دیپلماسی خلاء
ولادیمیر پوتین که در دسامبر ۲۰۱۷، طی بازدیدی از پایگاه هوایی حمیمیم سوریه، پیروزی کارزار نظامی علیه داعش و معارضان دولت بشار اسد را که اولین عملیات برونمرزی این کشور در مقیاس وسیع پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی محسوب میشد، اعلام کرده و بازگشت موفقیتآمیز مسکو به صحنه خاورمیانه را جشن گرفته بود، در صبح ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ چنان در دام پهنشده از سوی ایالات متحده گرفتار شد که به ناچار، تمام توان سیاسی و نظامی کرملین را متوجه اوکراین و حفظ کشور از انزوای کامل کرد و برای نقشآفرینی در خاورمیانه دچار محدودیت شد.
واقعه ۷ اکتبر ۲۰۲۳ اما ۲۰ ماه پس از آغاز جنگ در مرزهای غربی روسیه، با جلب توجه و تمرکز غرب به جنگ شکلگرفته در فلسطین اشغالی، گویی که جان جدیدی به کالبد یخزده کرملین دمیده باشد، موجب شد تا با کاهش فشار از سوی جبهه جنگ، رئیسجمهور روسیه بار دیگر فضا را برای حضور در معادلات خاورمیانه مهیا ببیند. در سایه قرار گرفتن جنگ در اوکراین در آستانه دومین سال تا جایی پیش رفته است که ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین نیز با صراحت تمام از عقبنشینی از میدان جنگ در صورت عدم دریافت کمکها از غرب سخن میگوید. رئیسجمهور اوکراین با اشاره به اینکه روند تحویل سلاح کاهش یافته، عنوان کرد، تمرکز کشورهای غربی به دلیل وضعیت خاورمیانه در حال تغییر است و بدون حمایت آنان این عقبنشینی صورت خواهد گرفت. در همین حال جنگ غزه به فرصتی برای روسیه به منظور بازیابی جایگاه خود در میان جنوب جهانی و تغییر روابط این کشور با کشورهای خاورمیانه تبدیل شده است.
کرملین و حامیان رسانهای آن در این مدت بارها نحوه واکنش ایالات متحده به حمله به اوکراین - با تهدید و تحریم علیه روسیه - و نحوه واکنش این کشور به حملات اسرائیل به غزه را مورد انتقاد قرار دادهاند. نوع واکنش ایالات متحده و غرب به حمله اسرائیل به غزه کاملاً با این روایت مسکو که غرب در برخورد با تحولات، استاندارد دوگانهای را اعمال میکند، منطبق است. سخنان سرگئی لاوروف مبنی بر اینکه «اهدافی که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل از جنگ غزه اعلام کرده، در خصوص از بین بردن حماس بهعنوان یک گروه نظامی و اصولاً بهعنوان یک سازمان، شبیه غیرنظامی کردن (باریکه غزه) است... این بسیار شبیه اهداف ما در اوکراین است» نیز تاکیدی بر همین استاندارد دوگانه است.
عکسهای ویرانههای غزه، گزارشهای هزاران کودک کشتهشده و خشم سازمانهای بشردوستانه تأثیر عمیقی بر مردم کشورهای در حال توسعه گذاشته است. مردم میتوانند در مورد دلایل جنگ در اوکراین یا عملیات اسرائیل در غزه بحث کنند اما برای بسیاری نتیجهگیری واضح است؛ ایالات متحده زمانی که روسیه غیرنظامیان را در اوکراین کشت، از روسیه انتقاد میکرد و اکنون وقتی متحد خود، همین کار را در غزه انجام میدهد، سکوت میکند.
روسیه امروز نوعی «دیپلماسی خلأ» را اعمال کرده و با عجله برای پر کردن فضاهای باقیمانده توسط آمریکا، وارد عمل میشود؛ رهبری کشورهای خواهان آتشبس در غزه در شورای امنیت سازمان ملل متحد، میزبانی از هیئتحماس و سفر ولادیمیر پوتین به امارات متحده عربی و عربستان از مصادیق دیپلماسی مورد نظر روسیه است.
روسیه و ایران
جنگ در اوکراین اساساً روابط روسیه و ایران را تغییر داده است. همکاری دو کشور به سطوح بیسابقهای رسیده است که در استفاده روسیه از پهپادهای ایرانی در اوکراین مشهود است، هرچند که چند هفته قبل از آغاز جنگ، رؤسایجمهور ایران و روسیه درباره نهایی کردن توافقنامه همکاری ۲۰ساله برای گسترش روابط در همه موضوعات گفتوگو کردند. پس از آغاز حمله نظامی روسیه به اوکراین و همچنین آغاز فشارهای سیاسی و اقتصادی غرب بر مسکو، دو کشور تلاشهای خود را برای مقاومت مشترک در برابر تحریمهای غرب و انزوای سیاسی افزایش دادند.
در همین چارچوب نیز ولادیمیر پوتین که پس از تهاجم نظامی به اوکراین، از روسیه خارج نشده بود، تیرماه ۱۴۰۱ عازم ایران شد و با آیتالله خامنهای دیدار کرد. در این دیدار رهبر انقلاب خطاب به رئیسجمهور روسیه گفتند:«جنگ یک مقوله خشن و سخت است و جمهوری اسلامی از اینکه مردم عادی دچار آن شوند بههیچ وجه خرسند نمیشود اما در قضیه اوکراین چنانچه شما ابتکار عمل را به دست نمیگرفتید، طرف مقابل با ابتکار خود، موجب وقوع جنگ میشد».
بسیاری در غرب معتقدند، مشارکت تقویتشده ایران و روسیه، مسکو را قادر ساخته تا جنگ را طولانی کرده و ویرانی در اوکراین را افزایش دهد یا همکاری و همسویی دو کشور توازن قوا در خاورمیانه را تغییر داده است. در ایران نیز بسیاری معتقدند، کرملین بهعنوان سنگری در برابر انزوای سیاسی و اقتصادی ایران عمل کرده است، درحالیکه این واقعیت قابل کتمان نیست که ایران یک وزنه تعادل موقت یا یک ابزار چانهزنی است. براساس این روایت، میزان گسترش یا انقباض همکاریهای روسیه و ایران به این بستگی دارد که روابط آمریکا و روسیه در آن زمان دوستانه یا خصمانه باشد.
در همین حال نیز شاهد هستیم که روابط ایران و روسیه همچنین ارتباط مستقیمی با روابط این کشور با کشورهای عربی پیدا کرده است و در همین راستا نیز پس از آنکه در جریان مجمع همکاری کشورهای عربی و روسیه، بهمنظور گسترش همکاریهای فیمابین در مراکش، بیانیهای مشترک میان مسکو و کشورهای عربی بر «استفاده از راهحلها و ابتکارات صلحآمیز برای حل مناقشه مالکیت جزایر سهگانه» تاکید کرد؛ مسئله نوع و کیفیت همکاریهای تهران و مسکو و این سوال که کرملین اساساً تا چه میزان به منافع ملی و تمامیت ارضی ایران متعهد است، بار دیگر در محافل سیاسی و رسانهای کشور مطرح شد. البته این نخستینبار نیست که همراهی روسیه با موضع غیردوستانه دولتهای عربی درباره جزایر سهگانه ایرانی خبرساز میشود. پیش از این، در تیرماه ۱۴۰۲ روسیه در بیانیه مشترکی با وزرای امور خارجه کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس از ادعای امارات متحده عربی حمایت کرده بود. در جریان همین نشست در تیرماه نیز وزرای خارجه شورای همکاری خلیجفارس «برنامه اقدام مشترک ۵ساله با روسیه» را به تصویب رساندند. سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه پس از این نشست گفت: «روسیه و شورای همکاری کشورهای عرب خلیجفارس فرصت توسعه همکاری استراتژیک را دارند و حجم تجارت میان روسیه و کشورهای شورای همکاری خلیجفارس در حال افزایش است». وزیر خارجه روسیه یادآور شد، روند مثبت تجارت میان روسیه و کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس بهرغم شرایط سخت ژئوپلیتیکی محقق شده است.
شورای آتلانتیک در مقالهای با عنوان «آیا واقعاً روسیه در مقابل ایران در کنار امارات است؟» مینویسد: «چرا مسکو این کار را میکند؟ یک احتمال این است که روسیه، که تحت تحریمهای بینالمللی تنبیهی قرار دارد، امیدوار است صادرات و سرمایهگذاریهای خود را از امارات و سایر کشورهای شورای همکاری خلیجفارس افزایش دهد، چیزی که ایران به دلیل مشکلات اقتصادیاش که با تحریمهای غرب تشدید شده، نمیتواند ارائه دهد. تجارت روسیه و امارات متحده عربی در سال ۲۰۲۲ با ۶۸ درصد افزایش به ۹ میلیارد دلار رسید که عمدتاً از صادرات روسیه به امارات (8/5میلیارد دلار) تشکیل شده است. همراهی مسکو با شورای همکاری خلیجفارس در این موضوع نیز ممکن است مبتنی بر محاسبات سرد روسیه باشد: درحالیکه امارات و سایر کشورهای شورای همکاری خلیجفارس میتوانند با غرب یا روسیه همکاری کنند، لازم نیست از چشمانداز افزایش همکاری ایران و غرب هراس داشته باشند. این به روسیه اجازه میدهد تا ترجیحات ایران را نادیده بگیرد، حتی اگر روسیه به کمکهای نظامی ایران وابسته شده باشد». این مقاله البته میافزاید: «مسکو و تهران کاملاً آگاه هستند، ایران وارد مذاکره با امارات نخواهد شد، چه رسد به اینکه به دیوان بینالمللی دادگستری اجازه دهد تا در مورد اختلاف آنها داوری کند. بیانیه مشترک روسیه و شورای همکاری خلیجفارس هیچ تغییری در این واقعیت ایجاد نمیکند که ایران همچنان کنترل این جزایر سهگانه را در دست دارد و احتمالاً همینطور باقی خواهد ماند».
پیش از دومین مورد از حمایت روسیه از موضع کشورهای عربی در خصوص جزایر سهگانه بود که ابراهیم رئیسی پس از بازگشت همتای روس خود از سفر به ابوظبی و ریاض، عازم مسکو شده بود. رئیسجمهور ایران در مسکو درباره کریدور بینالمللی حمل و نقل شمال-جنوب (INSTC) که از بنادر روسیه تا سواحل جنوبی ایران امتداد دارد، صحبت کرد. همچنین براساس گزارشها، طرفین در نهایت بر سر خرید جنگندههای SU-35 روسی و همچنین بالگردهای تهاجمی Mi-28 و هواپیماهای آموزشی خلبانی در ازای پهپادهای ایرانی به توافق رسیدهاند.
شورای اروپایی روابط خارجی در مقالهای با عنوان «چگونه جنگ در اوکراین روابط روسیه و ایران را شکل میدهد؟» در توصیف همکاریهای ایران و روسیه از جمله در حوزه نظامی مینویسد: «روسیه اکنون خود را به شیوههایی متکی به ایران میبیند که تا قبل از فوریه ۲۰۲۲ غیرقابل تصور بود. مشارکت نظامی تهران در تلاشهای جنگی روسیه تفاوت زیادی در توانایی روسیه برای استقامت در یک درگیری دشوار ایجاد کرده است. ایران که زمانی یک بازیگر ثانویه بود، اکنون یکی از مهمترین همکاران روسیه در جنگ اوکراین است».
به اذعان کارشناسان روس، از فوریه ۲۰۲۲، تمرکز مسکو بر تقویت روابط تجاری با ایران «یکی از زمینههایی است که در آن تحولی در تفکر روسیه وجود دارد». مقامات روسی ادعا میکنند، این کشور در سال ۲۰۲۲ تجارت دوجانبه با ایران را نسبت به سال قبل ۲۰ درصد افزایش داد و به ۵ میلیارد دلار رسید. دادههای صندوق بینالمللی پول، کل تجارت در این دوره را 4/2میلیارد دلار نشان میدهد، اما این مجموع ممکن است برخی از تجارتها، از جمله معاملات سوآپ نفت و تجارت نظامی را که جزئیات آن توسط روسیه و ایران فاش نشده است، نادیده گرفته باشد. به گفته مقامات ایرانی، روسیه با سرمایهگذاری 76/2میلیارد دلاری در آخرین سال مالی ایران (مارس ۲۰۲۲ تا مارس ۲۰۲۳) به بزرگترین سرمایهگذار خارجی در ایران تبدیل شده است.
روسیه و محور مقاومت
هرچند جنگ در غزه بهترین اتفاق، در بهترین زمان برای روسیه بود اما مسکو قطعاً دغدغههایی را نیز در صورت تداوم و گسترش جنگ بهخصوص اگر این مسئله پای ایران را به صحنه تنش باز کند، خواهد داشت و این امر به روابط پیچیده این کشور با آنچه «محور مقاومت» خوانده میشود، ارتباط دارد.
گسترش نقش روسیه در خاورمیانه و روابط ایران با محور مقاومت به رهبری ایران که امروز از سواحل مدیترانه تا تهران گسترده شده، درهمتنیده شده است. در سوریه، با هدف مشترک و محققشده اطمینان از بقای بشار اسد، مشارکت روسیه و این بازیگران در درگیریها به همدیگر گره خورده بود. سوریه نخستین گام برای شراکت روسیه و محور مقاومت محسوب میشود؛ جایی که در آن هر دو طرف قاطعانه متعهد به حمایت از اسد هستند. دخالت روسیه در سوریه از سال ۲۰۱۵ آشکارا در نتیجه سفر سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران ایران، به مسکو آغاز شد که در آن سفر، او از پوتین خواست تا بهطور مستقیم در درگیریهای سوریه مداخله کند. از سال ۲۰۱۵، دو کشور ایران و روسیه بهرغم اهداف بعضاً متفاوت و متناقض، همراه با ارتش بشار اسد، نیروهای حزبالله لبنان و آرایش گستردهتری از نیروهای شبهنظامی مورد حمایت ایران در منطقه که شامل شبهنظامیان عراقی نیز میشد، برای حفظ موقعیت نظامی بشار اسد با همدیگر همکاری داشتند. روسیه از موقعیت حضور نظامی در سوریه برای اثبات خود بهعنوان بازیگری عمده در صحنه جهانی استفاده و تلاش کرد از درگیریهای سوریه جهت حفظ یک پلتفرم مقبولیت جهانی که شامل مشارکت سطح بالا با آمریکا نیز میشود، با ارائه خود بهعنوان قدرتی مسلط برای حل بحران سوریه بهره ببرد.
روسیه در همین راستا نیز در ۴ آبانماه میزبان هیئتی از گروه حماس بود تا بار دیگر بر نقش خود در ارتباط با تمامی گروههای ذینفع در تحولات خاورمیانه تاکید کند؛ مسکو همچنین جنگ اخیر در فلسطین اشغالی را «شکست سیاستهای آمریکا» نامیده است. موسی ابومرزوق، که سرپرستی هیئت حماس را برعهده داشت نیز علت حضور در روسیه را مذاکره در مورد سرنوشت اتباع روسی اسیرشده در غزه دانست و گفت: از وزارت خارجه روسیه فهرستی از هشت اسم از افراد روسی-اسرائیلی بازداشتشده در نوار غزه دریافت کرده است. این مقام حماس وعده داد: «ما اکنون در حال جستوجوی افرادی هستیم که طرف روسی به آنها اشاره کرده است. دشوار است، اما ما در حال جستوجو هستیم. ما به محض اینکه آنها را پیدا کنیم آنها را آزاد خواهیم کرد».
کرملین همچنین از گروههای مقاومت نیز مانند رفتاری که در قبال تهران دارد، بهعنوان اهرمی در روابط خود با سایر کشورهای منطقهای و فرامنطقهای بهره میبرد؛ به این معنا که درحالیکه روسیه حتی در زمان حضور نظامی خود در سوریه تلاش میکرد تا میان اهداف خود و راضی نگه داشتن دمشق و تهران، با مواضع اسرائیلی در این کشور نیز کمترین برخورد را داشته باشد تا جایی که همچنان این انتقاد از روسیه وجود دارد که در زمان حملات هوایی رژیم صهیونیستی به مواضع ایران در سوریه، سیستم پدافندی خود را به کار نمیگرفت، پس از جنگ در غزه، با دعوت از هیئت حماس، به حمایتهای اسرائیل از اوکراین، پاسخ میدهد.
وزیر امور خارجه روسیه در مصاحبه اخیر خود نسبت به این مواضع اسرائیل در زمان حمله نظامی به اوکراین انتقاد کرد و گفت: «یائیر لاپید مرا بسیار شگفتزده کرد...گفتند روسیه با زور درصدد تسلط بر سرزمین اوکراین است. این ناعادلانه بود و من با او در این باره صحبت کردم».
روسیه و شورای همکاری خلیجفارس
جنگ اوکراین و افزایش فشارهای سیاسی و اقتصادی به روسیه، به روابط کرملین با کشورهای عربی منطقه بهویژه شورای همکاری خلیجفارس نیز شکل جدیدی داده و دیدارها و مناسبات مسکو با این کشورها را به طرز قابل لمس و محسوسی افزایش داده است. رویارویی با آمریکا و تشدید رقابتها و اختلافات ژئوپلیتیکی نقش مهمی در افزایش توجه مسکو به خلیج فارس دارد. هدف روسیه کاهش حضور و نفوذ آمریکا در مناطق مختلف از جمله خلیجفارس و ایجاد اتحادهای جدید با کشورهای این منطقه است.
برای روسیه که تحت شدیدترین تحریمهای اقتصادی قرار گرفته است، منطقه خلیجفارس از اهمیت اقتصادی و ژئوپلیتیکی ویژهای برخوردار است که این منطقه را برای مسکو مهم میکند. این منطقه همچنین بازار مناسبی برای محصولات صنعتی و نظامی روسیه و برای جذب سرمایهگذاری در آن کشور محسوب میشود.
۱۵ آذرماه، ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه با اسکورت چهار جنگنده، سفری یکروزه به خاورمیانه انجام داد که طی آن پس از سفری کوتاه به امارات متحده عربی، از عربستان سعودی دیدن کرد. پوتین ابتدا در ابوظبی، پایتخت امارات متحده عربی که میزبان مذاکرات آب و هوایی COP۲۸ سازمان ملل است، فرود آمد. او را تا کاخ ریاستجمهوری اسکورت کردند و در آنجا با سلام ۲۱ تفنگدار و پرواز جتهای نظامی امارات متحده عربی که دودی به رنگهای پرچم روسیه را به نمایش میگذاشتند، مورد استقبال قرار گرفت.
شیخ محمدبن زاید آلنهیان، رئیس امارات، پوتین را «دوست عزیز» خود خواند. شیخ محمد گفت: «از دیدار دوباره شما خوشحالم.» وی بعداً بیانیهای صادر کرد و گفت، آنها «اهمیت تقویت گفتوگو و همکاری برای تضمین ثبات و پیشرفت» را مورد بحث قرار دادند. پوتین نیز به شیخ محمد گفت: «روابط ما، عمدتاً به دلیل موقعیت شما، به سطح بیسابقه و بالایی رسیده است. امارات شریک تجاری اصلی روسیه در جهان عرب است».
پوتین سپس به ریاض رفت و در آنجا با ولیعهد سعودی، محمد بنسلمان دیدار کرد که اولین دیدار رودرروی آنها از اکتبر ۲۰۱۹ بود. رئیسجمهور روسیه در سخنان مقدماتی که در تلویزیون روسیه پخش شد، از ولیعهد بهخاطر دعوتش تشکر کرد و گفت در ابتدا انتظار داشت وی از مسکو بازدید کند، «اما تغییراتی در برنامهها وجود داشت». وی گفت: دیدار بعدی آنها باید در مسکو برگزار شود و «هیچ چیز نمیتواند مانع توسعه روابط دوستانه ما شود».
دیدار رئیسجمهور روسیه با ولیعهد عربستان پس از آن صورت گرفت که بهرغم تعهد اوپکپلاس، سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) و همچنین متحدانش به رهبری روسیه برای کاهش بیشتر تولید، قیمت نفت کاهش یافت. با این حال، مشخص نیست که پوتین که از زمان آغاز جنگ اوکراین به ندرت روسیه را ترک کرده است، قصد داشت بهطور خاص در مورد نفت یا ژئوپلیتیک با ولیعهد بزرگترین صادرکننده نفت خام جهان صحبت کند.
در این میان کشورهای عربی بهویژه عربستان و امارات نیز نفع بالایی را در افزایش سطح مناسبات با روسیه برای خود در نظر گرفتهاند و در چارچوب رقابت غرب و روسیه، این قدرتهای میانی هم چالشها و هم فرصتها را درک میکنند. بهعنوان مثال، روابط نزدیک عربستان و امارات با روسیه بخشی از یک استراتژی گستردهتر برای کسب امتیازات بیشتر از غرب است. هرچه جنگ در اوکراین طولانیتر ادامه یابد، اقدام متعادلکننده و فرصتهای متعاقب آن برای قدرتهای خاورمیانه بزرگتر میشود تا جایگاه خود را به عنوان بازیگران کلیدی منطقه ارتقا دهند. در واقع، عربستان سعودی و امارات با هیچ طرف خاصی در مناقشه بین قدرتهای بزرگ همسو نیستند. آنها اهداف و آرمانهای منطقهای خود را دارند. از نظر آنها، عدم تعهد و سیاست خارجی چندوجهی بهطور فزایندهای بهعنوان پاسخی مؤثر به پیچیدگیهای محیط کنونی جهانی تلقی میشود.