| کد مطلب: ۲۱۳۰۹

اسرائیل با اقدامات اخیر خود مرحله به مرحله در حال ایجاد زمینه برای حمله زمینی به جنوب لبنان است

زمینه‏‌سازی برای جنگ

زمینه‏‌سازی برای جنگ

مشکل اسرائیل این است که عملیاتش در جنوب لبنان را احتمالاً نمی‏‌تواند بدون دریافت سیگنال واضح حمایتی از سوی آمریکا آغاز کند و بعید است که دولت آمریکا قبل از برگزاری انتخابات ریاست‏‌جمهوری در ماه نوامبر چنین سیگنالی به اسرائیل ارسال کند.

هفته گذشته هزاران پیجر و دستگاه بی‌سیم و تلفن همراه که توسط اعضای حزب‌الله لبنان و برخی دیگر از گروه‌های غیرنظامی استفاده می‌شد، منفجر شد. حملات اسرائیل به شبکه ارتباطات حزب‌الله احتمالاً نشانگر تغییری ادامه‌دار و روند پیش‌رونده حرکت اسرائیل به سمت آغاز یک کمپین نظامی شدیدتر علیه لبنان است. این کمپین می‌تواند در فازهای نخست با تشدید اقدامات مخفیانه و استفاده از نیروی هوایی آغاز شود و در فاز دوم اسرائیل تهاجم زمینی محدود به جنوب لبنان را کلید زده و احتمالاً بعد از برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا به سمت تهاجم بزرگ‌تر به جنوب لبنان حرکت کند.  

هفته گذشته هزاران پیجر و دستگاه بی‌سیم و تلفن همراه که توسط اعضای حزب‌الله لبنان و برخی دیگر از گروه‌های غیرنظامی استفاده می‌شد، منفجر شد. این حمله عجیب بیش از ۳ هزار مجروح و حداقل ۳۷ کشته بر جای گذاشت. براساس گزارش‌ها، سازمان اطلاعات اسرائیل در حدود پنج ماه پیش و قبل از اینکه این دستگاه‌ها به حزب‌الله تحویل داده شوند، مواد منفجره را در این دستگاه‌ها کار گذاشته بود و بعد با ارسال یه پیام متنی این دستگاه‌ها را منفحر کرد.

در ۱۹ سپتامبر، یعنی روز دوم حمله پیجری، ارتش اسرائیل اعلام کرد که حملات خود را به جنوب لبنان برای از بین بردن توانایی حزب‌الله در حمله به شمال اسرائیل آغاز خواهد کرد. هرزی حلوی، فرمانده ارتش اسرائیل نیز طرح‌های جنگی به‌روزشده‌ای را علیه حزب‌الله تایید کرد. در همین حال، سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان در ۱۹ سپتامبر قول داد که به‌‌رغم حملات پیجری که «ضربه بزرگی به حزب‌الله وارد آورد، این گروه به مبارزه با اسرائیل ادامه خواهد داد.»

واقعیت این است که همانطور که سیدحسن‌نصرالله تائید کرد، حملات پیجری اسرائیل بزرگترین اقدام مخفیانه اسرائیل علیه حزب‌الله از زمان آغاز جنگ غزه در سال گذشته است. در طول نزدیک به یک سال گذشته حزب‌الله لبنان در کنار حماس یک کمپین نظامی را علیه اسرائیل آغاز کرده است. این کمپین نظامی با پاسخ اسرائیل مواجه شده و اسرائیل در عرصه وسیع‌تری واکنش نشان داد. ترور فرماندهان کلیدی حماس، حزب‌الله و ایران از طریق حملات هوایی و عملیات‌های ترور از سوی اسرائیل انجام شد. وضعیت به گونه‌ای بود که احتمال می‌رفت درگیری در غزه باعث بروز یک جنگ بزرگ منطقه‌ای با مشارکت ایران شود.

گزارش‌ها حاکی از آن است که اسرائیل قصد داشت در ابتدای تهاجم زمینی برنامه‌ریزی‌شده‌اش از انفجار پیجرها برای اختلال در شبکه ارتباطی حزب‌الله و تضعیف روحیه فرماندهان این گروه استفاده کند. در درگیری‌های نظامی، ارتباطات از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. یگان‌ها و گردان‌ها مستقر در عرصه نبرد باید بتوانند با یکدیگر خطوط ارتباطی امنی داشته باشند تا در هماهنگی با یکدیگر به صورت یک کلِ واحد عمل کنند.

از این جهت است که همواره در نبردهای نظامی، هر دو طرف در گام نخست سعی می‌کنند این خطوط ارتباطی را از میان برده و یا اینکه به صورت مخفیانه مکالمات طرف مقابل را شنود کنند. شبکه ارتباطی یک نیروی نظامی، به مانند شبکه اعصاب در بدن انسان است. یک نیروی نظامی بدون برخورداری از شبکه ارتباطی فلج خواهد شد؛ گویی در تاریکی قدم می‌بردارد. اما آنطور که گزارش‌ها روایت می‌کنند اسرائیل پس از بیم از اینکه حزب‌الله ممکن است به نفوذ اسرائیل در شبکه ارتباطی پی برده باشد، محبور شده پیجرها را زودتر از موعد منفجر کند. از این جهت شاید حزب‌الله خوش‌شانس بود که این حمله پیجری زودتر از موعد انجام شد.

نکته دیگری که بسیار حائز اهمیت است، زمان وقوع حمله پیجری است. این حمله درست زمانی صورت گرفت که کابینه جنگی اسرائیل طرح عملیات نظامی برای بازگرداندن ساکنان شمال اسرائیل به شهرک‌ها را رسماً تائید کرده بود. اسرائیل مدت‌هاست که به طور غیررسمی اعلام کرده خواهان ایجاد یک منطقه حائل در شمال است تا ساکنان شمال اسرائیل بتوانند در مقابل حملات حزب‌الله ‌ایمن باشند.

هدف دیگر اسرائیل از ایجاد منطقه حائل، جلوگیری از امکان وقوع حمله‌ای به شمال اسرائیل به سبک حمله هفتم اکتبر بود. در تاریخ ۱۸ سپتامبر، یوآو گالانت، وزیر دفاع اسرائیل اعلام کرد که مرکز ثقل جنگ به سمت شمال در حال تغییر است، زیرا اسرائیل تیپ ۹۸ خود را که یک واحد هوابرد است از غزه به شمال منتقل می‌کند. این حرکت به تشکیل نیروهای زرهی تیپ گولانی کمک می‌کند.

حملات پیجری اسرائیل به طور موقت شبکه ارتباطی حزب‌الله را مختل کرده و توانایی این گروه برای فرماندهی و کنترل مؤثر نیروهایش را مختل می‌کند اما واقعیت این است که حزب‌الله لبنان این توان را دارد که با تطبیق و یافتن ابزارهای جدید ارتباطی برای ادامه نبرد با اسرائیل، در موازات با عملیات پاکسازی اطلاعاتی در درون خود، در وضعیت تهاجمی باقی بماند.

سیدحسن نصرالله در اوایل سال جاری میلادی به نیروهای حزب‌الله لبنان دستور داده بود تلفن‌های همراه خود را به دلیل نگرانی از ردیابی و نفوذ اسرائیل، کنار بگذارند. بسیاری از نیروهای حزب‌الله لبنان بدون استفاده از پیجرها یا تلفن‌های همراه از وسایل ارتباطی قدیمی‌تری نظیر بی‌سیم رمزگذاری‌شده، پیک‌ها و تلفن‌های ثابت استفاده می‌کردند.

بنابراین حالا و پس از حمله پیجری این احتمال وجود دارد که این گروه دوباره به روش‌های قدیمی ارتباطی بازگشته و خود را از فناوری‌ای که مستعد خرابکاری و نفوذ دیجیتالی اسرائیل است، دور نگه دارد.  اگرچه این روش‌ها نیز به طور کلی مؤثرتر نیستند، اما استفاده از این وسایل کار جاسوسی یا خرابکاری را برای اسرائیل دشوارتر خواهد کرد.

اما در عین حال این تغییر رویه به سمت استفاده از فناوری‌های ارتباطی قدیمی‌تر ممکن است توانایی حزب‌الله را برای واکنش سریع به نفوذ و اقدامات پنهانی اسرائیل کاهش دهد، اما بعید است که توانایی حزب‌الله برای هماهنگی انجام عملیات انتقام‌جویی گسترده علیه اسرائیل یا ضدحمله‌ها علیه تهاجم اسرائیل را به‌طور قابل‌توجهی کاهش یابد. در همین حال، حزب‌الله احتمالاً تحقیقاتی داخلی در مورد چگونگی انجام این حمله مخفیانه انجام خواهد داد و غیرنظامیان لبنانی و نیروهای خود را در تلاش برای ریشه‌کن کردن عوامل نفوذ بسیج خواهد کرد.

فواد شکر، فرمانده ارشد حزب‌الله، که در اواخر جولای در بیروت ترور شد، با استفاده از وسایل ارتباطی ردیابی شد. آنطور که گزارش‌ها روایت کرده‌اند، در ابتدا سازمان اطلاعات اسرائیل یک تماس تلفنی با تلفن او برقرار کرد و او را به داخل ساختمانی کشاند و در ادامه ارتش اسرائیل این ساختمان را مورد هدف قرار داد. حزب‌الله لبنان حتی بدون سیستم‌های ارتباطی پیشرفته‌تر، ابزارهای دیگری برای تضمین فرماندهی و کنترل نیروها در اختیار دارد.

برای مثال وضعیت حماس در غزه را در نظر بگیرید. غزه مکانی است که تحت شدیدترین نظارت‌ها و اشراف اطلاعاتی اسرائیل قرار دارد اما نیروهای حماس با کنار گذاشتن بیشتر وسایل ارتباط الکترونیکی، با تکیه بر پیام‌های دست‌نویس و سیستم‌های ارتباط شخص به شخص، با هدف جلوگیری از کشف محل اقامت یحیی سنوار، توانسته‌اند خود را با شرایط نظامی در غزه وفق دهند. در چنین شرایطی، حماس حتی قادر است گه‌گاه با میانجی‌های حماس در خارج از غزه ارتباط برقرار کرده و در روند مذاکرات آتش‌بس نظرات خود را اعلام کند.

در شرایط فعلی، بعید است که اسرائیل به این حملات اکتفا کند. کما اینکه پس از حملات پیجری در دو روز پیاپی، اسرائیل عملیات ترور بزرگی را نیز به انجام رساند که طی آنها بیش از ده نفر از فرماندهان ارشد حزب‌الله از جمله ابراهیم عقیل، ترور شدند. اسرائیل احتمالاً سرعت عملیات‌های خود را برای از بین بردن قابلیت‌های دفاعی حزب‌الله، از طریق انجام عملیات‌های مخفیانه، حملات هوایی و توپخانه‌ای و اقدامات تجسسی توسط نیروهایش بر روی زمین، افزایش خواهد داد تا حزب‌الله را مجبور به عقب‌نشینی از جنوب لبنان کند.

اما اگر این تلاش‌های اسرائیل شکست بخورد، اسرائیل با این کار زمینه را برای تهاجم زمینی به جنوب لبنان فراهم کرده است. از آنجایی که اسرائیل قصد دارد عزم حزب‌الله را برای ادامه کمپین همبستگی با حماس تضعیف کند، از سرعت رو به افول عملیات در غزه برای استقرار نیروی هوایی و توپخانه بیشتر در جنوب لبنان با هدف تضعیف شبکه گسترده پناهگاه‌های حزب‌الله، تضعیف روحیه جنگجویان این گروه و نابودی‌ سامانه‌های پرتاب موشک و از میان بردن توانایی حزب‌الله برای مقاومت در برابر تهاجم زمینی اسرائیل استفاده خواهد کرد. این نوع عملیات که اسرائیل در پیش گرفته است احتمالاً هفته‌ها به طول خواهد انجامید. حزب‌اللهِ امروز، حزب‌اللهِ سال ۲۰۰۶ نیست.

توانایی‌های حزب‌الله به مراتب بیشتر شده است. بنابراین اگر اسرائیل بخواهد این توانایی‌ها را از بین ببرد و زمینه را برای تهاجم زمینی امن و موفق خود به جنوب لبنان فراهم کند، مجبور است چند هفته را صرف مهیا کردن مقدمات این تهاجم کند. یکی دیگر از دلایل زمان‌بر بودن این اقدامات این است که اسرائیل نیز مجبور است نیروی زمینی خود را در مرزهای شمالی مستقر کند بنابراین این نیروها به شدت در معرض تهاجم حزب‌الله قرار خواهند گرفت.

در اجرای این کمپین، اسرائیل احتمالاً در روزهای آینده حملات هوایی گسترده‌‌ای را نه‌تنها در لبنان، بلکه در سوریه نیز انجام خواهد داد. این حملات احتمالاً با هدف نابودی بخشی از توانایی حزب‌الله لبنان برای شلیک موشک‌های دقیق هدایت‌شونده در نزدیکی مرز لبنان و سوریه انجام خواهد شد. حملات هوایی نه‌تنها در لبنان بلکه در سوریه نیز ممکن است.

اخیرا نیز در سکوت خبری، یک حمله زمینی توسط کماندوهای اسرائیلی با هدف نابودی بخشی از توانایی حزب‌الله برای شلیک موشک‌های دقیق هدایت شونده، در نزدیکی مرز سوریه با لبنان انجام شد. مشابه این حمله ممکن است در جنوب لبنان نیز رخ دهد اما چنین حمله‌ای به دلیل اشراف بیشتر حزب‌الله بر حنوب لبنان ممکن است با شکست مواجه شود.

اما سوال این است که آیا انجام چنین عملیات‌هایی مانع از احتمال یک توافق دیپلماتیک بین حزب‌الله و اسرائیل خواهد شد؟ به نظر می‌رسد که هدف اسرائیل از انجام چنین عملیات‌هایی وادار کردن حزب‌الله به پذیرفتن یک توافق دیپلماتیک براساس شروط دیکته‌شده اسرائیل است؛ بنابراین بعید است که انجام این عملیات‌ها به معنای عدم تمایل اسرائیل به رسیدن به توافق دیپلماتیک به شکلی خاص و در راستای منافع اسرائیل باشد.

منطقی به نظر می‌رسد که اسرائیل رسیدن به یک راه‌حل سیاسی را در مقایسه با گشودن یک جبهه دیگر آنهم در حالیکه درگیری در غزه و تشدید عملیات‌های نظامی در کرانه باختری در جریان است، ترجیح می‌دهد. اما موضوع مهم این است که توافق مدنظر اسرائیل احتمالاً مورد قبول حزب‌الله نخواهد بود چراکه منافع حزب‌الله را تامین نخواهد کرد.

دکترین نظامی اسرائیل در نبردها، حفاظت از نیرو را در اولویت قرار می‌دهد بنابراین بعید است که اسرائیل قبل از اینکه انجام حملات هوایی و توپخانه‌ای و عملیات‌های تروری که موقعیت و توانایی حزب‌الله را به‌طور قابل توجهی تضعیف می‌کند، به سرعت عملیات زمینی در جنوب لبنان را آغاز کند.

اگرچه اسرائیل از زمان ورود حزب‌الله به جنگ غزه حملات هوایی را در مقیاس وسیع انجام داده است اما نیروی هوایی اسرائیل از بمباران لبنان، مشابه بمباران غزه قبل از تهاجم زمینی، خودداری کرده و در عوض بر حملات هدفمند علیه فرماندهان حزب‌الله و رهبران حماس تمرکز کرده است.

اسرائیل سه تیپ زرهی دارد که احتمالاً همگی برای تهاجم زمینی بزرگ به لبنان مورد استفاده قرار خواهند گرفت. از این میان، دو تیپ در حال حاضر در جبهه شمالی مستقر هستند، اما تا ۱۳ سپتامبر، سومین تیپ یعنی تیپ ۴۰۱ به عنوان بخشی از لشکر ۱۶۲ در غزه در حال نبرد با حماس در رفح باقی ماند. قاعدتاً قبل از حمله احتمالی به جنوب لبنان نیروهای این تیپ باید تجهیز شده و آموزش داده شوند. اسرائیل برای این کار به منابع و تسلیحات نیاز دارد. شاید به همین دلیل بود که بنیامین‌نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل از تصمیم دولت انگلیس برای تعلیق کمک‌های نظامی به اسرائیل به شدت انتقاد کرد.

البته نیازهای نیروی هوایی اسرائیل در غزه به طور قابل توجهی کاهش یافته است، زیرا نیروهای حماس به زیرزمین رانده شده‌اند؛ به طوری که ارتش اسرائیل اخیراً اعلام کرد که حماس به عنوان یک نیروی جنگی دیگر وجود ندارد و نیروهای باقی‌مانده حماس تهدید نظامی متعارف برای اسرائیل محسوب نمی‌شوند.

اگرچه حملات هوایی اسرائیل به نوار غزه همچنان ادامه دارد اما این حملات به‌طور قابل توجهی نسبت به قبل کمتر شده است و در نتیجه دامنه عمل نیروهای هوایی اسرائیل برای انجام عملیات در لبنان وسیع‌تر خواهد شد. به طور کلی همه شواهد نشان از این دارد که اسرائیل مرحله به مرحله و با برداشتن گام‌هایی خاص، خود را برای تهاجم زمینی گسترده به لبنان آماده می‌کند.

این اقدامات و گام‌های اسرائیل البته موجب بازدارندگی حزب‌الله نخواهد شد و احتمالاً حزب‌الله با سرعت فزاینده‌تری به حملات اسرائیل پاسخ داده و شرایط امنیتی در اسرائیل را وخیم‌تر خواهد کرد. حزب‌الله انگیزه‌های سیاسی قوی برای پاسخ به حملات پیجری ۱۷ و ۱۸ سپتامبر اسرائیل و سایر عملیات‌هایی نظیر ترور فواد شکر دارد. زیرا مجبور است به اقدامات نظامی اسرائیل که از خطوط قرمز معمول درگیری عبور کرده، پاسخ دهد؛ در غیراین‌صورت تصویری ضعیف از خود به دست خواهد داد. به‌رغم قدرت نظامی متعارف اسرائیل، ساختار سیاسی نظامی حزب‌الله قادر به تحمل تلفات است و از یک کریدور زمینی به ایران برای تامین تسلیحات برخوردار است. در نتیجه جنگجویان و رهبران حزب‌الله احتمالاً در برابر کارزار نظامی اسرائیل مقاومت خواهند کرد.

در واقع حزب‌الله در طول این کارزار، به احتمال زیاد حملات خود را به پایگاه‌های اصلی ارتش اسرائیل و شهرک‌های اسرائیلی به‌طور منظم گسترش خواهد داد و این حملات اغلب در پاسخ به حملات اسرائیل انجام خواهد شد، چراکه اسرائیل به کارزار خود برای تضعیف قابلیت‌های حزب‌الله در جنوب لبنان ادامه خواهد داد.

حزب‌الله همچنین ممکن است از سوریه برای گسترش خط مقدم حمله به بلندی‌های جولان و پیچیده‌تر کردن نقشه‌های اسرائیل برای تهاجم زمینی به جنوب لبنان استفاده کرده و حملاتی را به جولان اشغالی صورت دهد.  حزب‌الله زرادخانه‌ای از پهپادها و راکت‌ها و موشک‌هایی را در اختیار دارد که برخی تعداد آنها را بین  ۱۲۰ تا ۱۵۰ هزار عدد تخمین می‌زنند. در نتیجه، با وجود نزدیک به یک سال درگیری با اسرائیل، احتمالاً زرادخانه حزب‌الله همچنان برای تشدید تنش با اسرائیل از ظرفیت مناسبی برخوردار هستند.

اما مشکل اسرائیل این است که عملیاتش در جنوب لبنان را احتمالاً نمی‌تواند بدون دریافت سیگنال واضح حمایتی از سوی آمریکا آغاز کند و بعید است که دولت آمریکا قبل از برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری در ماه نوامبر چنین سیگنالی به اسرائیل ارسال کند. ارتش اسرائیل و کابینه جنگ اسرائیل تمایل دارند اطمینان حاصل کنند که از حمایت ایالات متحده در حمله به جنوب لبنان برخوردار خواهند بود و در صورت حمله به جنوب لبنان که نقض فاحش قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل به حساب می‌آید، واشنگتن در شورای امنیت از آنها حمایت خواهد کرد.

این بدان معناست که بعید است اسرائیل تا قبل از برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا به جنوب لبنان حمله کند تا از خشم کنگره و رئیس‌جمهوری که ممکن است تامین به‌موقع حمایت‌ها از اسرائیل را به خطر بیاندازد، جلوگیری کند. بعلاوه، بعید است تا قبل از برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری، واشنگتن بدون اینکه اقدام تحریک‌آمیز شدیدی از سوی حزب‌الله که توجیه‌کننده حمله اسرائیل به جنوب لبنان باشد و تلفات قابل‌توجهی به اسرائیل تحمیل کند، چنین حمایتی از حمله زمینی اسرائیل به جنوب لبنان ارائه کند.

با این حال، وقتی که انتخابات ریاست‌جمهوری در آمریکا به پایان برسد، دست اسرائیل بازتر خواهد بود و می‌تواند از سرمایه سیاسی خود در دولت پایان‌یافته بایدن استفاده کند. در چنین شرایطی اسرائیل می‌تواند برای تائید عملیات زمینی خود در جنوب لبنان در درون ساختار سیاسی آمریکا لابی کند و یا اینکه بدون حمایت صریح آمریکا چنین عملیاتی را آغاز کرده و منتظر یک دولت جدید در آمریکا باشد و دولت جدید آمریکا را در عمل انجام‌شده قرار دهد. حال اگر این دولت، دولتی به رهبری دونالد ترامپ باشد، بدیهی است که با توجه به رابطه بهتر ترامپ با نتانیاهو، دست اسرائیل بازتر نیز خواهد بود.

اسرائیل بین سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۰۹ و در دوران ریاست‌جمهوری جورج بوش در دسامبر و ژانویه، یک عملیات ۲۱روزه را در غزه صورت داد. این عملیات چند هفته قبل از وارد شدن باراک اوباما به کاخ سفید و درست در روزهایی انجام شد که جورج بوش قرار بود کاخ سفید را ترک کند. انتخاب این زمان خاص برای انجام عملیات کاملاً عمدی بود.

اسرائیل می‌دانست که بوش نسبت به انجام این عملیات موضع نرم‌تری دارد و در عین حال در هفته‌های پایانی ریاست‌جمهوری اختیار چندانی هم ندارد و خوب می‌دانست که با ورود اوباما به کاخ سفید، دستش برای انجام چنین عملیات‌هایی بسته‌تر خواهد بود. هرچند جو بایدن به صراحت اعلام کرده است که مخالف تشدید تنش در لبنان است، اما اسرائیل ممکن است تصور کند که حتی اگر بایدن قدرت را به کامالا هریس واگذار کند، باز هم می‌تواند روابط خوبی با واشنگتن داشته باشد. خصوصاً اگر اسرائیل به این نتیجه برسد که می‌تواند به بسیاری از اهداف اصلی جنگ در جنوب لبنان دست پیدا کند.

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی