هرج و مرج در نظام سلامت
محمد میرخانی فعال اجتماعی و عضو هیئتمدیره سازمان نظام پزشکی خاورمیانه مهد تمدن است و میتوان گفت که علم هم سابقه بیشتری در این منطقه دارد. همین تمدن اما فر
محمد میرخانی
فعال اجتماعی و عضو هیئتمدیره سازمان نظام پزشکی
خاورمیانه مهد تمدن است و میتوان گفت که علم هم سابقه بیشتری در این منطقه دارد. همین تمدن اما فرهنگهای بسیاری را هم در خود داشته، بخشی از این فرهنگها به تاریخ پیوسته و برخی هم همانطور که علم شکوفا شد، آنها هم پیشرفت کردند. نکته اما اینجاست که بحث طب، با توجه به زمان تغییر میکند، البته به این معنی نیست که همه چیز رد میشود، بحث این است که ابعاد دیگری از برخی مسائل طی مطالعات انجام شده، مشخص میشود. مثلا قرنها پیش روشی تحت عنوان روش بقراط برای جا انداختن دستی که از شانه در رفته استفاده میشد. هنوز هم این روش استفاده میشود اما طی مطالعات مشخص شد که احتمال قطع یا آسیب اعصاب دست با این روش، زیاد است. گاهی بررسیها منجر به مشخص شدن ابعاد دیگری از یک ماجرا میشود و عوارضش را نشان میدهد. ما در مسیر تکامل علمی قرار داریم و در همین مسیر مسئلهای تحت عنوان شبهعلم به وجود آمده است. شبهعلم در کلام یعنی استفاده از تعابیر خرافی به وسیله گزارههای علمی و توجیه آن با این گزارهها. یعنی مفهومی که ذاتاً نادرست است یا اعتبار ندارد، برای توجیه آن از تعابیر علمی و آماری استفاده شود. در ایران از حدود 15 سال پیش، یعنی از دوران ریاستجمهوری محمود احمدینژاد، کشور به سمت بومیسازی علوم رفت. در همان دوره اعلام شد که ما همه چیز داریم و از غرب بینیازیم. بر همین اساس هم در بخشهای مختلف از جمله پزشکی اقداماتی صورت گرفتند. اما در همان دوران افرادی مانند شیخ عباس تبریزیان که به او عنوان پدر طب اسلامی دادند، بیش از قبل مورد توجه قرار گرفتند. عدهای آمدند و گفتند که تمام راههای درمانی در احادیث آمده است و به فراخور آن هم گروهی جذب این مباحث شدند و راههای درمانی را در پیش گرفتند اما بعداً متوجه شدند که این ادعاها نادرست است. نتیجه این تفکرات آسیب زدن به جامعه و علم پزشکی است. ما در پزشکی چیزی تحت عنوان سنتی و نوین نداریم. آن چیزی که وجود دارد، طب است. اما متاسفانه عدهای با راهاندازی عطاریها طب سنتی را احیا کردند و گفتند که به این علم خیانت شده است. نکته اما اینجاست که طرفداران این تفکر به حاکمیت نزدیک شدند و کار را به اینجا رساندند که چرا در علم پزشکی باید از سازمانی جهانی مثل سازمان جهانی بهداشت تبعیت کنیم؛ سازمانی که کشورهای غیراسلامی به آن استناد میکنند. اعلام شد که ما خودمان میتوانیم علوم مستقل داشته باشیم. در نهایت هم این فشارها جواب داد و منجر به راهاندازی رشته طب سنتی در دانشگاه علوم پزشکی شد. در ابتدا قرار بود پژوهشکده طب سنتی شروع به کار کند، بعد اعلام شد که رشته طب سنتی بهعنوان دوره تخصصی برای پزشکانی که دوره عمومی را تمام کردهاند در نظر گرفته شده است. قرار بود این پزشکان برای دوره دکترا در این رشته درس بخوانند و روی روشهای علم قدیم پژوهش کنند و کارآزمایی انجام دهند. اما در نهایت استقبال زیادی از این علم نشد و فارغالتحصیلان آن به 350، 400 نفر هم نرسیدند. ما در دوره اول دولت آقای روحانی، طرح تحول سلامت را داشتیم که اعتبارات زیادی وارد وزارت بهداشت کرد. با این اعتبارات قرار بر توسعه ساختارهای بهداشتی و مدرن کردن آنها بود. اما با شکست برجام و کم شدن بودجه وزارت بهداشت، طرفداران احیای طب سنتی هم بیشتر شدند. بعداً که کرونا شایع شد، تمام بخشهای سلامت درگیر کرونا شد و نظام درمان دچار ضعف شد و بسیاری از ابعاد نادیده گرفته شد. در همین وضعیت طب سنتی و اسلامی از این فرصت استفاده کرد و با کوبیدن پزشکان خودشان را وارد جریان کردند. شاید موضوع طب سنتی در وزارت بهداشت طرفداری نداشته باشد اما نهادهایی که بودجه این وزارتخانه را تامین میکنند، به دنبال این طب هستند. نکته اما اینجاست که اصل آسیب طب سنتی، متوجه تفکر مردم است. همین تفکر پزشکی را تخریب کرده و پزشکهراسی ایجاد کرده است. یعنی گروهی به طور مداوم پزشکان را میکوبند و مردم را از رفتن به بیمارستانها منع میکنند درحالیکه همین موضوع هزینههای درمان را بیشتر کرده و مردم را نسبت به نظام سلامت بدبین. آنچه اتفاق افتاده، ایجاد هرج و مرج در نظام سلامت ماست. البته این را هم باید اضافه کرد که با کم شدن دارو، مهاجرت پزشکان و... مردم نسبت به آینده پزشکی احساس خطر کردهاند و این شرایط منجر شده تا شیادیها در حوزه پزشکی بیشتر شود و خرافات بسیاری هم شایع.