| کد مطلب: ۴۶۵۴۹

ترس واقع‌گرایانه در مواجهه با یک تهدید بالقوه/چرا باید پیامدهای امضای توافق صلح میان ایروان و باکو را جدی گرفت؟

واکنش‌ها در ایران به توافق صلح بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان توازن نداشته و ندارد. برخی فریاد وامصیبتا سرداده‌اند و انگشت اتهام را به سمت دولت و نیروهای نظامی دراز کرده‌اند و آنها را به بی‌عملی متهم می‌کنند و برخی دیگر نیز به راحتی از کنار این توافق می‌گذرند و اهمیت آن را کم می‌شمارند.

ترس واقع‌گرایانه در مواجهه با یک تهدید بالقوه/چرا باید پیامدهای امضای توافق صلح میان ایروان و باکو را جدی گرفت؟

واکنش‌ها در ایران به توافق صلح بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان توازن نداشته و ندارد. برخی فریاد وامصیبتا سرداده‌اند و انگشت اتهام را به سمت دولت و نیروهای نظامی دراز کرده‌اند و آنها را به بی‌عملی متهم می‌کنند و برخی دیگر نیز به راحتی از کنار این توافق می‌گذرند و اهمیت آن را کم می‌شمارند. اگر از گروه اول سوال کنید که چه پیشنهاد عملی و شدنی برای ممانعت پیشرفت روند توافق آذربایجان و ارمنستان دارید؟ یا از پاسخ در می‌مانند و یا پیشنهاداتی می‌دهند که یا از توان و امکان ایران خارج است و یا عملی شدنشان، کشور را وارد گردابی از تنش در این شرایط خاص می‌کند. از گروه دوم هم اگر بپرسید که چرا بی‌تفاوت هستید؟ احتمال بگویند که ارمنستان و‌ آذربایجان دو کشور مستقل هستند و هر توافقی بکنند ما نمی‌توانیم مانع‌شان شویم. 

اما توافق صلح بین آذربایجان و ارمنستان یکی از مهم‌ترین تحولات ژئوپلیتیکی زمان ماست. منطقه قفقاز جنوبی، کشورهای غربی را به قلب اوراسیا متصل می‌کند، بنابراین مشارکت واشنگتن در پایان دادن به این بن‌بست، برای غرب هم فوری بود و هم حیاتی. بهبود روابط با آذربایجان، ایالات متحده را در موقعیتی استراتژیک در رابطه با روسیه و ایران قرار می‌دهد؛ به گونه‌ای که می‌تواند با نفوذ چین در آسیای مرکزی مقابله کرده و حتی تا حدودی این نفوذ را مهار کند. بنابراین این توافق، حتی روی کیفیت روابط ایران با چین نیز اثرگذار است.

الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور آذربایجان و نیکول پاشینیان، نخست‌وزیر ارمنستان، در ماه مارس به پیشرفت‌هایی در جهت دستیابی به یک توافق صلح دست یافته بودند، اما تا هفته گذشته که در کاخ سفید توافقی را امضا کردند، این پیشرفت‌ها را علنی نکرده بودند. طبق این توافق، واشنگتن کریدور زنگزور را که اکنون مسیر ترامپ برای صلح و رفاه بین‌المللی یا TRIPP نامیده می‌شود، مدیریت خواهد کرد. این کریدور از جنوب ارمنستان در امتداد مرز با ایران عبور می‌کند و آذربایجان را به نخجوان متصل می‌کند. ایروان در قرارداد اجاره ۹۹ ساله این کریدور، حقوق انحصاری توسعه آن را به واشنگتن واگذار کرد. این کریدور به کنسرسیومی واگذار خواهد شد که خطوط ریلی، نفت، گاز و فیبر نوری و احتمالاً انتقال برق را توسعه خواهد داد.

اگرچه مراحلی تا نهایی شدن توافق صلح باقی مانده، اما اهمیت ورود آمریکا به این فرآیند را نمی‌توان نادیده گرفت. ایالات متحده اکنون جایگاه مهمی در پل زمینی بین دریای سیاه و دریای خزر دارد. این منطقه برای مدت زمان دو قرن در حوزه نفوذ روسیه بوده است و حالا واشنگتن به این منطقه وارد شده است. تسلط مسکو بر این منطقه، مدت‌ها قبل از اینکه کرملین در جنگ اوکراین گرفتار شود، رفته رفته کاهش یافته بود. اولین نشانه اصلی این کاهش نفوذ زمانی آشکار شد که جمهوری آذربایجان، با حمایت ترکیه، ارمنستان را در جنگ قره‌باغ کوهستانی در سال ۲۰۲۰ شکست داد و در نتیجه پس از نزدیک به ۳۰ سال، کنترل این منطقه مورد مناقشه را دوباره به دست گرفت.

روابط ارمنستان و آذربایجان با روسیه از آن زمان تاکنون رو به وخامت گذاشته است. ناتوانی روسیه در کمک به ارمنستان در این درگیری، علی‌رغم حضور نظامی قابل توجه‌اش در این کشور، ایروان را بر آن داشت تا برای تأمین منافع بلندمدت خود به واشنگتن روی آورد. در همین حال، روابط آذربایجان با ایالات متحده بهبود یافت، زیرا روابط این کشور با روسیه به دلیل سرنگونی یک هواپیمای مسافربری در دسامبر گذشته تیره شده بود. بنابراین، این توافق صلح نشان می‌دهد که واشنگتن چگونه از این وضعیت جدیدی که در قفقاز حاکم شد، سوءاستفاده کرده است. نکته مهم این است که این توافق یک هفته قبل از دیدار دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، با ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه در آلاسکا امضا شد.

اگرچه روسیه تضعیف شده است، اما همچنان در گرجستان دست بالا را دارد و بنابراین از نظر واشنگتن روسیه هنوز نیرویی است که باید در قفقاز جنوبی با آن رقابت کرد. اما نکته اصلی این است که ایالات متحده -در کنار ترکیه- به طور استراتژیک سعی کرده در درازمدت در امتداد جبهه جنوبی مسکو مستقر شود. توسعه و مدیریت بلندمدت کریدور TRIPP بدون حضور امنیتی قوی ایالات متحده در قفقاز جنوبی نمی‌تواند اتفاق بیفتد. بنابراین آنها که معتقدند این توافق صلح تبعات امنیتی برای ایران نخواهد داشت، احتمالاً در اشتباه هستند.

روسیه تنها کشوری نیست که نگران حضور آمریکا در این منطقه است. ایران بیش از هر کسی نگران است. این کریدور تمام طول مرز ایران با ارمنستان را در بر خواهد گرفت. علاوه بر این، این کریدور قدرت بیشتری برای باکو ایجاد می‌کند و ظهور آذربایجان به عنوان قدرت مسلط در قفقاز جنوبی تهدیدی برای ایران به شمار می‌رود. یک آذربایجان قدرتمند در شمال غربی ایران، می‌تواند اثرگذاری بیشتری برای جوامع ترک‌زبان در استان‌های اردبیل، آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی بگذارد. 

علاوه بر این، ایران به عنوان یک کشور فرامنطقه‌ای در حاشیه دریای خزر، درباره افزایش نفوذ ترکیه که با قدرت یافتن باکو بیشتر خواهد شد، نگران است. قفقاز جنوبی که تا شمال غربی ایران امتداد دارد، بیش از هزار سال، یک میدان نبرد تاریخی اصلی بین ترک‌ها و فارس‌ها بوده است. رقابت میان ایران و ترکیه، پس از آنکه ایران، سوریه را در دسامبر گذشته پس از سقوط حکومت اسد به ترکیه واگذار کرد، حادتر شده است. حالا پس از جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل، ایران حق دارد که با توجه به روابط نزدیک باکو با تل‌آویو، در شمال غربی خود احساس آسیب‌پذیری بیشتری بکند.

بنابراین، توافق ارمنستان برای پیگیری طرح TRIPP اوضاع را برای ایران وخیم‌تر می‌کند. حضور طولانی‌مدت ایالات متحده در قفقاز جنوبی به واشنگتن اجازه می‌دهد تا به عنوان یک مرکز رصد، ایران را که در میانه یک گذار سیاست داخلی تاریخی است، تحت نظر داشته باشد. هنوز مشخص نیست که رویکرد ایران در آینده، در حوزه سیاست داخلی و سیاست‌خارجی به چه سمت و سویی میل خواهد کرد، اما به گواه بسیاری از تحلیلگران، با توجه به شرایط موجود، ایران ناگزیر است که در برخی از استراتژی‌ها و رویکردهایش تغییراتی صورت دهد و درست در همین زمان است که دخالت ایالات متحده در یک شریان اصلی ژئواکونومیک در مرز شمالی ایران، به واشنگتن فرصتی می‌دهد تا ایران را زیر نظر داشته باشد.

علاوه براین، با گذشت زمان، TRIPP  می‌تواند به ایالات متحده اجازه دهد تا نفوذ خود را در شرق دریای خزر گسترش دهد. آسیای مرکزی منطقه‌ای از جهان است که نفوذ ایالات متحده از نظر تاریخی در آن در ضعیف‌ترین شکل ممکن بوده است. پس از جنگ جهانی دوم و زمانی که ایالات متحده به یک ابرقدرت تبدیل شد، این منطقه کاملاً تحت کنترل اتحاد جماهیر شوروی بود. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نیز این منطقه تحت نفوذ روسیه باقی ماند. با توجه به دشمنی آمریکا با ایران، ایالات متحده هیچ نقطه دسترسی به آسیای مرکزی نداشت و این ضعف نفوذ حتی زمانی که کم و بیش افغانستان را اشغال کرده بود به وضوح دیده می‌شد.

از سوی دیگر، چین به طور آهسته و پیوسته در بخش عمده‌ای از یک دهه پیش، از طریق ابتکار کمربند و جاده به آسیای مرکزی نفوذ کرده است. این کشور در پروژه‌های معدن، انرژی، زیرساخت‌ها، مخابرات و قدرت نرم در قزاقستان، ازبکستان، ترکمنستان، تاجیکستان و قرقیزستان سرمایه‌گذاری‌های زیادی کرده است. به طور خلاصه، پکن حداقل تا حدی خلأ ناشی از خروج روسیه در این منطقه را پر کرده است. به عنوان مثال، در ماه مه سال 2023، اجلاس چین و آسیای مرکزی برگزار شد. این اجلاس مجمعی دیپلماتیک است که در حال حاضر هر دو سال یک بار برگزار می‌شود.

شی‌جین‌پینگ، رئیس‌جمهوری چین در این نشست میزبان همتایان خود از هر پنج کشور آسیای مرکزی در شهر شیان در شمال مرکزی چین بود. دومین اجلاس در ماه ژوئن در قزاقستان برگزار شد. چین تجارت بدون مانع، سرمایه‌گذاری در صنایع، اتصال منطقه‌ای، مواد معدنی سبز، نوسازی کشاورزی و تبادلات مردمی با این منطقه را در اولویت قرار داده است.

تلاش‌ها برای اتصال این منطقه به غرب چین از طریق مسیر حمل و نقل بین‌المللی ترانس خزر که به عنوان کریدور میانی نیز شناخته می‌شود، ادامه دارد. چین هنوز از مزیت جغرافیایی در منطقه برخوردار است، بنابراین احتمالاً در آینده قابل پیش‌بینی دست بالا را در آنجا خواهد داشت. مگر اینکه واشنگتن و مسکو در مورد اوکراین به تفاهمی برسند که به روسیه زمان لازم برای بازیابی جایگاه خود را بدهد. در هر صورت، دخالت ایالات متحده در قفقاز جنوبی فرصت قابل توجهی برای واشنگتن و تهدید بالقوه‌ای برای ایران است.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
پربازدیدترین
آخرین اخبار