| کد مطلب: ۸۸۸۸

زمان آسیب‏‌شناسی درباره نبرد هشت‏‌ساله

چند نکته به مناسبت سالگرد جنگ ایران و عراق

چند نکته به مناسبت سالگرد جنگ ایران و عراق

mohsen salehikhah

محسن صالحی‌خواه

روزنامه‌نگار

جنگ‌ها برای رسیدن به هدف یا اهدافی شکل می‌گیرند. مثل تجاوز آمریکا به افغانستان و عراق، یا تجاوز روسیه به اوکراین. جنگ‌ها راه می‌افتند که رهبران سیاسی را از نقطه الف به نقطه ب برسانند. اینکه آن‌ها موفق می‌شوند یا نه، مسئله دیگری است. «هدف» مغز و هسته اصلی جنگ است.
جنگ ایران و عراق را هم باید از همین زاویه نگاه کرد. زمانی که ایران مورد تجاوز قرار گرفت، ما در موضع دفاع بودیم. هدف دفاع و آزادسازی شهرهای اشغال‌شده توسط رژیم بعث عراق بود. حتی اگر این مقابله در شعارها و فضای آن زمان، رنگ و بوی ایدئولوژیک داشت. اما از جایی به بعد، جنگ با عراق حالت دیگری به خود گرفت که نگاه‌ها نیز نسبت به آن متفاوت است. زمانی که خاک اشغال‌شده ایران آزاد شد و مسئولان ایرانی پس از بحث‌های مختلف، نهایتا تصمیم به ادامه عملیات در خاک عراق گرفتند.
از یک منظر، ورود به خاک عراق اگر به‌منظور کسب منافع اقتصادی یا ژئوپلیتیک برای بهره‌برداری‌های بعدی و البته مذاکرات صلح بوده، اتفاقی درست است. چنین نگاهی با عقل جور در می‌آید که اگر شما بخواهید با دیکتاتوری در بغداد مذاکره کنید، باید دست‌تان پر باشد. اما اگر این ورود برای ساقط کردن رژیم صدام و تحقق شعار «جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم» بوده، طبعاً با محاسبات واقع‌گرایانه جور درنمی‌آید. اهداف ایدئولوژیکی مثل ساقط کردن رژیم یک دیکتاتور آن هم از راه جنگ کلاسیک، بسیار بلندپروازانه می‌نماید. چطور می‌توان یک حکومت مستقر قدرتمند که پشتیبانی جهانی، میزان قابل‌توجهی فروش نفت، خزانه پرپول و البته ارتش مجهز و وفادار دارد را، با تهاجم نظامی به این شکل ساقط کرد؟
در نگاه ایدئولوژیک به جنگ، باید تمام منابع در اختیار رسیدن به این هدف قرار می‌گرفت و کسانی که برای پایان دادن به این منازعه کاری کردند، زیر سوال می‌رفتند. چنان‌که مرحوم هاشمی‌رفسنجانی تا همین چند سال پیش که رهبری در خصوص قطع‌نامه ۵۹۸ صحبت کردند و آن را اقدامی عقلانی خواندند، از سوی طیفی از جریان‌های تندرو متهم می‌شد که جام زهر به آیت‌الله خمینی داده است.
نگاه غیرواقع‌گرا به جنگ هشت‌ساله، دو کارکرد اصلی دارد؛ کارکرد اول، جلوگیری از طرح سوال‌های مهم و بی‌جواب است. سوال‌های مهمی که در این سال‌ها یا پرسیده نشده، یا مسببین و مرتکبینش، بدون اینکه نگرانی از بابت عواقب آن داشته باشند، پاسخ‌هایی که دوست داشته‌اند را داده‌اند. وقتی جنگ غیرقابل‌نقد باشد، نمی‌شود به‌طور جدی به پژوهش، تحقیق و پرسش در خصوص مسائلی نظیر عملیات کربلای ۴، اختلافات و صف‌بندی‌های درون سپاه در دهه ۶۰، شکست‌های پی در پی در خاک عراق و نقد ادامه جنگ پرداخت.
کارکرد دوم این نگاه به جنگ، فراهم کردن زمینه سوءاستفاده از آن و البته شهدایی است که جان‌شان را از دست دادند. کارکرد دوم به‌وفور توسط بخشی از جریان‌های حاکم برای برانگیختن احساسات بخشی از جامعه و سکوت بخش دیگر، استفاده می‌شود.
این درحالی است که طیف آدم‌هایی که در جنگ شرکت داشتند و شهید، جانباز و اسیر شدند، بسیار گسترده است. هرچند آمارهای جنگ چندان دقیق نیست و تعداد شهدا هم در روایت‌ها متفاوت است، اما یکی از این آمارها می‌گوید ۵ میلیون نفر از جمعیت حدود چهل میلیونی آن زمان ایران در جنگ درگیر شدند. آیا تمام آن‌ها به خاطر نگاه ایدئولوژیک به جبهه رفتند؟
وقتی می‌گوییم همه، از آن جهت است که وقتی پای استفاده از شهدا به میان می‌آید، همه آن‌ها بدون استثناء هوادار گفتمان رسمی معرفی می‌شوند و از آنان برای توجیه سیاست‌ها و روندهایی که دست‌کم بخشی از جامعه با آن مسئله دارد، سود برده می‌شود. اگر پای صحبت خانواده شهدا بنشینیم - من شخصا این افتخار را برای پروژه‌های تلویزیونی و نگارش کتاب داشته‌ام - متوجه می‌شویم که آن‌ها متعلق به گروه‌های فکری متفاوتی هستند؛ از سرسخت‌ترین هواداران نظام تا مومنین سنتی و حتی بخشی از جریان‌های منتقد و مخالف وضع موجود. فراموش نکنیم که شهدا و آسیب‌دیدگان جنگ مثل مجروحان و آزادگان، ارتشی، پاسدار، بسیجی، پزشک، پرستار و از دیگر گروه‌های اجتماعی بوده‌اند که از قضا، همه‌شان نیز تعلقات ایدئولوژیک نداشتند. بنابراین، مصادره آن‌ها برای اثبات برخی سیاست‌ها، نه‌تنها نادرست بلکه غیراخلاقی و نوعی توهین به جایگاه شهید نیز محسوب می‌شود.
کلام آخر؛ جنگ واقعیتی‌ست که گاهی قابل گریز نیست. وقتی این پدیده را واقعی بدانیم، طراحی استراتژی‌های نظامی، فرماندهی، لجستیک و دیگر ملزومات آن نیز باید واقع‌گرایانه باشد، نه آرمان‌گرایانه. اگر آن را مقدس بدانیم، ایرادها و کارشکنی‌ها، و همچنین اشتباه‌‌ها در فرماندهی‌، تلفات و بی‌تجربگی‌ها را نمی‌توان به چالش کشید. شاید حالا که ۳۵سال از پایان جنگ ایران و عراق می‌گذرد، وقت آن رسیده باشد که آسیب‌شناسی برخی زوایای جنگ را آغاز کنیم. نه اینکه هر سال به مناسبت آغاز این جنگ، صرفاً به بخش‌های ایدئولوژیک و احساسی مربوط به این رویداد بپردازیم و از کشف حقیقت زوایای پنهان غافل شویم.

دیدگاه

ویژه تیتر یک
  • نشست فصلی شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، روز گذشته در وین آغاز به کار کرد. پیش‌نویس قطعنامه پیشنهادی تروئیکای…

  • هرچند تعبیر دوشنبه‌های ملاقاتی و سه‌شنبه‌های نظارتی و چهارشنبه‌های درایتی به طعنه به کار رفته اما اتفاقاً شاهد…

  • نمایندگان مجلس با تقاضای یک فوریت بررسی لایحه «اصلاح قانون نحوه انتصاب اشخاص در مشاغل حساس» با ۳۸ رأی موافق، ۲۰۷ رأی…

سرمقاله
آخرین اخبار