کودتایی که وجود خارجی نداشت/ارزیابی حوادث اخیر اقلیم کردستان عراق در گفتوگو با اردشیر پشنگ
اتفاقات اخیر در اقلیم کردستان عراق به موضوعی برای گمانهزنی درباره آینده این منطقه بدل شده است.

اتفاقات اخیر در اقلیم کردستان عراق به موضوعی برای گمانهزنی درباره آینده این منطقه بدل شده است. در گفتوگو با اردشیر پشنگ، دکترای روابط بینالملل و پژوهشگر ارشد مسائل خاورمیانه و نویسنده کتابهای «کُردها در میانه جنگ ایران و عراق» و «رجال و خاندانهای سیاسی معاصر عراق»به بررسی این موضوع پرداختهایم. این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
ریشه درگیریهای اخیر در اقلیم کردستان چه بود؟ آیا مسئله یک درگیری میان دو عشیره بود یا باید آن را در قالب تصویری بزرگتر دید؟
این درگیری میان گروههایی از دو عشیره کُرد در اقلیم کردستان، یعنی عشیره هرکی و عشیره گوران بوده و آنچه به عنوان جنگ قبیلهای در برخی رسانهها با هدف تحقیر سیاسی اقلیم کردستان بازتاب یافت، صحیح نیست. عشیرهها بسیار بزرگ و گسترده هستند و اینطور نبود که دو عشیره به طور کامل در مقابل هم قرار گیرند. آقای خورشید هرکی، یکی از اعضای بانفوذ عشیره هرکی با آقای مشیرآقا رئیس ایل گوران بر سر قطعه زمینی در منطقه خبات اختلافنظر داشتند.
این اختلافنظر پس از مدتی تبدیل به درگیری شد. وزارت داخلی و دادگستری اقلیم کردستان در این پرونده ورود کرده و با توجه به مستندات، حکم بازداشت خورشید هرکی را صادر کرد. نیروهای خورشید هرکی، در برابر این حکم بازداشت مقاومت میکنند و درگیری چند ساعتی ادامه پیدا میکند و یک نفر نیز جانش را از دست میدهد. نهایتاً با دخالت رئیس اقلیم کردستان، طرفین کوتاه میآیند و آقای خورشید هرکی هم خود را تسلیم نیروهای اقلیم میکند. او مصاحبهای هم میکند و در مصاحبه میگوید من و همه نیروهایم از پیشمرگههای اقلیم کردستان هستیم و خود را هم جانفدای مسعود بارزانی مینامد.
نکته بسیار مهم این است که از دوره تأسیس عراق تا امروز در کل عراق و نهفقط در اقلیم کردستان، عشایر حضور و نفوذ سیاسی گستردهای داشتند و دارند. همه عشایر هم مسلح هستند، هم نیروهای خاص خود را دارند و هم جغرافیای خاص خود را دارند.
به عنوان نمونه، هفته گذشته، یک روز پیش از درگیری میان دو عشیره در اقلیم کردستان، یک درگیری با ابعاد بسیار بزرگتر میان دو عشیره عرب در بغداد اتفاق افتاد. متاسفانه این یک معضل دیرین در عراق است که هم قانون را تحتالشعاع قرار میدهد و هم ثبات را از بین میبرد.
چرا این درگیری عشیرهای تا این حد مورد توجه قرار گرفت؟
اختلافات سیاسی عمیقی میان برخی نیروهای سیاسی و نظامی در عراق، نظیر حشدالشعبی با اقلیم کردستان وجود دارد. این اختلافنظرها و تنشهای سیاسی باعث شده تا در هفتههای اخیر برخی جوسازیها در دستور کار قرار گیرد. بهطور مثال از یک سو، اقلیم کردستان و حزب دموکرات مرتبط با موساد معرفی شدند و در همین زمینه در گزارشی ادعا شد که اسلحههایی که قرار بود آمریکا تحویل دولت عراق دهد با فشار موساد به اقلیم کردستان تحویل داده شد اما شواهد روشن کرد که از اساس این ادعا کذب بود.
از دیگر سو یک خبرگزاری عرب عراقی درگیری محدود بین افرادی از دو عشیره کردستان را با آب و تاب و تحریف اخبار به یک جنگ بزرگ تعبیر کردند. متاسفانه با عدم آشنایی رسانههای داخلی (ایران) و نیز برخی وابستگیهای رسانهای با بغداد، آن اخبار با همان آب و تاب در ایران بازتاب یافت و یک درگیری محدود با عناوینی چون «کودتا در اربیل» یا «قیام در اربیل» بازتاب پیدا کرد و حتی باعث اشتباه برخی تحلیلگران سیاسی در داخل کشور نیز شد!
اقلیم کردستان از انتخابات سال گذشته با چنددستگی و مشکلات زیادی روبهرو است. اصلیترین مشکل این منطقه را در حال حاضر چه میدانید؟
بله بهرغم برگزاری انتخابات، هنوز دولت تشکیل نشده است. پس از درگذشت جلال طالبانی، اختلافات سیاسی میان دو حزب اصلی، یعنی حزب دموکرات کردستان و اتحادیه میهنی کردستان شدت یافته است. اگر توافقات میان این دو حزب، بهویژه توافقات راهبردی در زمینهی روابط اربیل و بغداد، تشکیل دولت، و مناسبات داخلی اقلیم کردستان، با سرعت و سهولت بیشتری انجام میشد، این فرآیند طولانی و پیچیده نمیشد.
در حال حاضر، حدود نه ماه پس از انتخابات، هنوز دولت تشکیل نشده است. با این حال، پیشبینی میشود که تا پایان سپتامبر سال جاری، دولت اقلیم کردستان تشکیل شود. یکی از مسائل اصلی، نبود رابطهی نزدیک میان جانشینان جلال طالبانی، یعنی بافل و قباد طالبانی (فرزندان او)، با حزب دموکرات کردستان است؛ رابطهای که در زمان جلال طالبانی وجود داشت.
از سوی دیگر، شاهد تغییراتی در آرایش دیپلماتیک اقلیم کردستان هستیم. در میان نیروهای اپوزیسیون، بهویژه جنبش گوران (که در دو انتخابات پیشین حزب سوم بود)، پس از درگذشت نوشیروان مصطفی، چنددستگی ایجاد شده است. همچنین، نفوذ منفی قدرتهای منطقهای مانند ترکیه و ایران، رقابت میان آنها، و دخالتهای دولت مرکزی عراق، به افزایش اختلافات میان احزاب و گروههای مختلف دامن زده است.
این عوامل دست به دست هم دادهاند تا تشکیل دولت در اقلیم کردستان با تأخیر مواجه شود. این تأخیر بر زندگی روزمرهی مردم نیز تأثیر گذاشته است. پارلمان اقلیم کردستان نیز حدود یک سال است که تشکیل جلسه نداده، اما به نظر میرسد طی چند هفتهی آینده پارلمان تشکیل خواهد شد و دولت جدید شکل خواهد گرفت.
اختلافات داخلی میان احزاب اصلی بهویژه در آستانه انتخابات عراق تا چه اندازه میتواند بر آینده اقلیم اثر بگذارد؟
اختلافات سیاسی در اقلیم کردستان ریشهای تاریخی دارد و بخشی از آن به رقابت طبیعی میان احزاب و بخشی دیگر به اختلافات بر سر قدرت بازمیگردد. این اختلافات بر انتخابات پارلمانی تأثیرات قابلتوجهی داشته است. در دورههای اولیهی پارلمان عراق فدرال، دو حزب اصلی کُرد، یعنی حزب دموکرات کردستان و اتحادیه میهنی کردستان در قالب یک لیست مشترک شرکت میکردند. اما در دو دورهی اخیر، هر یک بهصورت جداگانه در انتخابات شرکت کردهاند.
پیشبینی میشود در انتخابات آتی پارلمان عراق نیز این دو حزب لیستهای جداگانه ارائه دهند. حزب نسل نو نیز بهصورت مستقل عمل خواهد کرد، اما احزاب اسلامگرا و برخی دیگر از احزاب اپوزیسیون ممکن است لیست مشترکی تشکیل دهند.
این روند در مناسبات قدرت امری طبیعی است. در زمینهی مناسبات قدرت، باید دید که حزب دموکرات و اتحادیه میهنی چگونه مسیر نزدیکی به یکدیگر را طی خواهند کرد. در دو دورهی گذشته، حزب دموکرات معمولاً از جریانهای نزدیک به مقتدی صدر در بغداد حمایت کرده، در حالی که اتحادیه میهنی به جریانهای نزدیک به چارچوب هماهنگی (ائتلاف شیعی) گرایش داشته است. تحولات اخیر منطقه، بهویژه کاهش نفوذ ایران، میتواند بر آرایش سیاسی و توافقات میان احزاب کرد تأثیر بگذارد.
مشکلات اقتصادی اقلیم با سیاستهای فعلی قابل رفع هستند یا نیاز به تجدیدنظر جدی در سیاستهای اقتصادی وجود دارد؟
یکی از مشکلات اصلی اقلیم کردستان، مسائل اقتصادی است که بخش مهمی از آن به قطع بودجه توسط دولت مرکزی عراق از سال ۲۰۱۴ بازمیگردد. اختلافات اساسی در تفسیر قانون اساسی عراق (تصویبشده در سال ۲۰۰۵) میان اقلیم کردستان و دولت مرکزی وجود دارد. اقلیم کردستان معتقد است که عراق یک دولت فدرال و مشارکتی است و مفهوم «دولت مرکزی» در آن جایی ندارد. طبق قانون اساسی، اگر دوسوم اعضای شورای استانی هر استان خواستار فدرالی شدن باشند، دولت موظف به اجرای آن است.
با این حال، از سال ۲۰۰۵ تاکنون، دولت عراق با درخواستهای فدرالی شدن در استانهایی مانند بصره یا برخی استانهای مرکزی با اکثریت عرب سنی مخالفت کرده است. این در حالی است که برخی حاکمان شیعه در عراق به دنبال احیای یک دولت مرکزی قدرتمند هستند و وجود دولتهای فدرال، مانند اقلیم کردستان را برنمیتابند. از سوی دیگر، گرایش کُردها به استقلال که در رفراندوم سال ۲۰۱۷ نیز نمود یافت، به تشدید اختلافات با بغداد منجر شده است. این اختلافات در حوزههای مختلف، بهویژه اقتصادی، خود را نشان داده است.
از سال ۲۰۱۴، دولت عراق بودجهی 17/5 درصدی اقلیم کردستان را قطع کرد، در حالی که داعش ۴۰ درصد خاک عراق را تصرف کرده بود. حتی تسلیحات سنگین و نیمهسنگین که طبق توافقات باید به نیروهای پیشمرگه تحویل داده میشد، ارائه نشد. پس از کشوقوسهای فراوان، بودجه به 12/5 درصد کاهش یافت و حتی این میزان نیز بهصورت قطرهچکانی و با تأخیر پرداخت شده است.
هدف دولت عراق ظاهراً حذف اقلیم کردستان بهعنوان یک واحد سیاسی و اداری مستقل و تبدیل آن به چند استان معمولی، مشابه دیگر استانهای عراق است که این امر با قانون اساسی و منافع کردها در تضاد است. موضوع دیگر، اختلاف بر سر فروش مستقل نفت توسط اقلیم کردستان است. در سال ۲۰۰۸، دولت عراق شکایتی در دادگاه بینالمللی علیه فروش مستقل نفت اقلیم کردستان ثبت کرد که در سال ۲۰۱۶ به نفع بغداد رأی صادر شد. این امر صادرات نفت اقلیم از طریق خط لولهی جیحان را متوقف کرد. اگرچه توافقاتی برای صادرات روزانه ۴۰۰ هزار بشکه نفت با هماهنگی دولت عراق حاصل شد، اقلیم کردستان معتقد است که دولت مرکزی بودجهی نفتی توافقشده را پرداخت نمیکند.
اخیراً، سفر مسرور بارزانی، نخستوزیر اقلیم کردستان، به آمریکا و امضای قراردادهایی با ارزش ادعایی ۱۱۰ میلیارد دلار در حوزهی نفت و گاز، بهانهای جدید برای دولت عراق شده تا پرداخت بودجه را متوقف کند. این قراردادها، که بیشتر جنبهی اسمی دارند و در بازهی ۱۵ ساله اجرا خواهند شد، فشارهای اقتصادی بر اقلیم کردستان را افزایش دادهاند. از سال ۲۰۱۷، ناامنسازی اقلیم کردستان نیز شدت گرفته است. این منطقه که زمانی امنترین نقطهی عراق و جذابترین مقصد برای سرمایهگذاری خارجی بود، با حملات خمپارهای، موشکی و پهپادی مواجه شده است.
این عوامل، همراه با مشکلات اقتصادی، باعث افول رشد اقتصادی اقلیم کردستان شده که بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۴ شکوفایی قابلتوجهی را تجربه کرده بود. با این حال، به نظر میرسد شرایط کنونی فرصتی برای بازنگری در روابط فراهم کرده است. ایران میتواند بهجای حمایت یکجانبه از برخی گروهها، نقش میانجی را ایفا کند. همچنین، انگیزههایی در میان نخبگان عرب و کرد عراقی برای رسیدن به توافقی جامع دیده میشود. در حال حاضر، روند اقتصادی اقلیم کردستان حاکی از حرکت مثبت، هرچند نه به شدت گذشته، است. با این حال، باید منتظر ماند و دید که این تحولات به کجا منجر خواهد شد.