یادداشت خطرناک و جنگطلبانه جان بولتون
آنچه در این ستون میخوانید، دیدگاههای رسانههای خارجی است که صرفا جهت اطلاعرسانی منتشر میشود و این دیدگاهها موضع روزنامه «هممیهن» نیست.
جان بولتون در یادداشتی جنگطلبانه علیه ایران در روزنامه تلگراف نوشت:
حملات حوثیها به کشتیهای تجاری و کشتیهای نیروی دریایی ایالات متحده در دریای سرخ، اقتصاد جهانی را تهدید میکند و مسیر تجاری مهم کانال سوئز را بهخطر میاندازد. اگر 14 حمله از این دست در یک ماه گذشته و حملات مستقیماً علیه اسرائیل کافی نبود، ایران هماکنون به این معرکه پیوسته است. پنتاگون در 23 دسامبر اعلام کرد که یک پهپاد پرتابشده توسط ایران به یک کشتی تجاری وابسته به اسرائیل در اقیانوس هند حمله کرده است. این اولین بار از 7 اکتبر است که واشنگتن مستقیماً ایران را مقصر میداند. تهران حمله به اقیانوس هند را تکذیب کرده و این موضع خود را تکرار کرده که حماس بهطور مستقل در جنگ علیه اسرائیل عمل میکند. با این وجود، هند ناوشکنهای حامل موشکهای هدایتشونده را در منطقه مستقر کرده و به دنبال شواهد بیشتری در مورد عامل حمله است. با این حال، درست پس از کریسمس، سخنگوی سپاه پاسداران، حمله حماس را «یکی از اقدامات انتقامجویانه در خصوص ترور ژنرال قاسم سلیمانی توصیف کرد.». حماس اما بلافاصله این ارتباط را تکذیب کرد. حقیقت حیاتی در اینجا این است که ایران مستقیماً اقدام جنگی را علیه آنچه که معتقد بود هدف اسرائیل است، مرتکب شده است. فرض عملیاتی غرب باید این باشد که انتظار بیش از این داشته باشد. بهعنوان مثال، ایران اخیراً تهدید کرده است که کشتیرانی تجاری در سراسر دریای مدیترانه را تعطیل خواهد کرد. دولت بایدن، بسیاری از رسانهها و حامیان ایران، احتمالاً به نادیده گرفتن این واقعیتها ادامه خواهند داد. اما شواهد بهطور اجتنابناپذیری نشان میدهد که 7 اکتبر برای اجرای راهبرد «حلقه آتش» قاسم سلیمانی، همراه با فشار ایران بر اسرائیل در جبهههای مختلف، هدایت عملیاتها از طریق گروهها و بازیگران دولتی که تسلیح شده، آموزشدیده و تامین مالی شدهاند، بوده است. اهداف کوتاهمدت ایران نامشخص است. آیا حمله غافلگیرانه حماس یک بازی یکباره بود تا ببیند آیا دولت اسرائیل فرو میپاشد یا خیر؟ آیا ایران منتظر بود ببیند اسرائیل از نظر نظامی در غزه گرفتار شده یا نه و سپس در گام بعدی خود تصمیم بگیرد؟ حزبالله از آن زمان تاکنون راکت و خمپاره پرتاب کرده و اسرائیل را مجبور کرده است که غیرنظامیان را از نواری به عرض دو کیلومتر در امتداد مرز لبنان تخلیه کند. درحالیکه حزبالله هنوز یک حمله تمامعیار را آغاز نکرده است، اما زرادخانه خود را آماده کرده و شاید در انتظار لحظه مناسب است. حملات شبهنظامیان شیعه و یمنیها تنها با واکنشهای ضعیف و ناکارآمد غرب مواجه شده است. نه حماس، نه حوثیها و نه شبهنظامیان عراقی هنوز آمریکا یا اسرائیل را وادار نکردهاند که مستقیماً علیه ایران تلافی کنند. بدیهی است که تهران به اندازه کافی برای مهار نیروهای مورد حمایتش احساس فشار نمیکند و ثابت میکند که غرب شرایطی را برای بازدارندگی ایجاد نکرده است. کاخ سفید و حامیان رسانهای آن همچنان تکرار میکنند که نمیخواهند خصومتهای کنونی گسترش یابد، اما فقدان استراتژی بایدن و تصمیمهای مبتنی بر امید، موفق نخواهد شد. تنها در صورتی که اسرائیل، آمریکا، انگلیس و سایرین نشان دهند اراده و توانایی تحمیل هزینههای هنگفت بر ایران را به عنوان مجازات دارند، ممکن است ادامه کار برای ایران درد غیرقابل تحملی به همراه داشته باشد. به احتمال زیاد، تنها عملیات یک نیروی نظامی مستقیم که علیه اهداف حیاتی در داخل ایران وارد عمل میشود میتواند چنین هزینههایی را تحمیل کرده و به تهران ثابت کند که نهتنها در مورد اسرائیل، بلکه در مورد بایدن و بهطور کلی غرب در محاسباتش اشتباه کرده است. به همین دلیل است که شواهد حمله مستقیم ایران به یک کشتی تجاری در اقیانوس هند بالقوه بسیار مهم است. سالهاست که روشن بوده است که سرنگونی حکومت ایران و جایگزینی آن با شکل دیگری از حکومت که از حمایت شهروندان برخوردار است، در کاهش ناامنی در سراسر خاورمیانه نقش اساسی دارد. تأمین مالی اعراب برای اقدامات تروریستی علیه اسرائیل امروزه برچیده شده است. بهخصوص که روابط دیپلماتیک کامل و باز با تلآویو همچنان در حال گسترش است. اگر خط اعتباری ایران برای حماس، حزبالله، یمنیها و دیگران از بین برود، توانایی آنها برای زنده ماندن بهطور محسوسی کاهش مییابد. این همان نتیجهای است که واشنگتن و لندن باید به دنبال آن باشند. به جای فشار آوردن به اسرائیل برای «مکث»، «آتشبس»، و یا مواردی از این دست، به تلآویو اجازه دهید به هدف مشروع خود یعنی از بین بردن حماس به عنوان یک نیروی نظامی و سیاسی دست یابد. این یکی از راههای مطمئن برای متقاعد کردن ایران است که بازی آنها شکست خورده و ممکن است پایان خودشان نزدیک باشد.