همه چیز سیاسی است جشنواره فجر سیاستزده
جشنواره فجر امسال گویی ویترینی بود از وضع و حال دولت فعلی؛ مردد، بدون شجاعت، تحت فشار و میراثدار فجایع پیشین؛ میراثی که جسارت و انگیزهای هم برای رهایی از آن نیست.
![همه چیز سیاسی است جشنواره فجر سیاستزده](https://cdn.hammihanonline.ir/thumbnail/J0gjx8Ub8CcS/Z0T8H9pYUbXo0sZ7HQQFz9sdEP6gpeoxwm6qBw3FUyban5x7qgvQbuRQBF-pcVqUrZf085XBFAFCeyo0woFaD79kLxmvcp_86atk84Zr3YODDBOZiWlIog,,/1404298_332.jpg)
جشنواره فجر امسال گویی ویترینی بود از وضع و حال دولت فعلی؛ مردد، بدون شجاعت، تحت فشار و میراثدار فجایع پیشین؛ میراثی که جسارت و انگیزهای هم برای رهایی از آن نیست. این که هر روز سیاستمداری برای اکران فیلمی پایش به جشنواره فجر باز میشد، گواهی بر این بود که جشنوارهای جذاب برای اهالی سیاست است، از محسن رضایی و زاکانی گرفته تا ظریف و قالیباف. جشنوارهای باب میل سیاستمداران و ناامیدکننده برای اهالی فرهنگ و هنر.
از قرار معلوم سنت نامیمونی که در دولت قبل بنیان گذاشته شد، سنتی که جشنواره فجر را به سمت جشنواره عمار ببرد، هم در اکثر آثار منتخب نمایان بود هم شمایل عمده مخاطبان کاخ جشنواره. مسئله فقط حضور فیلمهای مرسوم سفارشی ژانر جنگ تحمیلی، که نه ادای دین به شهیدان و ایثارگران است و نه سینما، نیست.
حضور پررنگ فیلمهای کمدی حتی از حضور فیلمهای سفارشی هم بیشتر باعث نزول سطح جشنواره شده بود. اقبال به کمدیهای سخیف سنت دولت پیشین است؛ دولت قبل میخواست سینمای طرد شده و بهگلنشسته را با کمدیهای سخیف نجات دهد و گمانش از سینما این بود که؛ گیشه چاقی داشته باشد. در ادامه همین سنت، خلاف دیگر دورههای جشنواره نه یکی، که چند کمدی از این دست، به بخش مسابقه جشنواره فجر راه پیدا کرده بودند؛ کمدیهایی که حتی عموم مردم هم آنها را سینما نمیدانند و فقط تصاویری برای سرگرمی میپندارند. این اتفاق حتی برای خود عوامل فیلمها آنقدر مسخره بود که جشنواره و نشست خبریاش را هم به سخره بگیرند.
بله، خیال اینکه مسئولان وزارت فرهنگ و مدیران جشنواره در چند ماه معجزه کنند و فضای تولید دهها اثر استاندارد سینمایی تولید کنند، سادهلوحانه است. از آن سو اما توقع بیجایی نیست که همین مدیران وقتی انبانشان از سینمای استاندارد خالی است، لااقل گزیدهتر و سلبی برخورد کنند. سلبی نه به این معنا که راه ساخت و اکران فیلمی را ببندند. نه، هر فیلمی، مطلقاً هر فیلمی باید بدون اجازه، فضای اکران و دیده شدن داشته باشد. این مخاطب و در نهایت تاریخ است که درباره هر اثری باید تصمیم بگیرد.
مسئله این است اگر چنین فیلمهایی، فیلمهایی که در امتداد ابتذال «جوکر» هستند یا فیلمهایی که با بودجههای عظیم دولتی ساخته شدند و هیچ نشانی از سینما ندارند، سلیقه این جشنواره و سیاستگذاران فعلی فرهنگ نیست، خیلی جسورانه اعلام میکردند که دست ما فعلاً از چندده فیلم خوب خالیست. این چند فیلم محدود را فعلاً از ما بپذیرید تا ببینیم بعداً چه میشود.
یا حداقل توقعی که از سیاستگذاران فعلی وجود داشت اصرار بیشتری بر حضور فیلمهایی چون «قاتل و وحشی»، «پیر پسر»، «غریزه» و «رکسانا» در بخش اصلی جشنواره بود. شوربختانه آنچه مخاطب از این وضعیت برداشت میکند تنها و تنها محافظهکاری و باج دادن به کسانی است که مردم برای حذف آنان از تصمیمگیریها به پزشکیان و وعدههایش رای دادند. حقیقتاً دولتی که نتواند در همین حد، در حد اکران یک فیلم که هیچ منافات عمدهای با خط قرمزهای اساسی ساختار سیاسی هم ندارد، گروههای پشتیبانش را راضی کند، چطور میتواند مسائل کلانتر را حل کند؟ از قرار معلوم وفاق دولت جدید بیشتر به سمت و نفع رقباست تا به سمتوسوی جامعهای که خواستار تغییر بود و با هزار بیم و امید، بخشی از آن به دولت پزشکیان رای داد.
از این منظر جشنواره امسال یکی از سیاستزدهترین جشنوارهها بود. درست است همه چیز سیاسی است و هیچ جشنوارهای در جهان غیرسیاسی نیست. سیاسی به آن معنا که مراد فوکو و پیشتر از آن گرامشی بود؛ به معنای اینکه دانش، حقیقت و همه دیگر ساحات انسان تحت انقیاد برآیند قدرتند. اسکار و جشنواره برلین و حتی کن هم از این قاعده مستثنی نیستند.
جشنواره فجر اما سیاستزده است به این معنا که در سخیفترین حالت ردپای سیاستهای سطحی را در آوردگاهی که قرار است لااقل در ظاهر سیاستزده نباشد، میبینیم. برای همین سال قبل یکدست جشنواره عمار میشود و امسال چیزی بین عمار و «وفاق سینمایی» باز به نفع رقبا. به نظرم شبیهترین فیلم به این جشنواره و این سیاستگذاری، فیلم «رگ آبی» ساخته جهانگیر کوثری بود؛ فیلمی که قرار بود پرترهی فروغ باشد؛ فیلمی که میخواست حرفی آوانگارد بزند، بیآنکه فرم و روایتش را بلد باشد و بیآنکه جسارتی برای تابوشکنی داشته باشد.