| کد مطلب: ۱۰۶۴۰
دوستانی در دوسوی عالم

دوستانی در دوسوی عالم

مروری بر روابط ایران و ونزوئلا در ۲۵سال گذشته

ایران و ونزوئلا دو کشور دور از هم هستند. ایران قدرتی منطقه‌ای در غرب آسیاست و ونزوئلا نیز یکی از کشورهای مهم آمریکای لاتین محسوب می‌شود اما دو چیز است که ایران و ونزوئلا را به هم پیوند می‌دهد: نفت و آمریکا. روابط ایران و ونزوئلا در دهه 40خورشیدی در سطح سفیر آغاز شد و تا سال 1373 به جز وقفه پنج‌ساله پس از پیروزی انقلاب اسلامی برقرار بود اما در پی ادعای دست داشتن ایران در بمب‌گذاری مرکز یهودیان آرژانتین دچار وقفه دوساله شد و مجدداً در 13 آذر 1375 برقرار شد و پس از آن نیز با روی کارآمدن دولت‌های ضدآمریکایی چپ‌گرا در کاراکاس اوج گرفت و امروزه اتحادی راهبردی محسوب می‌شود.

 

 

13آذر 1375 برابر با 3دسامبر 1996، جمهوری اسلامی ایران و جمهوری ونزوئلا همزمان با انتشار یک اعلامیه مشترک مطبوعاتی، سفیران جدید خود را به یکدیگر معرفی کردند. در این اعلامیه مشترک آمده بود: دولت‌های جمهوری اسلامی ایران و ونزوئلا تصمیم گرفتند سطح روابط دیپلماتیک فیمابین را مجدداً ارتقاء بخشیده و اقدام به مبادله سفیر میان دو کشور کنند. روابط جمهوری اسلامی ایران و ونزوئلا در تیرماه سال 1373 به دنبال ادعاهای فردی ایرانی به نام منوچهر معتمر در مورد دست داشتن ایران در بمب‌گذاری آمیا رو به سردی نهاد و روابط دیپلماتیک میان دو کشور به سطح کاردار تقلیل یافت. دو کشور در تماس‌های مستمر با یکدیگر و در پی اثبات کذب بودن اظهارات معتمر، مجدداً علاقه‌مندی خود را برای ارتقای روابط دیپلماتیک در سطح سفیر ابراز کردند. در واقع عوامل نزدیکی دو کشور مستحکم‌تر از آن بود که بتواند برای مدت طولانی در حالت تعلیق قرار بگیرد. 

نفت عامل دوستی

ایران و ونزوئلا هر دو از مؤسسین سازمان کشورهای صادرکننده نفت اوپک هستند و برای هر دو کشور به خاطر اتکا به درآمدهای نفتی در اقتصادشان، موضوع نفت از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است.  در واقع این ونزوئلا بود که در سال ۱۹۴۹ با نزدیک شدن به ایران، عراق، کویت و عربستان سعودی، پیشنهاد تبادل نظر برای برقراری روابط نزدیک‌تر و همیشگی را در راستای بنیان‌گذاری سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) گام برداشت. ونزوئلا پنجمین صادرکننده‌ی نفت خام و از لحاظ میزان ذخایر گاز، هشتمین کشور جهان محسوب می‌شود. در سپتامبر ۱۹۶۰ برابر با سال 1339 دولت عراق کشورهای ایران، کویت، عربستان سعودی و ونزوئلا را به نشستی در بغداد دعوت کرد تا در مورد کاهش قیمت مواد خام تولیدشده توسط کشورهای خود به مذاکره بپردازند. این کشورها با آرمان محافظت از منافع خود اقدام به بنیان‌گذاری سازمان واحدی کردند که به اختصار «اوپک» نامیده شد. این سازمان در راستای دفاع شرکت‌های بزرگ نفتی مشهور به «هفت‌خواهر» پدید آمد که به دلیل در اختیار داشتن فناوری تولید نفت و تسلط بر شبکه ترابری نفت خام، از افزایش قیمت نفت جلوگیری می‌کردند و ارزش آن را به‌صورت مصنوعی در بازار پایین 

نگه می‌داشتند. بنیان‌گذاری اوپک، جان تازه‌ای به همگرایی کشورهای جهان سوم و ایجاد قدرت چانه‌زنی در برابر کشورهای ثروتمند داد؛ زیرا در آن هنگام، بیشتر کشورهای جهان سوم، چیزی جز مواد خام برای صادرات نداشتند.

روابط سیاسی بین ایران و ونزوئلا نیز پس از تاسیس اوپک اولین بار در سال 1346 در سطح سفارت برقرار شد و ونزوئلا در سال 1346 اقدام به تاسیس سفارت در تهران نمود و اولین سفیر این کشور، کار خود را در ایران آغاز کرد. اولین سفیر ایران در کاراکاس نیز در آبان‌ماه 1351 کار خود را آغاز کرد. از این زمان تا پیروزی انقلاب اسلامی، دو کشور خصوصاً در اوپک دارای همکاری‌های نزدیکی بودند. از سال 1357تا سال 1373، روابط عادی سیاسی بین دوکشور برقرار بود. در سال 1373 با طرح ادعای دست داشتن ایران در بمب‌گذاری آمیا در مرکز یهودیان آرژانتین، رابطه ایران با کشورهای آمریکای لاتین مخدوش شد و سطح روابط به کاردار کاهش یافت. اما در 13 آذر 1375 دو کشور ضمن بیانیه مطبوعاتی رفع سوءتفاهمات در این زمینه را اعلام کردند. متهم کردن ایران به دست داشتن در این بمب‌گذاری براساس ادعاهای فردی به نام منوچهر معتمر بود.  منوچهر معتمر همان فردی بود که پس از انفجار بمب در مرکز یهودیان آرژانتین خود را به دروغ یک دیپلمات ایرانی معرفی کرد و ایران را متهم به دخالت در آن ماجرا نمود. وی سپس از آرژانتین به آمریکا انتقال داده شد و در چند مصاحبه با رسانه‌های آمریکایی به همکاری خود با سازمان سیا اعتراف کرد. جمهوری اسلامی ایران بلافاصله پس از طرح این ادعاها از سوی معتمر اعلام کرد که این فرد نه‌تنها دیپلمات نبوده بلکه یک مجرم و کلاهبردار فراری است که در ایران نیز دارای پرونده بوده و تحت تعقیب می‌باشد. زادوکیلی، بازپرس پرونده منوچهر معتمر در استان اصفهان در مردادماه سال 1373 اعلام کرده بود معتمر یک کلاهبردار جاعل است و در ایران تحت تعقیب قضایی است. طبق گزارشی که در سال 2008 در نشریه آمریکایی نیشن چاپ شد، نویسنده ادعا می‌کند جیمز چیک، نماینده وقت آمریکا در سازمان ملل به او گفته «تا آنجا که من می‌دانم هیچ‌وقت گواه واقعی که ایران مسئول این قضیه باشد، وجود نداشته‌است. هیچ‌وقت چیز درست‌وحسابی گیر نیاوردند. بزرگ‌ترین سرنخ به گفته او یک‌نفر به نام منوچهر معتمر بود که 

از ایران بریده بود و فرض بر این بود همه چیز را می‌داند؛ ولی معلوم شد معتمر یک مأمور دون‌پایه ناراضی بوده که برخلاف ادعایش فاقد اطلاعات تصمیم‌گیری‌های دولتی بود. ما در نهایت به این نتیجه رسیدیم که او اعتباری ندارد.»

مواضع ضدآمریکایی ایران و ونزوئلا

در پی مشخص شدن کذب بودن ادعاهای معتمر روابط در 13 آذر 1375 از سر گرفته شد اما آنچه که به گرم شدن بیشتر روابط ایران و ونزوئلا کمک کرد ازسال1377 برابر با سال 1998 با روی کار آمدن هوگو چاوز و انتخاب او به‌عنوان رئیس‌جمهوری بولیواری ونزوئلا بود که فصل جدیدی در روابط دو کشور را  گشود و با نزدیک‌تر شدن مواضع دو کشور به‌خصوص در عرصه بین‌المللی، به تدریج تحرک و پویایی بیشتری در مناسبات و همکاری‌های دوجانبه موجود، پدید آمد. هوگو چاوز چپ‌گرا که مواضع تند ضدآمریکایی داشت، به سرعت به جمهوری اسلامی ایران نزدیک شد و سفرهای متقابل او به ایران و رؤسای جمهور ایران به ونزوئلا آغاز شد. هوگو چاوز روابط نزدیکی با سیدمحمد خاتمی داشت. در دوران ریاست‌جمهوری سیدمحمد خاتمی، هوگو چاوز بیش از چهار بار به تهران سفر کرد و سیدمحمد خاتمی نیز سه بار به کاراکاس رفت. یکی از سفرهای چاوز به تهران در 8 آذر 1383 بود که در جریان این سفر دوروزه‌ی چاوز به تهران، وزرای امور خارجه، معادن و انرژی، دفاع، فرهنگ و ارتباطات، کشاورزی، تولید و تجارت و شهردار کاراکاس چاوز را همراهی کردند و چهار موافقتنامه‌ی بازرگانی و بانکی به امضای دو کشور رسید. چاوز در این سفر با رهبری نیز دیدار کرد. در همین سفر بود که خیابانی در تهران به نام سیمون بولیوار نامگذاری شد و از تندیس سیمون بولیوار پرده‌برداری شد. احمد سبحانی، سفیر سابق ایران در ونزوئلا ادعا کرد، سیدمحمد خاتمی در یکی از سفرهایش به کاراکاس که فرمانده بسیج نیز همراه‌اش بوده به چاوز پیشنهاد داده تا نهادی مشابه بسیج برای حفاظت از انقلابش در مقابل تهدیدات آمریکا راه‌اندازی کند و در پی آن دولت چپ‌گرای ونزوئلا سازمانی از شبه‌نظامیان را راه‌اندازی کرده که در جریان اعتراضات 2019 به ریاست‌جمهوری نیکلاس مادورو جانشین چاوز به کار او آمد. هوگو چاوز احترام ویژه‌ای برای سیدمحمد خاتمی قائل بود اما رابطه او با محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور جنجالی ایران بیش از دیگران زبانزد شد و مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفت. محمود احمدی‌نژاد که به سفرهای متعدد و بی‌دستاورد خارجی و همچنین رفتارهای عجیب و نمایشی مقابل دوربین رسانه‌ها علاقه ویژه‌ای داشت با این چپ‌گرای بولیواری بارها سوژه رسانه‌ها شد. محمود احمدی‌نژاد با 117 سفر خارجی به خاطر تعدد این سفرها در صدر رؤسای‌جمهور ایران قرار گرفته است و پس از او سیدمحمد خاتمی است که 67 سفر بین‌المللی داشته است. احمدی‌نژاد در دوران ریاست‌جمهوری خود 8 بار به ونزوئلا سفر کرد که بیش از دو برابر سه سفر خاتمی به کاراکاس است. هرچه مواضع ضدآمریکایی خاتمی مبتنی بر حقوق بین‌الملل و استدلال بود، ادبیات احمدی‌نژاد به رفتارهای هیجانی آمریکای لاتین شباهت بیشتری داشت. محمود احمدی‌نژاد از زمان روی کارآمدن بارها به ونزوئلا سفر کرد. در این دوره رسانه‌های ایرانی گزارش‌هایی مبنی بر علاقه ونزوئلا به فروش ۲۱ فروند جنگنده فالکون اف-۱۶ به ایران منتشر کردند. این خبرها توسط یکی از مشاوران هوگو چاوز به صورت ضمنی تأیید شد. او به آسوشیتدپرس گفته بود که «ارتش ونزوئلا قصد دارد در پاسخ به تحریم دولت هوگو چاوز از خرید تسلیحات توسط ایالت متحده، ناوگان هوایی جنگنده‌های اف-۱۶ آمریکایی‌اش را به کشوری دیگر، احتمالاً ایران بفروشد». در پاسخ به این اظهارات، شان مک‌کورمک، سخنگوی وزارت امور خارجه ایالت متحده به ونزوئلا هشدار داد و اظهار کرد: «بدون اجازه کتبی ایالات متحده، ونزوئلا نمی‌تواند این تجهیزات نظامی - در اینجا جنگنده‌های اف-۱۶ - را به کشوری ثالث منتقل کند». در طول اجلاس سال ۲۰۰۹ جی-۲۰ در لندن، چاوز و احمدی‌نژاد به دیدار یکدیگر رفتند و از آن با نام «اجلاس جی-۲» یاد کردند. در این اجلاس، تشکیل بانک توسعه مشترک بین ایران و ونزوئلا با سرمایه اولیه ۲۰۰ میلیون دلار آمریکا اعلام شد. به دنبال تلاش آمریکا برای تحریم صادرات بنزین به ایران در سال ۲۰۱۰ میلادی، هوگو چاوز کشتی‌های حامل بنزین را به ایران ارسال کرد. ایران در این دوره دست به سرمایه‌گذاری در ونزوئلا هم زد و با صدور خدمات فنی و مهندسی ضمن توسعه و بازسازی پالایشگاه‌های ونزوئلا در زمینه خانه‌سازی در این کشور نیز فعال شد. در این دوره شرکت خصوصی ایرانی کیسون بیش از 20 هزار واحد مسکونی در ونزوئلا ساخت. ایران در زمینه صدور کشتی‌های تجاری به ونزوئلا نیز اقدام کرد و در مردادماه ۱۳۹۱ نخستین فروند از نفتکش‌های افراماکس توسط شرکت صنعتی دریایی ایران با 

فاصله کمی از آغاز ساخت به آب انداخته شد و پس از آن به سفارش‌دهنده (ونزوئلا) تحویل داده شد. در خردادماه ۱۴۰۱ دومین فروند از نفتکش‌های افراماکس تحویل کشور ونزوئلا داده شد.

اوج خبرسازی محمود احمدی‌نژاد در رسانه‌ها در پی مرگ هوگو چاوز در سال 1391 اتفاق افتاد. زمانی که احمدی‌نژاد برای تشییع‌جنازه چاوز به کاراکاس رفت؛ همانگونه که همیشه چاوز را صمیمانه در آغوش می‌کشید مادر داغدار او را در آغوش گرفت که جدا از رعایت شئونات دیپلماتیک در حکومت اسلامگرای ایران که در آغوش کشیدن زنان تابو محسوب می‌شد، برای احمدی‌نژاد دردسر آفرید و عمده حامیانش را نیز وادار به اعتراض کرد. جانشین چاوز، وزیر امور خارجه دولت او نیکولاس مادورو بود که همچون او مواضع ضدآمریکایی داشت اما محمود احمدی‌نژاد آنقدر در داخل کشور دچار چالش و فراز و نشیب شده بود که کمتر توانست با این جانشین دوستش رابطه‌ای صمیمانه برقرار کند. البته مدت زیادی از عمر دولت او نیز باقی نمانده بود. 

نیکلاس مادورو در دوره ریاست‌جمهوری حسن روحانی تنها یک بار در آبان 1395 به ایران سفر کرد و حسن روحانی نیز تنها یک بار، آن هم برای شرکت در اجلاس سازمان کشورهای غیرمتعهد به کاراکاس سفر کرد. با این حال روابط ایران و ونزوئلا به خاطر تحریم‌های آمریکا علیه این دو همچنان نزدیک باقی ماند و در جریان تحریم گسترده ونزوئلا توسط آمریکا در سال 1399 اتفاق افتاد. آمریکا درحالی‌که تحریم‌های شدیدی را علیه هر دو کشور اعمال کرد، از تجارت سایر کشورها با ایران و ونزوئلا نیز جلوگیری می‌کرد. در جریان این تحریم‌ها، آمریکا مانع صدور بنزینی که در پالایشگاه شرکت نفت ونزوئلا در آمریکا تولید می‌شود به این کشور شد و از طرف دیگر شرکت‌های آمریکایی و غربی از ارائه خدمات فنی و مهندسی به پالایشگاهای ونزوئلا نیز امتناع کردند و این شرایط موجب کاهش شدید بنزین در این کشور و کمبود نیروی متخصص و تجهیزات در پالایشگاه‌های ونزوئلا شد. در شرایط فشار اقتصادی آمریکا بر هر دو کشور ایران و ونزوئلا، این دو کشور روابط سیاسی بیشتر و نمادین‌تری را شروع کردند و ایران توانست کمک بنزینی چاوز را جبران کرده و فرچون نخستین نفتکش ایرانی در تاریخ دوشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۹ وارد بندر ال‌پالیتو شد و دومین نفتکش ایرانی فورست ساعاتی پس از ورود نخستین کشتی در نیمه‌شب سه‌شنبه ۶ خرداد وارد بندر پانتا کاردون ونزوئلا شد و مجاور پالایشگاه ال‌پالیتوی شرکت نفتی دولتی لنگر انداخت. نیکلاس مادورو، رئیس‌جمهوری ونزوئلا، در رسانه دولتی ونزوئلا گفت: «ونزوئلا و ایران هر دو خواهان صلح هستند و ما حق داریم آزادانه تجارت کنیم.» وی با ورود پنجمین نفتکش به ونزوئلا اعلام کرد: «من موظف هستم که شخصاً برای تشکر از این مردم به ایران سفر کنم» و با انتشار عکس‌هایی از نفتکش‌های ایرانی در صفحه توئیتر خود از ایران تشکر کرد.

پالایشگاه‌های ونزوئلا از سال ۲۰۱۴ به بعد، در پی افت قیمت نفت و درآمدهایش، با فرسایش و عدم سرمایه‌گذاری مواجه شدند. تولید نفت این کشور نیز طی این مدت چهار برابر افت داشته و به ۶۲۰ هزار بشکه در روز رسید. بدهی‌های خارجی ونزوئلا نیز تا ۱۵۰ میلیارد دلار بالا رفته که دو برابر تولید ناخالص داخلی کشور است. طی سال‌های گذشته شرکت روس‌نفت در پروژه‌های نفت و توزیع بنزین کشور فعال بود، اما دو زیرمجموعه فعال آن در ونزوئلا در ابتدای سال 1399 از سوی آمریکا تحریم شدند. با تحریم آمریکا و افت قیمت نفت، ارزش سهام این شرکت تقریباً نصف شد، اما روس‌نفت اعلام کرد که تمامی فعالیت‌هایش در ونزوئلا را متوقف می‌کند و در پی آن آمریکا نیز تحریم‌هایش علیه این شرکت روسی را لغو کرد. با لغو تحریم‌ها، ارزش سهام روس‌نفت نزدیک به ۵۴‌درصد افزایش یافت. روس‌نفت که شرکت «بی‌پی» بریتانیا و یک شرکت خصوصی قطری بیش از یک‌سوم سهام آن را در دست دارند، از اواخر ماه گذشته تمامی فعالیت‌هایش در ونزوئلا را متوقف کرد. بدین ترتیب، ونزوئلا با بحران بنزین مواجه شد. مصرف داخلی بنزین ونزوئلا در حالت طبیعی روزانه ۳۰۰ هزار بشکه است، اما دولت در سال ۲۰۱۸ حدود ۱۷۰ هزار بشکه در روز بنزین تحویل مردم داد. قیمت بنزین دولتی در ونزوئلا کمترین رقم در جهان است. ونزوئلا بنزین را جیره‌بندی کرده و هر لیتر آن را ۶ بولیوار، یعنی بسیار کمتر از یک سنت آمریکا به مردم می‌فروشد، اما براساس گزارش رویترز، کمبود شدید بنزین باعث شده تا قیمت آن در بازار سیاه ونزوئلا به بالای 3/2دلار، یعنی گران‌ترین بنزین در جهان برسد.

اما ایران، از سال ۹۷ از لحاظ تامین بنزین داخلی خودکفا شد و وارداتش را قطع کرد. در پی تکمیل پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس، سال 1398 ایران مقدار اندکی ظرفیت اضافی برای صادرات بنزین را به دست آورد و از آن زمان مقدار اندکی بنزین به کشورهای همسایه مانند افغانستان، پاکستان، عراق و ارمنستان صادر می‌کند و با فروش نفت به ونزوئلا این مشتری‌ها افزایش یافتند.

طبق گزارش راشاتودی بعد از ارسال بنزین به ونزوئلا توسط ایران، هشتگ اسپانیایی #GraciasIran به معنای متشکریم ایران در شبکه اجتماعی توئیتر ترند شد و از ایران به خاطر این همکاری در مقابل محاصره دریایی آمریکا قدردانی کردند. ونزوئلا در مقابل، ۹ تن طلا پیش از تحویل گرفتن این بنزین‌ها به ایران داده بود. ارزش ۹ تن طلا با عیار بالا ۱۰ برابر بیشتر از 5/1میلیون بشکه بنزین و مواد شیمیایی بود که ایران راهی ونزوئلا کرده و از طرفی در معاملات بازار، معمولاً قرارداد محموله‌های نفت خام یا محصولات نفتی با پیش‌پرداخت بخشی از ارزش محموله، یک ماه قبل از بارگیری بسته می‌شود و بقیه پول بعد از تحویل محموله پرداخت می‌شود اما ونزوئلا بیش از ارزش بنزین و مواد شیمیایی صادراتی و پیش از تحویل محموله به ایران پرداخت کرد.  وزارت خزانه‌داری آمریکا در مقابل، پنج نفتکش حامل بنزین به ونزوئلا و ناخدای هر پنج نفتکش را به دلیل «مرتبط بودن با خطوط کشتی‌رانی جمهوری اسلامی ایران» در فهرست تحریم قرارداد.

با روی کارآمدن ابراهیم رئیسی روابط ایران و ونزوئلا بار دیگر رو به گرمی رفت و پس از سال‌ها رئیس‌جمهوری ایران در خرداد 1402 در رأس هیئتی بلندپایه به کاراکاس سفر کرد. ایران پیشتر در سال 1401 با خریداری سهام یک پالایشگاه در ونزوئلا صاحب نخستین پالایشگاه برون‌مرزی خود شد و به کمک صدور خدمات فنی و مهندسی به ونزوئلا، ظرفیت این پالایشگاه چندین برابر شده و از 10 تا 15 هزار بشکه در روز به نزدیکی 55 تا 90 هزار بشکه در روز رسید. ایران از طریق فروش فرآورده‌های نفتی به دنبال دور زدن تحریم‌های آمریکا علیه خود است که تنها فروش نفت خام ایران را مورد تحریم قرار داده است. 

ایران در سال 1401 با یک قرارداد اولیه با هدف تأمین تجهیزات پالایشگاهی و کمک به تعمیرات اساسی و تکمیل ظرفیت پالایشگاه دولتی ۱۴۰ هزار بشکه‌ای «ال‌پالیتو» در ایالت کارابوبو امضا کرد. پالایشگاه «ال‌پالیتو» کوچک‌ترین پالایشگاه نفتی در ونزوئلا است که در آن زمان با ۵۰‌درصد ظرفیت خود در حال بهره‌برداری بود. آن‌طور که رسانه‌ها اعلام کردند، ارزش این قرارداد ۱۱۰ میلیون یورو بوده است. طبق قرارداد دو کشور، منابع مالی این پروژه توسط شرکت نیکو تأمین خواهد شد و خوراک نفت خام این پالایشگاه با مشارکت شرکت ملی نفت ایران از طریق شرکت نیکو تأمین می‌شود.

رویترز در این باره نوشت: «شرکت‌های دولتی ایران پس از انعقاد قرارداد برای تعمیر کوچک‌ترین پالایشگاه ونزوئلا، برای تعمیر پالایشگاه «پاراگوانا»، بزرگ‌ترین پالایشگاه نفتی این کشور با ظرفیت ۹۵۵ هزار بشکه در روز آماده شده‌اند. در اوایل سال‌جاری نیز شرکت‌‌های دولتی ایران قطعاتی را برای راه‌اندازی مجدد یک واحد تولید بنزین‌ به «پاراگوانا» ارسال کردند. مجتمع پالایشگاه پاراگوانا مستقر در پونتو فیجو ونزوئلا است که به‌عنوان سومین پالایشگاه جهان شناخته می‌شود. این مجتمع پالایشی، از سه پالایشگاه به نام‌های پالایشگاه اوای، پالایشگاه کادون و پالایشگاه گرانده تشکیل شده است. پس از تحریم ونزوئلا توسط آمریکا، سرمایه‌گذاری اندک در این پالایشگاه، گذشت‌زمان و عدم تعمیرات اساسی، موجب فرسودگی پالایشگاه و از کارافتادن برخی از بخش‌های آن شد. حال ایران قصد دارد با احیای این پالایشگاه نفتی، آن را به بخشی از بازار نفتی خود تبدیل کند.»

ایران و ونزوئلا به واسطه اتکا به درآمدهای نفتی و همچنین تحریم‌های آمریکا علیه هر دو کشور، در وضعیتی مشابه قرار دارند و به همین واسطه نیز رابطه نزدیکتری با هم برقرار کرده‌اند تا بتوانند در شرایط سخت به هم کمک کنند. این دو کشور هر دو از اعضای مهم سازمان اوپک هستند و همکاری آنها توانسته از اعمال نظر کشورهای دیگر چون عربستان سعودی که روابط نزدیکی با آمریکا و غرب دارد، جلوگیری کند. موضع مشترک ضدآمریکایی تهران و کاراکاس، این دو کشور را بیش از پیش به هم نزدیک و نیازمند کرده است. ایران و ونزوئلا با وجود مسافت دور از هم در زمینه همکاری‌های اقتصادی نیز گام‌های زیادی برداشته‌اند که تنها در سایه وجود تحریم‌های اقتصادی آمریکا دارای توجیه است وگرنه هزینه بسیاری را روی دست هر دو می‌گذارد. این روابط که در دوره ریاست‌جمهوری هوگو چاوز به اوج خود رسید، همچنان گرم باقی مانده است؛ با این حال به نظر می‌رسد زمینه‌های گسترش آن نیز بیشتر از شرایط کنونی است و می‌تواند برای اقتصاد در تحریم هر دو کشور سودمند باشد. 

 

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
سرمقاله
پربازدیدترین
آخرین اخبار