رئیسجمهور بعدی آمریکا با انتخابهای سختی در غرب آسیا مواجه است
بیاعتمادی به نظم آمریکایی در خاورمیانه
همزمان با اینکه اسرائیل لبنان را زیر بمباران گرفتهاست و به حمله انتقامی علیه ایران فکر میکند، مسئلهای که بیش از هر چیز دیگر به چشم میآید از بین رفتن اثرگذاری ایالات متحده آمریکا در فرآیند تصمیمگیری در اسرائیل پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ است.
ترجمه و نشر این مقاله به معنای تایید محتوای آن نیست و فقط با هدف آشنای مخاطبان ایرانی با دیدگاههای اندیشکدههای آمریکایی منتشر میشود.
متیو باروز، مشاور مدیرعامل اندیشکده استیمسون و یوزف برامل، مدیر حوزه اروپای کمیسیون ترایرترال: همزمان با اینکه اسرائیل لبنان را زیر بمباران گرفتهاست و به حمله انتقامی علیه ایران فکر میکند، مسئلهای که بیش از هر چیز دیگر به چشم میآید از بین رفتن اثرگذاری ایالات متحده آمریکا در فرآیند تصمیمگیری در اسرائیل پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ است. اسرائیلی که تحت سلطه نظامیگری باشد ممکن است بتواند به صورت موقت حملات تروریستی را متوقف کند، اما در این شرایط رسیدن به صلح دائمی امری ناممکن خواهد بود.
جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا خود را در مدیریت بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل ناتوان نشان داد و شاید ناخواسته با استمرار جنگ منطقهای و افزایش قیمت سوخت در آمریکا موفقیت کارزار انتخاباتی کامالا هریس را تضعیف کردهباشد. نقشه دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین آمریکا هم برای ایجاد صلح از طریق ساختن پیوندهای اقتصادی میان اسرائیل و کشورهای عربی و اعمال فشار حداکثری با ایران، به نظر بینتیجه و ناامیدکننده میرسد و در نتیجه آن روسیه و چین بیش از هر زمان دیگر به تهران نزدیک شدهاند.
هر کسی که در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا پیروز شود با دو گزینه ناخوشایند مواجه است، یا تلاش کند که نظم را به خاورمیانه بازگرداند که میتواند اولویتهای واشنگتن را در اروپا و آسیا به خطر بیاندازد، یا اجازه بدهد که منطقه زیر سلطه نظامی اسرائیل بپوسد که به معنای زمینهسازی برای منازعهای بزرگتر در آینده خواهد بود.
جبهه سوم جدید برای اسرائیل
روز یکم اکتبر ۲۰۲۴ ایران بیش از ۱۸۰ موشک به سمت اسرائیل شلیک کرد. این اقدام یکی از بزرگترین حملات موشکی در تاریخ منازعه علیه اسرائیل بود. دریابان دانیل هاگاری ادعا کرد که سامانههای دفاع هوایی اسرائیل بخش اعظم موشکهای ایرانی را رهگیری کردهاند اما برخی از آنها در مرکز و جنوب اسرائیل اصابت کردهاند. براساس گزارشی که واشنگتنپست ارائه دادهاست دستکم ۲۰ موشک برد بلند ایرانی از سامانههای دفاعی اسرائیل و متحدانش عبور کردهاند و دستکم به سه مکان نظامی و اطلاعاتی برخورد کردهاند.
اقدام نظامی ایران پس از آن رخ داد که ارتش اسرائیل «حمله زمینی محدود، محلی و هدفمند» خود را علیه حزبالله در جنوب لبنان آغاز کرد. بر اساس بیانیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، اقدام نظامی ایران واکنشی به ترور رهبران حماس و حزبالله در ماههای اخیر بود. تهران تهدید کردهاست که اگر اسرائیل موشکباران اخیر ایران را تلافی کند، ایران این بار «سختتر» حمله خواهد کرد.
با این حال ارتش اسرائیل میگوید که اقدام نظامی ایران «عواقبی خواهد داشت.» دانیل هاگاری، سخنگوی ارتش اسرائیل گفتهاست: «ما نقشههایی داریم و در مکان و زمانی که خودمان انتخاب کنیم، اقدام خواهیم کرد.» او اشارهای نکرد که این اقدام چگونه خواهد بود یا چه زمانی اتفاق خواهد افتاد. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل مدعی واکنشی تندتر شد و گفت که ایران خطایی جدی مرتکب شدهاست و به خاطر آن مجازات خواهد شد.
حمایت پولادین آمریکا از اسرائیل
آمریکا تهدیدهای ایران را جدی میگیرد و حمایت نظامی خود را از اسرائیل تشدید کردهاست تا اسرائیل بتواند حملات ایران را دفع کند. وزارت دفاع آمریکا اعلام کرد که تعداد جنگندههای آمریکایی را در منطقه افزایش خواهد داد و به ناو هواپیمابر یواساس آبراهام لینکلن دستور داد در خاورمیانه باقی بماند. بر اساس بیانیه پنتاگون، لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا و یوآو گالانت، وزیر جنگ اسرائیل در گفتوگویی تلفنی در مورد «عواقب جدی در صورتی که ایران تصمیم بگیرد حمله مستقیم به اسرائیل انجام دهد، گفتوگو کردند.»
متیو میلر، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا هم گفت: «حمایت آمریکا از اسرائیل پولادین است» و اضافه کرد که واشنگتن برای هرگونه واکنشی در آینده با اسرائیل هماهنگ میشود. هرچند دولت آمریکا مدعی است که هماهنگی تنگاتنگی با اسرائیل دارد و تاکنون بارها در مقابل ابتکارهای نتانیاهو رودست خوردهاست.
تردیدهای اسرائیل در مورد حمایت آمریکا
با توجه به واکنش محتاطانه دولت جو بایدن به اقدام نظامی ایران علیه اسرائیل در ماه آوریل، اسرائیل دیگر خود را متعهد به این نمیداند که توصیههای آمریکا را رعایت کند و در اقدامهای آینده خویشتنداری کند. اعتماد اسرائیل به عزم بایدن برای اقدام قاطع علیه تاسیسات هستهای ایران بسیار پایین است. در حال حاضر بایدن خواستار واکنش متقابل متناسب است و توصیه کردهاست که اسرائیل اقدامی علیه تاسیسات هستهای ایران انجام ندهد.
اسرائیل نگران این است که ایران از برنامه هستهای خود برای دستیابی به سلاح استفاده کند و از آن به عنوان ابزار بازدارندگی استفاده کند. چنین سلاحی به عنوان چتر اتمی نقشآفرینی خواهد کرد و باعث میشود تا ایران رویکرد تهاجمیتری در پیش بگیرد و به این دلیل که میداند امکان حمله متقابل وجود ندارد، احساس امنیت کند.
ایران در شرایط مناسبی برای تشدید تنش قرار ندارد. با توجه به تضعیف شدید حماس و بدون رهبر شدن و از دست رفتن سازماندهی حزبالله، گروههای متحد ایران نمیتوانند به اندازهای که در شرایط عادی ممکن بود، به ایران کمک کنند. علاوه بر حملات اخیر علیه حزبالله، شدت عملیات اسرائیل علیه حماس در غزه هم باعث شدهاست که توانایی ایران برای اقدامهای ایذایی در صورتی که با تهدید مواجه شود به شدت کاهش پیدا کند. اما چنین ضربههایی ممکن است ایران را قانع کند که تصمیم خود را در مورد برنامه هستهای و دستیابی به سلاحهای هستهای تغییر دهد.
مقامهای ایرانی اخیراً چند بار اشاره کردهاند که رویکرد تهاجمی اسرائیل ممکن است ایران را وادار کند که دکترین هستهای خود را تغییر دهد. برخی اشاره کردهاند که ممکن است آیتالله علی خامنهای فتوای خود را در مورد منع دستیابی به سلاحهای هستهای تغییر دهد. نظام ایران هم افزایش قابل توجهی در سانتریفیوژها هم از لحاظ تعداد و هم از لحاظ ظرفیت برای غنیسازی اورانیوم ایجاد کردهاست و مقدار بسیار زیادی اورانیوم غنیشده در آستانه سطح غنیسازی مورد نیاز برای سلاح انباشت کردهاست.
بهار امسال، رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفت که ایران اورانیوم را با غنای ۶۰ درصدی غنیسازی میکند که بسیار بیشتر از سطح غنیسازی ۲ تا ۴ درصدی دیگر قدرتهای هستهای است. این میزان از غنای اورانیوم بسیار به غنای لازم برای ساخت سلاح نزدیک است. گروسی گفتهاست: «آنها مقدار کافی اورانیوم غنیشده برای چندین بمب هستهای در اختیار دارند، اما آیا معنایش این است که سلاح هستهای دارند؟ نه! سلاح هستهای به بسیاری از چیزهای دیگر هم نیاز دارد. اما وضعیت خیلی جدی است.» او گفت که میزان بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی به اندازهای که باید نیست.
آمریکا و اسرائیل بارها گفتهاند که اجازه نمیدهند ایران به سلاح هستهای دست پیدا کند، اسرائیل ادعا میکند که اطلاعات دقیقی در مورد برنامه هستهای ایران دارد. اسرائیل گفتهاست که اگر ایران از خطوط قرمز عبور کند به تاسیسات هستهای ایران حمله میکند؛ کاری که سال ۲۰۱۱ تا آستانه انجام آن رفت. اما روشن نیست که اسرائیل بتواند در چنین حملهای در از بین بردن تعداد زیادی از سایتهای هستهای ایران توفیق چندانی داشتهباشد و این مخاطره وجود دارد که انجام چنین حملهای باعث شود که ایران با شتاب زیادی به سمت ساخت سلاح هستهای برود.
جو بایدن در مخالفت با حمله اسرائیل در ابتدا گفت که از حمله اسرائیل به تاسیسات نفتی ایران حمایت میکند، اما بعداً گفت که از چنین حملهای هم حمایت نمیکند، شاید دلیل اصلیاش این بود که به دلیل انتشار اظهارات او در مورد حمله به تاسیسات نفتی قیمت نفت با رشد ۵ درصد به ۷۷ دلار در هر بشکه رسید. تحلیلگران میگویند که حمله به تاسیسات نفتی ایران میتواند قیمت نفت را تا ۱۲ دلار بیشتر از قیمت کنونی کند و بستن تنگه هرمز از سوی ایران در واکنش به چنین حملهای نیز میتواند ۲۸ دلار دیگر به قیمت نفت اضافه کند. یک درگیری گسترده در خاورمیانه قیمتهای انرژی را به شکل قابل توجهی افزایش میدهد و میتواند رقابت بسیار نزدیک انتخاباتی در آمریکا را به شکل قابل توجهی به نفع ترامپ تغییر دهد.
دوراهی ایران
تهران هم نمیخواهد که با تشدید تنش در منطقه باعث پیروزی ترامپ در انتخابات شود. ترامپ رئیسجمهوری بود که آمریکا را از توافق هستهای برجام خارج کرد. روز ۸ مه ۲۰۱۸ دونالد ترامپ با عمل به وعده انتخاباتیاش، بهرغم اینکه ایران تعهداتش را در توافق هستهای اجرا میکرد، به صورت یکجانبه از توافق خارج شد. ترامپ همزمان فشارهای اقتصادی را بر ایران افزایش داد و کمپانیهای اروپایی را تهدید کرد که در صورت تجارت با ایران تحریم خواهند شد.
اصلیترین طرفهایی که از این تحریمها منفعت بردند، روسیه و چین بودند. مسکو و تهران روابط نظامیشان را تقویت کردند و چین نفت ارزان ایران را میخرید که کشورهای اروپایی و متحدان آسیایی آمریکا دیگر حق نداشتند بخرند. اما رهبران ایران نمیتوانند مطمئن باشند که اگر در دولت احتمالی دوم ترامپ، واشنگتن تصمیم به تغییر نظام در ایران بگیرد، روسیه یا چین آماده حفاظت از آنها باشند.
منافع روسیه
ایران و روسیه هر دو تحت تحریمهای شدید غرب هستند و به همین دلیل مناسبات اقتصادی قدرتمندی با یکدیگر برقرار کردهاند. ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه روابط نظامیاش را با ایران تقویت کردهاست و در کنار ایران از نظام بشار اسد در سوریه حمایت میکند. هرچند ایران از سلاحهای تولید داخل استفاده میکند، اما همچنان مشتری برخی سلاحهای روسی است و همچنین در جنگ روسیه علیه اوکراین فناوری پهپادی در اختیار مسکو قرار دادهاست. بر اساس گزارشی که به تازگی توسط وزارت دفاع آمریکا منتشر شدهاست ایران به تازگی موشکهای فتح ۳۶۰ در اختیار روسیه قرار دادهاست.
علاوه بر این ادعا شدهاست که پرسنل ایرانی به روسها برای استفاده از این موشکها آموزش میدهند. موشکهای کوتاهبرد به روسیه اجازه میدهد که موشکهای پیشرفتهتر بردبلند خود را برای دیگر اهداف در اوکراین نگه دارد. پنتاگون میگوید که ممکن است بین ایران و روسیه اطلاعات مرتبط با پرتاب موشک رد و بدل شود. نهادهای اطلاعاتی آمریکا انتظار دارند که سلاحهای بیشتری از ایران به روسیه منتقل شود و همکاریهای نظامی دو کشور تقویت شود.
اما در صورت پیروزی ترامپ در انتخابات، رئیسجمهور پیشین آمریکا در مقام معاملهگر ممکن است به ازای امتیازهای سرزمینی در اوکراین از روسیه امتیازهایی در قبال ایران بخواهد؛ امری که همین حالا هم ترامپ در سخنرانیهایش اشاراتی به آن داشتهاست.
فرصت چین
همزمان با تشدید تنشها با اسرائیل، پکن وعده دادهاست که از تهران حمایت کند، اما در واقع این حمایت معنای عملی چندانی ندارد؛ بهخصوص که ایران نمیتواند در یک منازعه احتمالی به چین در سرزمینهای بسیار دوردست کمک چندانی کند. وابستگی ایران به واردات انرژی از سوی چین بسیار شدید است و بیش از ۹۰ درصد از نفت خام ایران از طریق بازار سیاه به چین میرسد. سال ۲۰۲۱ دو کشور یک توافقنامه ۲۵ساله امضا کردند که چین به ازای تامین نفت، وعده سرمایهگذاری کلانی به ایران داد.
اگر اسرائیل به زیرساختهای نفتی ایران حمله کند و آنها را از بین ببرد، ممکن است که چینیها برای بازسازی آنها وعده بدهند. هرچند در حوزه معامله سلاح چندان رابطهای میان دو کشور وجود ندارد، اما تهران و پکن در زمینه توسعه فناوری پهپادی همکاری میکنند. چین ایران را فقط به صورت دیپلماتیک حمایت میکند و با سیاستهای آمریکا مخالف است، اما تمایل چندانی به ایفای نقش امنیتی در خاورمیانه ندارد. هرچند نهادهای اطلاعاتی آمریکا محور ادعایی «خشم» را امری نگرانکننده میدانند، اما حمایت چین از ایران، درست مانند حمایت چین از روسیه در جنگ اوکراین، کاملاً عملگرایانه و محدود است.
چین در عین حال ایجاد توازن را در رابطهاش با اسرائیل نگرانکننده میبیند. برای دهههای متوالی چین و اسرائیل روابط بسیار سازندهای در حوزه فناوری داشتند که در دهه اول قرن بیستویکم با رونق یکباره اسرائیل شدت بیشتری گرفت. مقامهای آمریکایی در گفتوگوهای خصوصی نسبت به این رابطه اظهار نگرانی کردهاند و خواستار فاصله گرفتن تلآویو از پکن شدهاند. عامل اثرگذار دیگر، منافع ژئوپلیتیک چین است.
چین تلاش میکند تا خود را به عنوان گزینهای در برابر آمریکا در منطقه خلیجفارس مطرح کند. مارس ۲۰۲۳ پکن توانست آشتی دیپلماتیک میان دو رقیب قدیمی منطقه، یعنی ایران و عربستان سعودی عملی کند. ناظران در واشنگتن در مقابل این تحولات از سوی یکی از نزدیکترین متحدان آمریکا غافلگیر شدند و نگران این بودند که عربستان به دایره نفوذ چین وارد شود.
قدرت نفتی عربستان سعودی
از زمانی که فرانکلین دی روزولت، رئیسجمهور وقت آمریکا در ۱۴ آوریل ۱۹۴۵ بر عرشه کشتی یواساس کوئینی با ملک عبدالعزیز آل سعود دیدار کرد، روابط عربستان سعودی و ایالات متحده آمریکا یکی از مهمترین اتحادهای ژئوپلیتیک پس از جنگ جهانی دوم محسوب میشد. از زمان توافق «امنیت در برابر نفت» واشنگتن از پادشاهی سعودی محافظت کرد و در برابر ریاض ثبات قیمت نفت را تضمین کرد. اما حالا رهبران کنونی عربستان سعودی بهخصوص بعد از آنکه رونق فناوری فرکینگ در استخراج نفت باعث استقلال انرژی آمریکا شدهاست، نسبت به قابل اتکا بودن حمایت آمریکا تردید دارند.
قیمت جهانی نفت همچنان تحت تاثیر تصمیمهای گروه اوپک و بحرانهایی مانند جنگ میان ایران و اسرائیل است. در آینده قابل تصور عربستان سعودی تنها تولیدکننده نفتی خواهد بود که میتواند به سرعت میزان معتنابهی نفت اضافه تولید کند تا قیمت نفت را برای اقتصادهای غربی و آسیایی قابل تحمل نگه دارد. به همین دلیل بود که بهرغم اینکه جو بایدن در تبلیغات انتخاباتی خواستهبود تا عربستان سعودی به عنوان یک دولت مطرود محکوم شود، ژوئیه ۲۰۲۲ به عربستان سعودی رفت و از محمد بنسلمان، ولیعهد سعودی خواست تا با آمریکا همکاری کند.
تلاش آمریکا شکست خورد و عربستان سعودی نهتنها تولید خود را افزایش نداد، بلکه اوپک در اکتبر ۲۰۲۲ دو میلیون بشکه از تولید خود کاست و باعث افزایش جهانی قیمت نفت خام شد. محمد بنسلمان دوباره هم میتواند از جو بایدن انتقام بگیرد و با کاهش تولید و افزایش قیمت نفت خام که باعث افزایش قیمت سوخت برای مصرفکنندگان آمریکایی میشود، در انتخابات ۵ نوامبر از ترامپ حمایت کند.
چالشهای بزرگ پیش روی دولت بعدی آمریکا
ترامپ وعده دادهاست که روابط نزدیکتری با عربستان سعودی برقرار میکند و رویکرد تندتری در مقابل رقیب قدیمی سعودی، یعنی ایران، میگیرد. اما او توضیح ندادهاست که چگونه میخواهد به این اهداف برسد. حزب دموکراتیک آمریکا هم دچار شکاف است، هریس در مورد بسیاری از مسائل سکوت کردهاست، هرچند میگوید که از اسرائیل حمایت میکند و در عین حال به شدت خواهان آتشبس است.
رویکرد سنتی آمریکا منزوی کردن ایران است که تنها نتیجهاش وابستگی بیش از پیش ایران به مسکو و پکن خواهد بود و نقش آنها را در منطقه تقویت میکند. ایجاد یک توازن قوا در خاورمیانه یک آزمون منطقهای برای قدرت آمریکا است که نشان میدهد آمریکا چگونه میتواند در جهان چندقطبی نوظهور، خود را نشان بدهد و اعمال قدرت کند.