| کد مطلب: ۳۶۸۸۳

توافق با ایران دور از دسترس نیست

ایران روزبه‌روز به دستیابی به تجهیزات لازم برای ساختن یک یا چند بمب اتمی نزدیک‌تر می‌شود. لازم است تاکید شود که انگیزه‌های استراتژیک بسیار منطقی وجود دارد که ترامپ دنبال یک توافق هسته‌ای با ایران باشد.

توافق با ایران دور از دسترس نیست

ریچارد هاس رئیس اندیشکده شورای روابط خارجی

به سختی بتوان ادعا کرد که در دوره طلایی دیپلماسی قرار داریم. آتش‌بس میان روسیه و اوکراین (بگذریم از یک صلح پایدار) همچنان رویایی دور از دسترس است. همچنین به نظر نمی‌رسد که نه اسرائیل و نه حماس به ترک تخاصمی بلندمدت در غزه اولویت بدهند.

شاید تنها نقطه روشن در صفحه شطرنج دیپلماسی جهانی فعلاً روابط بین ایران و ایالات متحده باشد. بله! درست خواندید: همان آمریکایی که روحانیان حاکم بر ایران از زمان انقلاب اسلامی در این کشور نزدیک به نیم قرن پیش با صفت شیطان بزرگ خطاب می‌کنند. همان آمریکایی که تا سال ۱۹۷۹ که نظام شاهنشاهی سرنگون شد از شاه ایران حمایت می‌کرد. همان آمریکایی که همین پنج سال پیش ژنرال قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدرتمند قدس ایران را فرماندهی می‌کرد.

ایران هم همان کشوری است که از اواخر ۱۹۷۹ تا سال ۱۹۸۱، ۵۲ آمریکایی را برای ۴۴۴ روز گروگان گرفته‌بود. همان ایرانی که از حماس حمایت می‌کند، گروهی که مسئول حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ به اسرائیل بود. همان ایرانی که از حوثی‌ها حمایت می‌کند که ناوهای نظامی و باربری آمریکایی را هدف قرار می‌دهند و همان ایرانی که رسانه‌ها ادعا کردند دنبال راهی برای ترور دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا و تعدادی از اعضای دولت نخست او است.

خب چرا ایران باید به دنبال امضای توافق جدیدی با ترامپ در دوره نخست ریاست‌جمهوری‌اش باشد که به صورت یکجانبه از توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ (برجام)، توافق هسته‌ای میان ایران و قدرت‌های بزرگ جهانی، خارج شد؟ شاید بتوان به دو عامل مهم اشاره کرد. نخست اینکه چنین توافقی باعث می‌شود ایران از یک حمله مستقیم نظامی از سوی اسرائیل و یا ایالات متحده آمریکا اجتناب کند.

اکتبر سال گذشته در حمله‌ای که اسرائیل به تاسیسات تولید پهپاد و سامانه‌های دفاع هوایی ایران انجام داد، روشن شد که ایران به اندازه کافی توان دفاعی در مقابل چنین حمله‌ای ندارد. در شرایطی که ایران تضعیف شده‌است و مشکلات اقتصادی به این کشور فشار وارد می‌کند، یک توافق جدید باعث کاهش تحریم‌ها می‌شود و می‌تواند فشار سیاسی داخلی را کاهش دهد. اما ترامپ چه منفعتی از چنین توافقی خواهد برد؟ رئیس‌جمهور آمریکا به وضوح خواهان دستیابی به یک توفیق فوق‌العاده دیپلماتیک است.

او در دوره نخست ریاست‌جمهوری‌اش برای رسیدن به چنین موفقیتی در رابطه با کره شمالی تلاش کرد و ناکام ماند. در دوره جدید هم او همچنان در جنگ‌های غزه و اوکراین دست خالی مانده‌است. شاید توافق هسته‌ای با ایران بهترین بخت او برای موفقیت باشد. علاوه بر این ترامپ علناً وعده داده‌است که در دوران ریاست‌جمهوری او تهران به سلاح اتمی دست پیدا نخواهد کرد. در این مورد وضعیت اضطراری است.

ایران روزبه‌روز به دستیابی به تجهیزات لازم برای ساختن یک یا چند بمب اتمی نزدیک‌تر می‌شود. لازم است تاکید شود که انگیزه‌های استراتژیک بسیار منطقی وجود دارد که ترامپ دنبال یک توافق هسته‌ای با ایران باشد. اگر هم گزینه دیپلماتیک و هم گزینه نظامی شکست بخورند و ایران به سلاح هسته‌ای دست پیدا کند، آنگاه یک مسابقه تسلیحات اتمی در سراسر خاورمیانه آغاز خواهد شد. ایران مسلح به سلاح هسته‌ای در عین حال می‌تواند با مصونیت بیشتری گروه‌های نیابتی خود در منطقه (حزب‌الله، حماس و حوثی‌ها) را به کار گیرد.

اما سوالات زیادی وجود دارد که قبل از امضای یک توافق با ایران باید به آنها پاسخ داد. نخست اینکه حق ایران برای نگهداری و تولید کدام مواد هسته‌ای مورد پذیرش قرار می‌گیرد؟ دقیق‌تر اینکه آیا به ایران اجازه داده‌می‌شود که اورانیوم غنی‌سازی کند و اورانیوم غنی‌شده نگهداری کند، اگر بله در چه سطحی و به چه میزانی؟ مسئله دوم در رابطه با بازرسی و نظارت است.

آمریکا چگونه اطمینان خواهد یافت که ایران تعهدات خود را عملی می‌کند؟ و ایرانی که تا حد زیادی درهای برنامه هسته‌ای خود را به روی خارجی‌ها بسته‌است، تا چه حدی رضایت می‌دهد که متخصصان خارجی میزان اجرای تعهداتش را ارزیابی کنند؟ سومین مسئله مربوط به گستره توافق است. آیا این توافق صرفاً محدود به برنامه هسته‌ای می‌ماند، یا مسائلی مانند قطعات مربوط به ساخت بمب، برنامه موشکی، فعالیت‌های مربوط به آزمایش‌ها و حمایت ایران از گروه‌های نیابتی را نیز در بر می‌گیرد؟ مسئله چهارم در مورد دوره زمانی توافق است.

آیا مانند برجام این توافق هم بندهای قابل انقضا و سررسید خواهد داشت یا اینکه بی‌پایان است؟ و نهایتاً اینکه این توافق چه شکل حقوقی خواهد داشت؟ ایران دنبال این تضمین است که ترامپ و همه جانشینانش از هر یک از دو حزب اصلی آمریکا به این توافق پایبند بمانند و ممکن است درخواست کند که این توافق در کنگره تصویب شود.

مصالحه‌های بالقوه‌ای وجود دارد که اجازه می‌دهد هر دو طرف به چیزهایی که نیاز دارند دست پیدا کنند. در چنین شرایطی به ایران اجازه داده‌می‌شود که مقدار محدودی اورانیوم غنی‌شده در سطح پایین که صرفاً برای استفاده در مقاصد صلح‌آمیز هسته‌ای مناسب است، در اختیار داشته‌باشد. در ازای این تعهد بخشی از تحریم‌های ایران مرتفع می‌شود و اگر ایران به توافق در مورد مسائل دیگر رضایت بدهد، مقدار بیشتری از تحریم‌ها مرتفع خواهد شد. این توافق می‌تواند بی‌پایان باشد، یا اینکه تا سال ۲۰۵۰ اعتبار داشته‌باشد یا اینکه بهتر تا سال ۲۰۷۵. کنگره و نهاد همتای ایرانی لازم باشد که این توافق را تصویب کنند.

چنین توافقی نه‌تنها مسیر ایران به سمت ساخت سلاح هسته‌ای را متوقف می‌کند، بلکه باعث عقب راندن آن می‌شود. همزمان این توافق به ایران اجازه می‌دهد که در حالی که از ثمره اقتصادی توافق بهره‌مند می‌شود، گزینه اتمی خود را نیز حفظ کند. چنین توافقی به احتمال زیاد مورد استقبال بخش بزرگی از جمعیت ایران قرار می‌گیرد که خواهان بهبود استاندارد زندگی و کاهش انزوای بین‌المللی هستند. مهم‌تر اینکه رهبران ایران خواهان حفاظت از نظام تحت فشاری هستند که در پی انقلاب سال ۱۹۷۹ تاسیس شد.

این خواسته رهبران ایران در گذشته هم باعث تحولات اساسی سیاسی در ایران شده‌است: سال ۱۹۸۸ آیت‌الله روح‌الله [امام] خمینی به پایان جنگ با عراق بدون رسیدن به پیروزی رضایت داد (تصمیمی که به نوشیدن جام زهر تشبیه شد) تا نظام جمهوری اسلامی را حفظ کند. همین انگیزه اکنون هم می‌تواند به کار گرفته‌شود. ترامپ هم می‌تواند ادعا کند که به توافقی جامع‌تر از توافقی که از آن خارج شد (یعنی برجام) دست یافته‌است که دوره زمانی بسیار طولانی‌تری هم دارد. تردیدی نیست که برخی از اسرائیلی‌ها و آمریکایی‌ها شکایت خواهند کرد که در این توافق امتیازهای زیادی به ایران داده‌شده‌است، اما پایگاه سیاسی ترامپ به اندازه‌ای قدرتمند است که بتواند از این مانع هم عبور کند.

روابط ایران و آمریکا در یک دوراهی تاریخی قرار گرفته‌است. ایالات متحده در دهه ۱۹۹۰، زمانی که در آستانه رسیدن به یک توافق هسته‌ای با کره شمالی بود، در مقابل دوراهی مشابهی قرار گرفته‌بود. اما در آن زمان واشنگتن به دلیل نگرانی از اینکه کره شمالی به کره جنوبی حمله کند و ده‌ها هزار نیروی آمریکایی که در این کشور مستقر شده‌اند در خطر قرار گیرند، خویشتن‌داری کرد.

اما حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ نشان داد که ایران تهدیدی مشابه کره شمالی آن زمان نیست. اما ترامپ علاقه‌ای ندارد که بخت و اقبال خود را در این زمینه بیازماید، چراکه نگران است ایران به همسایگانش آسیب برساند، باعث افزایش قیمت شود و در نتیجه تورم آمریکا را بالا ببرد و رشد اقتصادی را کُند کند. همین موازنه میان مخاطرات و منافع است که باعث شده‌است شرایط کنونی، وضعیت بسیار مناسبی برای یک توفیق دیپلماتیک باشد.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
پربازدیدترین
آخرین اخبار