سکوت بیطرفی نیست/بررسی چرایی و پیامدهای تعلیق عضویت انجمن جامعهشناسی اسرائیل از انجمن بینالمللی جامعهشناسی
مسئله فلسطین، بهویژه بحران نوار غزه، سالهاست که به یکی از حساسترین و پرتنشترین موضوعات بینالمللی تبدیل شده است.

مسئله فلسطین، بهویژه بحران نوار غزه، سالهاست که به یکی از حساسترین و پرتنشترین موضوعات بینالمللی تبدیل شده است. تنشهای نظامی، محاصره، حملات متقابل و محدودیتهای شدید انسانی باعث بروز بحرانهای انسانی گستردهای شده که بسیاری از سازمانهای حقوق بشری آن را نقض جدی حقوق بشر و حتی نسلکشی میدانند.
حالا به نظر میرسد که این موضوع به یک آزمون بزرگ برای نهادهای علمی و دانشگاهی نیز تبدیل شده است؛ آزمونی که باید در آن تعادلی میان استقلال علمی و مسئولیت اخلاقی برقرار کنند. انجمن جامعهشناسی اسرائیل بهعنوان نماینده جامعه علمی این کشور در این آزمون عملکرد قابلقبولی نداشته و نسبت به جنایاتی که اسرائیلیها انجام داده و میدهند، سکوت کرده است. به همین دلیل، انجمن بینالمللی جامعهشناسی عضویت این انجمن را به حالت تعلیق درآورده است. در گفتوگو با سیدحسین سراجزاده، رئیس اتحادیه انجمنهای علوم اجتماعی ایران و سمیه توحیدلو، عضو هیئتمدیره انجمن جامعهشناسی ایران به این اقدام انجمن بینالمللی جامعهشناسی و پیامها و پیامدهایش پرداختیم.
بیطرفی ارزشی بهمعنای بیتفاوتی نیست
سیدحسین سراجزاده، رئیس اتحادیه انجمنهای علوم اجتماعی ایران تصمیم انجمن بینالمللی را نشانهای از یک اصل کلیدی میداند: «جامعهشناسان علاوه بر مسئولیتهای علمی و پژوهشی که دارند، باید به مقوله مسئولیت اجتماعی نیز توجه کنند و بیتفاوتی از سمت آنها امر قابلقبولی نیست.» همین رویکرد است که اکنون جامعهشناسی جهانی را درگیر پرسشی جدی کرده: آیا میتوان در برابر مصیبتها، جنگها و سرکوبها فقط به تحلیل علمی بسنده کرد و از مداخله اخلاقی سرباز زد؟
سراجزاده پاسخ این پرسش را به روشنی بیان میکند: «انجمن بینالمللی جامعهشناسی یکی از معتبرترین نهادهای جامعهشناسی در سطح جهانی است که وقتی نسبت به موضوعی موضعگیری میکند، نشاندهنده اهمیت آن موضوع برای جامعهشناسان است. تعلیق عضویت انجمن جامعهشناسی اسرائیل توسط این انجمن بینالمللی، نشاندهنده اهمیت جهانی مسئله غزه براساس معیارهای حقوق بشر است.
این اقدام حامل این پیام است که جامعهشناسان علاوه بر مسئولیتهای علمی و پژوهشی که دارند، باید به مقوله مسئولیت اجتماعی نیز توجه کنند. جامعهشناسی، علمی انتقادی است که میکوشد علاوه بر شناخت پدیدهها به فکر بهتر کردن شرایط جوامع و زندگی انسانها هم باشد. آن بیطرفی ارزشی که ماکس وبر از آن صحبت میکند، بهمعنای بیتفاوتی نسبت به رویدادها نیست، بلکه منظور پرهیز از قضاوتهای شخصی و ارزشی در امر شناخت (توصیف و تبیین) است تا شناخت پدیدهها به تحریف آلوده نشود.»
گستره واکنشهای انجمن بینالمللی جامعهشناسی
برخلاف تصور رایجی که میکوشد علم اجتماعی را منزوی از اخلاق نشان دهد، کنش انجمن بینالمللی جامعهشناسی نشان داد که معیارهای جهانی حقوق بشر میتوانند چارچوبی برای موضعگیری علمی نیز باشند.
به همین خاطر است که سمیه توحیدلو، عضو هیئتمدیره انجمن جامعهشناسی ایران این تصمیم را فقط واکنشی فوری به شرایط غزه نمیداند، بلکه آن را در ادامه مواضع پیشین این نهاد بینالمللی تحلیل میکند: «انجمن بینالمللی جامعهشناسی از اعضای حقیقی و حقوقی تشکیل شده است. این انجمن یک اجلاس جهانی دارد که هر دوسال یکبار برگزار میشود و امسال هم در مراکش است.
در این اجلاسها بیش از ششهزار نفر سخنرانی میکنند و موضوعاتی که درباره آنها به بحث و گفتوگو مینشینند، مسائل روز جهان است. انجمن بینالمللی جامعهشناسی در سال ۱۴۰۱ در واکنش به بیانیه انجمن جامعهشناسی ایران که درباره وضعیت زنان و جنبشهای مردم ایران بود، بیانیهای صادر کرد و وقتی ماجرای غزه به اوج خودش رسید، این مجموعه با انتشار بیانیهای اقدامات اسرائیل در برابر فلسطینیهای غزه را محکوم کرد و گفت که اسرائیل در حال نسلکشی و کودککشی اهالی غزه است؛ اقدامی که ضد قوانین حقوق بشر است و باید علیه آن موضعگیری کرد.»
از نگاه توحیدلو، این بیانیهها فقط ابزارهای کاغذی نیستند؛ بلکه مواضعیاند که در سطح جهانی معنا و اعتبار دارند. همان نهاد، کمی بعد در بیانیهای دیگر بر اهمیت آزادی آکادمیک نیز تأکید کرده است: «این مجموعه بعدتر در بیانیه دیگری اعلام کرد که جامعهشناسان و شخصیتهای علمی و دانشگاهی باید بتوانند بدون تاوان دادن و تسویهحسابهای سیاسی یا از دست دادن شغلشان، نسبت به چنین مسائلی موضعگیری کنند و آزادیبیان داشته باشند.
این بیانیه در حالی منتشر شد که برخی از شخصیتهای علمی و جامعهشناسان به خاطر موضعگیریهایشان علیه اقدامات صهیونیستها دچار مشکل شده بودند؛ برخی تعلیق و برخی دیگر حتی زندانی شده بودند. در این بیانیه روی آزادیبیان و دانشگاه آزاد صحه گذاشته بودند و از همه انجمنها و اعضاء خواسته بودند که از موضعگیریهایشان درباره مسائل جهان دست برندارند.» اما اوج ماجرا زمانی رخ داد که حمله نظامی اسرائیل به ایران، واکنشهای تازهای را برانگیخت.
توحیدلو در این باره میگوید: «در ابتدای ماجرای اخیر که ایران درگیر جنگی ۱۲روزه با اسرائیل شد، انجمن جامعهشناسی ایران با همراهی اتحادیه انجمنهای جامعهشناسی که دربرگیرنده انجمن جامعهشناسی ایران و ۱۸ انجمن علوم اجتماعی دیگر میشود، نامهای به انجمن بینالمللی جامعهشناسی نوشتند و خواستار موضعگیری صریح این مجموعه نسبت به اقدامات اسرائیل و دفاع از ایران شدند.
انجمن بینالمللی جامعهشناسی هم در بیانیهای حمله اسرائیل به ایران را بهصراحت محکوم کرد.» به فاصله کوتاهی، واکنش جدیتر و ساختاریتری در دستور کار انجمن بینالمللی جامعهشناسی قرار گرفت. او در این خصوص اظهار میکند: «چند روز بعد، کمیته حقوقی انجمن بینالمللی بهخاطر عکسالعملها نسبت به غزه به مسئله غزه نیز واکنش نشان داد و طی بیانیهای عضویت انجمن جامعهشناسی اسرائیل را به حالت تعلیق درآورد و ضمن محکومکردن جنایتهای صهیونیستها، روی این مسئله صحه گذاشت که انجمن جامعهشناسی اسرائیل باید ورای سیاست عمل کند و همدست جنایتها نشود و باتوجه به اینکه این انجمن توجهی به پیامهای آنها در راستای موضعگیری نکرده است، عضویتاش را معلق میکند.»
تأکید انجمن بینالمللی جامعهشناسی بر اصل عامگرایی
در این تصمیم، همانطور که سراجزاده اشاره میکند، نوعی هشدار نهفته است: «مسئله فلسطین بهخاطر جنایات و نسلکشی اسرائیل در غزه بیشازپیش برای جامعه جهانی مهم و افکار عمومی نسبت به آن حساس شده است و دانشگاهیان در این زمینه پیشرو بودهاند. تعلیق پیشآمده، دلالتها و پیامدهای نمادین مهمی دارد. انجمن جامعهشناسی اسرائیل با فشار اجتماعی و دانشگاهی در سطح جهانی روبهرو میشود، اما مسئله مهمتر این است که به همه جامعهشناسان جهان یادآوری میشود که از نظر ارزشی و اخلاقی نباید فقط در قالب منافع دولت-ملتها موضعگیری کرد. حقایق و ارزشهای انسانی، فراتر از منافع و رفتارهای دولتهای ملی یا چارچوبهای محدود قبیلهای، مذهبی، ملی و... است. این اقدام انجمن بینالمللی جامعهشناسی، تأکید بر عامگرایی در برابر خاصگرایی است.»
باید علیه هر فرمی از ستم و سلطه ایستاد
در جهانی که مرزهای جغرافیایی، سیاسی و ایدئولوژیک بیشازپیش در حال فروپاشی است، چنین مواضعی میتوانند الگوی جدیدی از کنش علمی ارائه دهند؛ مدلی که در آن سکوت، نشانه بیطرفی نیست، بلکه میتواند نشانه بیتفاوتی باشد. سراجزاده این معیارها را چنین تعریف میکند: «رابطه و نسبت میان علم، سیاست و اخلاق بحث دامنهدار و مجادلهآمیزی است، اما مسلم است که هدف اصلی علوم اجتماعی، کاهش رنج بشر و بهبود زندگی انسانهاست. درنتیجه عالمان اجتماعی در کنشگری اجتماعی خود به ناچار موضعگیری ارزشی دارند.
در جامعهشناسی برابری، آزادی و حقوق بشر ارزشهایی هستند که بیشترین توافق و اجماع درباره آنها وجود دارد. به همین دلیل انجمن بینالمللی جامعهشناسی، اقدامات ضدحقوق بشری اسرائیل را محکوم و عضویت انجمن اسرائیل را معلق کرده است. همچنین در پاسخ به نامه انجمن جامعهشناسی ایران و اتحادیه انجمنهای علوم اجتماعی ایران، حمله تجاوزکارانه اسرائیل به ایران را هم محکوم کرده است. نکته مهم این است که در این موضعگیریها، تقریباً استانداردهای دوگانه ندارند. بهطوریکه به هنگام حمله تجاوزکارانه روسیه به اکراین با انجمن جامعهشناسی روسیه هم برخورد مشابهی داشتند.»
توحیدلو معتقد است، بسیاری از افراد که فکر میکنند که جامعهشناسان ایرانی محافظهکارند. این در حالی است که اهالی جامعهشناسی همیشه پشت مردم ایران و حتی منطقه ایستادهاند و در بزنگاههای خاص تاریخی نسبت به هر ظلمی که از داخل و خارج کشور به افراد و گروهها شده است، واکنش نشان دادهاند. جامعهشناسی علمی انتقادی است و باید صدای گروهها و افراد ستمدیده باشد. در داخل کشور عدهای میخواهند با تأکید روی جامعهشناسی اسلامی یا بومی جهتگیریهای ما را تغییر دهند. درصورتیکه ما منتقد هر فرمی از ستم هستیم؛ چه در داخل ایران، چه در غزه و چه در هر کجای جهان.
او میگوید: «بلند کردن صداهای گوناگون اجتماعی یکی از وظایف مهم جامعهشناسان است و برای این کار تلاش میکنند تا گروههای مختلف را پاس بدارند و هویتهای آنها را بشناسند تا صدای آنها شوند. به همین دلیل حاکمان کشورهای مختلف سر سازگاری با جامعهشناسان و انجمنهایشان ندارند و آزادیبیان و آزادی علمی آنها را میگیرند. به هر صورت هنوز نهادهایی هستند که صدای مردم را به همه جهان برسانند. بسیاری از منتقدان علوم اجتماعی نهادهای بینالمللی را محافظهکار میدانند. این در حالی است که اتفاقاتی از این قبیل برعکس این را نشان میدهد.»
درنهایت این تصمیم اگرچه شاید تأثیری فوری بر سیاستهای اسرائیل نداشته باشد، اما به شکلی نمادین و پایدار، معیارهای اخلاقی جامعهشناسی جهانی را بازتعریف میکند. بهتعبیر سراجزاده، بنیآدم اعضای یک پیکرند، که در آفرینش ز یک گوهرند. هنگامی که یکی از این اعضاء در رنج است، خاموش ماندنِ دیگران نه نشانه خِرد، بلکه نشانه خیانت به گوهر مشترک انسانی است.