مذاکره برای انرژی هستهای / فعالیتهای هستهای ایران پس از انقلاب تا بیانیه تهران و توافقنامه پاریس
پیشنهاد ایران برای باز کردن برنامه غنیسازی اورانیوم خود به روی مشارکت خصوصی و عمومی خارجی، منعکسکننده پیشنهادهای کمیته متخصص آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود که برای بررسی روشهای کاهش خطر کمک به فعالیتهای چرخه سوخت حساس به قابلیتهای تسلیحات هستهای ملی تشکیل شده بود و برخی از کارشناسان غیردولتی آمریکایی نیز این رویکرد را تایید کرده بودند.
فعالیتهای هستهای ایران که در دوران پهلوی پایهگذاری شده بود با وقوع انقلاب دستکم تا بیش از یک دهه نیمهکاره رها شد. شروع دوران سازندگی پس از جنگ و تلاش برای رشد صنعتی نیاز به انرژیهای جدید را برای تهران یادآور شد اما مانند گذشته کشورهای غربی برای دراختیار نهادن تکنولوژی هستهای مشتاق نبودند و ایران ناگزیر مجبور شد بخشی از فعالیت هستهای خود را مخفیانه پی بگیرد اما در عین حال به تلاشهای خود برای بهرهگیری از دانش جهانی ادامه داد.
در این دوره بیشتر همکاریهای هستهای بینالمللی با ایران قطع شد و در طول جنگ ایران و عراق، دو راکتور بوشهر نیز در اثر حملات هوایی متعدد عراق آسیب دیدند و کار بر روی برنامه هستهای متوقف شد. ایران این انفجارها را به آژانس بینالمللی انرژی اتمی اطلاع داد و از انفعال بینالمللی و استفاده از موشکهای ساخت فرانسه در این حمله شکایت کرد.
اتحادیه کرافتورک آلمان کار پروژه بوشهر را در بهمن 1357 متوقف کرد و یک راکتور 50 درصد و راکتور دیگر 85 درصد تکمیل کرد و در تیر 1358 بهطور کامل از پروژه خارج شد. ایالات متحده نیز عرضه سوخت بسیار غنیشده را برای مرکز تحقیقات هستهای تهران قطع کرد که منجر به تعطیلی چندساله این مرکز شد. شرکت فرانسوی یورودیف نیز که بخشی از سهامش متعلق به ایران بود برخلاف قرارداد و حق مالکیت ایران عرضه اورانیوم غنیشده را متوقف کرد. در سال 1364، ایران شروع به فشار بر فرانسه کرد تا بدهی خود را از سرمایهگذاری یورودیف پس بگیرد و اورانیوم غنیشده را تحویل دهد.
در 6 مه 1988، ژاک شیراک، نخستوزیر فرانسه، قراردادی با ایران امضا کرد: فرانسه موافقت کرد که ایران را به عنوان سهامدار یورودیف بپذیرد و اورانیوم غنیشده را «بدون محدودیت» تحویل دهد اما باز هم تحت فشار آمریکا از آن امتناع کرد. در سال 1991، فرانسه بیش از 1/6 میلیارد دلار از سرمایهگذاری ایران را بازپرداخت کرد؛ درحالیکه ایران سهامدار یورودیف باقی ماند به شرطی که از درخواست اورانیوم تولیدی خودداری کند. ایران بعدها در مذاکرات هستهای با کشورهای غربی استدلال کرد که این تجربیات نشان میدهد تأسیسات و منابع سوخت خارجی منبع غیرقابل اعتمادی برای تأمین سوخت هستهای هستند.
همکاری با روسیه و سایر کشورها
ایران تا دو سال پایانی عمر اتحاد جماهیر شوروی روابط خوبی با این کشور نداشت و تنها پس از نامه امام خمینی به گورباچف بود که روابط رو به گرمی گذاشت و پس از مرگ امام خمینی با سفر هاشمیرفسنجانی در خرداد 1368 به روابط راهبردی تبدیل شد که منجر به فروش تسلیحات نظامی گسترده به ایران شد. این روابط با فروپاشی شوروی نیز میان ایران و روسیه ادامه پیدا کرد.
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی از اوایل دهه 1990، روسیه یک سازمان تحقیقاتی مشترک با ایران به نام تخت جمشید تشکیل داد که کارشناسان هستهای روسی و همچنین اطلاعات فنی را در اختیار ایران قرار میداد. پنج موسسه روسی، از جمله روسکوسموس، به تهران در بهبود موشکهایش کمک کردند. رئیسجمهور بوریس یلتسین سیاست دوجانبهای داشت که فناوری هستهای تجاری را به ایران ارائه میکرد و در مورد این مسائل با واشنگتن بحث میکرد. در سال 1374، ایران قراردادی را با روساتم برای از سرگیری کار روی نیروگاه نیمهکامل بوشهر امضا کرد و در بوشهر یک راکتور آب تحت فشار 915 مگاواتی نصب کرد.
راکتور اول بوشهر که از شهریور 1390 به بهرهبرداری رسید، ورود ایران به باشگاه کشورهای دارنده انرژی هستهای را رقم زد. این برای روساتم هم یک نقطهعطف مهم بود تا به بزرگترین بازیگر در بازار انرژی هستهای جهان تبدیل شود. ایران همچنین ساخت نیروگاه هستهای جدید 300 مگاواتی دارخوین را آغاز کرد و برنامههایی را برای نیروگاههای هستهای متوسط و معادن اورانیوم در آینده برنامهریزی کرد.
ایران در عین حال برای استفاده از دانش و امکانات سایر کشورها تلاش کرد. در سالهای 1367 و 1368، کمیسیون ملی انرژی اتمی آرژانتین توافقنامهای را با ایران امضا کرد تا به تبدیل رآکتور از گاز به اورانیوم 19/75 درصدی با غنای پایین و تامین سوخت دوم به ایران کمک کند. براساس گزارش سال 1385 آرژانتین، ایالات متحده در اواخر دهه 1980 و اوایل دهه 1990 این کشور را برای پایان دادن به همکاری هستهای خود با ایران تحت فشار قرار داد و این کشور فروش تجهیزات هستهای غیرنظامی به ایران به ارزش 18 میلیون دلار را لغو کرد. از اوایل سال 1992 تا 1994 مذاکرات بین آرژانتین و ایران با هدف برقراری مجدد توافق هستهای انجام شد و بخشی از اورانیوم غنیشده در سال 1372 به ایران تحویل داده شد.
ایران بعداً همکاری دوجانبهای را در مورد مسائل مربوط به چرخه سوخت با چین ایجاد کرد، اما چین نیز تجارت هستهای با ایران را به دلیل فشار آمریکا کنار گذاشت. ایالات متحده، چین را متقاعد کرد که از قرارداد ساخت کارخانه تبدیل اورانیوم خارج شود. با این حال، چینیها نقشههایی را برای این تأسیسات در اختیار ایرانیها قرار دادند و ایرانیها از آژانس خواستند که به کار بر روی این برنامه ادامه دهند. محمدالبرادعی، مدیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی حتی از محل ساخت و ساز بازدید کرد.
رابطه ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی
در میانه جنگ، ایران به این نتیجه رسید که توسعه هستهای کشور باید ادامه یابد. گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی حاکی از آن بود که سایتی در مرکز فناوری هستهای اصفهان به عنوان مرکز انتقال و توسعه فناوری هستهای عمل میکند و همچنین به شکلگیری متخصصان محلی و نیروی انسانی مورد نیاز برای حفظ یک برنامه هستهای در زمینه فناوری راکتورهای انرژی هستهای و فناوری چرخه سوخت کمک میکند. براساس گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی این سازمان در سال 1362 به ایران در جنبههای شیمیایی ساخت سوخت و جنبههای طراحی نیروگاههای آزمایشی برای تبدیل اورانیوم، خوردگی مواد هستهای، ساخت سوخت و توسعه نیروگاه آزمایشی کمک کرده است.
با این حال، دولت ایالات متحده در این برهه نیز «مستقیماً مداخله کرد» تا از کمک آژانس بینالمللی انرژی اتمی در این فرآیند جلوگیری کند. در سال 1992، ایران از بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی دعوت کرد تا از تمام سایتها و تأسیساتی که درخواست کردند بازدید کنند. مدیرکل آژانس گزارش داد که تمام فعالیتهای مشاهدهشده با استفاده صلحآمیز از انرژی اتمی مطابقت دارد. بازدیدهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی شامل تأسیسات اعلامنشده و پروژه استخراج اورانیوم نوپای ایران در ساغندِ یزد بود.
فعالیتهای مخفیانه ایران در زمینه غنیسازی اورانیوم به یک باره در سال 1380 توسط سازمان منافقین افشا شد. بر همین اساس نیز تحقیقات آژانس بینالمللی انرژی اتمی آغاز شد و در نتیجه برخی از بازرسیها، آلودگیهایی مشاهده شد که ایران اعلام کرد این آلودگیها نتیجه واردات سانتریفیوژ از پاکستان و کره شمالی است. در سال 1381، سازمان منافقین وجود یک تأسیسات غنیسازی اورانیوم نامعلوم در نطنز را افشا کرد. آژانس فوراً به دنبال دسترسی به این تأسیسات و اطلاعات و همکاری بیشتر از ایران در مورد برنامه هستهای خود بود.
پس از اینکه دولت ایران رسماً وجود تأسیسات را تصدیق کرد، آژانس انرژی اتمی آنها را بازرسی کرد و دریافت که ایران برنامه هستهای پیشرفتهتری نسبت به آنچه قبلاً توسط آمریکا پیشبینی شده بود، داشته است. آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای اولین بار گزارش داد که ایران فعالیتهای حساس غنیسازی و بازفرآوری را که میتواند برای تولید اورانیوم برای سوخت رآکتور یا در سطوح غنیسازی بالاتر برای تسلیحات استفاده شود اعلام نکرده است.
طبق ترتیبات اجرای توافقنامه پادمانی ایران با آژانس، ایران ملزم نبود تا شش ماه قبل از ورود مواد هستهای به آن تأسیسات، اجازه بازرسی از تأسیسات هستهای جدید را بدهد. در آن زمان، ایران حتی ملزم به اطلاع آژانس از وجود این تاسیسات نبود. این بند «ششماهه» تا سال 1992 برای اجرای همه موافقتنامههای پادمان آژانس بینالمللی انرژی اتمی استاندارد بود، اما با مصوبه جدید شورای حکام آژانس تصمیم گرفت که کلیه اقدامات حتی در مرحله برنامهریزی و قبل از شروع ساخت، گزارش شود. ایران آخرین کشوری بود که پس از آغاز تحقیقات آژانس، این تصمیم را پذیرفت. ایران اعلام کرد که پس از فشارهای آمریکا که باعث شکست چندین قرارداد هستهایاش با دولتهای خارجی شد، مجبور شد به پنهانکاری متوسل شود.
پس از ادعاهای علنی درباره فعالیتهای هستهای اعلامنشده قبلی ایران، آژانس بینالمللی انرژی اتمی تحقیقاتی را آغاز کرد که به این نتیجه رسید که ایران بهطور سیستماتیک به تعهدات خود تحت توافق پادمانهای NPT خود برای گزارش دادن این فعالیتها به آژانس عمل نکرده است، هرچند که هیچ مدرکی دال بر ارتباط این فعالیتها در جهت غیرصلحآمیز گزارش نکرد.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی در 19 آبان 1382 گزارش داد که «واضح است که ایران در چندین مورد در طی یک دوره زمانی طولانی در اجرای تعهدات خود تحت توافقنامه پادمان در رابطه با گزارشدهی مواد هستهای و پردازش آن و همچنین اعلام تأسیساتی که چنین موادی در آنجا پردازش و ذخیره شده است، شکست خورده است.»
ایران موظف بود آژانس بینالمللی انرژی اتمی را از واردات اورانیوم خود از چین و استفاده بعدی از آن در فعالیتهای تبدیل و غنیسازی اورانیوم مطلع کند. همچنین موظف بود آزمایشات مربوط به جداسازی پلوتونیوم را گزارش کند با این حال ایران به تلاشهای آمریکا برای کارشکنی در برنامه هستهای صلحآمیز خود از جمله فشار بر آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای توقف کمکهای فنی به برنامه تبدیل اورانیوم ایران در سال 1983 استناد کرد و نشان داد که از این مواد برای تحقیقات صلحآمیز هستهای استفاده شده است. در گزارش آبان 1382 آژانس بینالمللی انرژی اتمی، این آژانس اذغان کرد که «هیچ مدرکی» پیدا نکرده است که فعالیتهای اعلامنشده مربوط به برنامه تسلیحات هستهای باشد، اما همچنین نتوانست نتیجه بگیرد که برنامه هستهای ایران منحصراً صلحآمیز است.
مذاکرات هستهای با تروئیکای اروپایی
افشای فعالیتهای مخفی هستهای ایران همزمان با حمله آمریکا به افغانستان و عراق در دولت محافظهکار جورج بوش نگرانیها در مورد اهداف آمریکا از این اقدامات و احتمال جنگی دیگر در غرب آسیا و حمله احتمالی به ایران را برانگیخت. اتحادیه اروپا که بهویژه از اقدامات یکجانبه آمریکا در عرصه جهانی ناخوشایند بود دست به ابتکاری زد و فرانسه، آلمان و بریتانیا (3 عضو اتحادیه اروپا) ابتکار دیپلماتیکی را با دولت اصلاحطلب سیدمحمد خاتمی برای حل و فصل مسائل مربوط به برنامه هستهای این کشور انجام دادند. حسن روحانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی از سوی ایران این مذاکرات را رهبری کرد.
در 29 مهر 1382، در تهران، دولت ایران و وزرای خارجه اتحادیه اروپا بیانیهای به نام اعلامیه تهران را صادر کردند که در آن ایران موافقت کرد با آژانس بینالمللی انرژی اتمی همکاری کند، پروتکل الحاقی را به صورت داوطلبانه امضا و اجرا کند و در راستای اقدامات اعتمادساز فعالیتهای غنیسازی و بازفرآوری آن را در طول مذاکرات تعلیق کند. اتحادیه اروپا در ازای آن صراحتاً موافقت کرد که حقوق هستهای ایران را به رسمیت بشناسد و درباره راههایی که ایران میتواند «تضمینهای رضایتبخشی» را در رابطه با برنامه انرژی هستهای خود ارائه دهد و پس از آن ایران دسترسی آسانتری به فناوری مدرن پیدا کند، بحث کند.
ایران یک پروتکل الحاقی را در 27 آذر 1382 امضا کرد و موافقت کرد که به گونهای عمل کند که گویی پروتکل در حال اجرا است، گزارشهای لازم را به آژانس بینالمللی انرژی اتمی ارائه کند و اجازه دسترسی لازم به بازرسان آژانس را تا زمان تصویب پروتکل الحاقی توسط ایران بدهد. در این توافق آمده بود:
«۱ـ بر مبنای دعوت دولت جمهوری اسلامی ایران وزیران امور خارجه انگلیس، فرانسه و آلمان در تاریخ ۲۱ اکتبر ۲۰۰۳ به ایران سفر نمودند. مقامهای ایرانی و وزرا بعد از مشورتهای زیاد، درباره اقداماتی برای حل و فصل همه مسائل باقیمانده آژانس بینالمللی انرژی اتمی در خصوص برنامه هستهای ایران و ارتقای اعتماد برای همکاریهای صلحآمیز در زمینه هستهای ایران توافق نمودند.
۲ـ مقامهای ایران مجدداً تأیید نمودند که سلاح هستهای در دکترین دفاعی ایران جایی ندارد و برنامه و فعالیتهای هستهای ایران صرفاً در زمینه صلحآمیز بودهاست. آنها تعهد ایران به رژیم عدم اشاعه هستهای را تکرار نموده و وزرا را مطلع ساختند که:
الف) دولت ایران تصمیم گرفتهاست که با آژانس بینالمللی انرژی اتمی همکاری کامل نماید تا به الزامات و پرسشهای باقیمانده آژانس، به صورت شفاف بپردازد و آنها را حل و فصل نموده و هرگونه قصور احتمالی را در چارچوب آژانس روشن نموده و اصلاح کند.
ب) برای ارتقای اعتماد و با نظر به رفع همه موانع برای همکاری در عرصه هستهای:
اول) دولت ایران با دریافت توضیحات ضروری تصمیم گرفتهاست که پروتکل الحاقی را امضاء و فرایند تصویب را آغاز کند. دولت ایران تا پیش از تصویب پروتکل، به عنوان تأییدی بر حسننیت خود، به همکاری با آژانس مطابق با این پروتکل ادامه خواهد داد.
دوم) دولت ایران درحالیکه درچارچوب نظام عدم گسترش حق دارد انرژی هستهای را برای اهداف صلحآمیز توسعه دهد، داوطلبانه تصمیم گرفتهاست که همه فعالیتهای غنیسازی اورانیوم و بازفرآوری را به صورتی که آژانس تعریف مینماید، تعلیق نماید.
3)وزیران خارجه انگلستان، فرانسه و آلمان از تصمیمات دولت ایران استقبال کردند و موارد زیر را به آگاهی مقامات ایران رساندند:
الف) دولتهای متبوع آنها حق ایران را برای استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای برابر با پیمان عدم گسترش سلاح هستهای «انپیتی» شناسایی میکنند.
ب) بنابرنظر آنها پروتکل الحاقی به هیچوجه قصد مخدوش کردن حاکمیت، وقارملی یا امنیت ملی کشورهای عضو را ندارد.
پ) بنابرنظر آنها اجرای کامل تصمیمات ایران که توسط مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تأیید برسد، باید موجب شود که شورای حکام وضعیت کنونی را حل و فصل نماید.
ت) سه دولت معتقدند که این امر موجب خواهد شد که راه برای گفتوگو بر مبنای همکاریهای درازمدت باز شود و از این طریق به کلیه طرفهای مورد نظر درباره برنامه تولید انرژی هستهای ایران اطمینان رضایتبخشی داده خواهد شد. به محض اینکه نگرانیهای بینالمللی، ازجمله نگرانیهای سه کشور کاملاً برطرف شود، ایران میتواند انتظار داشته باشد که بهطور آسانتری به فناوری مدرن و اقلام دیگری در حوزههای مختلف دست یابد.
ث) آنها با ایران برای ارتقای امنیت و ثبات در منطقه از جمله ایجاد منطقه عاری از سلاح کشتارجمعی در خاورمیانه مطابق با اهداف سازمان ملل متحد، همکاری خواهند نمود.»
توافقنامه پاریس
براساس بیانیه سعدآباد طرفهای مذاکرهکننده شامل ایران و سه کشور فرانسه، انگلیس و آلمان در ۲۴ آبان ۱۳۸۳ توافقنامه پاریس را امضا کردند. به موجب آن ایران بهعنوان اقدامی داوطلبانه در جهت اعتمادسازی -و نه به عنوان یک تعهد قانونی - پذیرفت که کلیه فعالیتهای مربوط به غنیسازی و بازفرآوری مانند ساخت، تولید، نصب، آزمایش، سرهمبندی و راهاندازی سانتریفیوژهای گازی، و فعالیتهای مربوط به جداسازی پلوتونیم را متوقف کند و در عوض اتحادیه اروپا سعی در پذیرش ایران در سازمان تجارت جهانی نماید. نماینده مذاکرهکننده ایران سیروس ناصری به همراه سفیران وقت ایران در پاریس، لندن و برلین بودند.
توافق پاریس با ورود به مباحث امنیتی و سیاست جهانی نشان داد که مذاکرات در مورد فعالیتهای هستهای ایران بحثی فراتر از این فعالیتهاست و به ماهیت رابطه جمهوری اسلامی ایران و نظام جهانی مرتبط است. ایران با دریافت تضمینهای امنیتی نشان داد که به دنبال پذیرش در نظام جهانی است.
در موافقتنامه پاریس، ایران تأکید کرد که طبق ماده ۲ NPT، بهدنبال اکتساب سلاحهای هستهای نبوده و نخواهد بود و به همکاری کامل و شفاف با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و ادامه اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی تا تصویب آن متعهد است. ادامه تعلیق براساس داوطلبانه و بهمنظور اعتمادسازی بیشتر و گسترش آن تا شامل تمامی فعالیتهای مرتبط با غنیسازی و بازفرآوری و بهویژه ساخت و واردات سانتریفیوژهای گازی و قطعات آنها، مونتاژ، نصب، آزمایش یا اداره سانتریفیوژهای گازی، کار در مورد جداسازی پلوتونیوم یا ساخت یا اداره هر تأسیسات جداسازی پلوتونیوم، و تمامی آزمایشها یا تولید در هر نوع تأسیسات تبدیل اورانیوم جزء تعهدات ایران بود. براساس توافق پاریس آژانس، در جریان این تعلیق قرار گرفت و از آژانس برای راستیآزمایی و نظارت بر تعلیق دعوت شد و ایران متعهد شد تعلیق را مادامی که مذاکرات در مورد یک موافقتنامه ترتیبات درازمدت که مورد قبول طرفین باشد پیگیری میشود، حفظ کند.
سه کشور اروپایی نیز متعهد شدند حقوق ایران تحت NPT که مطابق با تعهداتش تحت معاهده و بدون تبعیض اعمال میشود را به رسمیت بشناسند و از گزارش مدیرکل به شورای حکام و در چارچوب اجرای موافقتنامه پادمان ایران و پروتکل الحاقی و دعوت ایران برای پیوستن به گروه کارشناسی رهیافتهای چندجانبه چرخه سوخت هستهای حمایت کنند. مهمترین تعهد تروئیکای اروپایی حمایت فعال از شروع مذاکرات الحاق ایران به سازمان تجارت جهانی بود که البته چندان محقق نشد.
طبق مفاد توافقنامه پاریس، مذاکرهکننده ارشد هستهای ایران تعلیق داوطلبانه و موقت برنامه غنیسازی اورانیوم خود را و اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را اعلام کرد. در آن زمان گفته شد که این اقدام یک اقدام اعتمادساز داوطلبانه است، تا برای مدت معقولی (شش ماه به عنوان مرجع ذکر شده است) ادامه یابد زیرا مذاکرات با اتحادیه اروپا ادامه داشت. ایران در عین حال به دنبال اصلاح شرایط توافق خود با اتحادیه اروپا بود تا تعداد انگشتشماری از تجهیزات را از این قرارداد برای کارهای تحقیقاتی مستثنی کند. این درخواست چهار روز بعد کنار گذاشته شد.
به گفته سیدحسین موسویان، یکی از نمایندگان ایران در مذاکرات توافق پاریس، ایرانیها به همتایان اروپایی خود به صراحت گفتند که ایران پایان دائمی غنیسازی اورانیوم را در نظر نخواهد گرفت. قبل از امضای متن پاریس، حسن روحانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی تاکید کرد که آنها نباید متعهد شوند که دیگر نه صحبت کنند و نه حتی به توقف فکر کنند. سفرا پیام خود را قبل از امضای متن توافقشده پاریس به وزرای خارجه خود رساندند. ایرانیها به همتایان اروپایی خود به صراحت گفتند که اگر آنها به دنبال پایان کامل فعالیتهای چرخه سوخت هستهای ایران باشند، هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.
اروپاییها پاسخ دادند که آنها به دنبال چنین پایانی نیستند، فقط به دنبال تضمین عدم انحراف برنامه هستهای ایران به اهداف نظامی هستند. پس از توافق پاریس، ایران برای سرعت بخشیدن به مذاکرات اتحادیه اروپا را تحت فشار قرار داد و درحالیکه مذاکرات به دلیل مواضع متفاوت دو طرف و تحت فشار ایالات متحده، پیشرفت چندانی نداشت مذاکرهکنندگان اروپایی با اجازه غنیسازی در خاک ایران موافقت نکردند اگرچه ایرانیها پیشنهادی ارائه کردند که شامل محدودیتهای داوطلبانه در حجم و بازده غنیسازی بود و اینچنین اتحادیه اروپا تعهدی را که برای به رسمیت شناختن حق ایران براساس NPT در استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای گرفته بود، زیر پا گذاشت.
ایران برای رسیدگی به نگرانیهایی که ممکن است برنامه غنیسازی خود را به سمت استفادههای غیرصلحآمیز منحرف کند، پیشنهاد کرد محدودیتهای بیشتری بر برنامه غنیسازی خود اعمال کند، برای مثال، تصویب پروتکل الحاقی برای اجازه دادن به بازرسیهای دقیقتر توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی، بهرهبرداری از تاسیسات غنیسازی اورانیوم در نطنز بهعنوان یک مرکز سوخت چندملیتی با حضور نمایندگان خارجی با چشمپوشی از پلوتونیوم بازفرآوری و بلافاصله ساخت تمام اورانیوم غنیشده به میلههای سوخت.
پیشنهاد ایران برای باز کردن برنامه غنیسازی اورانیوم خود به روی مشارکت خصوصی و عمومی خارجی، منعکسکننده پیشنهادهای کمیته متخصص آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود که برای بررسی روشهای کاهش خطر کمک به فعالیتهای چرخه سوخت حساس به قابلیتهای تسلیحات هستهای ملی تشکیل شده بود و برخی از کارشناسان غیردولتی آمریکایی نیز این رویکرد را تایید کرده بودند.
شکست مذاکرات در دولت سیدمحمد خاتمی با روی کارآمدن محمود احمدینژاد تکمیل شد و در سال 1385، شورای امنیت سازمان ملل براساس گزارش آژانس، ایران را به عدم پایبندی به تعهدات NPT متهم کرد و از ایران خواست برنامههای غنیسازی خود را برای همیشه تعلیق کند. با وجود آنکه در سال 1386، آمریکا در برآورد اطلاعات ملی خود مدعی شد ایران برنامه تسلیحات هستهای فعال خود را در سال 1382 متوقف کرده است اما فشارها بر ایران تاکنون نیز ادامه پیدا کرده و توافق برنامه جامع اقدام مشترک موسوم به برجام نیز نتوانسته به آن پایان دهد.