نوشـداروی مسلمانان
پیشبرد راهبرد همگرایی شیعه و سنی چه کارکردی برای موقعیت کشورهای اسلامی در پی خواهد داشت؟
پیشبرد راهبرد همگرایی شیعه و سنی چه کارکردی برای موقعیت کشورهای اسلامی در پی خواهد داشت؟
وحدت شیعه و سنی از ابتدا ایدهای سیاسی و در واکنش به ضعف مسلمانان مقابل غرب قدرتمند بود؛ نوشدارویی که بناست مسلمانان را مقابل سلطه غرب قدرتمند کند. رابطه دو مذهب شیعه و اهلسنت از آغاز تاریخ اسلام رابطهای همراه با رقابت بوده است؛ رقابتی که بر سر جانشینی پیامبر آغاز شد و به مرور در فقه، شریعت، عقاید و کلام نیز ریشه دوانید و این دو را از هم متمایزتر کرد، اما تا وقتی دشمن خارجی وارد این رابطه نشد، این رقابت درونی تا این اندازه مخل و مضر شناخته نمیشد.
شیعیان به جز خلافت کوتاه علی بنابیطالب و امام حسن(ع) سهمی از دستگاه خلافت پیدا نکردند. پس از خلفای راشدین، خلافت در بنیامیه موروثی شد و سپس به بنیعباس رسید و پیروی از سنت، مذهب رسمی جهان اسلام شد و شیعه به عنوان گروه اقلیت مخالف، تحت تعقیب و فشار قرار گرفت و تا قرنها امکان تشکیل حکومت نیافت. در تمام این دوران شیعیان با محدودیت و فشار مواجه بودند، اما توانستند در برخی مناطق دور جهان اسلام حکومتهای خود را تشکیل دهند. خلافت فاطمی مصر از شیعیان اسماعیلی به قدرت رقیب خلافت عباسی تبدیل شد و تا مدتها اهل سنت را به مدد فدائیان خود که با ترور و عملیاتهای غیرقابل انتظار آنها را شگفتزده میکرد در سرتاسر قلمرو خود در وحشت فرو برد.
حمله مغولان به جهان اسلام فرصتی بزرگ برای شیعیان شد تا از اقلیت خارج شوند و امکان تبلیغ عمومی مذهب خود را پیدا کنند و حتی در ریشهکن کردن خلافت عباسی با مغولان همکاری کنند. گسترش تشیع بهویژه در ایران موجب شد تا همسانیای میان شیعه و ایران صورت گیرد. این همسانی با رسمیت تشیع توسط دولت صفوی در ایران بیشتر شد و وقتی امپراتوری عثمانی متولی بخش عمدهای از جهان اسلام شد که تقریباً همگی اهل سنت بودند و بیشتر هم شد.
ایده وحدت میان این دو، تا قرنها به ذهن کسی هم خطور نمیکرد، اما با برآمدن قدرت اروپاییهای مسیحی که جهان اسلام برایشان محلی برای استعمار و فتح بود، مسلمانان متوجه شدند گویا برای مقاومت در مقابل این قدرت تازه باید به دنبال وحدت باشند و منشأ این وحدت نیز ایدهای
سیاسی بود.
اتحاد اسلام
امپراتوری عثمانی نخستین قدرتی بود که شعار اتحاد اسلام را سر داد. عثمانی که با برآمدن قدرتهای اروپایی متصرفات اروپایی خود را یکبهیک از دست داده بود و در شمال آفریقا و سایر مناطق عربی نیز با دخالت و حضور قدرتهای اروپایی روبهرو شده بود، با شعار اتحاد اسلام توانست مسلمانان در هندوستان را به قیام علیه انگلیسیها فرابخواند و همچنین روسیه تزاری را در صحراهای ترکستان به چالش بکشد تا خون تازهای به رگهای امپراتوری فرتوت خود تزریق کند. هر چند شعار اتحاد اسلام بیش از همه مسلمانان اهلسنت در گستره خارج از قلمرو امپراتوری عثمانی را خطاب قرار میداد، اما ایرانشیعی نیز مخاطب مهم این پیام بود. سیدجمالالدین اسدآبادی یا افغانی که در ایران بهعنوان یکی از اولین منادیان اتحاد اسلام شناخته میشد، در اجرای سیاست اتحاد اسلام مامور امپراتوری عثمانی بود و برای این منظور از مراجع شیعه عراق و ایران و تا ناصرالدین شاه قاجار را آزمود، اما موفقیت چندانی نداشت. هر چند ایرانیان به این ایده حکومتی ترکها اقبال اندکی نشان دادند، اما نفوذ بریتانیا در ایران و عراقِ آن عصر به اندازهای گسترده بود که از این سیاست، آبی برای ترکان عثمانی و سیدجمال گرم نشود. سیدجمالالدین اسدآبادی، موضوع اتحاد اسلام را در مقالاتش در مجله عربی زبان عروهالوثقی، مطرح کرد و اندیشمندان عرب چون عبدالرحمن کواکبی، محمد عبده و رشید رضا را تحت تاثیر قرار داد. به گمان برخی پژوهشهای جدید سیدجمالالدین اسدآبادی قصد داشت با حذف سلسله قاجار در ایران خود به عنوان امیر ایران ذیل امپراتوری عثمانی به اتحاد اسلام کمک کند، اما پس از ترور ناصرالدینشاه در ایران، گویا بدگمانی سلطان عبدالحمید عثمانی به قدرتطلبی او باعث شد تا جراح فک طوری اشتباه پزشکی کند که سیدافغانی دیگر رویای حکومت به سرش نزند. انجمن اتحاد اسلام در ایران اعضای نامداری چون سیدحسن مدرس و علی هیئت پیدا کرد و حتی میرزا کوچکخان جنگلی ابتدا به این هیئت وابستگی داشت. سیدحسن مدرس و میرزا کوچکخان جنگلی عاقبتشان مرگ بود، اما علی هیئت، وزیر دادگستری دولت اول دکتر مصدق و رئیس دیوان عالی کشور در دوران محاکمه او و رئیس انجمن دوستی ایران و ترکیه شد و پسرش دکتر جواد هیئت نیز از نظریهپردازان پانترکیسم در ایران شد.
عثمانی در خلال جنگ جهانی اول اردوی اسلام راه انداخت و تلاش کرد این ایده را به عمل تبدیل کند. فرماندهان اردوی اسلام ابتدا در قفقاز کروفری کردند اما در ادامه مستاصل در صحراهای ترکستان به دنبال ریگها دویدند و وقتی انورپاشا وزیر جنگ پیشین عثمانی و از رهبران جنبش اتحاد و ترقی از استانبول فراری شد، در پی این رویا از باکو به عشقآباد و بخارا رفت و در جنگ با روسها کشته شد. در این اثنی نهتنها اتحادی روی نداده بود، بلکه کمال پاشا برای حفظ مردهریگ عثمانی در آناتولی با انگلیسیها در جنگ بود؛ از قضا سرکنگبین صفرا فزوده بود.
دارالتقریب بین المذاهبالاسلامیه
یکی از مهمترین اقدامات در زمینه وحدت مذاهب اسلامی با تاسیس «دارالتقریب بینالمذاهبالاسلامیه» در شهر قاهره مصر رقم خورد. یکی از انگیزههای شیخمحمدتقی قمی موسس و مبدع این انجمن در یک رویداد تلخ ریشه داشت. وقتی جوان ایرانی به نام ابوطالبیزدی (اردکانی) در سال 1322 در حین طواف دور کعبه دچار استفراغ شد و ماموران حکومت سعودی او را دستگیر و به اتهام قصد آلوده کردن خانه خدا، در دادگاه محاکمه و سپس اعدام کردند، موجی از اختلاف شیعه و سنی در ایران، عراق و عربستان به وجود آمد. دولت ایران رابطه با سعودی را قطع و برای چهار سال از اعزام حجاج ایرانی امتناع کرد. سیدابوالحسن اصفهانی مرجع علیالاطلاق وقت شیعیان عزای عمومی اعلام کرد و مجالس ختم در شهرهای مختلف برقرار شد. شیخمحمدتقی قمی که از خانوادهای بزرگ روحانی در قم بود از چند سال پیشتر تلاش خود برای نزدیکی مذاهب اسلامی را آغاز کرده بود و در لبنان و مصر به مراوده با پیروان مذاهب دیگر اسلامی میپرداخت. «دارالتقریب بینالمذاهبالاسلامیه» با تلاشهای شیخمحمد قمی در سال 1325 در دانشگاه الازهر قاهره تأسیس شد و از حمایت آیتاللهسیدحسین طباطباییبروجردی و شیخ محمود شلتوت برخوردار بود. این موسسه در طول تلاش شیخمحمد قمی که تا زمان مرگش در سال 1369 ادامه یافت از همکاری و حمیات شيخ مصطفى مراغى و شيخ مصطفى عبدالرزاق و شيخ عبدالمجيد سليم روسای پیشین دانشگاه الازهر مصر، آیتالله محمدحسین کاشفالغطا مرجع نامور شيعه در نجف، سيدعبدالحسين شرفالدین عاملی مرجع نامدار لبنانی، امام موسی صدر رهبر سیاسی شیعیان لبنان، آیتاللهسیدمحمود طالقانی، میرزا خلیل کمرهای از قم بهرهمند شد. بهجز اينان، بسيارى ديگر از عالمان بزرگ شيعه و رؤساى الازهر مصر و پيشوايان بزرگ اهل سنت مانند شيخحسن بنّا، محىالدين قليبىتونسى، محمدجواد مغنيه، سيدصدرالدين صدر از قم، شيخ محمدسرور صبان از حجاز، شيخ اسماعيل نجفى از اصفهان، شيخمحمدصالح حائرى مازندرانى از سمنان، محمدتقى خوانسارى از قم و از حاميان انديشه وحدتگرايى و پشتوانههاى فكرى جماعت تقريب بودند.
شیخمحمد تقی قمی در نخستین جلسه دارالتقریب در سخنانی خطاب به اعضا که از مذاهب مختلف اسلامی بودند، درباره هدف مجمع میگوید: «ایجاد حسن تفاهم میان برادران دینی که به یک خدا و یک پیغمبر و یک دین معتقدند و دارای یک نماز و یک قبله هستند، هدف دارالتقریب است و همچنین بدبینیها را از میان برداشتن و برادری و یگانگی را جایگزین اختلافات ساختن، از دیگر اهداف دارالتقریب است.»
محمدتقی قمی معتقد بود اگر درست به ریشهٔ نام دو مذهب شیعه و سنی توجه کنیم، تمام مسلمانان را شیعه مییابیم، زیرا همگی دوستدار خاندان پیغمبرند و همگی را نیز اهل سنت مییابیم زیرا کلیهٔ مسلمانان، هر سنت و دستوری از طریق مطمئنی از پیغمبر گرامی(ص) وارد شده باشد، لازمالاجرا میدانند. بنابراین ما همگی سنی، شیعه، قرآنی و محمدی(ص) میباشیم.
این تلاش برخلاف موج پیشین کمتر جنبه سیاسی داشت و بیشتر جنبه فقهی و کلامی داشت که به موفقیتهای بزرگی نیز دست یافت. مهمترین آنها پذیرش فقه شیعیان به عنوان مذهب پنجم در کنار چهار مذهب رسمی اهل سنت بود. اهل سنت پیرو چهار مکتب فقهی حنبلی، حنفی، مالکی و شافعی هستند و شیخ شلتوت مفتی و رئیس دانشگاه الازهر در فتوای مهمی فقه شیعه دوازده امامی را به نام امام جعفرصادق(ع) امام ششم شیعیان به عنوان فقه جعفری به رسمیت شناخت. مهمتر آنکه تغییر از یکی از این مذاهب به مذهب دیگر را مجاز دانست. شیخ شلتوت در قسمتی از این فتوا میگوید: «مکتب جعفری معروف به مذهب امامی اثنیعشری، مکتبی است که شرعاً پیروی از آن مانند پیروی از مکتبهای اهل سنت جایز میباشد. سزاوار است مسلمانان این حقیقت را دریابند و از تعصب ناحق و ناروایی که نسبت به مکتب معینی دارند، دوری گزینند».
شیخ شلتوت برای محمدتقی قمی احترام خاصی قائل بود؛ بهگونهای که در یکی از نامههای خود چنین مینویسد: «شیخ محمدتقی قمی، پیشوای مصلح و برادر من، نخستین کسی است که علما را به مسأله تقریب دعوت کرد و به خاطر آن [از ایران به مصر] هجرت نمود. آن قدر به او [شیخ محمدتقی قمی] ایمان دارم که در آخرت حاضرم، هر جا که او را بردند با او بروم، حال هر کس میخواهد بپسندد یا نپسندد».
وی درباره موسسه دارالتقریب مینویسد: «آرزو داشتم میتوانستم از اجتماعاتی که در دارالتقریب برپا میشود تعریف کنم که در آن مصری در کنار ایرانی، لبنانی، عراقی و پاکستانی و غیره قرار میگیرد و حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی و امامی و زیدی دور یک میز مینشینند و با ندایی توأم با دانش، ادب، پاکی، فهم، برادری، همکاری و محبت، یکدیگر را میخوانند.»
البته دارالتقریب نیز خالی از ایدههای سیاسی نبود. در پسِ ذهن همه این رهبران دینی اقتدار و اتحاد سیاسی مسلمانان نقش بسته بود. سیدعبدالحسین شرفالدین عاملی مرجع شیعه لبنانی که از همکاران دارالتقریب بود به صراحت اعلام میکرد که «ما باید در اندیشه تشکیل «اتحاد جماهیر اسلامی» باشیم و در این راه به جان بکوشیم. این آرمان مقدس، حضورهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقدامهای جهانی گوناگون میطلبد. باید متفکران مؤمن بیندیشند و برای همه این مسائل برنامهریزی کنند و زمینه و فرهنگ و اقدام را فراهم آورند.»
مجمع تقریب مذاهب اسلامی
با درگذشت علامه محمدتقی قمی در سال ۱۳۶۹ محمد واعظزادهخراسانی پیشنهاد تشکیل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی را به رهبری ارائه داد و خودش نیز نخستین دبیرکل آن شد. پس از او به ترتیب محمدعلی تسخیری و محسن اراکی عهدهدار دبیرکلی این مجمع شدند. در حال حاضر، حمید شهریاری دبیرکل کنونی این نهاد است.
این مجمع که نهادی حکومتی در جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود، عهدهدار تلاشهای تقریبی در جهان اسلام است و همهساله با شرکت اندیشمندان اسلامی، در ایران یا دیگر کشورهای اسلامی همایشهای وحدت برگزار میکند. تلاشهای این مجمع بیش از همه مورد توجه جوامع کشورهای مرتبط با ایران چون لبنان و سوریه و عراق قرار گرفته و کمتر توانسته دایره گستردهتری را تحت تاثیر قرار دهد. در سال 1388 رهبری طی فتوایی بیاحترامی به صحابه و همچنین همسران پیامبر را ممنوع کردند. این فتوا در راستای تلاش برای اتحاد سیاسی، اجتماعی و حقوقی شیعه و سنی بود. فتواهای مشابهی از طرف محمدتقی بهجت، سیدعلی سیستانی، ناصر مکارمشیرازی، سیدعبدالکریم موسویاردبیلی، موسی شبیریزنجانی و حسین وحیدخراسانی نیز در این باره صادر شده است. با این وجود به نظر میرسد این روزها صدای مخالفان وحدت بلندتر است و جریانهای تکفیری در میان نهادهای دینی اهل سنت و حتی حکومتهای عربی نفوذ بیشتری یافتهاند و اجازه ندادهاند تلاشهای ایران برای نزدیکی و اتحاد جهان اسلام به نتیجه برسد.
هر چند گفتوگوهای زیادی میان اندیشمندان و فعالان شیعی و سنی و کنفرانسهای متعدد وحدت برگزار شد اما در این دوران شاهد کشتارهای شیعیان در کشورهای مختلف توسط گروههای تکفیری شدهایم. ۲۵ بهمنماه سال ۱۳۸۵، زمانی که آتش اختلافات فرقهای بهویژه در عراق شعلهور شده بود و شاخه ابومصعبالزرقاوی گروه القاعده دست به اقدامات مکرر تروریستی میزد؛ گفتوگویی مناظرهگونه و زنده بین هاشمیرفسنجانی، رئیس وقت مجمع تشخیص مصلحت نظام و شیخ یوسف قرضاوی در شبکه الجزیره برگزار شد. در این گفتوگوی زنده به حقوق اقلیتهای مذهبی در کشورهای اسلامی، تروریسم و تکفیر و موانع وحدت اسلامی پرداخته شد. زمانی که این مناظره صورت میگرفت تفکرات تکفیری زرقاوی در حال نضج گرفتن و قوی شدن بود؛ تفکراتی که چند سال بعد از دل آن یکی از بزرگترین نشانههای شکست وحدت مذاهب یعنی گروه تکفیری «داعش» زاییده شد.
مخالفان وحدت
بدون شک ابنتیمیه فقیه و محدث معروف قرن هشتم هجری پدر فکری تکفیریها در جهان اسلام است. این فقیه و مفتی که همعصر حکومت ایلخانان مغول در ایران و ممالیک در مصر بود، نخستین فتوای جهاد مسلمان علیه مسلمان را صادر کرد و به این ترتیب توانست به شکست مغولان توسط سلسله ترک ممالیک مصر کمک کند. هر چند در این عصر مغولان نیز مسلمان شده بودند، اما همچون بلایی برای جهان اسلام تلقی میشدند چراکه آنان بودند که توانستند خلفای عباسی را سرنگون و منقرض کنند و برای نخستین بار جهان اسلام پس از مرگ پیامبر از وجود خلیفه و جانشین او خالی شد و این حادثه بزرگی بود که بهزعم ابنتیمیه با خیانت و همدستی شیعیان به وقوع پیوسته بود. جایگاه برجسته وزیران شیعی چون رشیدالدین فضلالله همدانی و خواجه نظیرالدین طوسی محقق شده بود؛ اتهامی که سلفیهای کنونی نیز با تکیه برنقش کلیدی ایران در سقوط القاعده در افغانستان با حمله آمریکا و برافتادن خلافت داعش وارد میکنند. ابنتیمیه و سلفیهای کنونی میگویند همچنان که پیامبر پیش از جنگ با یهود و نصارا ابتدا منافقین مدینه را سرکوب و منکوب کرد، مسلمانان نیز پیش از جنگ با اسرائیل و غرب باید بتوانند منافقین کنونی در جهان اسلام را سرکوب کرده و از بین ببرند. محمدبن عبدالوهاب موسس فرقه وهابیت در عربستان که در اتحادی دینی-سیاسی با محمد بنسعود به تاسیس حکومت سعودی کمک کرد از پیروان اندیشه ابنتیمیه در دوران معاصر است. اتحاد وهابیت و آلسعود هنوز نیز ادامه دارد و نوادگان عبدالوهاب که آلشیخ نامیده میشوند، همواره نقش اصلی در هدایت فکری و دینی علمای سعودی دارند و سازمانهای تکفیری جهان اسلام نیز از همین منشا ظهور پیدا کردهاند.
سنیهای سلفی، عزاداریها و باورهای شیعیان درباره امامان را مصداق شرک و نفاق قلمداد میکنند و میگویند ایرانیان همچنان بر دین مجوس هستند و تظاهر به اسلام میکنند. رهبری این گروه از مخالفان وحدت را سنی آمریکایی معرفی کرده است که احتمالاً اشارهای به روابط استراتژیک آمریکا و عربستان سعودی است.
اما گروهی از شیعیان افراطی نیز که رهبرشان آیتالله سیدصادق حسینیشیرازی در قم ساکن است از مخالفان جدی وحدت هستند. این گروه که اهل سنت را پیروان ظالمان به اهل بیت پیامبر معرفی میکنند، بر این باورند که وحدت با اهل سنت خیانت به اهل بیت و امامان شیعه است. خاندان شیرازی از مراجع نامدار عراق بوده و هستند و پیروان آنها بیشتر در عراق و کویت سکونت دارند، اما انگلیس مرکز رسانهای و تبلیغاتی آنهاست.
سیدصادق شیرازی در پاسخ فتوایی درباره وحدت اسلامی میگوید: «اتحاد اسلامی به دو معنی است: ۱.اتحاد سیاسی مقابل غیرمسلمانان است که... این اتحاد سیاسی تنافی با حفظ عقیده خود و ثبات بر تولی و تبری ندارد... ۲.اتحاد فکری و عقیدتی است که این را قرآن مجید و حدیث شریف رد نموده...».
در ادبیات رسمی جمهوری اسلامی ایران طرفداران شیرازی شیعه انگلیسی خطاب میشوند که به مرکزیت رسانهای مقلدان شیرازی اشاره دارد. هواداران شیرازی صاحب بیش از ۱۸ شبکهٔ ماهوارهای و سه شبکهٔ رادیویی هستند و شبکه ماهوارهای مرجعیت تنها شبکهٔ رسمی وابسته به دفتر اوست. مرکز اکثر این شبکهها در انگلیس قرار دارد. شیرازی مانند برخی روحانیون سنتی شیعه بر مراسمهای تبری از اهل سنت اصرار دارد و مخالفت ایران با این مراسمها را مصداق خیانت به اهل بیت دانسته است. سخنان و اقدامات این گروه از شیعیان افراطی مورد استناد و استفاده گروههای تکفیری برای نشان دادن انحراف تشیع از موازین صحیح اسلامی قرار میگیرد. همچنان که رفتار وهابیت و داعش و سایر گروهها در حمله به اماکن مقدس شیعیان و حتی قتل و کشتار آنان نزد شیرازیها، سندی برای گمراهی اهل سنت شمرده میشود؛ گویی این دو مکمل و همزاد یکدیگرند.