روایت اعتراض یا اغتشاش؟
درباره ساخت فیلم از وقایع اخیر و موضع سازمان سینمایی
درباره ساخت فیلم از وقایع اخیر و موضع سازمان سینمایی
«منعی برای فیلمسازی درباره وقایع اخیر وجود ندارد، البته نگاه فیلمساز باید جامع و منصفانه باشد». این خبر را روحالله سهرابی، مدیرکل دفتر نظارت بر عرضه و نمایش فیلم سازمان سینمایی در گفتوگو با خبرگزاری مهر اعلام کرد و در توضیح آن گفت: «چنانچه فیلمسازی دغدغه موضوع روز و حوادث اخیر را داشته باشد و مایل به کار درباره موضوع یادشده باشد، طبیعتا میتواند مثل هر پروژه سینمایی دیگری پس از آماده شدن متن، جهت اخذ پروانهساخت اقدام کند. طبق روال، شورای پروانهساخت بهطور مستقل درخصوص تولید یا عدمتولید هر اثر تصمیمگیری میکند و اگر متن ارائهشده قابلیت لازم برای تولید داشته باشد، حتما مورد تایید واقع میشود. نکته مهم دراینخصوص آمادگی سازمان سینمایی برای حمایت از تولیداتی است که در ژانر سینمای سیاسی و مضامین انتقادی و اصلاحی نوشته شده باشد. البته ناگفته نماند، لازمه پرداختن به موضوعاتی ازایندست که بالذات دارای حساسیت، تحلیل و قرائت چندسویه هستند، نگاه منصفانه، جامع و برخوردار از چاره و راهکار است».
منصفانه یا محافظهکارانه؟
آنچه مدیرکل دفتر نظارت سازمان سینمایی در تولید فیلمهایی با محوریت وقایع اخیر بر آن تاکید میکند، منصفانهبودن این آثار است. اتفاقا شرط اخلاقی و عادلانهای برای تولید فیلمهایی از این دست ارائه میدهد، اما سوال این است که مصداق این منصفانه دقیقا چیست. سابقه ساخت چندفیلم محدود از وقایع مربوط به سال 88 در حافظه سینمایی مخاطبان نشان میدهد، این انصاف رعایت نشده و با آثاری مواجه شدیم که حتی محافظهکارانه هم نبودند بلکه قرائت رسمی یا جناحخاصی از وقایع آن سالها را به رادیکالترین شکلی بهتصویر کشیده بودند که بیش از آنکه روایت واقعه باشد، مصادره به مطلوب آن بود. نمونه بارزش، فیلم «قلادههای طلا» که بیش از آنکه واجد روایت سینمایی باشد، محصول یک نگاه امنیتی بود که خوانش خودش از وقایع 88 را در فیلم بیان کرده بود؛ نه فقط در تولید که حتی در نمایش. چنانکه زمان نمایش فیلم در جشنواره فیلمفجر در سال88 نهتنها بخش عمدهای از صندلیهای سالن برجمیلاد که متعلق به منتقدان، خبرنگاران سینمایی و اهالیرسانه بود در اختیار نیروهای خاص، خانواده و همراهانشان بود که بسیاری از اهالیرسانه مجبور شدند، ایستاده فیلم را تماشا کنند و حتی چراغهای سالن را هم از ترس واکنشهایمعترضانه به فیلم، کامل خاموش نکردند و فیلم در یک فضای ملتهب به نمایش گذاشته شد. حالا سوال این است که وقتی نمایش فیلمی با شرایط ملتهب صورت میگیرد، آیا هیچ فیلمسازی میتواند از ساخت فیلمی درباره وقایعاخیر به روایت خود احساسامنیت کند؟ آیا این امکان از سوی سازمان سینمایی وجود دارد تا نه یک قرائت و روایت خاص از وقایع اخیر که روایتهای دیگری هم از این رخدادها به تصویر کشیده شود؟ نه لزوما روایتهای رادیکال و اپوزیسیونی، بلکه روایتی متفاوت از آنچه رئیس سازمان سینمایی که تهیهکننده «قلادههای طلا» هم هست، میاندیشد امکان فیلمشدن داشته باشد و بعد از ساخت، مجوز و پروانه نمایش هم به آن بدهند؟ تجربه سال 88 نشان میدهد، تنها فیلمهایی جوازاکران گرفتند که محتوا و رویکرد آنها منطبق با نگاه مدیرانسینمایی بوده و فیلمی مثل «آشغالهای دوستداشتنی» محسن امیر یوسفی، به دلیل روایتی دیگر از این واقعه توقیف شد و سالها بعد با سانسور به شکل محدودی بهنمایش درآمد. در ادامه نگاهی اجمالی به فیلمهایی میاندازیم که با محوریت اعتراضات سال 88 ساخته شدهاند:
پایاننامه
«پایاننامه»، دومین تجربه کارگردانی حامد کلاهداری، داستان چند جوان دانشجو است که در اوج اتفاقات سال 88 برای حلشدن مشکل پایاننامه یکی از آنها سراغ استادی میروند که مشخص میشود جاسوس است و هدایت اعتراضات را بهعهده دارد. حضور آنها در خانه استاد لو میرود و یک مزدور برای کشتن آنها اجیر میشود. نمایش فیلم در جشنواره بیستونهم در سال 89 با حاشیههای فراوانی هم در زمان نمایش، هم در نشست خبری مواجه شد و بهرغم تبلیغات وسیعی که برای اکران فیلم در سال 90 شد، تنها 280میلیون تومان فروخت. بعدها بسیاری از بازیگران این فیلم ازجمله بهاره افشاری و حامد کمیلی در گفتوگوهای خود صراحتا از حضور در «پایاننامه» ابراز پشیمانی کردند.
قلادههای طلا
فیلم ابوالقاسم طالبی مستقیما به درگیریهای سال 88 پرداخت و با تمرکز بر روز 25خردادماه ساخته شد. طالبی برخلاف کلاهداری سعی کرد حداقل از لحاظ ساختار فیلماش به یک اثر سینمایی نزدیک باشد. اما این فیلم هم از انصراف بازیگرانش مصون نماند و مهمترین چهرهای که از حضور در فیلم انصراف داد، مریلا زارعی بود. یکی از نکات تاریخی درخصوص فیلم «قلادههای طلا»، فضای حاکم بر اولین نمایش آن در جشنواره سیام فجر بود. این فضا به گونهای بود که تماشاگران کل فیلم را در سالن برجمیلاد با چراغهای روشن تا انتها به تماشا نشستند.
گزارش یک جشن
در فیلم حاتمیکیا که سال 89 ساخته شد، داستان کاملا با نمادها جلو میرود چراکه داستان فیلم در یک موسسه ازدواج یا همان همسریابی میگذرد و تنها صحنههای انتهای فیلم نشان میدهد که با وقایع سال 88 مرتبط است. پس از دیدن این تصاویر تأویل و تفسیرهای فراوانی از فیلم استخراج شد. این تأویلها در برخی جریانهای سیاسی بهگونهای بود که «گزارش یک جشن» را فیلمی در حمایت از اعتراضات 88 نامیدند و حاتمیکیا که تا دیروز ارج و قرب بالایی نزد آنها داشت، به منافقبودن متهم شد. فیلم حاتمیکیا، داستان تقابل دونسل کاملا متفاوت از هم است که کارشان به خشونت هم کشیده میشود و جوانهایش با آرمانها و دغدغههای متفاوتی نسبت به نسل قبلی خود دنبال زندگیاند. تصاویر پایانی فیلم که بین جمعیتی شبیه تظاهراتکنندگان میگذشت، فیلم حاتمیکیا را دچار مشکل نمایش کرد.
آشغالهای دوستداشتنی
فیلم امیریوسفی در بستر وقایع سال88 رخ میدهد. «آشغالهای دوستداشتنی» سال91 با مشارکت فارابی و در دوره مدیریت جواد شمقدری ساخته شد، اما نه در آن دوره، نه در دوره مدیریت فعلی، امکان حتی یک نمایش رسمی هم پیدا نکرد. این فیلم، داستان پیرزنی است که در یکی از شبهای شلوغیهای خردادماه 88 در تهران، خانهاش میشود پناهگاه چند جوانمعترض. این چند جوان با همراهی دختر میانسال پیرزن به خانه او میآیند. آنها پس از خارج شدن از خانه، متوجه میشوند روی در خانه علامتی گذاشته شده است، این علامت به این معنی است که فردا نیروهای امنیتی برای جستوجو به خانه پیرزن میروند. در خانه پیرزن وسایلی از پسرش که در جنگ ایران و عراق شهید شده، برادرش که عضو سازمان مجاهدین خلق بوده و اعدام شده و همسرش که زمانی از طرفداران مصدق بوده و در جریان وقایع کودتای 28مردادماه سال 32 قرار داشته، وجود دارد. وسایلی که میتواند فردا برای او دردسرهایی ایجاد کند. پیرزن یکشب تا صبح در خیال با همسر، برادر و فرزندش به گفتوگو مینشیند تا از آنها بپرسد وسایل غیرمجازی را که داشتهاند، کجا پنهان کردهاند و در این بین بحثهای جالبی بین این سهنفر در میگیرد. فیلم امیر یوسفی با نظر مستقیم برخی نمایندگان مجلس حاضر در کمیسیون فرهنگی مجلس و برخی رسانهها، بهعنوان فیلم حامی اعتراضات سال 88 معرفی شد. این فیلم در اواخر بهمنماه سال ۱۳۹۷ موفق به دریافت مجوز اکران شد و مورد استقبال عموم قرار گرفت. در دیماه ۱۳۹۸ مشخص شد بهروز وثوقی در نسخه اصلی این فیلم، بازی کرده و دلیل توقیف هفتساله فیلم، حضور او بوده است.