| کد مطلب: ۲۳۸۰۷

درباره دعوت از فاروق اعظم مشاور وزارت آب افغانستان به همایش تخصصی آب در دانشگاه تهران

مهمان ناخوانده

مهمان ناخوانده

«قرار است مشاور طالبان در امور آب، به عنوان دانشمند برگزیده جهان اسلام در دانشگاه تهران به‌عنوان «آب برای صلح» سخنران کلیدی باشد. اگر این تقدیر، پشت پرده‌ای دارد که هیچ. اگر نه، به‌دلیل مواضع ضد صلح و ضد ایرانی ایشان در دعوت تجدیدنظر کنید.» پیامی که مهدی فصیحی‌هرندی، پژوهشگر سابق مرکز بررسی‌های استراتژیک نهاد ریاست‌جمهوری در حوزه دیپلماسی آب در شبکه اجتماعی ایکس نوشت.

«قرار است مشاور طالبان در امور آب، به عنوان دانشمند برگزیده جهان اسلام در دانشگاه تهران به‌عنوان «آب برای صلح» سخنران کلیدی باشد. اگر این تقدیر، پشت پرده‌ای دارد که هیچ. اگر نه، به‌دلیل مواضع ضد صلح و ضد ایرانی ایشان در دعوت تجدیدنظر کنید.» پیامی که مهدی فصیحی‌هرندی، پژوهشگر سابق مرکز بررسی‌های استراتژیک نهاد ریاست‌جمهوری در حوزه دیپلماسی آب در شبکه اجتماعی ایکس نوشت.

در بخشی از این دعوتنامه که به امضای رئیس کرسی در بازیافت آب، دانشگاه تهران رسیده، آمده است: «با توجه به اهمیت و نقش تعیین‌کننده آب در امنیت غذایی و توسعه پایدار کشورهای جهان اسلامی و مقام علمی جنابعالی در بین دانشمندان آبی جهان اسلام، ‌دانشگاه تهران تمایل دارد تا در سال جاری جنابعالی را به عنوان سخنران کلیدی نشست‌های حوزه آب انتخاب نماید و از جنابعالی دعوت می‌نماید در حوزه مدیریت صلح آب در هر زمانی که برای شما مقدور است به دانشگاه تهران تشریف آورده و ما را از سخنرانی خود بهره‌مند فرمایید.» 

دعوت از فاروق اعظم مشاور ارشد مشاور عبداللطیف منصور؛ سرپرست وزارت آب و انرژی افغانستان از آن جهت قابل تأمل است که مسئله آب از دیرباز تا امروز یکی از کانون‌های تنش و تعامل میان ایران و افغانستان بوده است. این کشور همواره از تامین حقابه ایران در منطقه هیرمند سرباز زده و حتی انعقاد تفاهم‌نامه موسوم به هیرمند در سال ۱۹۷۳ میلادی و ۱۳۵۱ خورشیدی هم نتوانسته است این کشور را به رعایت تمام و کمال مفاد عهدنامه پایبند کند. این دعوت از فاروق اعظم که برخی از او به عنوان تئوریسین سیاست‌های آبی افغانستان یاد می‌کنند، از آن جهت عجیب است که اعظم اظهارات بسیاری داشته که نشان‌دهنده نگاه ابزاری او به مسئله آب به عنوان اهرم فشاری علیه ایران و برای پیشبرد اهداف افغانستان در ایران است. تضادی عجیب برای استفاده از او به عنوان سخنران کلیدی همایش «آب برای صلح» در دانشگاه تهران و تقدیر از او در این همایش.

فاروق اعظم کیست؟

فارغ از اینکه علت دعوت از فاروق اعظم به‌عنوان سخنران کلیدی چنین همایشی چیست و آیا او حضور در چنین همایشی را می‌پذیرد یا خیر اما شناخت بیشتر از این سیاست‌گذار حوزه آب افغانستان و اندیشه‌های او ضروری به نظر می‌رسد.  فاروق اعظم، دانش‌آموخته دکتری مهندسی منابع آب از دانشگاه لندن است و مدتی هم رهبر انجمن تغییر مسالمت‌آمیز افغانستان، رئیس مرکز مطالعات افغانستان و عضو گروه تحقیقات منابع آب در دانشگاه لندن بوده است. او در دولت‌های پیش از طالبان از جمله مجاهدین، حامد کرزی و اشرف غنی هم حضور داشته است. اعظم در سال ۱۴۰۱ به پیشنهاد دفتر نخست‌وزیری طالبان مشاور سرپرست وزارت آب و انرژی افغانستان شد.

در خردادماه ۱۴۰۲ و ۱۲ روز پس از اخطار ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور وقت ایران به افغانستان مبنی بر جدی گرفتن حقابه مردم سیستان از هیرمند و تاکید بر اینکه مقامات این کشور اجازه دهند کارشناسان ایرانی از میزان موجودی آب پشت سد کجکی بازدید و مقدار آن را گزارش کنند، فاروق اعظم اظهاراتی کرد که از آن به عنوان اعلام غیررسمی منشور سیاست‌های طالبان در قبال حقابه ایران یاد شد.

به‌عنوان مثال او در بخشی از سخنانش معاهده ۱۳۵۱ هیرمند را ناشی از حسن‌نیت و علایق برادرانه و نه حق ایران قلمداد کرد و مدعی شد که در زمان انعقاد این قرارداد ایران در مقابل آب در اسناد جداگانه موافقت کرده که افغانستان از بندر چابهار به صورت رایگان استفاده کند و همچنین ایران متعهد شده که مبلغ ۲ میلیارد دلار کمک بلاعوض به افغانستان کرده و برای دسترسی این کشور به چابهار راه‌آهن و جاده‌سازی احداث کرده و سه‌بند ذخیره آب هم در افغانستان بسازد. فاروق اعظم همچنین در این اظهارات مدعی شده بود که در یک پروتکل جداگانه ایران حاضر بوده که آب اضافه از افغانستان بخرد.

او همچنین در اظهاراتی عجیب مدعی شده بود که براساس ماده ۷ قرارداد ۱۳۵۱ احداث هر گونه تاسیسات مربوط به آب در هر دو طرف مرز باید با مشورت یکدیگر باشد. درحالی‌که این ماده از قرارداد فقط در مورد ابنیه فنی مشترکی بوده که احداث آن به منظور استحکام بستر رود در مواضعی که خط سرحد در بستر رود هیرمند واقع‌ شده است. از طرف دیگر در ‌ماده ۵ این معاهده تصریح شده که افغانستان نباید اقدامی کند که ایران را از حقابه آن از آب رود هیرمند که مطابق احکام مندرج مواد ۲ و ۳ و ۴ این معاهده تثبیت و محدود شده بعضاً یا کلاً محروم سازد. با این حال این تخطی از مفاد عهدنامه هیرمند با احداث بند انحرافی کمال‌خان توسط افغانستان انجام و آب رود هیرمند به سمت شوره‌زار گودزره منحرف شد.

جالب آنکه فاروق اعظم به عنوان دانش‌آموخته مهندسی آب بدون اشاره به نقش سدهای کجکی و ارغنداب در افزایش مصارف هیرمند در افغانستان به این نکته تاکید می‌کند که گودزره یک شوره‌زار دائمی است اما علت خشکیدن این شوره‌زار را احداث چاه‌نیمه‌ها در ایران و کوچ اهالی این منطقه می‌داند. او حتی این را هم می‌گوید که افغانستان همواره به جای استیفای حقابه ایران طبق جدول زمانبندی معاهده، اقدام به فرستادن سیلاب‌هایی به ایران کرده که قدرت کنترل آن را نداشته است.

او در سخنان خلاف‌واقع دیگر مدعی شده که افغانستان، با اخذ موافقت ایران تصمیم به ساخت بندکمال‌خان گرفت و ایران با ساخت دو بند دیگر روی هلمند نیز موافقت کرده است تا آب مورد نیاز مردم نیمروز افغانستان را تامین و تقاضای زارعین سیستان را مرتفع کند. درحالی‌که در واقع در هیچ‌یک از اسناد معاهده هیرمند و یا یادداشت‌های سیاسی مبادله‌شده بین دوطرف در یکصد سال اخیر نه‌تنها چنین سندی موجود نیست بلکه دولت ایران در سال‌های گذشته بارها طی یادداشت‌های مختلف، به احداث سدکمال خان و تخلف از معاهده اعتراض و مخالفت رسمی کرده است. 

با توجه به اهمیت این دعوت با حسین فرزین، پژوهشگر سابق دیپلماسی آب در مرکز پژوهش‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری و محسن روحی‌صفت، دیپلمات سابق ایران در افغانستان گفت‌وگو کردیم. 

ریسک دعوت از دانشمندی با تفسیرهای خلاف واقع

حسین-فرزین-jpg

حسین فرزین، پژوهشگر دیپلماسی آب معتقد است که اگرچه دعوت از دانشمندان در سمینارها و تقدیر و تشکر از آنها باعث نزدیکی ملل می‌شود و رفتاری مطلوب است که می‌تواند باعث ایجاد گفتمان مشترک میان دو ملت شود ولی باید درست بودن انتخاب‌های‌مان در این حوزه را هم مورد بررسی قرار دهیم. او به هم‌میهن می‌گوید: «من نمی‌دانم فاروق اعظم در این همایش چه خواهد گفت اما مواضع پیشین او مبتنی بر ادعاهای خلاف واقع است. یعنی او از معاهده هیرمند خوانشی خلاف واقع دارد. در این معاهده بیشتر مطالب فنی بیان و تاکید شده است که افعانستان نباید کاری کند که دسترسی ایران به حقابه خود محدود شود. درحالی‌که احداث بندکمال خان و انحراف سیلاب‌ها به شوره‌زار گودزره از آن دست اقداماتی است که مانع از دسترسی ایران به حقابه 820 میلیون مترمکعب خود شده. اما فاروق اعظم تاکید کرده که چاه‌نیمه‌های ایران اجازه‌ نمی‌دهند که این شوره‌زار آبگیری شود و به همین دلیل هم افغانستان آب را به سمت این منطقه هدایت می‌کند. به بیان دیگر او این اقدام افغانستان را خلاف معاهده هیرمند نمی‌داند.»

فرزین توضیح می‌دهد که در حال حاضر حجم آبگیری تالاب هامون بیش از 6/7 میلیارد مترمکعب است:«چاه نیمه‌هایی که ایران احداث کرده برخلاف معاهده نیست زیرا براساس آن حقابه‌ای که قرار است این کشور به ما بدهد حقابه شرب و کشاورزی است. احداث 4 چاه‌نیمه‌ که ظرفیت آنها در صورت پر شدن در مجموع تنها یک میلیارد مترمکعب است به این علت است که حقابه تامین شده صرف شرب و کشاورزی سیستان شده و به تالاب هامون سرریز نشود. به علاوه اینکه موضوع اصلی مغفورمانده در معاهده هیرمند استیفای حقابه محیط‌زیستی  هامون است. حقابه حقیقی تالاب‌های بین المللی هامون عددی فراتر از آب‌های سرریز‌شده به چاه‌نیمه‌هاست.» 

او بر این موضوع هم تاکید می‌کند که افغانستانی‌ها از طریق گفتمان‌های رسانه‌ای و سخنرانی‌های‌شان سعی می‌کنند ایران را مقصر خشک شدن تالاب هامون معرفی کنند:«این درحالیست که به علت تبخیر و تعرق بسیار بالای منطقه این تالاب همیشه به لطف سیلاب‌ها زنده بوده است و با سیلاب‌هایی که افغانستان از طریق بندکمال‌خان به شوره‌زار گودزره هدایت می‌کند،‌ می‌توان هامون را به صورت کامل آبگیری و احیا کرد. این رفتار افغانستان خلاف عرف بین‌الملل است.» 

به گفته این پژوهشگر دیپلماسی آب دعوت از فاروق اعظم جهت سخنرانی با موضوع «آب برای صلح» با توجه به نگاه او نسبت به حق ایران در مسئله آب،‌ هزینه فرصتی بیش از هزینه فایده آن خواهد داشت یعنی با توجه به اینکه منظور از این همایش تقدیر از پژوهشگران جهان اسلام است باید بررسی کنیم که آیا در جهان اسلام فردی نبوده که بیش از فاروق اعظم در حوزه آب و صلح فعالیت کرده باشد. به باور او چنین افرادی در جهان اسلام کم نیستند؛ هم در داخل کشور و هم در خارج از آن. 

به صلاح کشور نیست

فرزین با تاکید بر اینکه این مقام افغانستانی نگاهی ابزارنگر نسبت به آب دارد،‌ اضافه می‌کند:«او به آب در مقابل نفت و آب در مقابل چابهار اعتقاد دارد و این مفاهیم را او در افغانستان ترویج کرده است. بنابراین اگر محور این همایش صحبت درباره چنین رویکردهایی است دعوت از او خالی از ایراد است بنابراین اگرچه برگزاری چنین همایش‌هایی مثبت است اما درباره این سخنران خاص بهتر بود بیشتر فکر شود.» 

این متخصص دیپلماسی آب تاکید می‌کند که قاعدتاً او در صورت حضور در این همایش در سخنرانی خود مسئله‌ای را بیان نمی‌کند که به نظر خودش خلاف منافع افغانستان باشد البته اگر به نظر افغانستان تامین حقابه ایران و عمل به معاهده 1351 عملی مضر برای منافع ملی این کشور باشد. او تصریح می‌کند:«سیلی که اسفند و فروردین آمد باعث شد که یکی از پرآب‌ترین سال‌های آبی را داشته باشیم. زیرا میزان زیادی آب وارد افغانستان شد با این حال افغانستان برخلاف ادعای خود مبنی بر اینکه در صورت ریزش باران حقابه ایران را می‌دهیم، ‌این کار را نکردند و کمتر از نیمی از حقابه تامین شد. در واقع افغانستان به قول خود در این زمینه عمل نکرد. حالا اگر قرار باشد فاروق اعظم به عنوان مشاور ارشد وزیر آب و انرژی افغانستان در همایش آب برای صلح صحبت کند برایم جالب است که در برابر این اقدام دولت متبوع خود قرار است چه موضعی بگیرد.»

فرزین سخنرانی و به‌ویژه تقدیر از فاروق اعظم را به صلاح کشور نمی‌داند و معتقد است تریبون دادن به چنین افرادی نوعی ریسک است:«کما اینکه افغانستان در حال حاضر هم در حال تاسیس سدهای جدیدی در مناطق مرزی ایران و افغانستان و سرچشمه‌های رود هیرمنداست. ساخت این سدها می‌تواند باعث کاهش حقابه‌ زیست‌محیطی ایران ‌شود کما اینکه حجم یکی از این سدها به اندازه آورد فراه‌رود است که این مسئله می‌تواند آسیب‌های زیست محیطی برای ایران به دنبال داشته باشد.» 

مواضع گذشته فاروق اعظم قابل نقد است

محسن روحی صفت

محسن روحی‌صفت، دیپلمات پیشین ایران در افغانستان درباره تاثیر دعوت از فاروق اعظم به عنوان سخنران برگزیده این همایش به هم‌میهن می‌گوید:«باید نتایج این سمینار مشخص شود. ‌شاید در آنجا گفت‌وگوها و انتقاداتی انجام شود که بتواند تاثیرگذار باشد اما باید او سخنرانی کند تا وقتی سخنرانی انجام نشده نمی‌توان او را نقد کرد. آنچه قابل نقد است مواضع گذشته اوست که مطابق منافع ما نبوده است.»

او بر این موضوع تاکید می‌کند که مسئله آب میان ایران و افغانستان، خاصِ دوره طالبان نیست و از دوره قاجار این اختلاف وجود داشته است:«مسیری که ایران در این حوزه طی کرده،‌ فرازونشیب بسیاری داشته است. گاهی مسیر طی‌شده به نتایج مثبت منجر شده و بسیاری مواقع هم چنین نبوده است. هر ایرانی هم تمایل دارد که این موضوع پیامدی مثبت برای ایران داشته باشد نه اینکه بخواهیم از حق دیگران بگذریم بلکه حقوق مربوط به ایران که مورد تصریح طرف مقابل هم بوده است، حاصل شود.»

این دیپلمات پیشین تاکید می‌کند که اگر افغانستان حقوق ایران را ندهد و همه‌چیز را به نفع خود تفسیر کند مورد تقبیح است:«سیاست‌های ایران باید به گونه‌ای باشد که بتواند حقوق خود را به دست بیاورد. این سیاست باعث می‌شود که طرف مقابل به حقوق ایران تمکین کند.»

به گفته این کارشناس مسائل افغانستان بخشی از این موضوع فراتر از این حقوق و مرتبط به موضوعات انسانی است:«وقتی در اثر سیلاب آب فراوان رها می‌شود دولت افغانستان توان مهار و استفاده از آن را ندارد اما حاضر هم نیست که این آب ایجادشده به دنبال سیلاب به سمت ایران آمده و استفاده شود. به همین دلیل آن را به سمت یک شوره‌زار بی‌مصرف منحرف می‌کند. این درحالیست که اگر آب به این منطقه می‌آمد نه‌تنها ایران بلکه شهر مرزی زرنج در افغانستان هم می‌توانست از آن استفاده کند. زیرا این آب‌ها بعد از خروج از ایران به شیوه‌ای دوباره به افغانستان باز می‌گردد.»

او به این موضوع هم اشاره می‌کند که در سال جاری به میزان 3 میلیارد مترمکعب آب سیلاب رها شد و چون توسط سد کجکی قابل کنترل نبود افغانستان این آب‌ها را به سمت گودزره منحرف و تنها 300 میلیون مترمکعب آن وارد ایران شد:«این رفتار از مسائل حقوقی فراتر می‌رود. این رفتار نه‌تنها انسان‌ها بلکه طبیعت و محیط زیست را از چنین آبی محروم کرد.»

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی