موسم جوایز روایت آمریکایی
نولان در بفتا هم جایزهها را درو کرد؛ البته انتظار میرفت. نولان کارگردان کاربلدی است. سینما را میشناسد، خوب هم میشناسد. تکنولوژی هم بلد است. از تکنولوژی هم عالی استفاده میکند. در چند فیلم اخیر چنان از کاربلدی خودش و تکنولوژی استفاده کرد که همه را مسحور خود کند. تقریباً موفق شد. لااقل گیشه و مخاطب را به دست آورد. اینها از او فیلمسازی ساخت که هم اعتبار میان منتقدان دارد، هم اقبال عامه و هم گیشه تضمینی. حالا نوبت ساخت اوپنهایمر شد؛ سیاسیترین فیلم نولان که سراغ یکی از جنجالیترین شخصیتهای قرن رفته است؛ پدر بمب اتمی. گویی ماموریتی سخت به او سپرده شد. همه اعتبار و کاربلدی نولان به وسط بیاید تا غبار از چهره یکی از بزرگترین قاتلان قرن بزداید و به میانجی آن لکه ننگ بزرگ بر تاریخ کوتاه آمریکا را پاک کند. حتی ورای آن، گویی ساخت بمب اتم یک ضرورت بوده برای نجات جهان. کار نولان در واقع تکمیلکننده روایتهای آمریکایی از جنگ سرد است. مکمل اثری همچون «چرنوبیل» که سوی دیگر داستان بمب اتم را نشان میداد. اما آنسو چرنوبیل فاجعه است و روایت هالیوودی تمرکز بر مردمی میکند که قربانی میشوند، این طرف اما نولان در نقش وکیل مدافع شیطان حاضر میشود که نهفقط مخاطب را با هیجان ساخت بمب اتم همراه و همدل کند که حتی گاهی او را قربانی مظلومی هم بپنداریم. در این میان بیشترین همدلی نولان با اولین قربانیان دستپخت پدر بمب اتمی این است که او پس از بمباران هیروشیما و ناکازاکی هرازگاهی، البته نه خیلی زیاد، چهره قربانیان را به خاطر میآورد و دچار حمله عصبی میشود. نهایت دراماتیزه کردن کشته شدن ۲۱۰ هزار نفر در اولین آزمایش واقعی اوپنهایمر به افکتهای هیستریک ختم میشود. با همه اینها اوپنهایمر کار خودش را میکند. به لحاظ سینمایی بیایراد نیست، ولی نه چنان که پیامی را که قرار است برای مخاطب داشته باشد بیاثر شود. حالا بعد از اقبال عام از روایت آمریکایی نولان نوبت گرفتن جایزههایش شده است. بفتای انگلیسی حتماً به نولان جایزه میداد، جایزههای بزرگتری هم در راه است. روایت آمریکایی از بمب اتمی و داستانهایش هم همچنان ادامه دارد. آنجا که نولان بعد از دریافت جایزه بفتا از روند کاهش سلاحهای هستهای و امیدواری به آینده جهان میگوید شاید بعد از دیدن فیلمی که میخواهد ما را با پدر بمب اتمی همدل کند، این حرفها عجیب به نظر برسد اما در واقع ادامه همان روایت است که فقط ما بسازیم، فقط ما بکشیم چون که ما برای خیر عموم میکشیم و نه مثل دیگران از سر وحشیگری.