| کد مطلب: ۱۱۸۲۶

بزرگترین قدرت خاورمیانه آمریکا نیست، ایران است

بزرگترین قدرت خاورمیانه آمریکا نیست، ایران است

آنچه در این ستون می‌خوانید، دیدگاه‌های رسانه‌‌های خارجی است که صرفا جهت اطلاع‌رسانی منتشر می‌شود و این دیدگاه‌ها موضع روزنامه «هم‌میهن» نیست.

سایمون تیسدال

روزنامه‌نگار

نخستین حمله از مجموعه حملاتی که انتظار می‌رود تحت رهبری آمریکا به یمن انجام شود، نقطه‌عطفی جدید در تاریخچه دراز سیاست‌های شکست‌خورده غرب در خاورمیانه بود. بزرگ‌ترین و اثرگذارترین شکست در این میان، شکست چنددهه‌ای در حل‌وفصل منازعه اسرائیل و فلسطین است. اینکه آمریکا با پشتیبانی بریتانیا خود را موظف به استفاده از زور در مقابل حملات حوثی‌ها در دریای سرخ می‌داند، نشانه‌ای از یک واقعیت ناخوشایند است: اهرم‌های سیاسی واشنگتن در حال تمام شدن است. دیپلماسی آمریکا بی‌اثر است و اقتدارش از بین رفته‌است. در واکنش، حوثی‌ها بدون ذره‌ای وحشت اعلام کردند که به حملات‌شان ادامه می‌دهند. تشدید تنش به این شکل نشان‌دهنده یک واقعیت ناخوشایند دیگر هم هست. قدرت مسلط در خاورمیانه دیگر آمریکا، مصر متحد غرب، عربستان سعودی و حتی اسرائیل نیستند، بلکه متحد اصلی حوثی‌ها، ایران قدرت مسلط است. خیلی ساده است که همزمان با کشتار بی‌رحمانه در غزه که حوثی‌ها می‌گویند باعث آغاز کارزار نظامی‌شان بود، از برنده و بازنده صحبت کرد. اما اگر بخواهیم به لحاظ استراتژیک صحبت کنیم، روشن است که چه کسی در این بحران جلوتر از بقیه است. ایران از طریق نبرد با گروه‌های نیابتی‌اش با هر کشته جدید فلسطینی، موشک جدید حزب‌الله، حمله جدید در سوریه و عراق و پهپاد جدید حوثی‌ها، جایگاه محکم‌تری پیدا می‌کند. جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا با اعلام عجولانه حمایت بی‌قیدوشرط از اسرائیل افکار عمومی جهانی و بخشی از آمریکا را از دست داده‌است. آمریکا که هیچگاه در جهان عرب محبوب نبود، همواره به‌عنوان شر ضروری به نظر می‌رسید اما دیگر اینگونه نیست، ایران به‌عنوان یک غیرعرب در حال تقسیم کردن این جایگاه با آمریکا است. وقایع وحشتناک غزه باعث شده‌است که برای همیشه دیدگاه جهان نسبت به اسرائیل عوض شود و اتهام‌های بی‌سابقه نسل‌کشی علیه آن در لاهه مطرح شده‌است. خالدبن بندر، سفیر عربستان سعودی در لندن به بی‌بی‌سی گفته‌است که دیگر نباید با دولت یهود به‌عنوان یک پرونده ویژه برخورد کرد. همه اینها برای نظام تهاجمی ایران خوشایند است. رهبران ایران ۴ هدف اصلیِ سیاست خارجی دارند: بیرون راندن آمریکا از خاورمیانه، حفظ برتری منطقه‌ای و تقویت اتحاد کلیدی با چین و روسیه. چهارمین هدف نابودی اسرائیل است، چه عملی و چه زبانی. شبکه شبه‌نظامیان تحت حمایت ایران، خیلی نزدیک به آن عملی می‌کنند. برخی تحلیل‌گران معتقدند که ایران بر نایبان یمنی خود کنترل ندارد. حزب‌الله هم ادعا می‌کند که خودمختار عمل می‌کند. اما وقتی همه را در کنار حماس در غزه، گروه‌های فلسطینی در کرانه باختری و شبه‌نظامیان عراق و سوریه قرار دهیم، متوجه می‌شویم که ایران یک ائتلاف کنترل از راه دور ایجاد کرده‌است که همگی هدف بیرون انداختن آمریکا از منطقه را دنبال می‌کنند. بمباران پایگاه‌های حوثی‌ها در یمن به‌جای اینکه دنبال آتش‌بس برای جنگ داخلی طولانی‌مدت در یمن باشیم، این واقعیت را تغییری نمی‌دهد، بلکه باعث می‌شود روایت مقاومت ضدغربی و ضداسرائیلی ایران در منطقه تقویت شود. ایران گام‌های عملگرایانه‌تری برای حل و فصل مسائل با رقبای عربش در خلیج‌فارس برداشته‌است و سال گذشته روابط دیپلماتیکش را با عربستان سعودی احیا کرد. مهم‌ترین مسئله در این توافق این بود که چین در آن میانجیگری کرد. روئل مارک گرچت و ری تکیه می‌نویسند: «امروز جمهوری اسلامی در حال و هوای پیروزی است. جمهوری اسلامی از تحریم‌ها و اعتراض‌های داخلی، زنده بیرون آمده‌است. با کمک متحدان ابرقدرتش اقتصاد را به ثبات رسانده و در حال تلاش برای تقویت توان دفاعی‌اش است و بمب اتمی هم در دسترس‌اش قرار دارد.» بعد از ۴۵ سال تلاش، حالا ایران یکی از آدم‌بزرگ‌های منطقه محسوب می‌شود. تحریم، طرد و تهدیدِ ایران نتیجه‌ای نداد. آمریکا، بریتانیا و اسرائیل با یک دشمن جدی مواجه هستند که بخشی از یک اتحاد سه‌جانبه جهانی است و توسط شبه‌نظامیان قدرتمند پشتیبانی می‌شود و اقتصاد توانمندی دارد. برای جلوگیری از یک منازعه وسیع‌تر، نیاز فوری به رویکرد دیپلماتیک جدید وجود دارد.

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی