و اطلاع‌رسانی در مورد آن را مصداق سیاه‌نمایی و دروغ قلمداد می‌کنند. ازاین‌دست شاهکارها در دوران‌های مختلف مدیریت سازمان محیط‌زیست به‌ویژه در دوره آقای کلانتری زیاد دیده و شنیده‌ایم.
در پی انتشار عکس‌های دردناک و جگرسوز از دریاچه ارومیه که آن را در حال احتضار نشان می‌دهد و عکس‌های ماهواره‌ای که تغییرات چندسال و چندماه گذشته آن را به‌خوبی آشکار می‌کند، آقای سلاجقه، رئیس سازمان حفاظت از محیط‌زیست گفته‌اند، وضعیت دریاچه ارومیه مطلوب است. همه می‌دانیم که این سخن واقعیتی ندارد، دریاچه ارومیه در حال احتضار است و مرگ این دریاچه، پیامدهای عمیق و غیرقابل جبران سیاسی، امنیتی و طبیعی برای شمال غربی کشور خواهد داشت. زبانه‌های گردوخاکی که از آن بلند خواهد شد، تا تهران کشیده می‌شود و در مسیرش مقادیر زیادی نمک بر سر شهرها و روستاها خواهد ریخت. اینها نتیجه ندانستن راه حکمرانی بر ایران است. دست‌بردن در طبیعت ایران برای رسیدن به توسعه‌ای پوچ و خیالی و نه سنت نیاکانی«آبادانی»، نتیجه‌ای جز ویرانی نخواهد داشت. احداث ده‌ها سد در حوضه آبریز دریاچه ارومیه به قصد «توسعه»، نتیجه‌اش بالاآمدن چنین خسارت غیرقابل جبرانی است.
تاسف‌آور اینکه در بسیاری از عکس‌های ماهواره‌ای که از دریاچه ارومیه برداشته شده، دریاچه وان در حاشیه‌اش دیده می‌شود. دریاچه ارومیه به احتضار افتاده و دریاچه وان سلامت و پرآب، ادامه‌حیات می‌دهد. ترکیه با آنکه در چندسال اخیر دست به ساختن سدهای عظیمی زده، اما پروژه سدسازی‌اش را به‌قیمت بستن آب روی همسایه‌هایش جلو برده. اگرچه دود این آتش به چشم همگان می‌رود، اما به‌هرحال به منابع داخلی خودش صدمه عمده‌ای نزده. کاری که ما به‌راحتی انجام داده‌ایم.
آقای سلاجقه مثل بسیاری از مدیران دولتی می‌توانند واقعیت را کتمان کنند، نادیده بگیرند و به مردم خلاف آن را بگویند، همه اینها تغییری در واقعیت نخواهد داد. دریاچه ارومیه حال ناخوش و رو به احتضاری دارد و مرگش پیامدهای تلخ و تاریکی به‌همراه خواهد داشت.

دیدگاه

ویژه بیست‌و‌چهار ساعت
آخرین اخبار