| کد مطلب: ۴۱۳۹۹

بازیچه دست اسرائیل

خاورمیانه منطقه‌ای است که تاریخ به ندرت دقیقاً در آن تکرار می‌شود، اما اغلب به شیوه‌هایی تراژیک و پوچ، قافیه‌ها تکرار می‌شوند. این موضوع در هیچ کجا به اندازه کمپین فعلی اسرائیل علیه ایران آشکار نیست.

بازیچه دست اسرائیل

خاورمیانه منطقه‌ای است که تاریخ به ندرت دقیقاً در آن تکرار می‌شود، اما اغلب به شیوه‌هایی تراژیک و پوچ، قافیه‌ها تکرار می‌شوند. این موضوع در هیچ کجا به اندازه کمپین فعلی اسرائیل علیه ایران آشکار نیست. کمپینی که در پس اهداف اعلام‌شده‌اش برای از بین بردن قابلیت‌های هسته‌ای و دفاعی ایران، جاه‌طلبی عمیق‌تر و عجیب‌تری را در خود جای داده بود: امید به اینکه تغییر رژیم بتواند دولتی دوست اسرائیل به رهبری رضا پهلوی، پسر تبعیدی آخرین شاه ایران، روی کار آورد.

این سیاستی نیست که رسماً در اورشلیم یا واشنگتن اعلام شود، اما در پس‌زمینه اقدامات اسرائیل و درخواست‌های آشکارش از مردم ایران دارد. در آوریل ۲۰۲۳، پهلوی در اسرائیل مهمان بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر و اسحاق هرتزوگ، رئیس‌ اسرائیل بود.

در طول این سفر با دقت طراحی‌شده، او در دیوار غربی نماز خواند، درحالی‌که از حضور در مسجد‌الاقصی اجتناب کرد و هیچ تلاشی برای دیدار با رهبران فلسطینی نکرد. نوشته‌ای از مرکز امنیت و امور خارجه اورشلیم، این سفر را پیامی توصیف کرد مبنی بر اینکه اسرائیل، پهلوی را به عنوان «رهبر اصلی اپوزیسیون ایران» به‌رسمیت می‌شناسد.

چهره‌هایی مانند گیلا گاملیل، وزیر سابق اطلاعات در دولت اسرائیل، آشکارا خواستار تغییر رژیم شده‌اند و سال گذشته اعلام کردند «پنجره‌ای از فرصت برای سرنگونی رژیم باز شده است.» از ۱۲ ژوئن، کارزار نظامی اسرائیل فراتر از هدف قرار دادن تأسیسات هسته‌ای ایران حرکت کرد. حملات به نهادهای دولتی و مقر تلویزیون دولتی انجام شد.

اسرائیل حتی به زندان اوین حمله کرد. نتانیاهو در یک سخنرانی ویدئویی خطاب به مردم ایران مدعی شد: «همانطور که به هدف خود دست می‌یابیم، ما همچنین مسیر را برای شما هموار می‌کنیم تا به آزادی خود برسید.»در فاصله دوروزپس از سخنرانی نتانیاهو، رضا پهلوی نیز پیامی ویدئویی خطاب به مردم ایران منتشر کرد. پهلوی بدون توجه به اینکه مردم ایران زیر بمباران یک تجاوز خارجی قرار دارند بار دیگران همان انتظارات گذشته خود را تکرار کرد.

بدون اینکه توجه داشته باشد که ایرانی‌ها نگران تمامیت ارضی کشورشان هستند.  رضا پهلوی دهه‌ها صرف ایجاد تصویری از خود به‌عنوان یک دولتمرد دموکراتیک در انتظار کرده است. او در سفر خود به تل‌آویو در سال ۲۰۲۳، مذاکرات هسته‌ای را «اتلاف وقت» خواند و اصرار داشت که «سریع‌ترین راه برای از بین بردن همه تهدیدها» سرمایه‌گذاری روی جایگزینی برای سیستم سیاسی است.

اما این رویا، هرچقدر هم که در واشنگتن دی‌سی و اورشلیم جذاب باشد، تقریباً کاملاً از واقعیت‌های ایران جداست. برای بسیاری ادعاهای دموکراتیک یک استراتژی حساب‌شده برای احیای تصویر سلطنت و قرار دادن پهلوی به عنوان تنها جانشین مناسب است. نام پهلوی برای بسیاری با خاطرات شکنجه‌گاه‌های ساواک، فساد گسترده و وابستگی به قدرت‌های خارجی برای بقا، لکه‌دار شده است.

سلطنتی که اسرائیل به احیای آن اشاره می‌کند، نه‌تنها در سال ۱۹۷۹ سرنگون شد، بلکه توسط ائتلاف قدرتمندی از اسلام‌گرایان، چپ‌گرایان و ملی‌گرایان متحد علیه سرکوب شاه، به طور فعال رد شد. این دست رد مردم به پهلوی، امروزه به‌شدت از جذابیت رضا پهلوی می‌کاهد. دو دهه گذشته درس تلخی آموخته است که تغییر رژیم تحمیلی خارجی، متحدان مطیع ایجاد نمی‌کند، بلکه خلأهایی را ایجاد می‌کند توسط افراط‌گرایان، جنگ‌های نیابتی و فجایع انسانی پُر می‌شوند.

این درس آموخته شده است که کشورهای عربی خلیج‌فارس را به سمت دیپلماسی با رقبای سابق مانند ایران سوق داد. حتی در میان مخالفان نیز، شک و تردید عمیقی در مورد مداخله خارجی وجود دارد. کمپین اسرائیل نمی‌تواند یک ایران جدید و دوستانه را از خاکستر بیرون بکشد، به‌ویژه با حمایت از جانشینی از یک سلسله سقوط کرده که ایرانیان مدت‌هاست آن را رد کرده‌اند. درنهایت آینده ایران نه در اورشلیم یا واشنگتن، بلکه توسط خود ایرانیان رقم خواهد خورد. 

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه بین‌الملل
پربازدیدترین
آخرین اخبار