اسرائیل چگونه از ترور مخالفان و دشمنان برای پیشبرد اهداف سیاسی بهره میبرد؟
جایگاه ترور در سیاست خارجی اسرائیل
برای دههها سیستمهای امنیتی اسرائیل همواره عاشق ترور هدفمند بودهاند. موساد سابقهای طولانی در هدف قرار دادن فلسطینیان و برخی مخالفان غیرفلسطینی اسرائیل در اروپا، سوریه، لبنان، مصر و ایران دارد. شینبت هم طی این مدت شیوهای مشابه را در نوار غزه و کرانه باختری اتخاذ کرده و همچنان نیز به استفاده از این راهکار اصرار دارد. با این وجود، هر شخصی که ترور شده، جانشینی داشته است.
دسامبر ۲۰۲۳، دو ماه پس از عملیات طوفانالاقصی زمانی که اسرائیل به دلیل حمله زمینی به غزه و کشتار گسترده غیرنظامیان بهویژه زنان و کودکان مورد انتقاد بسیاری از دولتها و نهادهای حقوق بشری در جهان قرار گرفته بود، فایلی صوتی از «رانن بار»، مدیر سازمان اطلاعات و امنیت داخلی (شینبت) به رسانهها درز پیدا کرد که در آن «بار» با اشاره به اتفاقات ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تأکید میکرد که هدف نهادهای اطلاعاتی اسرائیل، هدف قرار دادن رهبران ارشد حماس است: «این برای ما مثل مونیخ است؛ هر کجا از غزه و سرزمینهای فلسطینی گرفته تا لبنان، ترکیه یا قطر. این کار ممکن است سالها به طور بیانجامد اما ما آنجا خواهیم بود تا این کار را انجام دهیم.»
۸ ماه بعد از افشای هدفمندانه استراتژی اسرائیل برای مقابله با حماس، اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس که برای شرکت در مراسم تحلیف رئیسجمهور ایران به تهران آمده بود، ترور شد.
اسرائیل از پذیرش مسئولیت این ترور خودداری کرده اما مجموعهای از شواهد تاریخی نشان میدهد اسرائیل از ترور مخالفان و دشمنان خود بهعنوان یک استراتژی برای پیشبرد سیاست خارجی و دستیابی به اهدافش استفاده میکند.
رانن برگمن، خبرنگار اسرائیلی در کتاب «برخیز و اول تو بکش» مینویسد: «از زمان تأسیس در سال ۱۹۴۸، اسرائیل بیشتر از هر کشوری در جهان غرب، اقدام به ترور هدفمند – قتل افراد شناختهشده – به منظور دستیابی به اهداف سیاسی کرده است. در طول هفت دهه گذشته، بیش از ۲۳۰۰ عملیات برای ترور هدفمند افراد مدنظر سازمانهای اطلاعاتی از سوی اسرائیل صورت گرفته است.»
بهرغم بینتیجه بودن این استراتژی، اسرائیل همچنان این شیوه را دنبال میکند.
برای دههها سیستمهای امنیتی اسرائیل همواره عاشق ترور هدفمند بودهاند. موساد سابقهای طولانی در هدف قرار دادن فلسطینیان و برخی مخالفان غیرفلسطینی اسرائیل در اروپا، سوریه، لبنان، مصر و ایران دارد. شینبت هم طی این مدت شیوهای مشابه را در نوار غزه و کرانه باختری اتخاذ کرده و همچنان نیز به استفاده از این راهکار اصرار دارد. با این وجود، هر شخصی که ترور شده، جانشینی داشته است. حتی ترور ارشدترین مقامها نظیر فتحی شقاقی، بنیانگذار جهاد اسلامی فلسطین که در سال ۱۹۹۵ ترور شد فایدهای برای اسرائیل نداشت و این گروه به مرور بزرگ و بزرگتر شد و علمیاتهایش نیز مرگبارتر از قبل ادامه یافت. در مثالی دیگر، اسرائیل انتظار داشت با ترور عماد مغنیه، فرمانده نظامی ارشد حزبالله لبنان (در عملیات مشترک موساد و CIA) به کاهش توان نظامی و عملیاتی این گروه منجر شود اما امروز حزبالله لبنان در مقایسه با سال ۲۰۰۸ قدرتی بسیار بزرگتر از نظر نظامی به حساب میآید.
در ادامه نگاهی خواهیم داشت به تعدادی از مهمترین ترورهای اسرائیل طی چند دهه اخیر:
تاریخچهای کوتاه از ترورهای هدفمند
برنامه ترورهای هدفمند اسرائیل در ابتدا بیشتر به اقدامات این رژیم در خاک فلسطین متمرکز بود؛ عملیاتهای خارج از فلسطین کمتر اتفاق میافتادند و تلاش بر این بود که هزینه سیاسی زیادی بر اسرائیل تحمیل نشود. این عملیاتها با استفاده از ابزارهای مختلفی نظیر سم، تکتیراندازها، بالگردهای تهاجمی، پهپادها و جنگندههای نیروی هوایی صورت میگرفت. رویکرد اسرائیل در قبال ترورهای هدفمند، در سال ۱۹۷۲ به کلی تغییر کرد. در این سال، ۱۱ نفر از تیم المپیک اسرائیل توسط یک گروه فلسطینی هدف قرار گرفتند و اسرائیل بیش از ۲۰ فلسطینی را در کشورهای اروپایی در واکنش به این اتفاق به قتل رساند. این اقدام به دستور و با تأیید شخص گُلدا مئیر، نخستوزیر وقت اسرائیل صورت گرفت. برای نمونه یکی از افرادی که طی این عملیات ترور شد، وائل زعیتر، از نزدیکان یاسر عرفات، رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین بود که در بالکن خانه خود در شهر رم، توسط یک تکتیرانداز هدف قرار گرفت.
بعدتر در دهه ۱۹۸۰، در زمان انتفاضه اول که اسرائیل به شدت از روند اعتراضات و بازتاب جهانی آن عصبانی بود، فلسطینیهای زیادی هدف قتلها و ترورهای هدفمند اسرائیل قرار گرفتند. در میانه دهه ۹۰ میلادی روند کشتار هدفمند با شدت بیشتری ادامه داشت با این تفاوت که این بار اسرائیل نهتنها مسئولیت اقدامات خود را نمیپذیرفت بلکه آن را انکار میکرد. این انکار تا پیش از ترور یکی از فرماندهان ارشد فلسطینی در انتفاضه دوم ادامه داشت. اسرائیل مسئولیت این ترور را بر عهده گرفت و از آن زمان، ترور هدفمند یکی از سیاستهای اصلی اسرائیل برای پیشبرد اهداف خود در داخل و خارج است.
مهمترین عملیاتهای ترور اسرائیل
۱۹۷۳: در این سال یک تیم عملیاتی از اسرائیل به ساختمانی در بیروت، پایتخت لبنان حملهور شد. این حمله از سوی ایهود باراک که بعدها نخستوزیر اسرائیل شد رهبری میشد. این تیم، طی این حمله کمال عدوان، از شورای ملی فلسطین در کرانه باختری، محمد یوسف نجار، از اعضای عملیاتی سازمان آزادیبخش فلسطین و کمال ناصر، شاعر و سخنگوی کاریزماتیک سازمان آزادیبخش فلسطین را ترور کردند. اسرائیل این عملیات را بخشی از موج ترور رهبران فلسطینی پس از اتفاقات المپیک مونیخ میدانست.
۱۹۸۸: اواخر دهه ۸۰ میلادی، خلیل الوزیر، یکی از رهبران نظامی سازمان آزادیبخش فلسطین در تونس ترور شد. او که با لقب «ابو جهاد» نیز شناخته میشد، معاون یاسر عرفات در سازمان آزادیبخش بود. جزئیات عملیات ترور او برای اولین بار در سال ۲۰۱۲ در رسانهها افشا شد.
۱۹۹۲: سیدعباس موسوی، از مؤسسین و دومین دبیرکل حزبالله لبنان در صبح روز ۱۶ فوریه ۱۹۹۲ برای شرکت در مراسم هشتمین سالگرد ترور راغب حرب، مبارز لبنانی به سمت روستای جبشیت سفر کرد و پس از شرکت در مراسم و سخنرانی به سمت بیروت در حرکت بود. بالگردهای اسرائیلی به کاروان اتومبیلهای سیدعباس موسوی حمله کردند و با ترور و هدف قرار دادن خودروی وی، او و فرزند و همسرش را ترور کردند.
۱۹۹۵: در ۲۶ اکتبر ۱۹۹۵ درحالیکه فتحی شقاقی، از بنیانگذاران جهاد اسلامی فلسطین برای بررسی وضعیت آوارگان فلسطینی در لیبی به این کشور سفر کرده بود و هنگامی که از کنفرانس لیبی به جزیره مالت وارد شد، مقابل هتل محل اقامتش از سوی دو موتور سوار هدف قرار گرفته و به قتل رسید. شقاقی بازیگری مهم در ائتلاف نیروهای مخالف روند اسلو از جمله جهاد اسلامی و حماس به شمار میرفت. تضعیف جریان مخالف روند اسلو از جمله اهداف اسرائیل از این ترور بود.
۱۹۹۶: زمانی که حماس در حال قدرتگیری بود و به مرور عملیاتهای نظامی علیه اسرائیل را بیشتر میکرد، اسرائیل تصمیم گرفت با ترور یحیی عیاش در روز ۵ ژانویه ۱۹۹۶ این روند را متوقف کند. عیاش که به «مهندس» معروف بود پس از پاسخ دادن به یک تماس تلفنی و در حالی که موبایلش به یک بمب تبدیل شده بود، ترور شد. بهرغم اینکه اسرائیل انتظار داشت با ترور او روند عملیاتهای حماس متوقف یا کم شود اما در مقابل مجموعهای از عملیاتهای بمبگذاری در اتوبوس از سوی حماس نشان داد که اسرائیل نتوانسته به اهداف خود دست پیدا کند. اسرائیل مسئولیت این ترور را نپذیرفت اما خبر ترور اولین بار از طریق رادیو اسرائیل منتشر شد.
۱۹۹۷: اسرائیل که حماس را یک تهدید بالقوه علیه موجودیت خود میدانست، پس از ترور رهبران نظامی حماس به سراغ رهبران سیاسی این سازمان رفت. از جمله مهمترین عملیاتهای اسرائیل در این زمینه، اقدام برای ترور خالد مشعل در سال ۱۹۹۷ بود. مشعل از جمله رهبران حماس پس از اشغال کرانه باختری در سال ۱۹۶۷ از فلسطین به کویت مهاجرت کرد و تا سال ۱۹۹۱ در این کشور باقی ماند و او سپس به اردن رفت و در سال ۱۹۹۶ بهعنوان رئیس دفتر سیاسی حماس انتخاب شد.
یک سال بعد، نیروهای امنیتی اسرائیل به دستور نتانیاهو، نخستوزیر وقت این رژیم تصمیم به ترور مشعل گرفتند. میشکا بن دیوید، رئیس تیم ترور، حمله را اینگونه روایت میکند: «آنچه نهایتاً تایید شد این بود که نوعی اسپری سمی به پوست بدن خالد مشعل زده شود و او لحظاتی بعد به کما میرفت و چهار ساعت بعد هرگز بیدار نمیشد.»
به گفته او «آنچه در صحنه عملیات رخ داد این بود که مشعل از خودروی خود پیاده شد، به سمت پیادهرو آمد و دو عامل حمله پشت سر او رفتند و آماده زدن اسپری شدند اما در همین لحظه دختر کوچکش که در داخل خودرو بود و عاملان موساد هم او را ندیده بودند، از خودرو خارج شد و به دنبال پدر دوید. بعد راننده دنبال کودک دوید. دو عامل موساد ندیدند که پشت سر آنها چه اتفاقی رخ داد و به دلایل امنیتی در آن لحظه هیچ ارتباطی هم میان عاملان و رئیس تیم وجود نداشت چراکه میخواستند در صورتی که تفتیش بدنی شدند، کاملاً پاک باشند. بنابراین رویس تیم که در سمت دیگر خیابان بود و صحنه را میدید، نتوانست عاملان حمله را خبردار کند. راننده که دید عاملان حمله دستهای خود را (برای زدن اسپری و بازکردن قوطی نوشابه) بالا بردند، شروع به داد و فریاد کرد. مشعل برگشت و سم به گوش او اسپری شد. البته مهم نبود که سم به کجای بدن پاشیده شود، به هرحال همان تاثیر خودش را میگذاشت. مشعل بلافاصله دوید و دو عامل حمله هم به سرعت به سمت خودرویی که بیست سی متر آن طرفتر منتظر آنها بود، حرکت کردند.»
این دو مأمور در حین فرار در پی فریادهای راننده مشعل بازداشت شدند. در ادامه مشعل به بیمارستان منتقل شد و نتانیاهو مجبور شد برای آزادی دو مأمور موساد با ملک حسین، پادشاه اردن معاملهای کند. در نهایت اسرائیل، پادزهر را در اختیار اردن قرار داد و دو مأمور موساد نیز آزاد شدند. براساس گزارش روزنامه واشنگتنپست، ملک حسین تهدید کرده بود که صلحی را که به تازگی با اسرائیل امضا کرده بود زیر پا خواهد گذاشت. علاوه بر تحویل پادزهر، اسرائیل مجبور شد ۲۰ زندانی فلسطینی را نیز آزاد کند.
مشعل تا سال ۱۹۹۹ به زندگی در اردن ادامه داد و در نهایت با ممنوع شدن فعالیت حماس در اردن، به قطر و بعد سوریه و بعد دوباره به قطر رفت. او همچنان یکی از چهرههای سیاسی ارشد در حماس است.
۲۰۰۲: دومین فرد نظامی ارشد حماس، صلاح شحاده با شلیک یک بمب یک تنی از سوی جنگندهای اسرائیلی به ساختمان محل سکونتش در کنار همسر و دختر ۱۴ سالهاش ترور شد. در این حمله ۱۵۰ نفر از غیرنظامیان هم زخمی شدند و تعدادی از آنها نیز جان خود را از دست دادند.
۲۰۰۴: شیخ احمد یاسین، بنیانگذار و رهبر جنبش حماس در مارس ۲۰۰۴ در شهر غزه ترور شد. یاسین سالهای زیادی از زندگیاش را در زندانهای اسرائیل سپری کرده است. او در سال ۱۹۸۳ از سوی نیروهای اسرائیلی به اتهام تشکیل یک سازمان زیرزمینی و نگهداری اسلحه بازداشت شد. او دو سال بعد طی یک توافق تبادل زندانیان توانست آزاد شود. شیخ احمد یاسین، یک بار دیگر در سال ۱۹۸۹ زندانی و به ۴۰ سال زندان محکوم شد اما بار دیگر در سال ۱۹۹۷ و پس از توافق ملک حسین اردن با اسرائیل آزاد شد. او پس از اقامه نماز، در حال خروج از مسجد بود که یک بالگرد اسرائیلی به او حمله کرد و او و تعدادی از اطرافیانش را ترور کرد. اسماعیل هنیه در آن زمان رئیس دفتر شیخ احمد یاسین بود. پس از شهادت شیخ احمد یاسین، عبدالعزیز رنتیسی به عنوان جانشین او انتخاب شد.
عبدالعزیز رنتیسی مدت زیادی نتوانست به عنوان ارشدترین مقام حماس در غزه فعالیت کند. حدود یک ماه بعد از ترور شیخ احمد یاسین، او نیز در حالی که با خودروی خود در خیابانهای غزه در حال تردد بود هدف دو موشک اسرائیلی قرار گرفت و به شهادت رسید. رنتیسی به سازشناپذیری با اسرائیل و توانایی بسیج عمومی دهها هزار نفر از فلسطینیان در کمتر از چند ساعت شناخته میشد. ترور او سه روز پس از دیدار جرج دبلیو بوش، رئیسجمهور آمریکا و آریل شارون، نخستوزیر اسرائیل اتفاق افتاد.
گیدون مئیر، معاون وزیر خارجه اسرائیل پس از این حمله مسئولیت اسرائیل را تأیید کرد و همچنین با تهدید دیگر رهبران حماس گفت که هرکسی جایگزین رنتیسی شود به «هدفی مشروع» برای اسرائیل بدل میشود.
اسماعیل هنیه در آن زمان گفت که «اسرائیل از کار خود پشیمان خواهد شد» و وعده داد «انتقام در راه است.» او همچنین تأکید کرد که این روش مبارزه نمیتواند اراده فلسطینیها را در هم بشکند.
۲۰۰۸: عماد مغنیه، فرمانده نظامی ارشد حزبالله در این سال ترور شد. ترور او در شهر دمشق پایتخت سوریه به وسیله یک بمب که به خودروی او متصل شده بود صورت گرفت. از او بهعنوان مغز متفکر نظامی حزبالله لبنان نام برده میشد و اسرائیل انتظار داشت با هدف قرار دادن او جلوی روند پیشرفت نظامی این گروه را بگیرد اما در نهایت به هدف خود نرسید. جهاد مغنیه، پسر عماد مغنیه نیز در سال ۲۰۱۵ در حمله هوایی اسرائیل جان خود را از دست داد.
۲۰۱۰: محمود المبحوح، از نیروهای عملیاتی ارشد حماس در سال ۲۰۱۰ در اتاقش در هتلی در دُبی توسط مأموران موساد ترور شد. ۲۶ مأمور اسرائیلی در این حمله دست داشتند که به گفته مقامهای اماراتی همگی با پاسپورت جعلی و به عنوان توریست وارد دُبی شده بودند. مقامهای اسرائیلی مسئولیت این حمله را بر عهده نگرفتند. مبحوح یکی از بنیانگذاران گردانهای عزالدین قسام، شاخه نظامی حماس بود و در عملیاتهای زیادی علیه اسرائیل نقش مؤثر داشت.
۲۰۱۰ – ۲۰۱۲: در فاصله سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲، دانشمندان هستهای ایرانی یکی از مهمترین اهداف عملیاتی اسرائیل به شمار میرفتند. در سال ۲۰۱۰، اسرائیل اقدام به ترور مسعود علی محمدی، استاد فیزیک ایرانی کرد. او از طریق یک بمب ریموتدار که یک موتورسوار به خودروی او متصل کرد ترور شد. در همان سال، مجید شهریاری، مهندس هستهای هم در تهران ترور شد.در سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ دو دانشمند دیگر ایرانی داریوش رضایینژاد و مصطفی احمدیروشن هم ترور شدند.
۲۰۱۲: احمد جباری، رئیس شاخه نظامی حماس در حالی که با ماشین در حال تردد بود هدف حمله هوایی قرار گرفت.
۲۰۱۹: حمله اسرائیل به خانه بهاء أبو العطا، یک فرمانده نظامی ارشد جهاد اسلامی در نوار غزه منجر به شهادت او و همسرش شد.
۲۰۲۳: سیدرضی موسوی یکی از سرداران نیروی قدس سپاه پاسداران بود که در سوریه به عنوان مسئول «پشتیبانی از جبهه مقاومت» حضور داشت. موسوی بر اثر حملهی اسرائیل به منطقهی زینبیون دمشق پایتخت سوریه به شهادت رسید. موسوی از باسابقهترین نظامیان ایرانی حاضر در سوریه بود. سردار موسوی از افراد نزدیک به سردار قاسم سلیمانی و سردار محمد حجازی بود که بیش از سه دهه وظیفه «پشتیبانی از جبهه مقاومت» را بر عهده داشت. براساس آنچه از سوی صداوسیما دربارهی جزئیات نحوهی شهارت سردار سیدرضی موسوی اعلام شده است، اسرائیل «با شلیک ۳ موشک از آسمان جولان اشغالی محل حضور سردار موسوی در منطقه زینبیه دمشق را مورد هدف قرار داد که منجر به شهادت این فرمانده سپاه پاسداران شد.»
۲۰۲۴: در ماه ژانویه، اسرائیل با حمله پهپادی به بیروت، صالح العاروری، معاون شاخه سیاسی حماس و رهبر این گروه در کرانه باختری را ترور کرد. براساس گزارشها، العاروری در سال ۲۰۰۷ با گذشت بیش از یک دهه از بازداشت آزاد شد، اما اسرائیل یک بار دیگر او را دستگیر کرد و این بار در سال ۲۰۱۰ از زندان آزاد شد. صالح العاروری در سال ۲۰۱۰ بهعنوان یکی از اعضای دفتر سیاسی حماس برگزیده شد، و سپس در سال ۲۰۱۷ به مقام معاونت سیاسی حماس رسید. العاروری در سال ۲۰۲۱ به عنوان رهبر حماس در کرانه باختری انتخاب شد.
آوریل ۲۰۲۴: هفت عضو ارشد سپاه پاسداران در حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق به شهادت رسیدند. سردار سرتیپ پاسدار محمدرضا زاهدی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، شاخه نظامی سوریه و لبنان و سرتیپ پاسدار محمدهادی حاجیرحیمی، جانشین سردار زاهدی از جمله افرادی بودند که در این حمله به شهادت رسیدند.
در ماه جولای، اسرائیل مدعی شد توانسته است محمد ضیف، فرمانده نظامی حماس را هدف قرار دهد اما این موضوع از سوی حماس تأیید نشد.
طی روزهای گذشته نیز اسرائیل طی ۲۴ ساعت ابتدا فواد شکر، از فرماندهان ارشد حزبالله لبنان را در بیروت و سپس اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس را در تهران هدف قرار داد.
ترور هدفمند و نسبت آن با حقوق بینالملل
اسرائیل تنها بازیگری در نظام بینالملل نیست که پیش از این از ترور هدفمند برای از بین بردن مخالفان و دشمنانش استفاده کرده است. آمریکا، روسیه، آلمان، بریتانیا و برخی کشورهای دیگر هم از این روش بهره بردهاند و استفاده از این روش مخالفان و موافقانی دارد.
در برخی نمونهها نظیر کشتن اسامه بنلادن، توسط نیروهای آمریکایی و پاکستانی که اجماع نظر درباره تروریست بودن هدف وجود داشته، واکنش منفی یا اظهارنظری در مخالفت با ترور مطرح نشده یا اظهارنظرهای کمی مطرح شده اما در برخی دیگر از نمونهها نظیر ترور سردار سلیمانی، فرمانده سپاه قدس ایران، جامعه بینالمللی و سازمان ملل متحد اقدام به محکوم کردن این اقدام کردهاند.
دادگاه عالی اسرائیل در سال ۲۰۰۶ و پس از شکایت یک گروه حقوق بشری از ترورهای هدفمند دولت اسرائیل حکمی کلی داد و اعلام کرد که امکان ارائه نظر کلی ندارد و شرایط مورد به مورد فرق میکند. این دادگاه همچنین حاضر نشد دولت را از پیشبرد چنین برنامههایی منع کند.
این در حالی است که اسرائیل هر کسی را که علیه منافع این رژیم فعالیت کند به دلخواه خود «تروریست» میخواند و اقدام خود را به عنوان «مبارزه با تروریسم» توجیه میکند.
به باور بسیاری از حقوقدانان مستقل، اقدامات اسرائیل نقض حاکمیت ملی کشورها و حذف مخالفان به حساب میآید و نسبتی با قانون و حقوق بینالملل ندارد.