| کد مطلب: ۳۴۶۶۲

سال چالش / نیم‌‏نگاهی به چشم‏‌انداز چالش‏‌های ایران در سال ۱۴۰۴ در عرصه سیاست‏‌خارجی

سال ۱۴۰۴، سال پرچالشی برای ایران خواهد بود. در عرصه سیاست‌خارجی، سال جدید سال تحمل فشار حداکثری، رویارویی با فشارهای سیاسی، نظامی و امنیتی آمریکا خواهد بود.

سال چالش / نیم‌‏نگاهی به چشم‏‌انداز چالش‏‌های ایران در سال 1404 در عرصه سیاست‏‌خارجی

سال 1404، سال پرچالشی برای ایران خواهد بود. در عرصه سیاست‌خارجی، سال جدید سال تحمل فشار حداکثری، رویارویی با فشارهای سیاسی، نظامی و امنیتی آمریکا خواهد بود. البته تحولات سال آینده، ادامه تحولات سال 1403 است. ایران در سال 1403، در عرصه سیاست‌خارجی، سال پرآشوب و پرفرازونشیبی را تجربه کرد. حمله حماس به اسرائیل در هفتم اکتبر سال 2023، موجب شد منطقه و به تبع آن ایران، وارد مارپیچی خطرناک از تنش شود. در این سیکل تنش، ایران برای نخستین بار، وارد رویارویی مستقیم با اسرائیل نیز شد و دو بار پاسخ موشکی گسترده‌ای را علیه اسرائیل ترتیب داد.

ورود ناخواسته ایران به این سیکل تنش که با حمله حماس به اسرائیل رقم خورد، خساراتی را نیز برای ایران به بار آورد. ترور برخی فرماندهان سپاه پاسداران در حملات ترور اسرائیل به لبنان و سوریه، جنگ اسرائیل با حزب‌الله لبنان که مهمترین بازوی منطقه‌ای ایران است و در نهایت سقوط دولت بشار اسد در دمشق، خساراتی برای ایران در پی داشت. علاوه بر این، دو حمله اسرائیل به خاک ایران نیز خساراتی فنی برای ایران به همراه داشت. 

مجموعه این عوامل موجب شد تا ایران در وضعیت مدیریت بحران قرار بگیرد. از سوی دیگر با نزدیک شدن به زمان انقضای برجام در پاییز سال آینده، یکی از مهمترین و قدیمی‌ترین چالش‌های عرصه سیاست خارجی ایران، بار دیگر سر برآورده است. برجام به عنوان توافقی میان ایران و گروه 1+5 در وضعیت نامناسبی به سر می‌برد. بسیاری از تحلیلگران برجام را در وضعیت کُما توصیف کرده‌اند. کشورهای اروپایی در طول سه سال گذشته فشار زیادی در عرصه هسته‌ای به ایران وارد کرده‌اند. تهدیدهای مکرر کشورهای اروپایی مبنی بر احتمال فعال شدن مکانیزم ماشه، در صورت شکست در توافق با ایران، نمونه بارز این فشارها است.

کشورهای اروپایی اعلام کرده‌اند که برجام در پائیز سال آینده منقضی خواهد شد؛ بنابراین در صورتی‌که ایران توافقی را بر سر برنامه‌ هسته‌ای‌اش صورت ندهد، اجازه نخواهند داد تحریم‌های شورای امنیت علیه ایران برداشته شود و با فعال کردن مکانیزم ماشه براساس بندهای 36 و 37 برجام، تا قبل از انقضای برجام، تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد ذیل فصل هفت را بار دیگر بازخواهند گرداند.  پرونده‌های مهم سیاست خارجی ایران در سال 1404 عبارتند از:

مذاکرات احیای برجام

1 پس از خروج یک‌جانبه دونالد ترامپ از برجام در دولت اول خود، در دو نوبت، تلاش‌هایی برای احیای برجام انجام شد. نخستین تلاش، در اواخر دولت دوم حسن روحانی انجام شد.

به گفته حسن روحانی، در ماه‌های پایانی دولتش، احیای برجام تنها به یک امضا نیاز داشت. حسن روحانی گفته بود:«اگر اجازه صادر شود، آقای عراقچی همین فردا می‌تواند مذاکرات را به نتیجه برساند.» اما ظاهراً تصمیم حاکمیت بر این بود که سرنوشت احیای برجام به دولت بعدی سپرده شود. سیدابراهیم رئیسی، که در سال 1400 در انتخابات به پیروزی رسید، در مخالفت با احیای برجام سخنی به میان نیاورد اما در عمل، ورود دولت او به مذاکرات با تاخیرهای بسیاری همراه شد.

در نهایت در تابستان سال 1401، مذاکرات میان ایران و گروه 1+5 به آستانه نهایی شدن رسید اما باز هم موانعی در بین راه ایجاد شد. اروپایی‌ها ایران را مقصر دانسته و اعلام کردند که ایران آنطور که باید جدی عمل نکرده و از اتخاذ تصمیم نهایی ناتوان است. در داخل نیز برخی چهره‌های سیاسی نزدیک به دولت رئیسی، معتقدند بودند که با توجه به آغاز جنگ روسیه با اوکراین، ایران نباید در امضای توافق عجله کند چون به زودی «زمستان سخت» از راه خواهد رسید و با توجه به قطع جریان انرژی از روسیه به اروپا، اروپایی‌ها به منابع انرژی ایران نیاز خواهند داشت، بنابراین حاضر خواهند بود امتیازات بیشتری ارائه کنند.

اما آنچه در عمل اتفاق افتاد این بود که اروپایی‌ها به هر ترتیبی که بود بحران انرژی را مدیریت کرده و زمستان را از سر گذراندند. اما این ایران بود که با اعتراضات عمومی به واسطه مرگ مهسا امینی مواجه شد. از اینجا به بعد بود که اروپایی‌ها فرصت را برای اعمال فشار بر ایران مناسب دیدند و ایران را در یک خفگی دیپلماتیک قرار دادند. این وضعیت در نیمه اول سال 1402 ادامه داشت.

از نیمه دوم این سال و پس از حمله حماس به اسرائیل، تحولات عرصه سیاست‌خارجی ایران به طور کلی تحت تاثیر تحولات مربوط به جنگ غزه قرار گرفت و پنجره دیپلماتیک برای مذاکره بر سر برنامه هسته‌ای ایران بسته شد. پس از سقوط بالگرد سیدابراهیم رئیسی، مسعود پزشکیان در انتخابات اضطراری ریاست‌جمهوری در ایران پیروز شد و مذاکره با غرب برای رفع تحریم‌ها را جزو برنامه‌های اصلی دولتش عنوان کرد.

اما در عمل، فرصت‌ها به سرعت از دست رفت و در آمریکا نیز دونالد ترامپ با شعار معروفِ «فشار حداکثری» به قدرت بازگشت. امضای یادداشت فشار حداکثری از سوی دونالد ترامپ در ماه نخست ورودش به کاخ سفید، گره مذاکرات هسته‌ای را محکم‌تر کرد. این فشار از سوی ایران به عنوان تسلیم‌نامه تعبیر شد و مقامات عالی ایران اعلام کردند که در چنین شرایطی وارد مذاکره نخواهند شد. 

زمان محدود است. تنها 4 تا 5 ماه فرصت باقی مانده است تا طرفین بر سر مسئله هسته‌ای ایران و رفع تحریم‌ها به توافق دست یابند. به نظر می‌رسد درصورتی‌که که ترامپ از مواضع اولیه خود عقب‌نشینی نکند، احتمال از سر گرفته شدن مذاکرات بسیار کم باشد. اگر این روند طی شود، باید منتظر حرکت کشورهای اروپایی به سمت فعال کردن مکانیزم ماشه و بازگشت تحریم‌های حداکثری بود.

چنانچه ایران در واکنش به این اقدام اروپا تصمیم به خروج از ان‌پی‌تی بگیرد، مناقشه هسته‌ای ایران ممکن است وارد فاز برخوردهای نظامی و امنیتی شود. به‌طور کلی اینطور به نظر می‌رسد که دستیابی به توافقی میان ایران و آمریکا حداقل تا زمستان آینده، بسیار دشوار باشد. اختلافات داخلی سیاسی در هر دو کشور، مانع از عزم قاطع هر دو طرف برای طرح‌ریزی چارچوبی معنادار از توافق خواهد بود. مگر اینکه دولت آمریکا از موضع اولیه خود کوتاه آمده و حاضر شود تنها در خصوص مسئله هسته‌ای با ایران مذاکره کند و باقی مسائل، نظیر فعالیت‌های منطقه‌ای ایران و برخورداری ایران از تسلیحات موشکی و پهپادی را از روی میز مذاکره بردارد. 

سرریز ناامنی‌ها از سوریه

2 به جرأت می‌توان گفت که سقوط دولت بشار اسد در سوریه، یکی از سخت‌ترین خسارت‌های امنیتی و ژئوپلیتیکی برای ایران در دو دهه گذشته بوده است. سقوط اسد، توازن قوا در منطقه را به ضرر ایران تغییر داد؛ سدی که ایران در دو دهه گذشته در مقابل گسترش نفوذ منطقه‌ای ترکیه در سوریه و عراق کشیده بود دچار آسیب شد، پیوند ارگانیک میان ایران و حزب‌الله لبنان را قطع کرد، عمق استراتژیک ایران را کاهش داد و اسرائیل را برای انجام اقدامات امنیتی و نظامی علیه ایران جسورتر کرد و در نهایت موجب ایجاد ترس در دولت شیعه عراق شد و این ترس ممکن است دولت عراق را به سمت تغییر سیاست‌هایش در خلاف جهت منافع ایران هدایت کند. ظهور دولت جدید در سوریه به رهبری جولانی و گروه تحریرالشام، موجب شده تا ترکیه بعد از 14 سال کنترل سوریه را در دست بگیرد.

رفتارها و رویکردهای سیاسی دولت جولانی به وضوح نشان می‌دهد که همه چیز از آنکارا دیکته می‌شود. فشار اعمال‌شده از سوی دولت ترکیه بر پ.ک.ک و وادار کردن عبدالله اوجالان به صدور پیام انحلال و خلع سلاح این گروه مسلح، موجب شد تا ترکیه بتواند به کردهای سوریه نیز فشار وارد کند تا وارد توافق صلح و ادغام با دولت جولانی شوند. تا اینجای کار ترکیه توانسته دو مرحله مهم و اولیه از رفع تهدید امنیتی را از سوی کردها مرتفع کرده و در مسیر پایان دادن به مهمترین نگرانی امنیتی خود در دهه‌های گذشته قرار بگیرد.

همه این رخدادها در حالی صورت می‌گیرد که ایران هنوز اجازه نیافته سفارتش را در سوریه بازگشایی کند. در صورتی که ترکیه بتواند در مسیری که در پیش گرفته است به موفقیت‌های سریالی دست یابد - بدیهی است که موضوع فعالیت‌های ضدایرانی ترکیه در قفقاز در همکاری نزدیکی با دولت الهام علی‌اف در باکو بستگی دارد - می‌تواند ایران را در مرزهای شمال غربی نیز با مشکلاتی مواجه کند و ایران ممکن است با اقدام دولت باکو برای احداث کریدور زنگزور در استان سیونیک ارمنستان و قطع مرز زمینی ارمنستان با ایران مواجه شود.

سقوط دولت بشار اسد بر رویکردهای حکمرانی دولت عراق نیز تاثیر گذاشته است. این تغییر رویکرد با روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا تقویت نیز شده است. در حال حاضر نشانه‌هایی را از تغییر حکمرانی دولت مرکزی عراق در رابطه با ایران شاهد هستیم. حرکت دولت عراق به سمت استقلال از منابع گاز و برق ایران و حرکت به سمت تامین نیازهایش از عمان و قطر، تحت فشارهای دولت آمریکا گواهی بر این مدعاست. 

نظم منطقه‌ای جدید ذیل توافقات آبراهام

3 جنگ در غزه و لبنان در وضعیت آتش‌بس به سر می‌برد. حالا بسیاری از بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای درباره دوران پس از جنگ موضع‌گیری می‌کنند. پایان این دو جنگ، با ورود ترامپ به کاخ سفید همراه شده است. هرچند که ترامپ قبل از ورود به کاخ سفید نیز در خصوص پایان دادن به این دو جنگ، نقش‌آفرینی کرده بود، اما به نظر می‌‌رسد که دولت ترامپ به دنبال ایجاد نظمی جدید در خاورمیانه بر مبنای توافقات آبراهام است. تاکنون برخی کشورهای عربی نظیر امارات و بحرین، به توافقات آبراهام پیوسته‌اند و روابط خود را با اسرائیل عادی‌ کرده‌اند.

اما به نظر می‌رسد که شاه‌مهره این توافقات، عربستان سعودی است. تا زمانی که عربستان سعودی به طور رسمی روابط خود را با اسرائیل عادی‌ نکند، هدف نهایی از توافقات آبراهام محقق نخواهد شد.  ترامپ برای رسیدن به این هدف، راهبردی چندوجهی را به کار گرفته است. از یک سو با اعلام قصدش برای آواره کردن مردم غزه به بهانه بازسازی این باریکه توپ غزه و فلسطین را به زمین کشورهای عربی انداخته است. قصد ترامپ از این اقدام، وادار کردن کشورهای عربی به نقش‌آفرینی در داینامیک پس از جنگ در غزه است. این اقدام تا حدودی نتیجه داده است و کشورهای عربی طرحی اولیه را برای بازسازی غزه ارائه کرده‌اند.

این طرح البته در گام نخست با مخالفت دولت آمریکا مواجه شده است چراکه دولت آمریکا خواسته‌های بیشتری دارد. مهمترین خواسته آمریکا عادی‌سازی روابط عربستان با اسرائیل است. یکی از دلایل برگزاری نشست صلح اوکراین بین روسیه و آمریکا در عربستان سعودی، تشویق عربستان به حرکت به سمت عادی‌سازی روابط با اسرائیل بوده است. ترامپ با این اقدام عربستان را وارد داینامیک مذاکرات برای تعیین نظم‌های منطقه‌ای و جهانی کرده است. در چنین شرایطی ایران با وضعیت و روندی مواجه است که در مقابل چشمش در حال شکل‌گیری است.

واضح است که موضع ایران در این خصوص منفی است و ادامه و تکامل این روند را به ضرر منافع منطقه‌ای خود می‌بیند. اما سوال این است که ایران برای ناکام گذاشتن این روند و ایجاد اخلال در آن چه گزینه‌هایی در اختیار دارد؟ استراتژی ایران مبنی بر داشتن روابط خوب با همسایگان مانع از این می‌شود که ایران به صورت علنی علیه این روند اقدامی صورت دهد.

از سوی دیگر وضعیت نامناسب اقتصادی، سیاسی و امنیتی که ایران در آن قرار گرفته است موجب می‌شود که قدرت ریسک‌پذیری‌اش نیز کاهش یابد. بنابراین به نظر می‌رسد که تنها راهی که پیش پای ایران قرار دارد این است که در گام نخست در سیاست‌های منطقه‌ای خود یک بازبینی کلی صورت داده، نقص‌ها و کاستی‌ها را براساس واقعیت‌های موجود رفع کند. 

کوتاه‌سخن اینکه جهان در حال تحول است. فهم واقعگرایانه از این تحول است که موجب می‌شود سیاست‌گذار بتواند برنامه‌هایی دقیق برای تحقق اهداف واقع‌گرایانه در آینده تهیه کند. اما فهم آرزومندانه و تخیلی از شرایط فعلی منطقه و دنیا ممکن است به اتخاذ سیاست‌هایی منجر شود که نه‌تنها ثبات را به دنبال نداشته باشد، بلکه ایران را در مارپیچ بی‌ثباتی و تنش، بیش از گذشته درگیر کند.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
آخرین اخبار