دنیای از ما بهتران/درباره عکسی ازفشنشوی پاریس
در همین روزگار من آدممعمولی دلم به حال مردان و زنان گرفتار در دام سرمایهداری میسوزد و بابت اینکه این بچهها در دنیایی پر از استرس و تغذیه نامناسب زندگی میکنند سردم میشود.
دنیا، دنیای عجیبی است. دنیای از ما بهتران عجیبتر. در دنیای آدممعمولیها گرسنه سر بر بالین گذاشتن بابت نداری و بیچیزی است. در دنیای آدممعمولیها کت و کاپشن به تن کردن برای فرار از سرما و برف است.
در دنیای آدممعمولیها برف روی شانه را میتکانند. آدممعمولیها، هنگام سرما سر در گریبان خویش فرو میبرند و دنبال سر پناه میگردند. در دنیای آدممعمولیها به وقت سرما نگه جز پیش پا را دید، نتواند، چراکه سرما سخت سوزان است.
اما در دنیای از ما بهتران همه چیز بر عکس است. در دنیای از ما بهتران گرسنه خوابیدن بابت نداری نیست. در این دنیا کسی بابت سرما و برف سر در گریبان فرو نمیبرد. مردمان این دنیا در هر شرایطی گردنهای کشیده دارند و خرامان راه میروند.
در دنیای از ما بهتران حتی نفسی که از گرمگاه سینه بیرون میآید هم ابر نمیشود. از ما بهتران لباس را برای فرار از سرما و برف به تن نمیکنند، آنها میتوانند در چله تابستان روی شانههایشان با سریش برف بچسبانند و به ریش عالم و آدم بخندند.
اما دنیا جای عجیبی است. آنقدر عجیب که در همین روزگار من آدممعمولی دلم به حال مردان و زنان گرفتار در دام سرمایهداری میسوزد و بابت اینکه این بچهها در دنیایی پر از استرس و تغذیه نامناسب زندگی میکنند سردم میشود.
عکس: Reuters