گروه ۹ به جای گروه ۷
در زمان خطرناک کنونی در جهان، با توجه به خشونتها در خاورمیانه و تشدید چالشهای اقتصادی و امنیتی برای اقتصادهای بازار دموکراتیک از طرف روسیه و چین – صفبندیها همچنان در حال تغییر است. روزنامه نیویورکتایمز در ماه گذشته نوشت: «شی با برخورداری از حمایت پوتین، چشمانداز خود از نظم نوین جهانی را ترسیم میکند.» این تحول، بیانیهای نگرانکننده بهویژه در شرایط فعلی است. همین چند هفته پیش، کشورهای بریکس (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) با دعوت از عربستان سعودی و امارات متحده عربی برای پیوستن به گروه، حوزه نفوذ خود را گسترش دادند. ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه درباره صدور این دعوت گفت: «مایلم به همه همکارانمان اطمینان دهم که به کاری که امروز برای گسترش نفوذ بریکس در جهان آغاز کردهایم، ادامه خواهیم داد». شیجینپینگ، رئیسجمهور چین نیز گفت، این توسعه، «انگیزه جدیدی به مکانیسم همکاری بریکس تزریق میکند و قدرت صلح و توسعه جهانی را بیشتر تقویت میکند.» درحالیکه ایالات متحده روابط قوی و در واقع تقویتکنندهای با اعضای کلیدی بریکس مانند هند و برزیل دارد، اضافه شدن کشورهای بیشتری به گروه تحت سلطه روسیه و چین این سوال را مطرح میکند که آیا کشورهای دموکراتیک بازار آزاد نباید تلاش کنند تیم خود را نیز توسعه دهند؟ برای ایالات متحده، «تیم اصلی» برای بیش از پنجاه سال دیگر اعضای گروه هفت نظیر کانادا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن و بریتانیا بودهاند. گروه هفت قبل از پایان جنگ سرد و در یک فضای ژئوپلیتیکی متفاوت ایجاد شد و جدای از تلاش ناخوشایند برای اضافه کردن روسیه در اواخر دهه 1990، اعضای آن تغییری نکرده است. اما از آنجایی که جهان با پیامدهای اقتصادی حمله روسیه به اوکراین و افزایش تنشهای اقتصادی و ژئوپلیتیکی با چین مواجه است و با توجه به پیچیدگیهای کار در گروه بیست، شاید اکنون زمان اضافه کردن چند کشور جدید به گروه اصلی گروه هفت باشد. با توجه به اینکه این گروه در حال حاضر اروپامحور است و ژاپن تنها عضو آسیایی آن است و با توجه به چالشی که چین ایجاد کرده است، اضافه کردن کشورهای دیگر در آن منطقه معقول به نظر میرسد. دو اقتصاد بزرگ از نظر تولید ناخالص داخلی، که نه عضو بریکس هستند و نه اعضای فعلی گروه هفت، کره جنوبی و استرالیا هستند که هر دو اعضای بالقوه فوقالعادهای خواهند بود. دولت جو بایدن، تلاشهای قابلتوجهی را برای تقویت روابط با هر دو کشور، به عنوان شرکای مهم اقتصادی و امنیتی در منطقه انجام داده است. اقتصاد به روز و رو به رشد کرهجنوبی نهتنها یک رهبر جهانی در زمینه نیمههادیها و محصولات فناوری است، بلکه سئول در حال انجام سرمایهگذاریهای عمده در تاسیسات تولیدی جدید در ایالات متحده و اروپا است و این خود نشانههایی از علاقه و همسویی دوجانبه پایدار است. از آنجایی که جنگ اوکراین روابط بین روسیه و کرهشمالی را تقویت کرده است - و تنشهای ایالات متحده با چین روابط کره جنوبی را با شریک تجاری شماره یک خود دشوارتر کرده است - حضور کره جنوبی بهعنوان یک عضو کامل گروه هفت قانعکننده به نظر میرسد. زمانی که اقتصادهای بازار آزاد و دموکراتیک جهان برای مقابله با چالشهای ایجادشده توسط پوتین و شیجینپینگ استراتژی برنامهریزی میکنند، باید حرفی برای گفتن داشته باشند و هر چیزی که روابط اقتصادی بین کره جنوبی و کشورهای گروه هفت را تقویت کند، باعث ایجاد مشاغل بیشتر و نوآوری بیشتر در این کشورها خواهد شد. به همین ترتیب، درحالیکه ایالات متحده برای بهبود روابط بین ژاپن و کره جنوبی تلاش میکند دادن یک صندلی به مقامات کرهجنوبی در میز گروه هفت با همان شرایط ژاپن به متعادل کردن هرگونه مخالفت داخلی کرهجنوبی برای برقراری روابط نزدیکتر با ژاپن کمک میکند. اقتصاد کره جنوبی سزاوار جایگاه خود در گروه هفت است و اگر قرار است گروه هفت را رشد دهیم، چرا سراغ G9 نرویم و استرالیا را نیز اضافه نکنیم؟ تولید ناخالص داخلی استرالیا به اندازه تولید ناخالص داخلی کره جنوبی است و اگرچه سطح سرمایهگذاری این کشور در ایالات متحده و اروپا با افزایش سرمایهگذاری سالهای اخیر کره جنوبی در زمینه نیمههادیها، باتریهای خودروهای برقی و خودروسازی مطابقت ندارد، اما این کشور در یکی از جایگاههای کشورهای بازار آزاد و دموکراتیک در جنوب اقیانوس آرام است. گنجاندن استرالیا در G7 به پوشش جغرافیایی این گروه میافزاید زیرا کانبرا نقش کلیدی خود را در برابر چین پذیرفته است.