| کد مطلب: ۴۹۶۵
به مـو رسید، اما پـاره نشد

به مـو رسید، اما پـاره نشد

تــوافـق ایــــران بــا آژانـس می‌تواند یخ مذاکرات هسته‌ای را آب کند؟

تــوافـق ایــــران بــا آژانـس می‌تواند یخ مذاکرات هسته‌ای را آب کند؟

نشست فصلی ماه مارس شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در حالی در روزهای دوشنبه، سه‌شنبه و چهارشنبه هفته گذشته برگزار شد که شواهد، فقط چند روز پیش از این نشست از صدور قطع‌نامه‌ای شدیداللحن علیه ایران و حتی ارجاع پرونده هسته‌ای کشورمان به شورای امنیت سازمان ملل متحد حکایت داشت؛ این در حالی است که نه‌تنها قطع‌نامه‌ای صادر نشد، بلکه جو نشست با آنچه پیش‌تر پیش‌بینی می‌شد، بسیار متفاوت بود.
آنچه موجب شد تا پرونده ایران همچنان در آژانس بماند و حداقل تا سه ماه آینده سایه تهدید ارجاع آن به شورای امنیت از سر تهران برداشته شود، به تحولات جمعه و شنبه هفته گذشته بازمی‌گردد که در جریان آن رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی راهی ایران شد تا در موضوع همکاری‌های تهران با این نهاد در مورد پرونده پادمانی و دو مسئله جدیدی که در هفته‌های اخیر حول برنامه هسته‌ای ایران پیش آمده بود، با مسئولان سازمان انرژی اتمی مذاکره کند.
البته حتی پیش از این سفر نیز انتشار یک خبر از سوی نشریه وال‌استریت‌ژورنال، مقدمه‌ای مثبت و امیدوارکننده برای هفته‌ای بود که گذشت؛ این نشریه آمریکایی در گزارشی نوشته بود که سه کشور انگلیس، فرانسه و آلمان با توجه به گزارش نشریه بلومبرگ مبنی بر کشف ذرات اورانیوم با غنای ۸۴ درصد، خواستار ارائه پیش‌نویس قطع‌نامه‌ای به شورای حکام به‌منظور محکوم کردن ایران هستند، اما ایالات متحده مخالف این قطع‌نامه است و واشنگتن می‌خواهد تا بازگشت سفر مدیرکل آژانس از تهران نسبت به اتخاذ تصمیم جدید دست نگه دارد.
در همین راستا نیز بیانیه صادرشده از سوی سازمان انرژی اتمی ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که در آن دو طرف به توافقاتی به‌منظور تداوم همکاری برای بسته شدن پرونده مرتبط با مکان‌های ادعایی آژانس دست یافته بودند، موجب شد تا نشست هفته گذشته شورای حکام بدون صدور قطع‌نامه و فقط با درخواست از ایران برای همکاری با آژانس به کار خود پایان دهد. در بیانیه سه کشور اروپایی در پایان نشست شورای حکام آمده است: «ما ایران را برای اجرای سریع و کامل اقدامات توافق‌شده با توجه به اهمیت ادامه و تشدید برنامه هسته‌ای‌اش پاسخگو خواهیم دانست. این اقدامات ایران را از تعهدات سال ۲۰۱۵ خود دورتر کرده است.»
گروسی در افتتاحیه این نشست از توافقات به‌دست‌آمده با ایران ابراز خرسندی کرده و گفته بود که بی‌صبرانه منتظر برگزاری جلسات فنی برای حل‌وفصل مسائل پادمانی است.
مدیرکل آژانس با مروری بر توافقات به‌دست‌آمده گفت که ایران داوطلبانه با اجازه دادن به آژانس برای ادامه اقدامات نظارتی و راستی‌آزمایی بیشتر که برای آژانس در انجام مأموریتش ضروری است، موافقت کرده است. او با اشاره به اهمیت این مسئله و اینکه تیم فنی آژانس به‌زودی راهی تهران می‌شود بیان داشت: «کار مهمی در پیش داریم.»
در جریان مذاکرات وین، موضوع پرونده پادمانی ایران و ضرورت بسته شدن آن بارها از سوی مقامات ایرانی به‌عنوان یکی از موانع احیای برجام مطرح شده بود. به همین منظور نیز بهروز کمالوندی، سخنگو و معاون امور بین‌الملل، حقوقی و مجلس سازمان انرژی اتمی در ماه‌های پایانی پیش از تعلیق طولانی‌مدت مذاکرات راهی وین شد تا طی مذاکره با طرفین توافق هسته‌ای، نقشه راهی را مطابق آنچه سال ۲۰۱۵ منجر به بسته شدن پرونده PMD شد در خصوص پرونده پادمانی طراحی کند. با این حال در روزهایی که ایران و ایالات‌متحده پاسخ خود را به پیش‌نویس پیشنهادی جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و هماهنگ‌کننده برجام ارائه کرده بودند، تهران تصمیم گرفت تا الگوی دیگری برای بستن پرونده پادمانی پیشنهاد داده و خواستار مختومه شدن آن در چارچوب مذاکرات احیای برجام شود؛ موضوعی که غرب پیش از این نیز مخالفتش را با آن اعلام کرده بود و در آن مقطع نیز با مخالفت تروئیکای اروپایی و آمریکا مواجه شد.
پاسخ این چهار کشور به درخواست ایران این بود که آنها پرونده پادمانی و موضوع چهار مکان ادعایی آژانس را موضوعی فنی می‌دانند که باید میان تهران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی حل‌و‌فصل شود و 1+4 و ایالات متحده صلاحیت تصمیم‌گیری در قبال آن را ندارند، درحالی‌که موضوع برجام و مذاکره برای احیای آن موضوعی سیاسی است.
انریکه مورا، معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا هفته گذشته در مصاحبه با یک نشریه آلمانی در این ارتباط گفت: «متنی برای بازگشت به برجام از پاییز سال گذشته آماده شده، اما ایرانی‌ها تمایل داشتند ابتدا مسائل پادمانی خود را با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی حل‌و‌فصل کنند.»
تعلیق مذاکرات برای احیای توافق هسته‌ای، پرونده پادمانی ایران را نیز به حالت انجماد فرو برد تا جایی که اجلاس سه ماه قبل شورای حکام با صدور قطع‌نامه‌ای شدید علیه ایران، تصمیم‌گیری نهایی در قبال پرونده پادمانی را به اجلاس ماه مارس موکول کرد، اما سفر مدیرکل آژانس بین‌المللی به تهران پرونده را از انجماد خارج کرده و سه ماه آینده برای همکاری تهران و آژانس حیاتی است چراکه نه‌تنها شاید این سه ماه آخرین فرصت برای احیای همکاری دوجانبه، که شاید آخرین تلاش‌های فنی برای احیای یک توافق سیاسی باشد زیرا نه‌تنها این پرونده در غیاب آن توافق به سرانجام نخواهد رسید که آن توافق نیز برای اتخاذ به بسته‌ شدن این پرونده نیاز دارد؛ با این حال در شرایطی که پرونده پادمانی به آرامی آماده حرکت می‌شود، اما هیچ نشانه و امیدی برای به حرکت درآمدن مذاکرات احیای برجام وجود ندارد.
از زمان آغاز تحولات مرتبط با اعتراضات داخلی در ایران و اتهام همکاری تسلیحاتی ایران با روسیه در جنگ اوکراین، آمریکا و سه کشور اروپایی عنوان کردند که موضوع احیای توافق هسته‌ای را از اولویت سیاست خارجی خود خارج کرده‌اند. هرچند غرب به‌ویژه اروپا همواره نسبت به موضوعات مرتبط به حقوق بشری حساسیت داشته است، اما تجربه نشان داده که اگر منافع، حکم کند، توافقی مانند برجام با ایران به امضا می‌رسد و دغدغه‌های حقوق بشری نیز در شورای حقوق بشر به بحث و رأی‌گیری گذاشته می‌شود. در نتیجه آنچه تاکنون بارها نیز در بیان تحلیلگران به آن اشاره شده، موضوع اتهام ارسال پهپاد به روسیه و استفاده مسکو از این پهپادها در جریان تهاجم به اوکراین است که موجب شد سیاست اعلامی غرب عدم تمایل به بازگشت به پای میز مذاکره با ایران باشد.
معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا همچنین در بخش دیگری از مصاحبه خود با فصلنامه سیاست خارجی به این موضوع اشاره کرده بود که تهران به دلیل سه مسئله عمده از جمله وضعیت داخلی ناشی از مرگ مهسا امینی، روابط نظامی با روسیه و ارسال پهپاد به این کشور در حال جنگ با اوکراین که به گفته او برای اتحادیه اروپا بسیار مهم تلقی می‌شود و نیز مسئله برجام و بن‌بست مذاکرات هسته‌ای در کانون طوفانی بزرگ قرار گرفته که خود آن را رقم زده است.
هماهنگ‌کننده اروپایی کمیسیون مشترک برجام بر این مسئله نیز تاکید می‌کند که «آنها (ایرانی‌ها) اکنون احتمالاً تمایل بیشتری به بازگرداندن برجام دارند زیرا در این طوفان قرار گرفته و فکر می‌کنند ساده‌ترین راه خروج از آن برجام است، اما صادقانه بگویم چارچوب مورد نیاز برای آن در حال حاضر وجود ندارد.»
سینا عضدی، استاد روابط بین‌الملل دانشگاه جورج واشنگتن و شیرین هانتر، استاد روابط بین‌الملل دانشگاه جورج تاون در پاسخ به پرسش‌های هم‌میهن به سه سوال عمده در رابطه با ارزیابی سفر مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به ایران و تاثیر احتمالی آن بر آغاز مجدد مذاکرات برای احیای برجام و موانع بازگشت طرفین به پای میز مذاکره پاسخ گفتند.

نظر خواهی

هم‌میهن در گفت‌‌وگو با دو کارشناس مسائل ایران، در خصوص مسئله رابطه توافق با آژانس و مذاکرات احیای برجام سه سوال مشابه پرسیده است:
۱. تا چه میزان می‌توانیم اساس برنامه‌ریزی سفر مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به ایران را با مقاصد سیاسی بیش از مقاصد فنی بدانیم؟
۲. در جریان این سفر شاهد بیان اظهاراتی از سوی آقای گروسی در نشست مشترک با رئیس سازمان انرژی اتمی بودیم که به شکل محسوسی نسبت به سفر قبل لحن آرام‌تری داشت و بیانیه مشترک نیز حاوی تصمیماتی است که نشان از خروج روند همکاری از حالت انجماد دارد. ارزیابی شما از خروجی سفر مدیرکل آژانس چیست؟
۳. درحالی‌که پیش‌بینی‌ها در هفته‌های گذشته از صدور قطع‌نامه‌ای شدیداللحن علیه ایران و حتی امکان ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت در نشست شورای حکام حکایت داشت، نه‌تنها قطع‌نامه‌ای صادر نشد بلکه سخنان مدیرکل نیز در نشست خبری کاملا مثبت بود. آیا در همین راستا می‌توانیم انتظار داشته باشیم که تحرکات مرتبط با پرونده پادمانی، پرونده مذاکرات برای احیای برجام را نیز دچار تحول کند؟ اگر خیر، موانع این تاثیرگذاری چیست؟

شرایط امروز برجام بسیار منفی است

سینا عضدی
استاد دانشگاه جورج واشنگتن

۱. با در نظر گرفتن این واقعیت که آژانس یک سازمان فنی است و نه یک سازمان سیاسی، به نظر من سفر آقای گروسی به تهران بیشتر جنبه سیاسی داشت که یکسری توافقات فنی را با ایران به‌دست بیاورد. من فکر می‌کنم که این سفر پشتیبانی و حمایت آمریکا را نیز داشت چراکه دیدیم در چند روز گذشته گزارشی در وال‌استریت ژورنال منتشر شد که مدعی شده بود آمریکا از دولت‌های اروپایی خواسته است برای تصمیم در خصوص ارائه قطع‌نامه به شورای حکام دست نگه دارند تا سفر آقای گروسی انجام شود. آن‌چیزی که من در اخبار دیدم این است که واکنش آمریکا به سفر مدیر آژانس مثبت است.
۲. برداشت من هم نسبت به این سفر مثبت است، اگر توافقات اجرایی شود؛ چراکه قبلا هم توافقاتی میان ایران و آژانس انجام شده بود، اما محقق نشدند. اگر این توافقات عملی شود قطعا تنش را بین تهران و آژانس کمتر می‌کند و بالتبع آن تنش‌های بین‌المللی را هم کمتر می‌کند. منظور این است که اگر آژانس اطلاعات بیشتری از برنامه اتمی ایران داشته باشد، دست اسرائیل و به ‌تبع آن آمریکا برای حمله احتمالی به تاسیسات اتمی ایران را کمتر می‌کند و حداقل هزینه سیاسی آن را بالاتر خواهد برد. اینکه آقای گروسی در تهران گفته بودند که حمله به تاسیسات اتمی نامشروع است، به نظر من یک دستاورد سیاسی بسیار مهم است. از بعد دیگری نیز می‌توان به این مسئله نگاه کرد که قبلا هم در ایران اجرا شده که با دعوت کردن از آقای گروسی و انجام چنین سفرهایی سعی کرده‌اند تا از محکوم شدن در شورای حکام پیشگیری کنند و وقت بخرند.
۳. برداشتی که من از شرایط امروز برجام دارم، بسیار منفی است؛ این شرایط منفی دلایل مختلفی دارد. ناآرامی‌هایی که در ایران رخ داد و جنگ اوکراین که غرب، ایران را در آن به ارسال سلاح به روسیه متهم می‌کند، شرایط را برای بازگشت به برجام سخت می‌کند. این به‌نظر من به‌نفع ایران نیست و به‌نفع روسیه است. اگر برجام احیا شود و برنامه اتمی ایران به حالت عادی بازگردد، یک اولویت سیاست خارجی آمریکا کنار می‌رود، درحالی‌که اگر یک بحران اتمی پیش روی آمریکا باشد، مشغول آن می‌شود و بخشی از حواس سیاست خارجی آمریکا را از توجه کامل به روسیه جلب خود می‌کند. به نفع روس‌ها است که تنش‌های برنامه اتمی ایران حل نشود. الان به‌شدت در واشنگتن جو علیه برجام و مذاکرات است و سوال این است که با وجود ناآرامی‌های ایران و موضوع اوکراین، آمریکا چگونه می‌تواند تحریم‌ها را بردارد یا ایران اجازه داشته باشد که به پول‌های بلوکه‌شده‌اش دسترسی پیدا کند. الان با شرایطی که به‌وجود آمده توازن قدرت به نفع مخالفان توافق هسته‌ای است. اینها مواردی است که با توجه به آنها اگر بخواهم نتیجه بگیرم کلا شرایط برای احیای برجام خیلی سخت شده و این شرایط از ماه سپتامبر گذشته وخیم شد که حدودا زمانی است که خبرها مبنی بر ارسال پهپاد ایران به روسیه و همچنین ناآرامی‌ها شکل گرفت. با این حال، از طرف دیگر، این توافق‌های ضمنی و مرحله‌به‌مرحله شرایط را آسان‌تر می‌کند و هزینه سیاسی بازگشت به برجام را کمتر می‌کند. بهترین راه این است که ایران برای پیشگیری از درگیری احتمالی این توافقات را کامل اجرا کند.

مانع اصلی سیاست آمریکا و اروپا است

شیرین هانتر
استاد دانشگاه جرج‌تاون

۱. مسائل سیاسی به مسائل فنی بی‌ربط نیستند؛ به‌طور مثال نگرانی‌های مربوط به سطح غنی‌سازی اورانیوم در ایران و تصمیم‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بدون‌شک در مذاکرات سیاسی موثر هستند. بنابراین سفر آقای گروسی و اعلام آمادگی ایران برای همکاری با آژانس در زمینه راستی‌آزمایی، در تصمیمات آژانس موثر خواهد بود. همچنین گزارش مثبت آژانس خطر صدور قطع‌نامه شدیداللحن علیه ایران و متعاقب آن ارجاع مجدد پرونده ایران به شورای امنیت را کاهش می‌دهد.
۲. مسلما اخبار منتشرشده پس از سفر مدیرکل آژانس بین‌المللی اتمی تا حدی امیدوارکننده بود، اما باید منتظر ماند و دید که آیا توافقات به‌دست‌آمده اجرایی خواهند شد یا خیر. از آن گذشته آژانس به‌صورت کامل آزادی عمل ندارد و تا حد زیادی تحت تاثیر فشارهای اعضای کلیدی است. مسئله این است که آیا این کشورها می‌خواهند مشکلات ایران با آژانس تمام شود؟ البته در داخل ایران هم بسیاری نسبت به عملکرد آژانس مطمئن نیستند و ممکن است موانعی در مسیر اجرای توافقات حاصل‌شده، ایجاد کنند. با این حال اگر حتی توافقات با آژانس هم با موفقیت اجرا شود، نمی‌توان اطمینان داشت مسئله برجام و مذاکرات مربوط به احیای آن در مسیر مثبتی حرکت کند چراکه این مسئله بیش از همه‌چیز به سیاست‌های آمریکا بستگی خواهد داشت. در حال حاضر من نشانه‌ای در اینکه رویه آمریکا در حال تغییر باشد، نمی‌بینم.
۳. مانع اصلی سیاست فعلی آمریکا و کشورهای اروپایی است. این کشورها از ایران به‌دلیل مسائل گوناگون به‌خصوص کمک تسلیحاتی به روسیه ناراضی هستند. همچنین تحولات داخلی ایران در چند‌ماه گذشته این ذهنیت را برای آنها ایجاد کرده که یا حکومت ایران به‌دلیل مشکلات داخلی سقوط خواهد کرد یا به‌شدت ضعیف شده و مجبور به دادن امتیاز و تغییر سیاست‌های منطقه‌ای خود می‌شود. باید در نظر داشت که موضوع هسته‌ای فقط یکی از مشکلات ایران با غرب است، که در غیر اینصورت برجام همچنان ادامه داشت. تا امروز مسائل هسته‌ای بهانه‌ای بوده که آمریکا و غرب بتوانند با تحریم‌های شدید ایران را تضعیف کرده و به این وسیله فعالیت‌های منطقه‌ای این کشور را نیز مهار کنند.

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
سرمقاله
آخرین اخبار