| کد مطلب: ۱۰۵۰۴
دوباره وضعیت بی‌سابقه

دوباره وضعیت بی‌سابقه

برای گفت‌وگو درباره انتخابات عجیب پیش رو، آمریکا نیاز به دایره لغاتی تازه دارد

برای گفت‌وگو درباره انتخابات عجیب پیش رو، آمریکا نیاز به دایره لغاتی تازه دارد

john prideaux

جان پریدو

دبیر آمریکای اکونومیست

اگر بیماری یا مرگ پیش‌بینی‌نشده‌ای در کار نباشد، انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۴، رقابت دوباره‌ای بین جو بایدن و دونالد ترامپ خواهد بود. انتخابات مقدماتی احزاب این را تأیید خواهد کرد؛ انتخاباتی که در ۲۰۲۴ بسیار زودتر از حالت عادی به پایان خواهد رسید. معمولاً رئیس‌جمهور مستقر، بدون مبارزه چندانی به‌عنوان نامزد حزبش انتخاب می‌شود. سمت دموکرات‌ها، این باز اتفاق خواهد افتاد؛ اما سمت جمهوری‌خواهان خیلی عجیب‌تر خواهد بود؛ جایی که یک نامزد همین حالا آن‌قدر از بقیه جلو است که توانسته در مناظره‌های اول شرکت نکند.
در یک دوره معمول مقدماتی، آمریکایی‌ها مجبورند تا پایان ماه مارس یا بعد از آن صبر کنند تا بدانند، رقیب احتمالی چه کسی خواهد بود. این بار، مقدماتی جمهوری‌خواهان می‌تواند عملاً تا اواخر فوریه به پایان برسد. آمریکایی‌ها آن وقت در معرض هشت ماه کامل، کارزار انتخابات سراسری بین دو نامزد نامحبوب خواهند بود، درحالی‌که متحدان آمریکا در سراسر جهان، نفس‌هایشان را در سینه حبس می‌کنند.
در شرایطی که مقدماتی‌ها کمتر از حالتی عادی اهمیت دارند، توجه آمریکایی‌های درگیر سیاست، به‌خصوص آن‌ها که دوست ندارند دوره دوم ریاست‌جمهوری ترامپ را ببینند، توجه‌شان را از ترامپِ نامزد به ترامپِ خوانده خواهند چرخاند. دادگاه فدرال رئیس‌جمهور سابق بابت تلاش برای دستکاری و برگرداندن نتایج انتخابات ۲۰۲۰، چهارم مارس شروع می‌شود، روز قبل از «سه‌شنبه بزرگ»، وقتی ۱۳ ایالت در مقدماتی جمهوری‌خواهان رأی خواهند داد.
کارزار او از این زمان‌بندی استفاده خواهد کرد، پرونده علیه ترامپ را به‌عنوان نقشه‌ای چپ‌گرایانه برای پیشگیری از پیروزی او برای دور دوم نمایش خواهند داد و از حامیانش خواهند خواست به‌عنوان نوعی سرکشی، به او رأی دهند و به تأمین بودجه کارهای حقوقی او در دادگاه کمک مالی کنند. یکی از فنون محبوب سیاسی ترامپ این است که به هر چه متهم می‌شود، آن را به متهم‌کنندگانش برمی‌گرداند. از این رو، درحالی‌که در واقع او در دادگاه فدرال بابت تضعیف دموکراسی آمریکا محاکمه می‌شود، مدعی خواهد شد که تهدید واقعی علیه آزادی دموکراسی، دادگاه فدرال است.
اعلام رسمی نامزدها، یکی در میلواکی خواهد بود، جایی که جمهوری‌خواهان مجمع عمومی‌شان را در ماه ژوئیه برگزار خواهند کرد و یکی در شیکاگو، جایی که دموکرات‌ها در ماه اوت جمع خواهند شد تا برای چهار سال دیگر بایدن ابراز اشتیاق کنند؛ چهار سالی که در پایانش نامزدشان ۸۶ ساله خواهد بود. انتخاب مکان‌ها، یادآور دیگری از اهمیت فراتر از اندازه منطقه غرب میانه در سال انتخاباتی است و اینکه تا چه حد، رقابت برای انتخاب رئیس‌جمهور، واقعاً یک انتخابات ملی نیست.
اگر آرا نزدیک باشد، چنان‌که حالا بیشتر انتخابات ریاست‌جمهوری هستند، آن وقت نتایج بسته به این خواهد بود که در شش ایالت چه خواهد شد: آریزونا، جورجیا، میشیگان، نوادا، پنسیلوانیا و ویسکانسین. این یعنی ایالات‌هایی که جمعاً ۵۰ میلیون نفر جمعیت دارند، کمی بیشتر از اسپانیا اما کمتر از ایتالیا، رئیس‌جمهور آینده را انتخاب خواهند کرد. چرخش بیشتر سمت هر کدام از دو طرف، می‌تواند چند ایالت دیگر را هم وارد بازی کند: مینه‌سوتا، نیو همپشایر، کارولینای شمالی، شاید حتی فلوریدا.
بعید است پرونده‌های فدرال علیه ترامپ تا ۵ نوامبر در دادگاه به نتیجه برسند، یعنی تا روز انتخابات؛ چون راهبرد حقوقی ترامپ این خواهد بود که کار را به تأخیر بیاندازد و بعد هم اعتراض و درخواست تجدیدنظر کند. در نتیجه، برای اولین بار، آمریکا نامزدی برای ریاست‌جمهوری روی برگه رأی خواهد داشت که متهم به جرائم فدرال و ایالتی است. کلماتی مثل «قلمرو ناشناخته» و «بی‌سابقه» تا پایان دور اول ریاست‌جمهوری ترامپ نخ‌نما شده‌اند. آمریکا برای این انتخابات نیاز به کلماتی جدید خواهد داشت.
سخت بتوان درباره اینکه اهمیت نتیجه برای آمریکا و بقیه دنیا چقدر خواهد بود، اغراق کرد. رئیس‌جمهور بعدی آمریکا با مشکلاتی پیش‌بینی‌شدنی مواجه خواهد بود. پول صندوق‌های سپرده‌ای که هزینه‌های تأمین اجتماعی و مدیکر (خدمات درمانی بازنشستگان) را می‌دهند، رو به اتمام است. گسترش تسلیحات هسته‌ای در ایران و کره شمالی دوباره موضوح بحث و در دستور کار خواهند بود. مسئله تایوان هم سایه می‌افکند. ناظران مسائل چین در غرب، بر این باورند که پنجره باریکی در کار است که با دوره ریاست‌جمهوری بعدی هم‌پوشانی دارد و در آن ارتش آزادی‌بخش خلق [ارتش چین]، در درگیری بر سر این جزیره، دست بالا را خواهد داشت. از این رو، رئیس‌جمهوری که در ۲۰۲۴ انتخاب شود، در لحظه خطر حداکثری بر سر کار خواهد بود.
اما بیشتر بحران‌ها از نوع غیرمنتظره هستند. در سال ۲۰۱۶، در کارزار ترامپ بر پایان‌دادن به درگیری ایالات متحده در خاورمیانه تأکید می‌شد. کمتر از یک سال بعد، او دستور داد ۵۹ موشک کروز تاماهاک به اهدافی در قلمرو سوریه شلیک شوند. سال آخرین ریاست‌جمهوری او صرف مدیریت نادرست شیوع ویروسی جدید شد. ریاست‌جمهوری بایدن باثبات‌تر و موفق‌تر بوده است اما سوژه‌هایی که بیشتر توجه او را طلبیده‌اند، عقب‌نشینی ناشیانه از افغانستان، حمله روسیه به اوکراین و جنگ بین اسرائیل و حماس، پیش‌بینی‌نشده بودند.
اما پیروزی ترامپ برای بار دوم، به شکلی پیش‌بینی‌پذیر افتضاح خواهد بود. در طول ۱۲ ماه آینده، برنامه‌هایی برای پرکردن سمت‌های دولتش با باورمندان واقعی چیده خواهد شد. اثر کامل ماجرا را به‌سختی می‌توان تصور کرد. این وضعیت چه معنایی برای سیاست خارجی یا اقدامات در حوزه تغییرات اقلیمی خواهد داشت؟ آیا دوباره کشورهای دیگر، مثل ۲۰۱۸، در تقلید، پوپولیست‌های ملی‌گرا را انتخاب خواهند کرد؟
برای آمریکا، سوالات حتی از این هم بزرگتر خواهند بود. برای دموکراسی کشور چه معنایی خواهد داشت که دوباره مردی را انتخاب کند که مثل ترامپ حکمرانی کند، دو بار توسط مجلس نمایندگان استیضاح شد و تلاش کرد نتیجه انتخابات پیشین را دستکاری کند و برگرداند؟

انتخابات آخرالزمانی

رقابت ریاست‌جمهوری سال آینده، رقابتی بین دو چهره نامحبوب است

از تیتر تا حتی لحن مطلب، تحلیل اکونومیست در انتخابات ریاست‌جمهوری پیش رو، تیره و تار است. این نوشته با مروری بر احساسات سیاسی مردم آمریکا براساس یک نظرسنجی اخیر شروع می‌شود: «از رأی‌دهندگان بپرسید واقعاً چه احساسی دارند. خواهید فهمید که وضعیت اتحادیه آمریکا به شکلی غیرعادی ملالت‌بار است. در سپتامبر ۲۰۲۳، وقتی مرکز پژوهشی پیو از آمریکایی‌ها خواست درباره وضعیت سیاست کشورشان تأمل کنند، ۶۵ درصد از پاسخ‌دهندگان گفتند همیشه یا بیشتر اوقات احساس می‌کنند طاقت‌شان طاق شده است؛ ۵۵ درصد گفتند معمولاً به خشم می‌آیند؛ فقط ۱۰ درصد گفتند هرازگاهی بارقه‌هایی از امید احساس می‌کنند و تنها ۴ درصد خودشان را مرتباً هیجان‌زده یافتند. وقتی از آن‌ها خواسته شد اوضاع سیاست را در یک کلمه توصیف کنند، بسیاری «تفرقه‌انگیز»، «فاسد»، «درهم‌وبرهم» یا «بد» را انتخاب کردند. سالی که پیش روست، احتمالاً احساسات ناخوشی بیشتری هم با خود خواهد آورد.» اکونومیست انتخابات پیش رو با دو نامزد در دهه نهم زندگی را رقابتی بر سر این می‌خواند که کدام‌یک نامحبوب‌تر است. طبق این تحلیل، بیش از اقتصاد، سیاست خارجی یا دیگر سوژه‌های مهم، اختلاف و بحث اصلی در کارزارهای دو نفر در این رقابت تکراری، نامناسب‌بودن طرف مقابل است: «هر دو نفر دیگری را به عنوان منادی پایان کشور تصویر خواهند کرد و بیشتر اعضای احزاب‌شان هم این روایت‌های رقیب از آخرالزمان را دنبال خواهند کرد.» همزمان اما به عقیده این رسانه، هر دو نامزد به دنبال جلب‌نظر رأی‌دهندگان ناراضی طبقه کارگر خواهند بود و «صرف‌نظر از شدنی‌بودن» ایده‌هایی که برای جلب نظر این طبقه مطرح می‌کنند، به دنبال رأی آن‌ها خواهند بود. اکونومیست در عین حال اشاره می‌کند که البته، رویکردهای سیاست‌گذاری دو طرف، تفاوت‌هایی واقعی دارد، اما بخش مهمی از این تفاوت‌ها، در حوزه‌هایی است که بیشتر رأی‌دهندگان توجهی به آن‌ها ندارند. رویکرد هر دو در صحنه تجارت بین‌المللی، حفاظت‌گرایانه خواهد بود اما بایدن به اندازه ترامپ، انزواگرا نخواهد بود. جمهوری‌خواهان به رهبری ترامپ آماده کنارگذاشتن ایده‌های تأمین بودجه تلاش‌های اوکراین در جنگ هستند. به‌‌رغم شباهت‌های دو طرف در نگاه خصومت‌طلبانه نسبت به چین، مشخص نیست ترامپ آماده باشد که در صورت رسیدن ماجرا به تقابلی نظامی، سربازان آمریکایی را وارد معرکه کند. اروپایی‌ها نیز نگرانند که در دوران دوم احتمالی ترامپ، جایگاه مرکزی آمریکا در ناتو برای همیشه تخریب شود. از نگاه این رسانه به نظر می‌رسد، مقابله با حملات ترامپ، انرژی و چابکی‌ای لازم دارد که بایدن ندارد. در واقع به نظر می‌رسد، امید اصلی طرفداران بایدن برای این رقابت این است که ترامپ، خودش، خودش را شکست دهد؛ با یادآوری‌های مداوم از اتفاقات ۶ ژانویه ۲۰۲۱ و حمله هواداران ترامپ به ساختمان کنگره در نتیجه جلسات دادگاه و نیز مواضع نامحبوب جمهوری‌خواهان درباره مسائلی مثل سقط جنین.
در نهایت اکونومیست به فاصله نزدیکی معمول در رقابت‌های انتخاباتی آمریکا اشاره دارد که احساس نگرانی وجودی را در دو طرف تشدید می‌کند. این تحلیل این‌گونه تمام می‌شود: «یک سال قبل از انتخابات، نتیجه را نمی‌توان پیش‌بینی کرد: اما افزایش میزان احساس خستگی و خشم، به نظر بسیار محتمل می‌رسد.»

چالش‌های اقتصادی پشت دروازه

رکود پیش‌بینی‌شده در سال گذشته رخ نداد اما دولت بایدن، هنوز از خطر نجسته است

در مرور وضعیت اقتصادی، اکونومیست، یک خبر نسبتاً خوب را در کنار یک پیش‌بینی نگران‌کننده قرار داده است. به روایت این رسانه، اقتصاد آمریکا در ۲۰۲۳، مثبت‌تر از پیش‌بینی‌های اهالی اقتصاد پیش رفت: «پیش از شروع سال، تقریباً همه پیش‌بینی کرده بودند که اقتصاد در بهترین حالت در مسیر رشدی با سرعت بسیار پایین است. منطق ماجرا ساده بود: شکست تورم، باید دردناک می‌بود. به جای این اتفاق، آمریکا با قدرت و با سرعت سالانه ۲‌درصد پیش رفت، با اینکه تورم کاهش یافت.» این روند باعث شده بسیاری از تحلیلگران ناامیدی خود را کنار بگذارند و پیش‌بینی کنند آمریکا از مواجهه با یک دوره رکود خواهد جست و فشار قیمت‌ها را مهار خواهد کرد: «اما با توجه به اینکه خیلی‌ها درباره ۲۰۲۳ آن‌قدر اشتباه کرده بودند، ارزشش را دارد که بپرسیم آیا ممکن است همین اتفاق برای ۲۰۲۴ هم بیفتد.» اکونومیست، سه خطر بالقوه را در این باره فهرست می‌کند.
اولین خطر این است که همواره بین افزایش نرخ بهره توسط بانک‌های مرکزی و پیامدهای آن در اقتصاد فاصله است: «در ۲۰۲۳، مصرف‌کنندگان و شرکت‌ها، پس‌اندازهایی داشتند که نیازشان برای تأمین هزینه را کم‌تر می‌کرد.» دومین خطر هم مربوط به گذشت زمان با نرخ‌های بهره فعلی است، به‌‌رغم اینکه بانک مرکزی فرایند افزایش آن‌ها را به پایان رسانده است. آخرین خطر هم این است که در ساختمان اقتصادی که دولت فعلاً بنا کرده، ترک‌ها دارند بروز می‌کنند: «بیکاری، گرچه همچنان پایین است، در حال رشد است. وقتی کندشدن روند اقتصادی شروع شود، این ریسک ایجاد می‌شود که این وضعیت، خودش را تغذیه کند.» البته همه چیز هم منفی نیست و یک عامل مثبت در کار است: «تورم، کمتر دغدغه خواهد بود.» تورمی که همین حالا هم در روند کاهشی است، هرچند ممکن است پایان فرایند رساندن آن به عدد مطلوب بانک مرکزی، یعنی ۲ درصد، سخت‌تر از کار درآید و بانک مجبور به تغییر این هدف شود.
البته از نگاه اکونومیست در مرور این اعداد و آمارهای دیگر، مهم‌ترین سوال تأثیر آن‌ها بر رقابت انتخابات ریاست‌جمهوری است. در نظرسنجی‌ها، کمتر از ۴۰‌درصد آمریکایی‌ها از مدیریت اقتصاد بایدن راضی بوده‌اند. تلاش دموکرات‌ها برای اشاره به موفقیت‌های دولت در حوزه‌های رشد، تورم، بیکاری،‌ انرژی‌های سبز و زیرساخت هم کافی نبوده است. در هر حال، هرچند رشد قیمت‌ها مهار شده اما قیمت‌های فعلی، ۲۰‌درصد از زمان شروع کار این دولت بیشتر هستند و این سریع‌ترین رشد از زمان جیمی کارتر در دهه ۱۹۷۰ است، کارتر دموکراتی که نتوانست برای دوره دوم رأی بیاورد و این سابقه‌ای نگران‌کننده برای کارزار بایدن است؛ البته «همه چیز برای بایدن از دست نرفته است. تا وقتی تورم به کاهش ادامه دهد، ممکن است زمان کافی برای تغییر تصور رأی‌دهندگان باشد.» اکونومیست این تحلیل را این‌طور به پایان می‌برد که اگر این بار اجماع اقتصاددانان درست باشد و آمریکا از رکود اجتناب کند، بایدن در آستانه انتخابات پس‌زمینه مساعدی خواهد داشت اما ریسک‌ها همچنان برقرار هستند: «شاید در نهایت، در کارزار بایدن برای انتخاب دوباره، بیشتر مانع باشد تا کمک.»

دادستان‌های شاکی، بازیگران تعیین‌کننده

مقامات نقش‌آفرین در پرونده‌های قضایی ترامپ، چهره‌های اصلی ۲۰۲۴ آمریکا خواهند بود

سال آینده سال انتخاباتی است، اما از نگاه اکونومیست، بازیگران اصلی صحنه سیاسی، نه اهالی سیاست که اهالی دادگاه خواهند بود. برخلاف دوره‌های پیشین، این بار سال انتخابات ریاست‌جمهوری، شاهد رقابت با دو نامزد تکراری است، هر دو بسیار شناخته‌شده‌اند، هر دو از مدت‌ها پیش گزینه اصلی رقابت بوده‌اند، هر دو با یک دوره سابقه ریاست‌جمهوری وارد می‌شوند و حتی رقابت بین‌شان هم تکرار رقابتی است که همین دور پیش، در ۲۰۲۰ داشتند. در چنین وضعیتی است که اکونومیست برای توصیف چرخه سیاسی ۲۰۲۴ آمریکا، از کلمه «بازیافت» استفاده می‌کند.
در چنین فضایی، از نگاه این نشریه، خطوط داستانی تازه و بازیگران جدید را جای دیگری می‌شود یافت: «برای اولین بار در رقابت‌های سیاسی ریاست‌جمهوری، تصمیمات دادگاهی توجه بیشتری از اتفاقات درون کارزار جلب خواهد کرد و ممکن است تعیین‌کننده‌تر از کار دربیایند.» اکونومیست با اشاره به وضعیت ترامپ به‌عنوان اولین رئیس‌جمهوری که با اقامه دعوا پایش به دادگاه کشیده شده، دادگاه‌های ترامپ در ۲۰۲۴ را دارای پتانسیل تعیین‌کنندگی می‌خواند. در میان این پرونده‌ها: «در فولتون کانتی در ایالت جورجیا، جایی که [ترامپ] بابت تلاش‌هایش برای دستکاری و برگرداندن نتایج انتخابات ۲۰۲۰ متهم است، دادگاه پخش تلویزیونی و اینترنتی زنده خواهد داشت.» با این توضیحات، این رسانه معتقد است، «فنی ویلیس» دادستان این منطقه که از جایگاه مدعی‌العموم پرونده ترامپ را باز کرده است، از مهم‌ترین بازیگران در صحنه سیاسی آمریکا در ۲۰۲۴ خواهد شد. همین وضعیت برای جک اسمیت هم برقرار است که بابت برداشتن غیرقانونی اسناد محرمانه و مخفی‌کردن آن‌ها از مقامات مربوطه، در فلوریدا پرونده فدرال علیه ترامپ را باز کرده است و نیز در واشنگتن، بابت تلاشش برای آنچه «سرنگونی دموکراسی» خوانده شده است. هستند کسانی که تصور می‌کنند، پیروزی یا شکست ترامپ در این دادگاه‌ها بناست به پیروزی یا شکست او در رقابت ریاست‌جمهوری ترجمه شود اما اکونومیست ماجرا را نامتقارن‌تر می‌بیند: «تبرئه در این پرونده‌ها، ممکن است کمک کنند ترامپ به کاخ سفید برگردد اما قطعی نیست که محکومیتش این در را خواهد بست. بستگی دارد که ترامپ در تخریب اعتبار این دادستان‌ها و خود نظام قضایی، چقدر موفق باشد. او الان مشغول این است که ویلیس و اسمیت را به‌عنوان چهره‌های شرور در این ماجرا تصویر کند. بهترین دفاع دادستان‌ها، به جز رفتار خشک و محکم‌شان، چیزهایی خواهد بود که از شاهدان و شواهد دیگر آشکار خواهند شد.»
این تحلیل با اشاره به این موضوع تمام می‌شود که در کشور ۳۴۰ میلیون نفری آمریکا، گروه‌های کوچکی از رأی‌دهندگان تعیین‌کننده خواهند شد، چنان‌که جابه‌جایی ۴۴ هزار رأی در سه ایالت در سال ۲۰۲۰ می‌تواند منجر به این شود که در آرای الکترال دو طرف مساوی شوند. «گزارش [وب‌سایت] کوک‌پولیتیکال که غیرحزبی است، چهار ایالت را به‌عنوان ایالت‌هایی در ۲۰۲۴، شانس دو طرف در آن‌ها را برابر نشان می‌دهد: آریزونا، جورجیا، پنسیلوانیا و ویسکانسین. در حومه‌های این ایالات، رأی‌دهندگانی هستند که هنوز سوگند وفاداری با یکی از این دو قبیله نخورده‌اند. رئیس‌جمهور بعدی را آن‌ها تعیین خواهند کرد.»

تراکم دردسرهای شرق و غرب

درحالی‌که بحران‌های اوکراین و اسرائیل ادامه دارند، آمریکا چطور به تایوان می‌رسد؟

«قدرتی که بیش از حد کش آمده است». این تیتر اکونومیست درباره وضعیت ایالات متحده در صحنه بین‌المللی است. چشم‌انداز چالش‌های سیاست خارجی آمریکا در سال پیش رو، از اوایل پاییز امسال سوژه اصلی بحث تحلیلگران و ژئوپلتیسین‌ها بوده است. مسئله به نظر آشکار می‌رسد و اکونومیست هم ماجرا را به همین شکل دیده است:‌ درحالی‌که بحران اوکراین همچنان به شکل فرسایشی ادامه دارد و چشم‌اندازی از پایان آن در کار نیست و اسرائیل هم بحرانی تازه و گسترده برای ایالات متحده در صحنه بین‌المللی شده است، مسئله‌ای که ماه‌هاست آمریکا نگران تبدیل آن به بحران است، همچنان روی میز است؛ یعنی تقابل با چین، مشخصاً در صحنه تایوان. این در حالی است که به نظر می‌رسد، بایدن در آغاز دوره خود امیدوارتر از این بود: «وقتی جو بایدن وارد کاخ سفید شد، اولویت او برپایی «رابطه‌ای باثبات و پیش‌بینی‌پذیر» با روسیه و پایان‌دادن به «جنگ‌های همیشگی» آمریکا در خاورمیانه بزرگتر بود، تا روی اقتصاد در داخل و رقابت با چین در خارج تمرکز کند. اوضاع این‌طور پیش نرفت. روسیه به اوکراین حمله کرد، حماس به اسرائیل. در شرایطی که آمریکا به دوستان تحت حمله‌اش کمک می‌کند، آیا همچنان می‌تواند از تایوان دفاع کند؟»
به روایت اکونومیست: «استراتژیست‌ها نگران «پنجره آسیب‌پذیری» در محدوده ایندوپاسیفیک هستند، در شرایطی که نیروهای چین قوی‌تر می‌شوند و سرمایه‌گذاری‌های آمریکا در تجهیزات تازه نظامی تا دهه ۲۰۳۰ کاملاً ثمر نخواهند داد. دغدغه‌ها درباره این فاصله با نزدیک‌شدن به سال ۲۰۲۷ افزایش خواهد یافت، سالی که شی‌جین‌پینگ، رهبر چین می‌خواهد ارتش آزادی‌بخش خلق [ارتش چین] آماده باشد تا اگر دستور گرفت، به تایوان حمله کند.» این رسانه می‌نویسد که البته ماجرا تنها تعادل قدرت نظامی نیست و خیلی چیزها را مسائل سیاسی تعیین خواهند کرد. این در شرایطی است که هم آمریکا و هم تایوان، در فضای انتخاباتی هستند.
متحدان آمریکا هم کمک کرده‌اند. در این منطقه، البته ناتویی در کار نیست اما ژاپن در حال افزایش هزینه دفاعی است، حضور آمریکا در استرالیا بیشتر شده است، توافق «آکاس» با بریتانیا و استرالیا راه خود را دنبال می‌کند، توافقاتی دفاعی‌صنعتی با هند منعقد شده است و توافق با فیلیپین هم دسترسی خوبی به چند پایگاه داده است. از نگاه اکونومیست، «خیلی چیزها بستگی به تصویر اعتبار و ظرفیت آمریکا» خواهند داشت. منتقدان، خروج بایدن از آمریکا را در این زمینه مخرب می‌دانند و معتقدند قطع کمک به اوکراین، اگر رخ دهد، هم برای روسیه و هم چین، یک پیروزی خواهد بود.
اما ماجرا در این حوزه هم باز به صحنه سیاست داخلی باز می‌گردد: «شاید بزرگترین مانع در حفظ نقش آمریکا در جهان، اختلال عمکرد سیاسی در داخل است. جمهوری‌خواهان با رویکرد «اول آمریکا» مانع از تأمین بودجه‌ها به شکل عادی شده‌اند و مشخصاً نسبت به تأمین بودجه جنگ در اوکراین، رویکردی خصمانه دارند. اگر در ۲۰۲۴ در قطع کمک به اوکراین موفق شوند، پشت متحدان آمریکا خواهد لرزید و این دو شدیدتر خواهد بود اگر قهرمان‌شان، ترامپ، دوباره به‌عنوان رئیس‌جمهور انتخاب شود.»

دیدگاه

ویژه بین‌الملل
آخرین اخبار