| کد مطلب: ۱۳۰۸۵

ناکامی ارتش پاکستان در یکدست کردن قدرت

قدرت ارتش پاکستان تضعیف شده اما برقراری دموکراسی در پاکستان نیز دور از ذهن به نظر می‌‏رسد

کامران بخاری

کامران بخاری

کارشناس ارشد جنوب آسیا

می‌گویند برای هر تحولی نقطه شروعی وجود دارد و نقطه شروع برای پاکستان، هشتم فوریه رخ داد؛ روزی که ساختار نظامی این کشور نتوانست نتیجه‌ای که مدنظرش بود را از انتخابات پارلمانی پاکستان به‌دست آورد.  حزب تحریک‌انصاف پاکستان، به ریاست عمران‌خان، نخست‌وزیر سابق پاکستان، به‌رغم همه فشارهایی که متحمل شد، بیشترین کرسی‌ها (۹۳ کرسی از مجموع ۲۶۶کرسی) را به دست آورد، درحالی‌که حزب مسلم‌لیگ پاکستان که از حمایت نظامیان برخوردار است، تنها ۷۵ کرسی را به دست آورد. در مقام سوم، حزب مردم پاکستان با ۵۴ کرسی قرار گرفت. حزب مردم پاکستان گفته است که اگرچه به کابینه نمی‌پیوندد، اما از دولت مسلم لیگ حمایت خواهد کرد و انتظار می‌رود که رئیس‌جمهور سابق، آصف‌علی زرداری، بار دیگر به ریاست‌جمهوری بازگردد. با این حال هیچ‌یک از این تحولات برای ثبات پاکستان مفید نخواهد بود. قدرت ارتش پاکستان ممکن است رو به افول باشد، اما بازیگران غیرنظامی نیز ضعیف و عمیقاً دچار شکاف شده‌اند و به همین دلیل بعید است که بتوانند پاکستان را از باتلاق سیاسی و اقتصادی که درگیرش است، خارج کنند. پاکستان برای مدت ۳۳ سال از تاریخ ۷۶ ساله خود را ذیل حکومت چهار رژیم نظامی به رهبری فیلد مارشال ایوب‌خان (۱۹۵۸ تا ۱۹۶۹)،  ژنرال یحیی‌خان (۱۹۶۹ تا ۱۹۷۱)، ژنرال محمد ضیاءالحق (۱۹۷۷تا ۱۹۸۸) و ژنرال پرویز مشرف (۱۹۹۹ تا ۲۰۰۸)، سپری کرد. اما حتی زمانی که ژنرال‌ها مستقیماً در رأس کار نبودند، اغلب از طریق دستکاری در انتخابات، دولت‌های غیرنظامی را تحت کنترل خود می‌گرفتند. در واقع، انتخابات آزاد و عادلانه فقط سه بار در سال‌های ۱۹۷۰، ۲۰۰۸ و ۲۰۱۳  در پاکستان برگزار شد و حتی در این دفعات نیز انتخابات آزاد فقط زمانی برگزار شده که ارتش معتقد بود، این انتخابات در خدمت منافع آنهاست. به زبان ساده‌تر، ارتش پاکستان، فرد اول کشور را تعیین می‌کند.

برای مثال در سال ۱۹۸۵ احزاب سیاسی از شرکت در انتخابات منع شدند. سه سال بعد، ضیاءالحق به‌طور مرموزی در یک سانحه هوایی جان باخت. پس از آن ارتش پاکستان ائتلافی سیاسی به رهبری نواز شریف تشکیل داد که پس از حزب مردمی خلق به رهبری بی‌نظیر بوتو که نخست‌وزیر شد، در جایگاه دوم قرار گرفت. بوتو کمتر از دو سال بعد از سمت خود برکنار شد و با کمک ستاد کل ارتش، نواز شریف در انتخابات سال ۱۹۹۰ پیروز شد. با این حال، شریف که صرفاً به‌عنوان نماینده ارتش قانع نشد، با ژنرال‌ها اختلاف پیدا کرد و همین امر منجر به برکناری او شد. سه سال بعد، حزب مردم پاکستان در یک انتخابات دیگر تحت نظارت ارتش به قدرت بازگشت. دولت دوم حزب مردم  طولانی‌تر از دولت اول بود، اما در نهایت در سال ۱۹۹۶ سرنگون شد و باعث شد که در سال ۱۹۹۷، حزب نوازشریف اکثریت دوسوم آرا را به دست آورد.

نوازشریف سعی کرده بود خود را از چارچوب اصلاحیه قانون اساسی که قدرت انحلال دولت‌ها را از رؤسای‌جمهور طرفدار نظامیان سلب می‌کرد، مصون نگه دارد. در بحبوحه تشدید تنش‌ها، ارتش بار دیگر در کودتای ۱۹۹۹ او را از قدرت برکنار کرد. رژیم جدید به رهبری پرویز مشرف، ۳۰ اصلاحیه قانون اساسی را با فرمانی ارائه کرد که اختیارات ریاست‌جمهوری را برای عزل دولت‌ها بازمی‌گرداند. مشرف سپس انتخابات مهندسی‌شده سال  ۲۰۰۲ را برگزار کرد که در آن هر دو حزب اصلی به حاشیه رانده شدند و یک ائتلاف طرفدار نظامیان متشکل دولت را تشکیل داد. در اواخر سال ۲۰۰۷، مشرف که با اعتراضات مردمی مواجه بود، مجبور به کناره‌گیری از سمت فرماندهی ارتش شد و جانشین او، ژنرال اشفق پرویز کیانی، تصمیمی نادر برای برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه در اوایل سال ۲۰۰۸ اتخاذ کرد. حزب مردم پاکستان در این انتخابات پیروز شد و دولتی را تشکیل داد که اولین دولت در تاریخ پاکستان بود که دوره پنج‌ساله کامل ریاست‌جمهوری خود را به پایان ‌رساند. در آن زمان، هجدهمین متمم مهم قانون به تصویب رسید که به «مدنی کردن» نظام سیاسی پاکستان کمک کرد. انتخابات سال ۲۰۱۳ نیز آزاد و منصفانه بود و به پیروزی مسلم لیگ منجر شد و اولین انتقال قدرت از یک دولت منتخب دموکراتیک به دولت منتخب دیگر را رقم زد. به نظر می‌رسید که پاکستان بالاخره در حال جدا شدن از گذشته خود است، اما در پشت صحنه، ارتش در حال کار بر روی یک پروژه جدید برای پرورش نیروی سیاسی سوم یعنی حزب تحریک‌انصاف عمران خان بود. مقامات ارشد ارتش پاکستان فکر می‌کردند که این حزب یک شریک غیرنظامی ایده‌آل خواهد بود.

انتخابات ۲۰۱۸ به‌طور خاص برای پیروزی عمران‌خان طراحی و برگزار شد. حزب تحریک‌انصاف با کمک ارتش کرسی‌های خود را در پارلمان چهاربرابر کرد. در سه سال اول، ارتش و دولت غیرنظامی عمران‌خان به‌صورت یکپارچه کار کردند. مشکل این بود که ژنرال‌ها به عمران‌خان امید داشتند، اما عمران‌خان یک پوپولیست بود که یک جنبش اجتماعی را رهبری می‌کرد که به‌دنبال تغییر انقلابی بود. عمران‌خان یک سیاستمدار کارکشته نبود که بتواند دولتش را از میانه مشکلات اقتصادی مزمن کشور عبور دهد. در نتیجه عمران‌خان بیشتر بر از بین بردن مخالفان خود تمرکز کرد تا حکومت‌داری. اگرچه وضعیت اقتصاد پاکستان به‌طرز محسوسی بدتر شد اما ارتش همچنان به حمایت از او ادامه داد.

همه چیز در سال ۲۰۲۱ به نقطه عطف خود رسید. در آن سال عمران‌خان تلاش کرد تا نفوذ خود را در داخل ارتش با تلاش برای ارتقای ژنرال‌هایی که بیشتر از سایرین طرفدار سرسخت حزب تحریک‌انصاف در میان مقامات ارشد بودند، گسترش دهد. در آن زمان بود که ژنرال قمرجاوید بجوا، فرمانده وقت ارتش، پروژه عمران‌خان را ناکام گذاشت و ارتش دوباره با مسلم لیگ و حزب مردم متحد شد. فرض بر این بود که بدون حمایت ارتش، جنبش عمران‌خان قدرت خود را از دست خواهد داد. اما اینطور نشد و رهبری ارتش پاکستان در دو جبهه با چالش‌هایی مواجه شد: نخست حمایت از جنبش عمران‌خان در نیروهای مسلح و دوم حمایت از جنبش عمران‌خان در بین عموم مردم. وقتی که حزب او تأسیسات نظامی را در ماه مه گذشته پس از دستگیری خان برای اولین بار هدف قرار داد، ژنرال‌های ارشد ارتش توانستند ساختار خود را از نفوذ عمران‌خان مصون نگه دارند. با این حال، با بدتر شدن وضعیت اقتصادی تحت دولت ائتلافی پاکستان و تلاش ارتش برای کاهش قدرت جنبش عمران‌خان، حمایت مردمی از او همچنان افزایش یافت. از این رو، تلاش ارتش برای سرکوب حزب تحریک‌انصاف از طریق مجموعه‌ای از اقدامات پیشاانتخابات، از جمله متهم کردن عمران‌خان به فساد، به خطر انداختن امنیت ملی و ازدواج غیرقانونی صورت پذیرفت. بسیاری از یاران سابق عمران خان مجبور به جدایی از حزب شدند. افراد دیگری نیز دستگیر شدند. حزب تحریک‌انصاف از شرکت در انتخابات براساس پلتفرم خود منع شد و نامزدهای خود را مجبور کرد تحت عنوان مستقل در انتخابات شرکت کنند. ارتش امیدوار بود که به سیاق گذشته در مورد احزاب دیگر، بتواند موفقیت حزب تحریک انصاف را در صندوق‌های رای محدود کند. تصور این بود که حزب عمران‌خان که به دلیل کمک ارتش و سرویس اطلاعاتی به یک نیروی اصلی تبدیل شده، حالا با توجه به اینکه تشکیلات امنیتی اکنون در برابر آن قرار گرفته‌اند، در رتبه دوم قرار می‌گیرد. اما این واقعیت که نامزدهای این حزب به‌عنوان نامزدهای مستقل بیشترین کرسی‌ها را به دست آوردند، یک زنگ هشدار برای ارتش بود و همین امر تأخیر در اعلام نتیجه را توضیح می‌دهد. سردرگمی و بی‌نظمی که در اعلام نتایج صورت گرفت، به ادعاهای گسترده تقلب در آرا دامن زد. نتیجه نظرسنجی‌های هفته گذشته نشان می‌دهد که به‌رغم مهارت‌های پیچیده انتخاباتی، ستاد کل ارتش پاکستان در شکل‌دهی به انتخابات ۲۰۲۴ ناکام مانده و ناخواسته روحیه حزب تحریک انصاف را تقویت کرده و می‌توان انتظار داشت که این حزب همچنان به چالش کشیدن تشکیلات ارتش ادامه دهد.

به یک معنا، این تحولات یک پیشرفت بزرگ در تضعیف تسلط ارتش بر قدرت است. اما فضای غیرنظامی عمیقاً قطبی شده است. مسلم لیگ و حزب مردم پاکستان که قادر به رقابت با حزب تحریک‌انصاف نیستند، برای دور نگه داشتن حزب عمران‌خان به ارتش متکی هستند. حزب تحریک‌انصاف، جاه‌طلبی‌های بیشتری دارد و تلاش می‌کند دست ارتش را برای رسیدن به هدف خود یعنی اداره کشور به صورت تک‌حزبی رو کند. بنابراین، حکومت دموکراتیک، حتی با کاهش توانایی ارتش برای تسلط بر سیاست، دور از ذهن باقی خواهد ماند. در همین حال، پاکستان که یک قدرت هسته‌ای است، با توجه به شرایط وخیم اقتصادی و امنیتی خود می‌تواند سطوح بی‌سابقه‌ای از بی‌ثباتی را تجربه کند. این خبر بدی برای مناطق استراتژیک پاکستان است که در حال حاضر عمیقاً در ناامنی غرق شده‌‌اند.

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی