جنگ با اسرائیل باعث از بین رفتن قدرت حزبالله نمیشود
آسیبهای جدی که در یک سال گذشته بر اثر عملیات تروریستی اسرائیل به فرماندهی عالی حزبالله وارد شدهاست، باعث میشود تا سیدحسن نصرالله بیش از پیش وارد فرآیند برنامهریزی برای عملیات میدانی شود.
او همچنین قدرت فرماندهی و کنترل را با فرماندهان جدیدی که منصوب کرده یا میکند به اشتراک گذاشتهاست. وجود سطوح فرماندهی متعدد در سازمان به این بزرگی که در سوریه تجربه نبرد کسب کردهاست، باعث میشود که امکان انتصاب فرماندهان جدید سریعتر ایجاد شود. قطعاً فرماندهان جدید کمتر تجربه دارند. اما آنها با فرماندهان ارشد پیشین کار کردهاند و با روشهای آنها آشنا هستند. تزریق نیروی جوان به سطوح فرماندهی حتی ممکن است که راندمان سازمان را بالاتر ببرد.
مسئله دیگری که به جایگاه حزبالله در لبنان مربوط میشود این است که بعد از حملات گسترده هوایی به پایگاههایش و آسیب گستردهای که سازمان به دلیل حمله به سامانههای ارتباط بیسیمش وارد کرد، چه اتفاقی برای حزبالله میافتد. اینجا باید بین قدرت حزبالله در مقابل دیگر نیروها در لبنان و رابطهاش با ایران و دیگر متحدان ایران در منطقه تمایز قائل شد.
نظرسنجیها نشان میدهد که نزدیک به ۷۰ درصد از شیعیان لبنان از حزبالله حمایت میکنند. در عین حال گروههایی در جوامع مذهبی دیگر هم از حزبالله حمایت میکنند، هرچند در دو سال گذشته شاهد کاهش ناچیز اما مستمر حمایت از حزبالله در جامعه لبنان بودیم. ارتباط حزبالله با جامعه شیعه بر مبنای نظام چندوجهی با منابع کلان از مؤسسههای مدنی ایجاد شدهاست که شامل کلینیکها، مدارس، سازمانهای رفاهی و مؤسسههای مالی است که به شهروندان شیعه در جنوب لبنان وامهای ارزانقیمت و کمکهای ویژه برای بازسازی آسیبهای واردشده در زمان جنگ پرداخت میکنند، میشود.
در مجموع این مؤسسهها با توجه به منابع مستقلی که این دولت به دست آوردهاست و کمکهای دست و دلبازانه ایران و سهم حزبالله از بودجه، بیش از آنکه دولت به جامعه کمک میکند، به آنها کمک میرساند. این مؤسسههای مدنی بیش از ۷۰ هزار شهروند را تحت استخدام خود دارند که به صورت مستقیم از طریق سازمان امرار معاش میکنند. هزاران نفر دیگر مستقیماً به لطف خدمات این مؤسسهها زندگی میکنند. بعید است که جنگ به این پیوندها آسیب بزند، هرچند که هزاران نفر از روستائیان جنوب لبنان آواره شدهاند. این آوارگان به رسانهها میگویند که اطمینان دارند پس از جنگ، حزبالله برای بازسازی به آنها کمک میکند.
در عین حال بعید است که سلطه حزبالله بر احزاب رقیب و رهبران سیاسی با مانع مواجه شود. حزبالله حتی با تجمیع نمایندگانش با جنبش امل باز هم اکثریت پارلمان را در اختیار ندارد. اما همکاری حزبالله با نمایندگان مستقل پارلمان و دیگر گروهها ادامه پیدا خواهد کرد. در نتیجه حزبالله تا زمانی که رئیسجمهور بعدی انتخاب شود، شبکه متحدان و نیروهای خود را حفظ خواهد کرد.
در حال حاضر دولت پیشبرد امور به ریاست نجیب میقاتی قدرت کافی برای تصمیمگیریهای مهم چه در مسائل داخلی و چه در مسائل سیاست خارجی ندارد. برخلاف دولت قدرتمندی که در جنگ ۲۰۰۶ توسط فواد سینیوره مدیریت میشد، حزبالله در جنگ احتمالی پیش رو با دولت مناسبی در این دوران همراه است. دولت سینیوره موفق شد جامعه بینالمللی را بسیج کند تا قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد را تصویب کند که به جنگ دوم لبنان پایان داد.
مهمتر اینکه هیچ ضرورتی ندارد که حتی کلمهای در مورد ارتش لبنان بگوییم. ارتش لبنان ورشکسته و فاقد قدرت اساساً توانایی مقابله با نیروهای قدرتمندتر حزبالله را ندارد. حزبالله در عین حال خواسته خود را به نیروهای سازمان ملل در قالب نیروهای حافظ صلح یونیفیل در جنوب لبنان تحمیل میکند. حزبالله برای مواجهه با نیروهای سیاسی و ارتش لبنان، نیازی به موشک و پهپاد ندارد. اگر حتی تمامی موشکهای حزبالله نابود شود و فرماندهانش ترور شوند، این گروه همچنان به اندازه کافی قدرت خواهد داشت تا سلطهاش بر لبنان را حفظ کند.