داینامیک انتخابات در ایران
درگذشت سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ایران در سانحه سقوط هلیکوپتر در ماه جاری، ایران را شوکه کرد. اما این شوک به سرعت جای خود را به رقابت شدید میان جناحهای سیاسی مختلف داد که برای دومین پست قدرتمند در کشور رقابت میکنند.
با برگزاری انتخابات برای انتخاب جانشین رئیسی که قرار است در 28 ژوئن برگزار شود، یک سوال در ذهن بسیاری از ناظران ایران مطرح است و آن اینکه آیا این بار به طیف وسیعی از نامزدها اجازه داده خواهد شد که نامزد شوند یا خیر؟ روی کاغذ، انتخاب جایگزینی برای ابراهیم رئیسی نباید چندان سخت باشد و مطمئناً یک چهره دیگر به راحتی میتواند جای او را بگیرد.
اگر فرض را بر این بگیریم که رئیسی عملاً در سال 2021 پس از ردصلاحیت سرسختترین رقبای او توسط شورای نگهبان، به ریاستجمهوری رسید، آنوقت به لحاظ نظری شورای نگهبان باز هم میتواند همان کاری که سه سال پیش کرد را صورت دهد و راه را برای نامزدی که نزدیکترین خصوصیات به رئیسی را دارد هموار کند و این نامزد میتواند سعید جلیلی باشد. جلیلی به سختگیری معروف است.
این خصوصیتی است که حتی در محافل محافظهکار نیز به آن معروف است تا جایی که نگرانیهایی در مورد نقش بیش از حد برخی از متحدانش در دولت رئیسی وجود داشت. سختگیری جلیلی در دوران تصدی وی به عنوان مشاور امنیت ملی و مذاکرهکننده ارشد هستهای از سال 2007 تا 2013 بیشتر نمایان بود. در این دوره، اقتصاد ایران پس از تحریمهای سازمان ملل و غرب بر سر برنامه هستهایاش آسیب دید. با این حال به نظر میرسید آقای جلیلی عجلهای برای تعامل با قدرتهای غربی برای لغو برخی از این تحریمها ندارد. سوابق ضعیف جلیلی موجب شد که او در انتخابات سال 2013 شکست بخورد. از سوی دیگر حتی برخی جریانهای محافظهکار نیز با سعید جلیلی مشکل دارند. بنابراین جای تعجب نیست که در سال 2024 کمپین «هر کس به جز جلیلی» در جریان باشد.
تعدادی از محافظهکاران نیز به دنبال محمدباقر قالیباف هستند که گفته میشود یکی از کسانی است که بهدنبال جلوگیری از پیروزی جلیلی است. قالیباف را تکنوکراتی میدانند که هیچ لنگرگاه ایدئولوژیکی ندارد. در اینجا ذکر این نکته ضروری است که موفقیت آقای رئیسی براساس این تصور ایجاد شد که او یک بوروکرات باتجربه بود که هیچ چالش سیاسی برای ساختار حکومت نداشت.
بنابراین، درحالیکه دیگر رقبای تندرو احتمالی وجود دارند که نام آنها مورد بحث قرار میگیرد، بعید است ساختار به آنها اقبالی نشان دهد. پس این روند ممکن است شورای نگهبان را مجبور کند که درها را به روی نامزدهای میانهرو باز کند. حکومت ایران حتی ممکن است همان کاری را که در سال ۲۰۱۳ انجام داد انجام دهد: به چهرههای نسبتاً محافظهکار با اعتبار تکنوکرات اجازه نامزدی بدهد. اگر حکومت ایران این مسیر را انتخاب کند یکی از نامهایی که مطرح است، علیلاریجانی است.
آقای لاریجانی علاوه بر اینکه از یک خانواده بانفوذ روحانی است، بهعنوان رئیس صداوسیما و رئیس مجلس نیز فعالیت داشته است. او اصلاحطلب نیست، اما تندرو هم نیست. حمایت همهجانبه او از ریاستجمهوری حسن روحانی، حمایت پنهان زیادی را در میان میانهروها و اصلاحطلبان برای او جلب کرده است. او یک شخصیت متفکر دارد که دارای مدرک دکترای فلسفه از دانشگاه تهران است. اما او در عین حال یکی از مقامات سابق سپاه است که اگر تصمیم به کاندیداتوری بگیرد، ممکن است این رابطه به کارش بیاید.
تعدادی از میانهروها مانند آقای لاریجانی هستند که اگر اجازه داشته باشند، میتوانند به فکر پیروزی باشند. بهویژه اگر جناح اصلاحطلب سیاست ایران به جای حمایت از نامزدی از فضای ایدئولوژیک خود، پشت هر یک از آنها متحد شوند. البته لازم نیست مدت زیادی منتظر بمانیم تا گرد و غبار فروکش کند. شورای نگهبان قرار است لیست نهایی کاندیداها را در تاریخ 11 ژوئن اعلام کند.
این فهرست کوتاه، داینامیکهای رقابت را مشخص میکند و سرنخهایی را برای پرسش کلیدی دیگری در ذهن ناظران ایران ارائه میکند و آن اینکه آیا بخشهای زیادی از رایدهندگان این انتخابات را مانند سالهای 2020، 2021 و 2024 تحریم میکنند یا مشارکت بهطور قابل توجهی بیشتر خواهد بود؟